فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ،شب شما بزرگواران بخیروشادی 🎍
۱۲بهمن قشنگ ترین روز تاریخ ایران مبااارک👌...
آغاز دهه مبارک فجر و
دوازده بهمن روز ورود امام عزیزمون به وطن رو گرامی میداریم❤❤
ایام الله دهه فجر مبااارک
در بهار آزادی جای امام و شهدا خالی
با صلواتی❤ امام و شهدا و والدین شون رو یاد کنیم
🎍 الهی همیشه سالم وسلامت باشید انشاءالله التماس دعا🎍🌷🎍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ،شب شما بزرگواران بخیروشادی 🎍
۱۲بهمن قشنگ ترین روز تاریخ ایران مبااارک👌...
آغاز دهه مبارک فجر و
دوازده بهمن روز ورود امام عزیزمون به وطن رو گرامی میداریم❤❤
ایام الله دهه فجر مبااارک
در بهار آزادی جای امام و شهدا خالی
با صلواتی❤ امام و شهدا و والدین شون رو یاد کنیم
🎍 الهی همیشه سالم وسلامت باشید انشاءالله التماس دعا🎍🌷🎍
هدایت شده از 🇮🇷زاغ سیاه🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️رهبر ما این چنین است . 💚
#رهبرم_پایدار_باشید
@zaghsiah
هدایت شده از زاغ سفید
.
▪️امام خمینی رحمة الله علیه:
یک نعمتی که خدای متعال به ما داده همین آقای خامنه ای است.❤️
┄┅═✧☫✧●زاغ سفید●✧☫✧═┅┄
┄┅═☞@zaghsefid☜═┅┄
هدایت شده از زاغ سفید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
⭕️حیف آمریکا هالیوود ساخت و معنای زنانگی را تخریب کرد
زن غزهای از هر زنی زن تر است
بعد از زخمهای بسیار و درد جدایی عزیزان اینبار.....
منشا زندگی میشود
منشا امید میشود
منشا آفرینش دوباره میشود
او زنانه ترین زن است چون در زیر خرابه ترین آوارهها هم نبض زندگی را مییابد و به آن طراوت میبخشد و لذت پیروزی را در بین آوارهها به همه ما ارزانی میکند.
┄┅═✧☫✧●زاغ سفید●✧☫✧═┅┄
┄┅═☞@zaghsefid☜═┅┄
هدایت شده از 🇮🇷زاغ سیاه🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯 راز عاقبت بخیری شهید رئیسی در کلام رهبری مهربان و فرزانه
🗯روحت شاد بهترین🌷
مابایدهواسمان به کلام رهبرمان باشدتاپوزدشمن رابرخاک بمالیم فقط سخنان رهبر
┄┅═✧☫✧●زاغ سیاه●✧☫✧═┅┄
┄┅═🐦⬛@zaghsiah🐦⬛═┅┄
هدایت شده از 🇮🇷زاغ سیاه🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥محمد ضیف در حال نظارت به عملیات 7 اکتبر:
🔹همانطور که شما اینجا هستید ، من نگهبان این سرزمین هستم.
