#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #مادر_شهید #آقاسی_زاده
🔸 روی جهیزیه عروس یک دست مبلمان هم داده بودند. وقتی فهمید گفت «اگه مبل ها رو بیارید برمیگردونم.»
🔹 خانواده عروس از ما خواستند، تا راضیاش کنیم. هر کاری کردیم، قبول نکرد. همه مبل ها را برگرداند.
♦️ گفت «همون وسایل اولیه برای ما کافیه.»
📚 #کتاب خاطرات سردار شهید حسن آقاسی زاده
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_حسن_آقاسی_زاده
🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"
🆔 @tarashiun_ir
🔰#سیره_شهدا | #فرمانده_لشکر
▪️میخواستم برم سرویس بهداشتی، وقتی رسیدم دیدم همه آفتابه ها خالی هستند، برای پر کردن آن ها باید چند کیلومتر تا هور میرفتیم...
یک بسیجی آن طرف تر ایستاده بود، صدایش کردم و گفتم: برادر این آفتابه را برام آب پر میکنی...
آفتابه را گرفت و رفت، وقتی آمد دیدم آبی که آورده تمیز نیست.. بهش گفتم: اگه ۱۰۰ متر آن طرفتر رفته بودی آب تمیز تر بود....آفتابه را گرفت و رفت و آب تمیز آورد.
چند روز بعد قرار بود فرمانده لشکر برایمان حرف بزند؛ دیدم همان کسی که چند روز پیش برایم آب را آورده بود، فرمانده لشکر(شهید زین الدین) است...
📚 کتاب یادگاران/ ص ۷۷
#شهید_مهدی_زین_الدین
فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)
شب جمعه یادشهدابا
صـــــــــ🌷ـــــــــــلوات
🔸پیغامِ جالبِ مادر شهید برای امام خامنه ای
وقتی برای تصویربرداری رفته بودیم منزل شهید پیش بهار؛ ننه مسعود (مادرشهید) ازم پرسید: تو برای فیلم گرفتن از سخنرانی های آقای خامنه ای هم میری؟ اولش فکر کردم نامه یا خواسته ای داره. پرسیدم: چطور مادر؟... سجاده اش گوشه ی اتاق نیمه باز بود. اون رو نشونم داد و گفت: اگه رفتی به آقا بگو ننه مسعود گفت: مدیونِ خونِ پسرم باشم اگه پای این سجاده دو رکعت نماز بخونم و بعد از نماز، اولین دعایم برای تو نباشه؛ و واسه سلامتی، سربلندی و موفقیتت دعا نکنم...
👤خاطره ای از زندگی سردار شهید مسعود پیش بهار
📚منبع: پایگاه اینترنتی مشرق؛ به روایت محمود جوانبخت
خاکریز خاطرات ۵۵
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه
@banketolidat