#خاطراتشهدا😊🌹
ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز«بخشی».
بچه خیلی شوخی بود.همه پکر بودیم.اگر بود همه مان را الان می خنداند.یهو دیدیم دونفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان.یک غواص روی برانکارد آه و ناله میکرد.شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد:«نگه دار!»🙄🤕
بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» 😐و زد زیر خنده😂😂🤣🤣
و دوید بین بچه ها گم شد.😜
به زحمت،امدادگرها رو راضی کردیم که بروند!!
🌙◆❥↶✨↷❥◆🌙
•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•
🆔 @masirshahid
#خـاطراتشـهدا🌷
همسر 💍شهید روایت میکند: من و علی قبل از ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شهدا 🌷شدند.
همسرم قبل از ازدواج💍 با بخش فرهنگی بنیاد شهید🕊 همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به خانواده ما معرفی شد.
#شهیدعلیزادهاکبر
🌙◆❥↶✨↷❥◆🌙
•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•
🆔 @masirshahid