eitaa logo
کانال رسمی مسجد حضرت اباالفضل ع مهرشهر
1.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
33 فایل
خراسان جنوبی _بیرجند_مهرشهر_مهر۴_فرعی۵ مسجد حضرت اباالفضل (ع) مهرشهر ارتباط با ادمین کانال: @khademAbalfazl >> سرکار خانم آخوندی @Soldier_of_ImamZaman >>سرکار خانم مالکی جناب آقای شفیعی<< @Delaram_Emam_Zaman @mahdaviyyatt313 >>جناب آقای قدیمی
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ دعای پدر 🔻 شهاب‌الدین دوباره از پله‌ها بالا رفت. مادر به او امر کرده بود پدر را بیدار کند. میان امر مادر و محبت به پدر مانده بود. آرام، طوری که خودش هم به زور می‌شنید، گفت: «پدر جان!» صدایش آن‌قدر ضعیف بود که سیدشمس‌الدین بیدار نشد. کنار پدر نشست. خواست تکانش بدهد، احساس کرد تکان دادن پدرش بی‌ادبی است. دو زانو تا کنار پای پدر رفت و صورتش را کف پای سیدشمس‌الدین گذاشت و چند بار صورتش را کف پای پدر سایید. پدر از جا پرید و نشست. چشمان معصوم سیدشهاب‌الدین را که دید، گفت: «شهاب‌الدین، چرا این‌طور می‌کنی بابا؟» «خواب بودید. دلم نیامد تکانتان بدهم. ببخشید که بیدارتان کردم. مادر امر کرده بود.» سیدشمس‌الدین درحالی‌که اشک از چشمانش سرازیر بود، دستش را به آسمان بلند کرد و گفت: «پسر جان، خدا تو را در راه کسب علم و دانش توفیق دهد.» نور آن دعای مستجاب پدر در تمام زندگی شهاب‌الدین راهگشایش بود. از پنج سالگی تا ۹۶سالگی. سرمنشأ آن توفیقات بزرگ، آن مکاشفات غریب، آن عشق بی‌حدوحصر به علم، همه و همه این‌جا بود. در این اتاق ساده. 📚 از کتاب | برش‌هایی از زندگانی آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی 📖 صفحات ۳۰ و ۳۱ ‌💠به جمع مجازی مسجد حضرت اباالفضل ع بپیوندید👇👇 http://eitaa.com/masjed_Abalfazl_mehrshahr