فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚#داستان_جالب
ازعزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
و یک بار ترسیدم.
#خنده ام زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
#گریه ام زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم..#ترسم زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود.
✳️ @Akhlagh_Et
#به_وقت_طلوع
(دعای ۷۷ صحیفه جامعه )
✅ در طلب روزی
✍ روزی، فقط عددی نیست که حساب بانکی ما نشان میدهد.
#آبرو،
#محبوبیت،
#عقلانیت،
#رفتارها و
#واکنشهای منطقی و معقول،
گاهی یک #خنده از #ته_دل،
#یک_انتخاب_بجا،
#یک_ایدهی_نو وبموقع ....
همه #روزیاند که
صاحبش #خداست
و میان #بندگانش #قسمت میکند.
گاهی هم
#بزرگترین_روزیها را قسمت بندگانش میکند:
مثلاً
#یاری_امام،
#همراهی_امام،
#طلب_امام ....
✳️ همهی ما نگران میشویم،
نگران از دست دادن روزی هایی که داریم، یا نگران بدست آوردن آنچه آرزویش را داریم.
🟢 فقط یک متخصص میتواند این جنس نگرانیها را پیشبینی کرده و برایش هم شرح حال بنویسد و هم راه درمان.
☘ نوشتنی که خواندنش به قدرت میانجامد،
🌿 قدرتی که محصول اطمینان است،
🌴اطمینانی که محصول سپردن است،
و
🌱 سپردنی که محصول
#توحید است.
📚 اَقُولُ:
مِنْ اَیْنَ؟
وَإِلیٰ أَیْنَ؟
وَکَیْفَ اَحْتٰالُ؟
وَمَنْ لیٖ؟ ....
من میگویم:
روزی من از کجاست؟
و به کدام سو است؟
و چگونه تدبیر کنم برایش؟
بدست چه کسی به من میرسد؟ و ...
https://blog.montazer.ir/?p=2014