🕋🕌🏴بسم ربّ الحسین🏴🕌🕋
#سیری_از_عرفات_تا_مشعرالحرام
در ابتدای راه سیر و سلوک، شاید به نظر برسد معارف الهی مثل پازل هایی هستند که در وجود انسان قرار دارند ولی پراکنده و متکثّر هستند اما سالک الی الله وقتی با سیر و سلوک، در معراج معنویت و نورانیت بالا می رود و اوج می گیرد تمایل دارد معارفی را که کسب کرده است همه یک تصویر واحدی داشته باشند! تصویر واحدی که حکایت از یک حقیقت نماید.
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه می فرمایند: خدایا تردد در آثار تو باعث شده تا من از زیارت تو دور شوم!... یعنی آن قدر در آثار تو فکر کردم دائم از این اثر به آن اثر دیگر رفتم خسته شدم، کاری کن که وصل بشوم به تو و زیارت کنم تو را! یعنی دیگه منو دنبال موی، چشم، ابرو، مژه، لب، خط وخال نفرست! کاری کن که یک دفعه چهره ی محبوبت را ببینم و این همان حقیقت واحد یا تصویر واحد از جهان هستی هست! اگر چه تمام ماسوی الله ظهور و بروز اسماء الله است! شانی از شئونات الله است! مدام باید از این کثرات به اثبات حقیقت واحد و احد ملکوتی رسید! ولیکن شهود و ملاقات حقیقت بدون حجاب کثرات موضوع دیگریست!
باید آن پازل های پراکنده ی کسب شده در عرفات، ما را به آن حقیقت واحد و احد برساند، باید در صحرای عرفات سرزمین حجاز درون خویش، وقوف کرد و عرفه ی ناب امام حسین علیه السلام را در آغوش کشید، با این هم آغوشی در موطن عرفات درون، به مقام شعور واصل شد، پس دریاب حقیقت وقوف در مشعر الحرام موسم حجّ را!
کسب دانش و دانایی یک سخنی است و شعور یک حرف دیگر! شعور یعنی درک عمیق از دقایق و حقایق بهم پیوسته ی عالم هستی! درکی که ثمره آن حکمت متعالیه است! شعور یعنی در نفس خود کانون فکر داشتن! یعنی تولید نرم فکر کردن! نگاه بصیر و روشن و واحد و بهم پیوسته به امور عالم تکثر داشتن! لذا به همین دلیل، بعد از اعمال حجّ مربوط به اعمال عرفه، در صحرای عرفات و وقوف در آن، باید از اذن مغرب تا اذان صبح رفت و در مشعر الحرام نشست و در این مکان مقدّس، به شعور رسید، شعور در موقف مشعرالحرام یعنی تصویر (معانی) آن پازل های پراکنده در موطن قلب زائر شکل بگیرد و یک تصویر(معانی) واحد را ارائه دهد تا به موجب آن به حقیقت زیارت و ملاقات واصل شود! پس شب مشعر، شب وصال است و بازگشت و شب عید، و آن تصویر واحد و احد، تصویر حضرت معشوق است! حالا این تصویر واحد از معانی و دریافت های متکثر نورانی چیست؟ کجا باید بدنبال این تصویر از حقیقت محض بود؟! چرا که تا فهم شایسته و صحیح از این تصویر واحد نداشته باشیم در عبادت هایمان بی هدف خواهیم بود!...
پاسخ این سوال را حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اینچنین به رمز اشاره فرموده اند: امام صادق عليه السّلام می فرماید روزی امام حسین عليه السّلام در خطبه ای به اصحاب خود فرمودند: اي مردم! بدرستي كه خداوند خلق خود را نيافريده است، مگر از براي آنكه به او معرفت و شناسائي پيدا كنند. پس زماني كه او را بشناسند، در مقام بندگي و عبوديّت او برميآيند و به واسطه عبادت و بندگي او از عبادت و بندگي غير او بی نیاز ميگردند، در اين حال مردي گفت: اي پسر رسول خدا! معرفت خداوند عزّوجلّ چيست؟ حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، یعنی شناخت امامشان كه اطاعت و پيروی از او برای آنها واجب شده است
پی نوشت:
[۱] - علل الشرایع، شیخ صدوق، ج۱ ص۹