نکته تفسیری صفحه ۳۱:
هم دنیا، هم آخرت:
آفتاب طاقت فرسای مدینه، مردم را به استراحت در سایه ها فرا خوانده بود؛ ولی امام باقر علیه السلام بدون توجه به آن هوای سوزان، دنبال كاری كه به گذران زندگی مربوط می شد، در حركت بود و به سبب سنّ زیاد و حال جسمی خود، با كمك دو خدمتكار حركت می كرد. محمّد بن مُنكَدِر كه خیال می كرد شخص بزرگیاست، این صحنه را از دور دید و با تعجّب در دل گفت: عجب! پیرمردی از پیرمردهای قریش، در این هنگام روز، با این وضع در پی مال دنیاست! باید جلو بروم و او را نصیحت كنم. محمد جلو رفت و در حالی كه امام در كنار نهری ایستاده بود و عرق از سر و رویش می ریخت، به ایشان سلام كرد و جواب سلامش را از امام گرفت. سپس گفت: «خدا كمكت كند؛ چگونه ممكن است شما كه پیرمردی از پیرمردهای قریش هستید، در این هنگام روز و با این وضع در پی مال دنیا باشید؟! آیا فكر نمی كنید اگر مرگ شما در این حالت فرا رسد، چه خواهید كرد؟» امام باقر علیه السلام در پاسخ او فرمود:
«اگر مرگ من در این حالت فرا رسد، من در حال اطاعت و عبادت خدای بزرگ مرده ام؛ زیرا با كار و تلاش، خود و خانواده ام را از تو و مردم دیگر بی نیاز می كنم. من فقط از این می ترسم كه در حالی مرگم فرا رسد كه در حال گناه باشم.» محمّد با شنیدن این پاسخ، سرش را به پایین انداخت و با خجالت گفت: «حق با شماست؛ رحمت خدا بر شما باد! می خواستم شما را نصیحت كنم؛ ولی شما مرا نصیحت كردید.»[1] برخی از افراد كه دین اسلام را به درستی نشناخته اند، تصور می كنند كه دینداری فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حجّ رفتن و دیگر عبادت هاست، و انسان دیندار فقط باید مشغول این كارها باشد و دنبال درآمد و فراهم كردن زندگی مناسبی برای خود و خانواده اش نرود؛ در حالی كه قرآن كریم و پیشوایان معصوم ما هرگز چنین مطلبی را نفرموده اند.
از نظر قرآن، انسان مسلمان باید با تلاش و كوشش، در پی درآمد حلال باشد و زندگی خوبی را برای خود و خانواده اش فراهم كند. دین اسلام با مناسب ترین برنامه ریزی، بهترین زندگی را در دنیا و پس از مرگ برای مسلمانان طراحی کرده است. اگرچه نماز، روزه و عبادت های دیگر اهمیت فراوانی دارند و دینداری بدون اینها معنا ندارد، یك مسلمان در كنار این عبادتها، دنبال تندرستی، نشاط، درآمد و رفاه خود و خانواده اش نیز باید باشد. پیشوایان معصوم ما، علاوه بر عبادت، ما را به ورزش كردن، تلاش برای كسب علم و درآمد، تجارتِ حلال، و خلاصه، زندگی خوب توصیه كرده اند و خود نیز به این امور اهتمام می کردند. ما در آیه ی 201 سوره ی بقره از خدای مهربان می خواهیم، هم در دنیا و هم در آخرت، زندگی خوب و مناسبی برایمان فراهم كند؛ به طوری كه او از ما خشنود باشد و ما نیز با استفاده از امكانات زندگیمان، راه رشد و ترقّی را بپیماییم.
