#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام مهدي از ديدگاه امام حسن عسگري
«عيسي بن صبيح مي گويد: من در زندان بودم که امام حسن عسکري عليهالسلام وارد زندان شد، من از قبل ، آن حضرت را مي شناختم، به من فرمود: «سن تو الان 65 سال و 32 روز است». من کتاب دعايي همراه داشتم که در آن تاريخ تولدم نوشته شده بود، به آن نگاه کردم و ديدم درست همانطور است که آقا فرموده است. سپس فرمود: آيا فرزند داري؟ گفتم: نه. دست بر دعا برافراشت و گفت: بار الها! به او فرزندي عطا کن، که ياور او باشد. که فرزند چه ياور خوبي است». آنگاه به اين بيت تمثل فرمود:
من کان ذاعضد يدرک ظلامته ان الذليل الذي ليست له عضدهر کس صاحب بازويي (ياوري) باشد، انتقامش گرفته مي شود.آدم زبون کسي است که يار و ياوري (بازويي) ندارد.پرسيدم: آيا شما فرزندي داريد؟ فرمود:«اي والله، سيکون لي ولد يملأ الأرض قسطا، فاما الان فلا».«آري سوگند به خدا، براي من فرزندي خواهد بود که روي زمين را پر از عدالت خواهد نمود. ولي در حال حاضر فرزندي ندارم». سپس به اين دو بيت تمثل جست:لعلک يوما ان تراني کانما بني حوالي حوالي الاسود اللوابدفان تميما قبل ان يلد الحصا اقام زمانا و هو في الناس واحدشايد روزي مرا ببيني که فرزندانم چون شيرهاي ژياني که يالشان روي هم ريخته است در اطراف من گرد آمده اند.چنانکه تميم نيز مدتها پيش از آنکه همچون ريگهاي صحرا زاد و ولد کند، تنها مي زيست».