eitaa logo
مسجدحضرت ولیعصر(عج)،النساء
173 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2هزار ویدیو
104 فایل
⚠️ من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمانها. حفظ مساجد امروز جزء امورى است که اسلام به او بسته است. ✍️صحیفه امام، ج‏۱۳، ص: ۲۱ پایگاه مقاومت النساء حوزه فاطمه الزهراءبسیج خواهران هشترود
مشاهده در ایتا
دانلود
رمانــ🍃 : احمقے بہ نام هانیه پدرم که از داماد طلبه اش متنفر بود ... بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم عقدکنان فوق ساده برگزار کرد ... با 10 نفر از بزرگ های فامیل دو طرف، رفتیم محضر ... بعد هم که یه عصرانه مختصر ... منحصر به چای و شیرینی ... هر چند مورد استقبال علی قرار گرفت ... اما آرزوی هر دختری یه جشن آبرومند بود و من بدجور دلخور ... هم هرگز به ازدواج فکر نمی کردم، هم چنین مراسمی ... هر کسی خبر ازدواج ما رو می شنید شوکه می شد ... همه بهم می گفتن ... هانیه تو یه احمقی ... خواهرت که زن یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد ... تو که زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می خوای چه کار کنی؟... هم بدبخت میشی هم بی پول ... به روزگار بدتری از خواهرت مبتلا میشی ... دیگه رنگ نور خورشید رو هم نمی بینی ... گاهی اوقات که به حرف هاشون فکر می کردم ته دلم می لرزید ... گاهی هم پشیمون می شدم ... اما بعدش به خودم می گفتم دیگه دیر شده ... من جایی برای برگشت نداشتم... از طرفی هم اون روزها طلاق به شدت کم بود ... رسم بود با لباس سفید می رفتی و با کفن برمی گشتی ... حنی اگر در فلاکت مطلق زندگی می کردی ... باید همون جا می مردی ... واقعا همین طور بود ... اون روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون ... مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره ... اونم با عصبانیت داد زده بود ... از شوهرش بپرس ... و قطع کرده بود ... به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش ... بالاخره تونست علی رو پیدا کنه ... صداش بدجور می لرزید ... با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... ... @masjdvaliasr
سجاده ی نماز شب امشب را با نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وحضرت نرجس خاتون سلام الله علیها پهن میکنیم و ثواب نماز امشب را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم... وبرای فرج مولایمان دعا میکنیم ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | مرا عهدی است با جانان ... 🔺️همین ابتدای سال با امام خود عهد ببندیم؛ عهدی برای بندگی بهتر خدا، عهدی برای همدلی؛ عهدی برای ظهور... | @masjdvaliasr
کسانۍ ... بھ ‌خواهندرسید🌿 کھ‌اهل‌سرعـت‌باشند-! واِلاّتاریخِ‌کربلانشان‌دادھ‌کھ قافلھ‌؎حسینۍمعطل‌کسۍنمۍماند🌤 🌸💞 @masjdvaliasr
بسم الله الرحمن الرحیم🌱 باسلام وعرض تبریک تولدمنجی عالم بشریت حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه،خدمت اعضای محترم کانال،دعوت میشوددرایستگاه فرهنگی که امروزساعت۱۱دربلوارسپاه،به مناسبت نیمه شعبان وبه همت خادمین شهدای هشترود برپامیشود،حضوربهم رسانیم. به همراه خانواده،دوستان وآشنایان تشریف بیارین منتظرحضورگرمتان هستیم. منتظران موعود،خادمین شهدای هشترود🌹 @masjdvaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پخش میوه وشیرینی بمناسبت نیمه شعبان توسط عضوفعال پایگاه مقاومت النساء @masjdvaliasr
🌸 نیمه شعبان، مظهر امید به آینده رهبر معظم انقلاب: نیمه‌ی شعبان، مظهر امید به آینده است؛ بقیه امیدها ممکن است بشود، ممکن است نشود؛ امّا امید به اصلاح نهایی به‌وسیله‌ی حضرت صاحب‌‌‌‌الزّمان امید غیر قابل تخلّف است. السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه. ۹۷/۲/۱۰
مسجدحضرت ولیعصر(عج)،النساء
رمانــ🍃 #بدون_تو_هرگز #قسمت_هفتم: احمقے بہ نام هانیه پدرم که از داماد طلبه اش متنفر بود ... بر خ
رمانــ🍃 : خریدعروسے با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... امکان داره تشریف بیارید؟ ... - شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید ... من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام ... هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه است ... فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید بالاخره خونه حیطه ایشونه ... اگر کمک هم خواستید بگید ... هر کاری که مردونه بود، به روی چشم ... فقط لطفا طلبگی باشه ... اشرافیش نکنید ... مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد ... اشاره کردم چی میگه ؟ ... از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت ... میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای ... دوباره خودش رو کنترل کرد ... این بار با شجاعت بیشتری گفت ... علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم... البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن ... تا عروسی هم وقت کمه و ... بعد کلی تشکر،گوشی رو قطع کرد ... هنگ کرده بود ... چند بار تکانش دادم ... مامان چی شد؟ ... چی گفت؟ ... بالاخره به خودش اومد ... گفت خودتون برید ... دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن ... و ... برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد ... تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم ... فقط خربدهای بزرگ همراه مون بود ... برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد ... حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت ... شما باید راحت باشی ... باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه ... یه مراسم ساده ... یه جهیزیه ساده ... یه شام ساده ... حدود 60 نفر مهمون ... پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت ... برای عروسی نموند ... ولی من برای اولین بار خوشحال بودم... علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود ... ... @masjdvaliasr
بر پایی ایستگاه صلواتی توسط گروههای جهادی در روز نیمه شعبان وتوزیع ماسک وشیرینی حوزه قدس شهری سپاه ناحیه هشترود @masjdvaliasr