چه خوب است این فرمایش امام صادق علیه السلام را در این باره به خاطر بسپاریم:
«از ما نیست كسی كه دنیایش را برای آخرتش رها كند [و آنقدر سرگرم عبادت شود كه كار و درآمد و سلامت خود را فراموش کند] و همچنین كسی كه آخرتش را برای دنیایش رها کند [و آنقدر سرگرم كار و تفریح شود كه عبادت و آخرت را از یاد ببرد].»[2]
همچنین در روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام می خوانیم: «برای دنیای خود چنان تلاش کن که گویا در دنیا زندگی ابدی خواهی داشت و برای آخرتت نیز چنان کار کن که گویا فردا، روز مرگ توست.»[3]
پس مناسب است این عبارت قرآنی (رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ... ) را حفظ كنیم و این دعای پرمعنا را در قنوت نمازهایمان بخوانیم.
[1] . الکافی، ج5، ص73
[2] . من لایحضره الفقیه، ج3، ص156
[3] . مستدرک الوسایل، ج1،
#اطلاعیه 📌
۲۷جمادی الثانی
سالروز شهادت اولین سفیر و شهید اهل بیت در ایران
حضرت سلطان علی بن محمد باقر (ع)تسلیت باد 🖤🖤🥀🖤🖤
«به این مناسبت مراسم عزاداری برگزار میگردد »
📅زمان: چهارشنبه ۲۰دی ماه بعد از نماز مغرب و عشا
📍مکان: خیابان شهید نواب صفوی_ مسجد فاطمیه رضوی 🌱🌱🌱
@masjed_fatemieh
نکته تفسیری صفحه ۳۲:
فدایی پیامبر(ص):
سیزده سال از بعثت پیامبر خدا گذشته بود. آزار و اذیت مشرکان مکّه به بیشترین حد رسیده بود و مسلمانان در فشار شدیدی قرار داشتند؛ ولی هر چه آزار مشرکان بیشتر می شد، شمار مسلمانان نیز افزایش می یافت. شاید سیزده سال پیش که جمع کوچک و سهنفره ی پیامبر ، علی بن ابیطالب علیه السلام و خدیجه(س)به نماز می ایستادند، به خیال مشرکان هم نمی رسید که پیروان اسلام اینقدر زیاد شوند. خبر بیعت گروهی از مردم یثرب با پیامبر صلوات الله علیه نیز باعث شده بود که آتش خشم کافران شعله ورتر شود. به همین سبب، بزرگانشان در «دارالندوه»، دور هم جمع شدند؛ جایی که آنان، برای تصمیم گیری در امور مهم، گرد هم میآمدند. در آن مجلس شیطانی، هر یک از آنان برای سرکوب اسلام پیشنهادی کردند. تا اینکه سرانجام تصمیم گرفتند از هر قبیله یک نفر مأمور شود و در شب 24 ذیحجه، همگی به خانه ی پیامبر صلوات الله علیه بریزند و با هم او را به قتل برسانند؛ تا بدین وسیله قتل پیامبر بر گردن همه ی آنان بیفتد و قبیله ی پیامبر یعنی بنی هاشم که توان جنگ با همه ی قبایل را ندارد، به خونبها راضی شود و غائله ی اسلام برای همیشه ساکت شود؛ امّا خداوند که از همه ی اسرار آگاه است، پیامبرش را از توطئه ی کافران باخبر کرد. پیامبر صلوات الله علیه این مطلب را با بهترین یار و یاور خود علی بن ابیطالب علیه السلام که در آن زمان جوانی 23ساله بود، در میان گذاشت و او با کمال میل پذیرفت که خود را سپر بلای پیامبر کرده، جانش را برای او فدا کند؛ بدین صورت که برای گمراه کردن مشرکان، در بستر پیامبر صلوات الله علیه بخوابد و آن حضرت از فرصت استفاده کند و از مکّه خارج شود.