┄┅═✧☫✧●زاغ سیاه●✧☫✧═┅┄
┄┅═🐦⬛@zaghsiah🐦⬛═┅┄
پسره 👦🏻به مادرش👩🏻 گفت با اين قيافه ترسناكت😏 چرا اومدی مدرسه؟😡 مادر 😞 گفت غذاتو🌭 نبرده بودی نميخواستم گرسنه😔 بمونی پسر 👦🏻 گفت ای كاش نمیومدی تا باعث خجالت و شرمندگي من نشی😓... همیشه از چهره مادرش با یک چشم خجالت میکشید😣😔... چندسال بعد پسر در 1شهر ديگه دانشگاه ☄✨ قبول شد و همون جا کار پیدا کرد و ازدواج كرد 👫و بچه👶🏻 دار شد خبر به گوش 👂🏻👩🏻 مادر رسيد مادر گفت بیا تا عروس و نوه هامو ببینم😍😘 اما پسر میترسید که زنش و بچش از ديدن پیرزن یه چشم بترسن😫... چند سال بعد به پسره خبر دادن مادرت مرده😰 ... وقتی رسید مادر رو دفن کرده⚰ بودن و فقط 1 يادداشت📜 از طرف مادرش واسش مونده بود😖😞 : پسره عزيزم 🤗 وقتی 6سالت بود🙂 تو 1تصادف⚡ 1چشمتو 👁 از دست دادی 😞 اون موقع من 26سالم بود🖖🏻 و در اوج زیبایی بودم👄💅 و بعنوان 1مادر👩🏻 نميتونستم ببينم پسرم😿 1چشمشو از دست داده🤕 واسه همين 1چشممو به پاره تنم دادم😻 تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی پسرم 😽مواظب چشم مادرت باش😴😪... اشك در چشمهای پسر جمع شد😢... ولی چه دیر😓... سلامتی تمام مادرا لايك كنيد 👍🏻 هرکی مادرش رو دوست داره کپی کنه😞
نامردی کپی نکنی!!😑
⊙مامانم 👩🏻 بابامو 👨🏻 صدا زد 🗣 که در شیشه سس رو باز کنه🍴
پدرم 👨🏻 بعد از کلی کلنجار نتونست😯
منم خیلی راحت درش رو باز کردم و گفتم :اینم کاری داشت؟؟😒
پدرم لبخندی زد و گفت☺:
یادته وقتی بچه👶🏻 بودی من در شیشه🍾 رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه؟😔
بدجوری بغض گلمو گرفت..😭
سلامتی همه باباها🖖🏻👨🏻
................واما ..................
به سلامتی همه مامانایی که هروقت صداشون کنیم
میگن:جانم!
و هروقت صدامون می کنن،میگیم:چیه؟ها...؟
به سلامتی مادرایی که می تونند تا 10 تا فرزندشونا
نگهداری کنند اما 10 فرزند نمی تونند
از یک مادر
نگهداری کنند!
به سلامتی مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاد بچه هاشون دادند ،
ولی تو پیری
بچه هاشون خجالت میکشند
ویلچرشون
رو هل بدند!
به سلامتی مادری که وقتی غذا سرسفره کم میاد اولین کسی که از اون غذا
دوست نداره خودشه!
به سلامتی مادر .
تنها کسی که وقتی شکمشو لگد می زدم
از شدت شوق می خندید!
به سلامتی
مادر که دیوارش
از همه کوتاه تره !!!!! خدایا هر کی این پست رو کپی کرد درد دلش رو رفع کن..
صحبتهای فرزندی در کنار قبر مادرش:
ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻧﮑﻨﻢ ❗
ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺴﺨﺮﺕ نکنم ❗
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ❗
ﻧﮕﻢ ﺗﻮ ﺍﻓﮑﺎﺭﺕ ﻋﻘﺐ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯿﻪ ❗
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻣﺖ...
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩ❗
ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ ... ❗
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩ ❗
ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ناراحتت نکنم ❗
دیگه صدامو روت بلند نمیکنم ، ❗
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺩ... ❗
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺑﺎﺷﻪ ❗
ﺗﺎ ﺩﯾﺮ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﯿﻢ
ﻗﺪﺭﺷﻮﻧﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
تا ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﺬﺍﺭ
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺍﺯ ﮐﺮﺩﺍﺭﺷﻮﻥ ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺑﺸﻦ...
سلامتیه همه مادرای عزیز
که نبودشون اول بدبختی هاست.❗
🌸 اگر مادرت هنوز کنارت است ↩
او را رها مکن ↪
و محبتش را فراموش نکن
وکاری کن که راضی باشد
چون در تمام زندگی فقط یک مادر داری و وقتی میمیرد ،
آنگاه ملائکه میگویند که
فوت شد آن کسی که به سبب دعا های آن به تو رحم میکردم
هدایت شده از ویسهای مشارکت
پادشاه از وزیرش میپرسد:
چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحالتر است در حالی که او هیچچیزی ندارد و منِ پادشاه که همه چیز دارم، حال و روز خوبی ندارم؟
وزیر گفت:
سرورم شما باید قاعده ۹۹ را امتحان کنید!
