☑️#غم_در_سیره_وگفتار_معصومین_علیهم_السلام (2)
✅عوامل و زمينههاى حزن و اندوه (قسمت اول )
عوامل و زمينههاى حزن و اندوه بسيارند كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1️⃣ميل و رغبت بىاندازه به مظاهر دنيا
ميل و رغبت بىاندازه به مظاهر دنيا، يكى از زمينههاى حزن و اندوه است.
🌸پيامبراكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
الرَّغْبَةُ فِي الدُّنْيَا تُكَثِّرُ الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ وَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا يُرِيحُ الْقَلْبَ وَ الْبَدَن
▫️رغبت و ميل افراطى به دنيا، غم و اندوه را زياد مىكند
▫️و زهد و بىرغبتى به دنيا، موجب راحتى قلب و بدن مىشود.(1)
🌸امام صادق عليه السلام فرمود:
مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْيَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا يُغْنِي وَ أَمَلٍ لَا يُدْرَكُ وَ رَجَاءٍ لَا يُنَال
▪️هر كس دلش به دنيا تعلق داشته باشد به سه خصلت گرفتار مىشود:
▫️اندوهى كه از ميان نرود،
▫️آرزويى كه به آن نرسد
▫️و اميدى كه به آن دست نيابد.(2)
2️⃣تنگدستى
يكى از عوامل حزن و اندوه، «تنگدستى و فقر» است.
🌸امام على عليه السلام فرمود:
إِنَّ الْفَقْرَ مَذَلَّةٌ لِلنَّفْسِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ جَالِبٌ لِلْهُمُومِ
▫️تنگدستى سبب خوارى نفس و حيرانى عقل و جلب كننده اندوههاست.(3)
امّا با تدبير بايد كارى كرد تا چنين غمهايى را از خود دور نمود.
3️⃣ثروت
برخلاف تصور بسيارى از مردم كه ثروت عامل مطلق شادى مىدانند در معارف اسلامى، ثروت نيز يكى از كانونهاى غصّهساز به حساب آمده است.
🌸امام على عليه السلام فرمود:
الْقِنْيَةُ أَحْزَان
▫️ثروت سبب اندوههاست.(4)
🌸و در جمله ديگر فرمود:
الْقِنْيَةُ يَنْبُوعُ الْأَحْزَان
▫️مال، چشمه غمهاست.(5)
4️⃣حسادت
«حسادت و خودخورى» نيز يكى از عوامل غم و اندوه است.
🌸امام امام على عليه السلام فرمود:
الَحَسُودُ كَثيرُ الْحَسَراتِ مُتَضاعِفُ السَيِّئاتِ
▫️حسود، غم و اندوهاش فراوان و گناهانش دو برابر است.(6)
حسود پيوسته مراقب دوستان خويش است
هميشه پيروزىها و موفقيتهاى آنان جان او را به لب مىآورد و روحش را آزار مىدهد و زندگى را در كامش تلخ مىسازد.
5️⃣تنبلى و كوتاهى در انجام وظيفه
يكى از عوامل حزن، كوتاهى و سهلانگارى در كارها و تصميمات است.
🌸امام على عليه السلام فرمود:
مَنْ قَصَّرَ فِي الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَم
▫️كسى كه از كار و كوشش، كوتاهى ورزد، گرفتار حزن و اندوه مىشود.(7)
چرا كه پيامد كوتاهى و كم كارى، محروميت از رسيدن به هدفها است.
