eitaa logo
⬛مَسجـِد جٰامـِ؏ جُمھۄرےٖۧ اِسْلامٖے💠
318 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4هزار ویدیو
64 فایل
شبکه‌ای در جهت ارتقاع سطح کیفی دین و بصیرتِ نمازگزاران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 لحظاتی از گفتگوی رهبر معظم انقلاب با حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در جریان عیادت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ایشان در بیمارستان 🔸خیلی ما اشتیاق داشتیم زیارت کنیم شما را اما نه در بیمارستان! 🔸شما در تمام این سالیان عمر مبارک و مفید و وجودتان نافع بوده است. ╭╮ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے ╰╯ .
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ سلام بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در روز غدیر فرمود: « پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن علی (علیه‌السَّلام)  در اين روز اين آيه را درباره‌ی او نازل كردی: { امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دينِ شما راضی شدم }». متن شماره : ۲۰ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ هر روز یک پیام کوتاه از غدیر نیت کنید و با مشارکت در این طرح ، متن فوق را به صورت پیامک به چند تن از دوستان خود پیامک فرمایید . غدیر ، بزرگ خدا . ╭╮ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے ╰╯ .
. قسمت چهل‌ونهم: قصه‌ی خدا 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے این داستان، مربوط است به زهرا کوچولو که قراره مادربزرگش رو که خوابش سنگین شده بیدار کنه و... 📚️ .
049-083.mp3
13.85M
. قسمت چهل‌ونهم: قصه‌ی خدا 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے
. 🐏🐑🐏 عیده یخورده بخند.. ‌ بابام کله پاچه گرفته بود صدام کرد پسر بپر اون که باهاش گوسفند رو پاک می‌کنیم بیار پرسیدم کدوم؟ گفت همون ک توام باهاش میزنی دیگه 😂🤣🤣😂😂😂😁 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ طرف رفته قصابی گفته :آقا جگر دارید؟ 🤵🏻‍♂قصاب گفته جگر یا ؟ گفته : ببخشید رنگای دیگه کی میارید؟ 😂😂😂😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفته بودم . خیلی هم شلوغ بود. ، گوشت هرکی آماده می‌شد، اینجوری صداش می‌زد: ، کی بود ؟؟ گوسفند، بیا جلو ! به یکی هم گفت: تو گوسفندی؟؟ گفت: نه آقا، من گاوم 😐 البته خوشبختانه من خواسته بودم گفت: ، بیاد جلو😂✋ 😂😂😂😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پسره ‏از اومد بیرون باباش تتو رو بدنش رو دید با خودش گفت: مردم، پسر بزرگ کردن، مهر نظام پزشکی و گرفتن ...، منم گوسفند بزرگ کردم، رفته مهر تایید گرفته😏 😂😂🤣🤣🤣 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داییم داشت به بابام پیشنهاد می‌داد که بیا یه باغ بخریم و راه بندازیم. بابام گفت: من یه بار یه گوسفند دادم، واسه هفت پشتم بسه! هرچی فکر کردم دیدم ما گوسفند نداشتیم تا حالا 😂😅😅😅😁 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حیف نون با زنش، لب ، کله پاچه میشستند… یهو آب، کله گوسفند رو می‌بره! زن حیف نون برای گوسفنده، علف تکون میده تا برگرده! حیف نون با دیدن این صحنه میگه: ولش کن زن! زن حیف نون میگه: آخه داره میبردش! حیف نون میگه: نمی‌تونه راه دوری بره! دست خودمه! 😂😂😁🤣😅😆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با این وضعیت قیمت گوسفند، تا چند وقت دیگه جلوی پای و داماد، تن ماهی باز میکنن ! 😅😂🤣😆😁😂 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ طرف یه قصاب میاره خونش تا واسش قربانی کنه 🐑 به میگه : میخوام برام تیکه‌تیکش کنی با گوشتاش درست کنم. سر و پاشم خوب تمیز کن میخوام درست کنم پشکلاشم میخوام کود کنم برا آت آشغالاش رو هم میخوام برای 🐈 👨🏻 چپ نگاهش میکنه، میگه: میخوای تا نمرده ضبط کن بذار .. 😅🤣🤣😜 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رفتم کبابی دیدم نوشته: “۱۰۰% گوسفندی”. کبابو که خوردم فهمیدم با من بوده! 🤣🤣😜 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کسی بگی 🐏 ناراحت نمی‌شه، ولی بگی گوسفند🐑 بدش میاد😒 نمی‌دونم این تو دوران بلوغش چیکار می‌کنه که یهو انقدر می‌شه 😐😜😂😂😂 خندیدی بازهم عیدت مبارک 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 🔹ا ﷽ ا🔹 خالق فرموده: ( استقامت و توجه به خدا ) شما چطور.. از چه کسی.، و از چه طریق کمک می‌گیرید.؟! ۴۷۶ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے ✋ سلام فراگیـر خداوند بر تو باد 💠🔹مَــ‌هـــْــدےٖۧ جاטּ🔹💠 عَجَّلَ‌اَللَّهُ‌تَعَالَى‌فَرَجَهُ‌الشَریف کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچی‌کنندگان .