پادشاه گفت:
قاعده ۹۹ چیست؟
وزیر گفت:
۹۹ سکه طلا در کیسهای بگذار و شب آن را پشت درب اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیهایست برای تو، سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ میدهد!
پادشاه نقشه را آنطور که وزیر به او گفته بود، انجام داد.
خدمتکار پادشاه، آن کیسه را برداشت و موقعی که به خانه رسید سکهها را شمرد، متوجه شد یکی کم دارد!
پیش خود فکر کرد که آن را در مسیر راه گم کرده است. همراه با خانوادهاش کل شب را دنبال آن یک سکه طلا گشتند و چیزی پیدا نکردند.
خدمتکار ناراحت شد از اینکه یک سکه را گم کرده است. پریشانی به سراغش آمد. با آنکه آن همه سکههای دیگر را در اختیار داشت.
روز دوم خدمتکار پریشانحال بود، چرا؟! چون شب نخوابیده بود.
وقتی که پیش پادشاه رسید چهرهای درهم و ناراحت داشت و مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود.
پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست.
آری، قاعده ۹۹ آن است که همه ما ۹۹ نعمت در اختیار داریم که خداوند به ما هدیه داده است و تنها دنبال یک نعمت هستیم که به نظر خودمان مفقود است.
و در تمام ادوار زندگیمان دنبال آن یک نعمت گمشده میگردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت میکنیم و فراموش کردهایم که چه نعمتهای دیگری را در اختیار داریم.
📌#خاطرهایبسیارزیبا،که #کلیدحلاغلب مشکلات کشور است.
✍روستای شاقاجی در حوالی رشت است آن زمان چهل تا پنجاه خانوار جمعیت داشت.
استاندار آنوقت استان گیلان، مهندس علی انصاری یک شب در جمع مردم شاقاجی حاضر و سخنرانی کرد،
بعد از سخنرانی مردم روستا دور او جمع شدند و گفتند: آقای استاندار!
برق فشار قوی از بالای روستای ما برای معدن سنگرود رد میشود، اما ما اینجا برق نداریم فکری به حال ما کنید.
استاندار قول داد که این کار را پیگیری کند.
🔺فردا رئیس شرکت برق گیلان را به استانداری
دعوت کردیم و ماجرا را برایش توضیح دادیم و گفتن چون مشکل شبکه وجود ندارد، این کار عملی است،
اما نیاز به اعتباری در حدود ۹ میلیون تومان دارد و بر اساس آیین نامه نیمی از این مبلغ را باید اهالی بپردازند.
قضیه را به استاندار گفتیم.
مهندس انصاری گفت : مردم آن روستا توان پرداخت چهار و نیم میلیون تومان را ندارند،سهم مردم را ما از استانداری میدهیم و این مبلغ را از اعتبارات استانداری در وجه اداره برق چک کشیدند.
🔺مدتی از این ماجرا گذشت و اتفاقی نیفتاد. علت را از رئیس اداره برق جویا شدیم.
گفت: اعتبارات دولتی تامین نشده است.
مهندس انصاری چک دوم را هم کشید و گفت:
این هم سهم دولت، هر چه زودتر مشکل برق شاقاجی را حل کنید.
مدتی گذشت اما باز هم خبری نشد. رئیس اداره برق بهانه آورد که تیر و کابل و... وجود ندارند.
🔺مهندس انصاری از طریق شرکت چوکا،
این تجهیزات را تهیه کرد.
ولی باز مدتی گذشت و خبری از برق روستا نشد.
قضیه را به مهندس گفتند.