آن شب، بردگان شیطان، خانه ی پیامبر را با شمشیرهای بُرّان محاصره کردند و آن را زیر نظر گرفتند. حضرت علی علیه السلام با قلبی سرشار از ایمان، زیر پارچه ی سبزرنگی که پیامبر صلوات الله علیه هر شب روی خود می انداخت، خوابیده بود و هر لحظه انتظار می کشید که شمشیرهای کافران بر بدنش فرود آیند و او را تکّه تکّه کنند؛ ولی آرام و بی صدا با خدای خود مناجات میکرد. در روایات آمده است که در این هنگام، خدا به سبب داشتن چنین بنده ای، به فرشتگان خود افتخار کرد و جبرئیل و میکائیل، دو فرشته ی بزرگ خدا، بر آن حضرت آفرین گفتند. سرانجام، کافران به خانه ی پیامبر هجوم آوردند و برای اینکه جنایتشان را کامل کرده، پیامبر را زجرکش کنند، به سمت بسترش سنگ پرتاب کردند. صدای آه و ناله از زیر پارچه شنیده شد؛ ولی صدای محمد نبود. با خشم جلو آمدند و پارچه را کنار زدند و ناگهان بر زمین میخکوب شدند. بر سر علی علیه السلام فریاد کشیدند که محمّد کجاست؟ او با آرامش پاسخ داد: «خبر ندارم.» آنان علی را به قصد کشت کتک زدند و سپس او را با بدن مجروحش رها کردند و در پی پیامبر شتافتند.
فداکاری امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن شب، نقشه ی کافران را نقش بر آب کرد و نجات بخش بزرگ انسانها را نجات داد. آن شب تاریخی، به «لیلة المبیت» معروف است و یکی از مدالهای افتخار پیشوای یکم ما شیعیان محسوب می شود.[1] آیه ی 207 بقره به این ماجرای تاریخی و فداکاری بزرگ اشاره می کند.
[1] . این متن از بحار الانوار، ج36، ص41، تقسیر قمی، ج1، ص273 و تفسیر نمونه، ج2، ص77 اقتباس شده است.
هدایت شده از سُفرهی مُعجزنشان
کارکردهای ستایش و..mp3
13.91M
مقدمه ای بر شرح دعای دوم صحیفه سجادیه
چهارشنبه ۲۰ دی
هیأت امام صادق علیهالسلام دانشگاه کاشان
https://eitaa.com/sahife_sajjadieh
نکته تفسیری صفحه ۳۳:
بهای بهشت:
آسایش و راحت، آرزوی مشترک همه ی ما انسان هاست. همه ی ما در دنیای خیال خود، جهانی بی دغدغه و آرام را تصور می کنیم و تا آنجا که می توانیم، می کوشیم به آن جهان زیبا دست یابیم؛ ولی هرچه بیشتر زندگی می کنیم، بیشتر متوجه می شویم که رسیدن به آرامش کامل در این دنیا محال است. مال و ثروت، با همه ی خوبی و فایده اش، سختی هایی نیز با خود می آورد و رؤیای آرامش را تیره و تار می کند. ترس از دست رفتن ثروت و مشکل نگهداری آن، نمونه های روشنی از آن سختی هاست. اینها همه به ما می فهماند که جهان آرزوهای ما، این زندگی کوتاه و گذرا نیست.
پیامبران نیز این نوید را از سوی خدا آورده اند که «بهشت»، سرزمین موعود و بی رنج و دردسر همه ی ما انسان هاست و ما برای این به دنیا آمده ایم که روزی به آن وارد شویم؛ ولی آیا ورود به بهشت، ساده و رایگان است؟ آیا هر کس هر طور که زندگی کند، بهشتی می شود؟ آیا آنان که برای حفظ ایمانشان، دار و ندارشان را رها می کنند و به سرزمین دیگری هجرت می کنند، مانند کسانی هستند که برای حفظ خانه و کاشانه شان، دین خدا را نمی پذیرند و به او شرک می ورزند؟ آیا کسانی که برای نگهبانی از دین خدا سلاح به دست می گیرند و سلامت و جان خود را به خطر می اندازند، مانند عافیت طلبانی هستند که همیشه منتظر پیروزی یکی از دو طرف جنگ هستند تا به آنان ملحق شوند؟! آیا کسانی که برای فرمان برداری از دستورهای پروردگارشان، یک ماه روزه می گیرند و از آب گوارا و غذاهای لذیذ صرف نظر می کنند، مانند بی خبرانی هستند که مهمترین مسئله در زندگیشان، سیری شکمشان است؟ آیا آنان که از ترس خدا، لذّتهای حرام را زیر پا می گذارند، مانند کسانی هستند که لذّت جویی، بزرگترین هدف آنهاست و حلال و حرام بودن آن، برایشان اهمیتی ندارد؟ شاید این سؤالات به پاسخ نیاز نداشته باشد؛ ولی سؤال مهم تر این است که اگر این دو گروه یکسان نیستند، پس چرا بسیاری از مردم، راه خطا را انتخاب می کنند؟ پاسخ این است که قانون خدا چنین است که رسیدن به بهشت برین، مشروط به فرمانبرداری از اوست؛ ولی در برخی موارد، فرمان خدا در ظاهر با راحت طلبی ها و لذّت جویی های ما سازگار نیست. در اینجا، کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، سختی فرمانبرداری از خدا را به جان می خرند؛ زیرا می دانند که آن سختی، گردنه ای برای رسیدن به قلّه ی سعادت است و باید از آن گذر کرد. آری، اگر ایمان ما به خدا و جهان پس از مرگ، ایمان حقیقی باشد، دیگر از رنج عبادت ها و اطاعت ها هراسی پیدا نمی کنیم و سختی آنها را به جان می خریم. اکنون می فهمیم که چرا پیامبر بزرگ ما فرمود:
«گرداگرد بهشت، با سختیها و مشکلات پوشانده شده، و دور تا دور جهنّم با لذّتهای حرام پوشانده شده است.» [1]
[1] . بحارالانوار، ج68، ص72
🌹﷽🌹
🌼⚘️🌺🌺⚘️🌼🌺🌺
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ
با سلام و آرزوی سعادت دنیا و آخرت برای حضرت عالی به استحضار میرساند جهت نشر کتب دفتر اول و دوم نهجالبلاغه و نیز چاپ دفاتر سوم و چهارم این یادگار ماندگار و بی نظیر امام هدایت و رهبر عدالت و امیر بیان حضرت مولی علی علیه السلام با لطف خداوند سبحان و کمک خالصانه شما میخواهیم دانشجویان عزیز اهل تسنن را با معارف اهل بیت علیهم السلام بیشتر آشنا نموده و به صورت اهدائی برایشان ارسال نمائیم
کمک حضرت عالی در حد توان میتواند ذخیره ای برای شما در آخرت و همچنین ایجاد انگیزه برای نویسنده ، ارسال کننده و خواننده این اثر نورانی باشد.
استدعا داریم در صورت صلاحدید، خود را در این امر خیر و خدا پسند شریک نموده و هر مبلغی که توفیق داشتید به شماره حساب زیر واریز فرمائید
قرآن کریم در سوره انعام میفرماید :
« مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا »
« هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود.»
🌹🌹
با تقدیر و تشکر فراوان ارادتمند و دعاگوی شما مهدی منصوری ((خادم کوچک نهج البلاغه ))
5892107044034315
شبا IR370150000000305800012805 خیریه امیرالمومنین
🌹🌹
بزرگواری فرموده در صورت صلاحدید این پیام را برای دوستان عزیزتان ارسال فرمائید
https://eitaa.com/hekmat_nahjolbalaqe
📸فهرست کاندیداهای تایید شده انتخابات مجلس درحوزه انتخابیه کاشان و آرانوبیدگل
🔹بقیه افراد شامل عدم احراز صلاحیت، یا عدم تایید صلاحیت و یاعدم شرایط ثبت نام شده اند.
🛡کاشانیها رسانه مردم کاشان 👇👇
🗣 @eitaa_kashania
🗣 @eitaa_kashania
نکته تفسیری صفحه ۳۴:
دری از درهای بهشت:
شخصی با آرامش در خانه ی خود استراحت می کند که ناگهان صدایی می شنود.