🌸امام على عليه السلام فرمود:
اضاعَةُ الْفُرصَةِ غُصَّةٌ
▫️از دست دادن فرصت، اندوهى است گلوگير.(8)
6️⃣ بدهى و قرض گرفتن
🌸پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
إِيَّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَار
▫️بپرهيزيد از قرض گرفتن؛ زيرا قرض گرفتن، غصه شب و ذلّت روز است.(9)
7️⃣ارتكاب گناه
🌸امام صادق عليه السلام فرمود:
إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ يَجِدْ مَا يُكَفِّرُهَا بِهِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْحُزْنِ فِي الدُّنْيَا لِيُكَفِّرَهَا
▫️به درستىكه عبد، زمانىكه گناهش زياد شود وعملىكه بتواند گناهانش را بپوشاند نداشته باشد، خداوند او را در دنيا گرفتار حزن مىكند تا گناهانش را بپوشاند.(10)
🌸در روايت ديگر از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمودند:
احدى از شيعيان ما مرتكب گناه نمىشود جز اينكه گرفتار غم و اندوه مىگردد و در نتيجه، گناهانش از بين مىرود. (11)
🌸امام على عليه السلام فرمود:
إِنَّ طَاعَةَ النَّفْسِ وَ مُتَابَعَةَ أَهْوِيَتِهَا أُسُّ كُلِّ مِحْنَةٍ وَ رَأْسُ كُلِّ غَوَايَةٍ
به راستى اطاعت نفس و پيروى از هواهايش، اساس هر رنج و سرچشمه هر گمراهى است.(12)
🌸و در روايت ديگر فرمود:
كَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ قَدْ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلا
▫️چه بسا شهوت و هوسى كه غم و غصه طولانى را درپى دارد.(13)
************
⭕️پی نوشت
1 . بحارالانوار، ج 70، ص 91؛ خصال، ح 1، 27.
2 . همان، ص 24.
3 . تصنيف غررالحكم، ص 365.
4 . تصنيف غررالحكم، ص 369.
5 . همان.
6 . ميزان الحكمه، ج 2، ص 425. غرر الحكم ج 1 ص 392 جالب للهموم غررالحكم ج 4 ص 498.
7 . نهج البلاغه، قصار 127.
8 . همان، قصار 118.
9 . من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 182.
10 . بحارالانوار، ج 64، ص 235.
11 . همان، ج 68، ص 199.
12 . تصنيف غررالحكم، ص 237.
13 . بحارالانوار، ج 75، ص 45.
@masjedalmahdi
☑️#غم_در_سیره_وگفتار_معصومین_علیهم_السلام (3)
✅عوامل و زمينههاى حزن و اندوه (قسمت دوم )
7️⃣چشم دوختن به امكانات ديگران
🔹بسيارند افراد تنگنظرى كه هميشه مراقب اين و آن هستند و مىگويند اينها چه دارند و آنها چه دارند. و مرتّبا وضع مادى خويش را با ديگران مقايسه مىكنند و از كمبودهاى مادى خود در اين مقايسه، رنج مىبرند.
هر چند آنها اين امكانات را به بهاى از دست دادن ارزش انسانى و شكست شخصيت خود به دست آورده باشند.
🔸اين طرز تفكر، نشانه عدم رشد كافى و احساس حقارت درونى و كم همّتى مىباشد.
🔹كسى كه در خود احساس شخصيت مىكند به جاى اينكه گرفتار چنين مقايسه زشتى شود، نيروى فكرى و جسمانى خويش را در راه رشد و ترقى خويش به كار مىگيرد و به خود مىگويد: من از ديگران چيزى كمتر ندارم و دليلى ندارد كه نتوانم از آنها كمتر پيشرفت كنم، بنابراين، چرا چشم به مال و مقام آنها بدوزم.
🌸قرآن كريم مىفرمايد:
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ ...
▫️هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادّى) كه به گروههايى از آنها (كفار) داديم، ميفكن.(1)
🔹بسيارى از افراد هستند كه تا چشمشان به يك ساختمان آن چنانى مىافتد، كنارى مىايستند و آه مىكشند كه چرا من چنينساختمانى ندارم!
🔸بايد به او گفت: برو نزد صاحب آن ساختمان بنشين و درددل او را گوش كن، چه بسيار افرادى هستند كه در ساختمانهاى مجلل و در كنار سفرههاى رنگين هستند، امّا لحظهاى آرامش ندارند و نمىتوانند يك لقمه غذا را به راحتى بخورند.
