eitaa logo
قرارگاه همدلی محله مسجد اباذر
268 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
مکانی جهت همدلی و کمک مومنانه به همسایگان محله اباذر ارتباط با ادمین: @rezajahadi1397
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ چشمانمان را باز کنیم. مردی از خانه اش راضی نبود، ازدوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه اش را بفروشد. دوستش یک آگهی نوشت و آنرا برایش خواند: خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه فروشی نیست، در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی. 👈 خیلی وقت ها نعمت هایی که در اختیار داریم را نمی بینیم چون به بودنشان عادت کرده ایم، مثل سلامتی، پدر ، مادر، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم. قدر داشته هامون رو بدونیم.
هدایت شده از هیئت محبان الزهرا بسیجیان پایگاه شهید آل اسحاق قم
🔹 مـردی نـزد عالمی از پــدرش شڪایت ڪرد و گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد. پیــر شده است و از من میخواهد یڪ روز در مزرعه گندم بڪارم روز دیگر میگوید پنبه بڪار و خودش هم نمیداند دنبال چیست. مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته ڪرده است، بگو چه ڪنم؟ عالم گفت: با او بساز.گفت: نمیتوانم.! عالم پـرسید: آیا فرزنـد ڪوچڪی در خانه داری؟ گفت: بلی. گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب ڪند آیا او را میزنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. آیا او را نصیحت میڪنی؟ گفت: نه چون مغزش نمیرود ‌گفت: میدانـــی چرا با فــرزندت چنین برخورد میڪنی؟! گفت: نه. گفت: چون تو دوران ڪودکی را طی ڪرده‌ای و میدانی ڪودڪی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نڪرده‌ای، هرگز نمیتوانی اقتضای یڪ پیر را بفهمی!! 🔸 در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشه‌گیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میڪند و... پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا ڪن اقتضای سن پیری جز این نیست...
هدایت شده از هیئت محبان الزهرا بسیجیان پایگاه شهید آل اسحاق قم
🔹 مردی به حضور پیامبر اکرم (ص) رسید و پرسید: ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟ پیامبر (ص) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه در بهشت میرسی. او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر (ص) فرمودند: قبر آنها را ببوس... 📚 الاعلام، ص۲۴
هدایت شده از هیئت محبان الزهرا بسیجیان پایگاه شهید آل اسحاق قم
🔹 مال تاجری در تیمچه آتش گرفت و همه اش سوخت. شخصی به من گفت: روز قبل از آتش سوزی من آنجا بودم، سیدی از اولاد پیغمبر حاجتی داشت. پول میخواست و آنها این سید را مسخره کردند، پول او را که ندادند، هیچ، مسخره اش هم کردند. فردا دکان همان مغازه آتش گرفت. آنقدر گرم است بازار مکافات عمل دیده گر بینا بود هر روز روز محشر است 📚 آیت الله مجتهدی تهرانی ره
هدایت شده از هیئت محبان الزهرا بسیجیان پایگاه شهید آل اسحاق قم
🔹 شخصى محضر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) مشرف شد. حضرت به او فرمود: آيا مى خواهى تو را به كارى راهنمايى كنم كه به وسيله آن داخل بهشت شوى؟ مرد پاسخ داد: مىخواهم يا رسول الله. حضرت فرمود: از آن چه خداوند به تو داده است انفاق كن و به ديگران بده. مرد: اگر خود نيازمندتر از ديگران باشم، چه كنم؟ فرمود: مظلوم را يارى كن. مرد: اگر خودم ناتوان تر از او باشم، چه كنم؟ فرمود: نادانى را راهنمايى كن. مرد: اگر خودم نادان تر از او باشم، چه كنم؟ فرمود: در اين صورت زبانت را جز در موارد خير نگهدار! سپس رسول خدا فرمود: آيا خوشحال نمىشوى كه يكى از اين صفات را داشته باشى و به بهشت داخلت نمايند؟ 📚 بحار، ج۷۱، ص۲۹۶