سراسیمه پشت در می رود. صدای کسی را می شنود که فریاد می کشد و می خواهد به زور وارد خانه ی او شود. صاحب خانه، فردی منطقی و داناست و با زبان خوش با آن شخص صحبت می کند؛ ولی او حرف حساب نمی فهمد و می خواهد به حریم آن خانه تجاوز کند. به نظر شما، صاحبخانه چه رفتاری باید داشته باشد؟ آیا دست روی دست گذاشتن و ادامه دادن به صحبت های زیبا و منطقی، مشکل را حل می کند؟ یا اینکه او هم باید فریاد برآورد و از حریم خصوصی زندگی اش دفاع کند و با آن شخص متجاوز گلاویز شود؟ آیا درگیری او با آن شخص، کاری غلط و غیر منطقی است؟ اسلام که آخرین و کامل ترین آیین بشر است، از روز اول، همه ی مردم را به تفکّر و گفت وگوی صمیمانه دعوت کرده است. اسلام با هر گونه ظلم و ستم مخالف است و هیچگونه تجاوز و بی عدالتی را نمی پذیرد.
هنگامی که به زندگی انسانها در گذشته و حال نگاه می کنیم، می بینیم که همیشه افرادی وجود داشته اند که زندگی و آزادی بشریت را تهدید کرده اند؛ افراد طغیانگر و قدرت طلبی که مردم را بردگان خود فرض می کردند و آرزوی حکمرانی بر همگان را در سر می پروراندند. از طرف دیگر، آزادگی و سعادت جاودان انسانها نیز از سوی برخی از مردم در خطر بوده است. «کفر و شرک»، بزرگترین آفت سعادت بشر است که انسانیت انسان را از او میگیرد و او را به موجودی بی هدف، سرگردان، خرافه پرست، بی منطق و خلافکار تبدیل می کند. آیا اسلام ـ این برنامه ی زندگی انسان ـ برای مقابله با دشمنان زندگی دنیا و آخرت او برنامه ای ندارد؟ آیا این آیین حیات بخش، مردم را به مردن و هلاک شدن توسط متجاوزان دعوت می کند؟ هرگز. اسلام اگرچه دنیایی پر از صلح و آرامش می خواهد، با قاطعیت، مسلمانان را به جنگ و جهاد با دشمنان دین و دنیای انسانها فرا می خواند. مسلمانان وظیفه دارند در برابر متجاوزان به دفاع برخیزند و آنان را سر جای خود بنشانند. همچنین مسلمانان با صلاحدید پیامبر یا امام معصوم موظف اند به جنگ با دشمنان آزادگی و یکتاپرستی انسانها بروند و ریشه ی شرک و کفر را در جهان بخشکانند. این جهاد شاید ظاهری زیبا نداشته باشد؛ ولی آسایش و سعادت بشر در گرو آن است و کشته شدن در آن، بزرگترین شرف و سعادت انسان محسوب می شود؛ زیرا انسان بهترین سرمایه اش یعنی جان خود را برای خدا و سعادت و کمال بندگان او فدا کرده است.
شاید در طول تاریخ بشر، کمتر کسی به اندازه ی امام یکم ما، عمر خود را در جنگ و جهاد سپری کرده باشد؛ کسی که بارها برای محافظت از پیامبر خدا و اسلام تا پای جان جنگید و خم به ابرو نیاورد. در جنگ صفین، هنگامی که سپاهیان معاویه آب را بر لشکر امام بستند، امام رو به سپاه خود کرد و فرمود:
«آنها با بستن آب، شما را به جنگ دعوت کرده اند. اکنون بر سر دوراهی قرار دارید؛ یا با ذلّت و خواری بر جای خود بنشینید، یا شمشیرهایتان را از خون آنان سیراب کنید تا بتوانید از آب گوارا سیراب شوید؛ چرا که اگر در زندگی شکستخورده باشید، همچون مردگان هستید، و اگر پیروزمندانه بمیرید، زندگان حقیقی خواهید بود.»[1]
آری، جهاد در راه خدا، کلید سعادت انسانهاست. هم از این رو امام علی علیه السلام فرموده است: «جهاد، دری از درهای بهشت است که خدا آن را برای دوستان ویژه ی خود گشوده است.» [2]
[1] . نهج البلاغه، خطبه88
[2] . همان، خطبه27