🌸پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
▫️منْ رَمَى بِبَصَرِهِ إِلَى مَا فِي يَدَيْ غَيْرِهِ كَثُرَ هَمُّهُ وَ لَمْ يُشْفَ غَيْظُه
كسىكه چشم به دارايىهاى ديگران بدوزد، هميشه اندوهگين و غمناك خواهد بود و هرگز آتش خشم از دل او فرو نمىنشيند.(2)
🌸و نيز فرمود:
مَنْ نَظَرَ إِلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ طَالَ حُزْنُهُ
▫️كسى كه به دارائىهاى ديگران چشم بدوزد، غم او طولانى خواهد شد.(3)
🍃برخيز و مخور غم جهان گذران
بنشين و دمى به شادمانى گذران
در طبع جهان اگر وفايى بودى
نوبت به تو خود نيامدى از دگران (4)
8️⃣ غم مصايب و حوادث ناگوار
🔹گرچه به صورت طبيعى، انسان براى مصايب و ناملايمات زندگى، غمگين مىشود، امّا آنچه مذموم است، بىتابى، جزع و فزع است. و اگر كسى به فوايد و بركات اين مصايب توجه كند، اين مقدار بىتابى نمىكند.
🔹مصايب و شكستها، در عين دردناكى آنها، آموزندهاند و اگر به گذشته نگاه كنيم متوجه مىشويم كه مصيبتها و دشوارىها در حقيقت نقاط غفلت زندگى ما بودهاند.
🔸مصايب همچون علايم هشدار دهندهاى هستند كه انسان را از خواب غفلت بيدار مىكنند و او را متوجه رسالت الهىاش مىكنند.
9️⃣غم از دست دادن مال
🔹يكى از غمهاى ناپسند، «غمِ از دست دادن مال و مقام، منافع و مظاهر دنياست». 🌸امام على عليه السلام فرمود:
الْفَقدُ احْزان
▫️محروميتها زمينههاى غصّهها هستند(5)
گر چه به طور طبيعى در چنين شرايطى غم پديد مىآيد امّا انسان نبايد به اين محروميتها اعتناء كند. 🌸امام على عليه السلام فرمود:
مَا فَاتَكَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَيْهِ حَزَناً
براى آنچه از دنيا از دست مىدهى، تأسف مخور.(6)
🔟 غمِ روزى
🔹يكى از عوامل و زمينههاى غم و اندوه «غم روزى» است، در حالى كه خداوند متعال، روزى دهنده همه موجودات است و براى هر موجودى به اقتضاى وجودش، روزى مناسبى قرار داده است.
فكر و اندوه سال آينده را بر فكر و اندوه امروز اضافه مكن،
بنابراين، رسيدگى به مشكلات هر روز، براى آن روز كافى است،
اگر سال آينده جزو عمرت باشد، خداوند هر روز تازه، روزى تازه مىدهد و اگر از عمرت باقى نباشد، غم و اندوه سودى ندارد.
🌸امام صادق عليه السلام مدّتى يكى از اهل مجلس خود را نديد، فرمود: فلانى كجاست؟
گفتند: عليل است.
حضرت به عيادت او تشريف بردند و نزد وى نشستند، ديدند او در حال مردن است. حضرت به او فرمود:
أَحْسِنْ ظَنَّكَ بِاللّهِ
▫️گمان خود را نسبت به خداوند نيكو گردان.
مرد گفت: گمانم به خدا نيكوست، ولى غم من براى دخترانم مىباشد!
حضرت فرمود: «به آن خدايى كه اميد دارى حسناتت را بپذيرد و گناهانت را ببخشد، براى اصلاح دخترانت به او اميدوار باش». (7)
********
⭕️پی نوشت
1 . حجر/ 88.
2 . بحارالانوار، ج 70، ص 89؛ جامع السعادات، ج 2، ص 342. تفسير نمونه، ج 11، ص 135.
3 . همان، ج 74، ص 174؛ ميزان الحكمه، ج 2، ص 392.
4 . عمر خيام.
5 . غرر الحكم ج 1 ص 28.
6 . نهج البلاغه فيض الاسلام، نامه 22.
@masjedalmahdi
#غم_در_سیره_وگفتار_معصومین_علیهم_السلام (4)
✅عوامل و زمينههاى حزن و اندوه (قسمت سوم )
1️⃣1️⃣ وابستگىها
🔹مىتوان گفت هرگونه وابستگى، زمينهساز غم و غصه است؛ همچون وابستگى به مال، مقام، فرزند، همسر.