داستان ۲۹-۰۳-۱۴۰۳-0.mp3
11.64M
.👆. سُم الاغ حضرت عیســـــــیٰ علیه‌السَّلام توسّل و عرض ارادت سحرگاهی پس از نماز جماعت صبح به نوای برادر عزیز حاج‌آقا ذولفقارے ۱۵۸ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے .
🍀 وَفَدَيْنَــــاهُ.. بی‌گمان فلسفه قربان، سَر بریدن نیست، دل بریدن است! دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری دل بریدن از هر چه تو را از ” او ” می‌گیرد، اسماعیل تو کیست؟.. چیست؟ هر چه در چشم تو، جای اسماعیل را در چشم ابراهیم دارد، اسماعیل تو ممکن است فرزندت نباشد، شغلت، شهرتت، شهوتت، قدرتت، موقعیتت، و… باشد تعلقت را “اسماعیل خود را ذبح کن” عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم آفتابی به شب ظلمت انسان آمد جمله دل‌ها چو کویریست پر از فصل عطش بر کویر دل ما، نعمت باران آمد باز هم عیدتان مبارک ╭╮ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے ╰╯ .
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ سلام بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در روز غدیر فرمود: « ای مردم، خداوند دين شما را با امامتِ علی (علیه‌السَّلام) كامل نمود. 💥 پس هركس اقتدا نكند به او و به كسانی كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عزوجل، چنين كسانی اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمی خواهند بود. عذاب از آنان تخفيف نمی‌يابد و به آنها مهلت داده نمی‌شود». متن شماره : ۲۱ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ هر روز یک پیام کوتاه از غدیر نیت کنید و با مشارکت در این طرح ، متن فوق را به صورت پیامک به چند تن از دوستان خود پیامک فرمایید . غدیر ، بزرگ خدا . ╭╮ 🕌 @masjed_jaame I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے ╰╯ .
🔷 در بـــزم خلیفـــــه‏ 🔸متوکل، خلیفه سفاک و جبار عباسی، از توجه معنوی مردم به امام هادی علیه‌السَّلام بیمناک بود و از اینکه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت کنند رنج می‌برد. سعایت کنندگان هم به او گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه‌هایی که دالّ بر مطلب باشد در خانه‌اش پیدا شود. لهذا متوکل یک شب بی‌خبر و بدون سابقه، بعد از آنکه نیمی از شب گذشته و همه چشم‌ها به خواب رفته و هرکسی در بستر خویش استراحت کرده بود، عده‌ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه‌ی امام که خانه‌اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول می‏گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و اوّل به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاق‌ها شدند، از آنچه می‌خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکّل ببرند. 🔸وقتی که امام وارد شد، متوکّل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‏گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکّل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: 🔹«به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.» 🔸متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و باخواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده.» 🔹فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم.» 🔸متوکل گفت: «چاره‏ای نیست، حتماً باید شعر بخوانی.» 🔹امام شروع کرد به خواندن اشعاری‏ که مضمونش این است: «قله‏های بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مُسلَّح در اطراف آن‌ها بودند و آن‌ها را نگهبانی می‌کردند، ولی هیچ یک از آن‌ها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آن‌ها را از گزند روزگار محفوظ بدارد.» «آخرالامر از دامن آن قله‏های منیع و از داخل آن حصن‌های محکم و مستحکم به داخل گودال‌های قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودال‌ها فرود آمدند!» «در این حال منادی فریاد کرد و به آن‌ها بانگ زد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‏ها و شکوه و جلال‌ها؟» «کجا رفت آن چهره‌های پرورده نعمت‌ها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می‌داشت؟» «قبر، عاقبت، آن‌ها را رسوا ساخت. آن چهره‌های نعمت پرورده عاقبةالامر جولانگاه کرم‌های زمین شد که بر روی آن‌ها حرکت می‌کنند!». «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان‌ها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده‌اند!». 🔹صدای امام با طنین مخصوص و با آهنگی که تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوکّل نفوذ کرد، این اشعار را به پایان رسانید. نشئه شراب از سرِ می‏گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشک‌هایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید. بحارالانوار، ج۲ احوال امام هادی، ص۱۴۹ ۲۰ نخبه‌ی شهید، استاد مرتضی مطهری 🕌 @masjed_jaame 👈 I💠مَسجـِدجٰامـِ؏جُمـ‌ھـۄرےٖۧاِسْلامٖے .