🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🔵 همدم 🔵
وقت نماز که می شد اعظم خودش را می رساند مغازه شوهرش، به جای او چند دقيقه ای پشت دخل می ايستاد تا او بتواند نمازش را بخواند.
آن قدر برای نمازِ شوهرش اهميّت قائل بود که حتی در بحبوحه ی کارهای روزانه هم سعی می کرد کارها را طوری تنظيم کند تا به نماز شوهرش، خللی وارد نشود.
اين همکاری ها فقط به نماز، ختم نمی شد. آن وقتی که حاج آقا در معامله ای ضرر کرده بود و سرش را کلاه گذاشته بودند، اعظم اولين کسی بود که به داد شوهرش می رسيد و می گفت:" #مال_دنيا_ارزش_غصه_خوردن_ندارد."
همين يک جمله کافي بود تا غصّه ها و درگيری های ذهنی حاج آقا کمتر بشود...
#شهيده_اعظم_شفاهی
📚به رنگ صبح،ص ۶۹
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری #کمک_به_همسر
🌷🍃کانال مسیر راه با شهدا🍃🌷
🍃 @masirshahid 🍃
🌺🍂🌺🍃🌺
🍂🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🍃🌺
🔵سردار یا خانه دار!🔵
زنگ زده بود كه نمی تواند بيايد دنبالم .بايد منطقه می ماند. خيلی دلم تنگ شده بود. آن قدر اصرار كردم تا قبول كردخودم بروم. من هم بليت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد.
كف آشپزخانه تميز شده بود. همهی ميوه های فصل توی يخچال بود؛توی ظرفهای ملامين چيده بودشان .
كباب هم آماده بود روی اجاق ،بالای يخچال يك عكس از خودش گذاشته بود ،بايك نامه .
وقتی مي آمد خانه ،خانه من ديگر حق نداشتم كار كنم .بچه را عوض مي كرد .شير براش درست ميكرد سفره را می انداخت و جمع می كرد .پا به پای من می نشست لباسها را می شست ،پهن ميكرد،خشك می كرد وجمع می كرد.
📚 سایت آوینی
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#همسرداری #کمک_به_همسر
🌷سردار خیبر🌷
🌷🍃 #کانال_مسیر_راه_با_شهدا
🍃 @masirshahid🌷🍃