🌸پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
الرَّغْبَةُ فِي الدُّنْيَا تُكَثِّرُ الْهَمَّ وَ الْحُزْنَ
▫️وابستگى به دنيا موجب حزن و اندوه مىشود.(1)
🌸امام صادق عليه السلام فرمود:
مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْيَا تَعَلَّقَ مِنْهَا بِثَلَاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا يَفْنَى وَ أَمَلٍ لَا يُدْرَكُ وَ رَجَاءٍ لَا يُنَال
▪️هر كس به دنيا دل ببندد سه خصلت به او بياويزد:
▫️اندوهى كه پايان نپذيرد،
▫️آرزويى كه به آن دست نيابد،
▫️اميدى كه به آن نرسد.(2)
و يكى از حكمتهاى بلايا اين است كه وابستگىها از بين برود.
🌸قرآن كريم مىفرمايد:
لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ ...
▫️بلاها به خاطر اين است كه براى آنچه از شما فوت شده، تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده شده، وابسته و شادمان نباشيد.(3)
🔸اين دو جمله كوتاه، فلسفه مشكلات و گرفتارىها را بيان مىكند كه شما وابسته و اسير زرق و برق اين جهان نشويد و آن را جاودانه نپنداريد؛
زيرا دنيا امروز از آن تو است و فردا از آن غير تو و براى كسى نمىماند
و راز اينكه اولياى خداوند حزنى ندارند، همين است كه خود را از هر گونه وابستگى و اسارت، آزاد كردهاند. و با اين بينش، مىتوان غم و غصّههاى دنيوى را برطرف نمود.
🍃#داستان
يكى از محدّثان به نام «قتيبة بن سعيد» مىگويد:
وارد يكى از قبايل عرب شدم، صحرايى ديدم پر از شترانى كه همه مرده بودند. در آنجا پيرزنى بود،
پرسيدم اين شتران از آنِ كه بوده است؟
گفت: از آنِ پيرمردى كه بالاى آن بلندى نشسته و پشم مىتابد،
به سراغ او آمدم و گفتم: اينها همه از آنِ تو بوده؟
گفت: به نام من بوده است!
گفتم :چه شد كه به اين روزگار افتادهاند؟
در جواب گفت: آن كس كه داده بود از من گرفت.
گفتم: ناراحت نيستى؟
گفت: نه! زيرا انسان در دنيا همواره هدف مصايب و محنتها است.
اگر اين قضاى الهى كه اتفاق افتاد، رخ نمىداد، خوشحال نمىشدم؛ زيرا من تنها به رضاى او راضيم و هر چه او خواسته است، همان را مىپسندم». (4)
🍃#داستان
نقل شده است حاكمى براى سلطان وقت، ظرف بلورى گران قيمت به عنوان هديه فرستاد،
سلطان از آن ظرف خيلى خوشش آمد، به وزيرش گفت، اين هديه را چطور مىبينى؟
او گفت: اگر از من مىپرسى به كار شما نمىخورد.
سلطان از اين سخن، بدش آمد و گفت: عجب آدم بدسليقهاى هستى چنين بلور نايابى را نمىپسندى؟ آن را در جاى معيّنى قرار داد و مأمورى براى نگهدارى آن معيّن كرد.
وقتى مأمور رفته بود تا آن ظرف را به حضور سلطان بياورد، دستش لغزيد و آن ظرف افتاد و شكست.
خبر به سلطان رسيد و آن روز، براى سلطان روز عزا شد.
در آن هنگام، وزير وقتشناس گفت: روزى كه من گفتم اين ظرف به كار سلطان نمىخورد، امروز را مىديدم كه اين ظرف، روزى شكسته مىشود، و دلى كه به آن وابسته است نيز مىشكند لذا خواستم شما از همان اوّل به آن دل نبنديد تا وقتى كه ظرف شكست، دل سلطان نشكند.
آن وقت سلطان فهميد كه عجب وزير فهميده، عاقل و دانشمندى دارد. (5)
******
⭕️پی نوشت
1 . بحار الانوار، ج 70، ص 91.
2 . بحارالانوار، ج 70، ص 91.
3 . حديد/ 23.
4 . تفسير نمونه، ج 23، ص 368.
5 . شهيد دستغيب، داستانهاى پراكنده، ج 1، ص 89.
@masjedalmahdi