او ناراحت شد و گفت: اعتبار و کابل و مقره بهانه بود، این آقا مریض است.
اتفاقا آن روز آقای ابوالحسن کریمی دادستان گیلان در اتاق مهندس انصاری حضور داشت و متوجه قضایا شد.
🔺با ناراحتی گفت :
علی رغم فراهم نمودن این مقدمات، از دستور شما سرپیچی کرد جرم است و اگر شما از ایشان شکایت کنید، من به عنوان دادستان ایشان را جلب میکنم.
گذشت تا آنکه یک روز ما جلسه کمیته برنامه ریزی استان را در اتاق همین رئیس اداره برق داشتیم.
شهید محمود قلی پور، فرمانده وقت اطلاعات عملیات سپاه، در حالی که نام کسی را در دست داشت، وارد شد.
🔺پرسید : این آقا کیست؟
گفتم : رئیس اداره برق است.
گفت : ایشان بازداشت هستند.
اینطور شد که مدیرکل اداره برق در اتاق کارش بازداشت شد.
کمتر از ۱ ساعت بعد، از دفتر وزیر وقت نیرو زنگ زدند و گفتند با استاندار کار داریم.
عباسپور وزیر نیرو بود، علت بازداشت مدیرکل اداره برق را جویا شد. مهندس انصاری موضوع را برایش توضیح داد.
🔺مهندس عباسپور گفت:
شما ایشان را آزاد کنید من دستور می دهم به آن روستا برق بکشند.
ولی مهندس انصاری خیلی سریع پاسخ داد: خیر! اول باید برق روستا وصل بشود،
من به عنوان شاکی خصوصی از ایشان شکایت دارم.
تا پایان آن شب از دفتر نخست وزیری گرفته تا دفاتر بقیه وزرا بارها با ما تماس گرفتند و درخواست آزادی رئیس اداره برق را کردند.
اما مهندس انصاری لحظه ای از نظری که داده بود عقب نشینی نکرد.
🔺صبح ساعت ۷ دیدیم هواپیمایی اختصاصی در فرودگاه رشت به زمین نشست.
آنها تعدادی از کارشناسان و مسئولین وزارت نیرو، وزارت کشور و ریاست جمهوری بودند که یک راست آمدند استانداری و رفتند به اتاق استاندار.
استاندار در حالی که پشت میزش نشسته بود پرسید : چه شده و برای چه تشریف آورده اید؟
پاسخ دادند: آمده ایم بررسی کنیم چرا مدیرکل برق استان را بازداشت کرده اید.
مهندس انصاری با دلخوری گفت:
🔺من خیلی متاسفم! که می بینم
سالها تعدادی از مردم مظلوم، اینجا از نعمت برق در این کشور محروم بودند اما کسی نه با هواپیما، بلکه با الاغ هم نیامد تا به وضعشان رسیدگی کنند،
ولی برای یک آدم متمرد و مدیری که از فرمان مافوق خود سرپیچی کرده و فقط یک شب در بازداشت بوده،
این همه کارشناس با یک هواپیمای اختصاصی به اینجا میآیند، تا به وضعش رسیدگی کنند.
🔺واقعا برای این وضع متاسفم
آن روز آفتاب غروب نکرده بود، که از روستا تماس گرفتند و اعلام داشتند که برق روستا وصل شده است!
بعد از آزادی مدیرکل برق، مهندس انصاری به ایشان گفت :
در سطح استان گیلان حق نداری بمانی و حق نداری در هیچ جایی مشغول خدمت شوید، از این استان بروید.
📚کتاب استاندار آسمانی
▪️هر سه عزیز نامبرده بالا :
🌷شهید ابوالحسن کریمی
🌷شهید محمود قلی پور
🌷و شهید علی انصاری جاوید اثر گردیدند.
🌷برای شادی روح شهدای اسلام خصوصاً این سه شهید صلواتبرمحمدوآلمحمد(ص)