#حکایات
🔴فرزندان حضرت ولی عصر علیه السلام
جناب آقای احسان محمد شاکر( ابو احمد) تعریف میکردند : در ایامی که در محضر نورانی حضرت آقای مجتهدی مشرف می شدم به قدری نورانیت و حالات عجیب ایشان در من اثر می گذاشت که بی اختیار خود را دائماً درحضور حضرت حق و و در مراقبه می دیدم و این از شدت اتصال وجود ایشان به وجود ذی جود ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بود تا جایی که مکرراً از ایشان می شنیده و می دیدم که می فرمودند :" آقای ابو احمد اکنون حضرت اینجا تشریف داشتند و اینگونه فرمودند" وگاهی از عنایات ایشان حدیث عشق می کردند که: هر لحظه دلتنگ حضرتشان بشوم به قدری بنده نوازی می فرمایند که بیپرده مشاهده می نمایم ایشان در کجای عالم تشریف دارند گاهی ایشان را در جنگل ها و گاهی در بیابانها تنها مشاهده میکنم!
آقای ابو احمد! غربت آقا واقعاً نا گفتنی است آقای ابو احمد! گاهی حضرت عنایت می فرمایند و فرزندانشان را به دیدن افراد می فرستند. آقای ابو احمد، من اولاد حضرت را هم زیارت کردهام !زمانی خدمت یکی از فرزندان حضرت رسیدم و هنگامی که دست به دست مبارک ایشان دادم، دستشان را بوسیدم آقای ابو احمد! فرزندان حضرت در عالم مأموریتهایی دارند و هر کدام منصبی و این در ادعیه مأثوره هم آمده است ؛ مثلاً در دعایی که یونس بن عبدالرحمان از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است حضرت رضا در فقرات آخر دعا برای فرزندان حضرت ولی عصر علیه السلام دعا می فرمایند (۱) کلیات مفاتیح الجنان تألیف حاج شیخ عباس قمی ، بعد از دعای عهد اللهم اعطه فی نفسه و اهله و ولده و ذریته و امته
#کتاب_لاله_ای_از_ملکوت
#جلد_چهارم
#صفحه_۹۹
🔸لینک عضویت👇
🆔@masjede_majazi_bej
#حکایات
🔴 ولی زهرا نخواهد شد.....
جناب آقای میرزا علی اکبر خرم قزوینی تعریف کردند: زمانی در محضر آقای مجتهدی بودم که صحبت از خواجه ی شیراز به میان آمد. آقا یک بیت از اشعار حافظ را با آن نغمه ی داوودی و صدای سِحرانگیزشان خواندند و سپس پرسیدند: اکبر آقاجان! این چه مقامی است که می خوانم؟
عرض کردم: آقاجان ( گِرِیْلی ) در دستگاه (شور) است. اما شعری که آقا خواندند این بود:
شبی مجنون یه لیلی گفت که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
یکمرتبه به ذهن من بیتی آمد، عرض کردم: آقا جان شاید مراد این باشد؛ و سپس در همان دستگاه شروع به خواندن این شعر نمودم:
شبی زهرا به مولا گفت که ای مولای بی همتا
تو را همسر شود پیدا ولی زهرا نخواهد شد
همین که این بیت را خواندم، آقا منقلب شدند و بسیار گریه کردند، که توصیف آن ممکن نیست و از شور و حال ایشان مجلس، مجلس توسل شد.سپس فرمودند: آری اکبر آقاجان، مراد همین است که الآن حواله شد و شما بیان فرمودید. احسنت آقاجان!
و در آن روز این گونه آقا عاشقانه به یاد حضرت زهرا علیها السلام گریستند.
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمانست این و دیگرگون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی
دلا کی بِهْ شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع ازین افسانه بی قانون نخواهد شد
شبی مجنون به لیلا گفت که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد
مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه ی (حافظ)
که زخم تیغ دلدارست و رنگ خون نخواهد شد
#کتاب_لاله_ای_از_ملکوت
#جلد_دوم
#صفحه_۲۸۷
🔸لینک عضویت 👇
🆔@masjede_majazi_bej