✅ جلسه هجدهم تفسیر سه شنبه ها؛ ۱۴۰۱/۸/۲۴ ◀️ شیوه های #تبلیغ_دین_از_نگاه_قرآن(۶) قصه ۲ 🔸لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ـــــــــــــــ قطعا در قصّه‏هاى پيامبران پند و اندرزى براى صاحبان مغز است. اينها گفتار دروغين و بافتنى نيست، بلكه تصديق‏كننده آنچه قبل از او بوده است، مى‏باشد و شرح و توضيح همه چيزها است و هدايت و مهربانى از براى قومى كه ايمان آورده‏اند، مى‏باشد. (سورة يوسف، آیه ۱۱۱) 🔸معرفی کتاب داستان یاران اثر آیت الله مکارم شیرازی؛👇👇👇 👈قرآن مجید سه بخش تاریخی دارد: الف) تاریخ انبیای پیشین علیهم السلام ب) تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ج) تاریخ امّت هایی که سرگذشت مهمّی داشته اند؛ مانند اصحاب کهف، اصحاب السفینه، اصحاب السبت و ... 🔸 تفاوت قصه‏هاى قرآن با باقى قصه‏ها؛ 1️⃣قصه گو خداوند است. هر چه قصه گو مهم‏تر باشد، اثرش مهم‏تر است . قصه‏گو خداوند است .-« نَحْنُ نَقُصُّ»-( يوسف- 3) 2️⃣حق است، نه خيال! « نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَق»-( كهف- 13) 👈عکس های خیالی اهل بیت(ع)❌ 👈خبرهای مهم و به درد بخور می دهد. 3️⃣ بر اساس علم است نه گمان! « فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْم»-( اعراف- 7) 👈دلیل موفقیت پروفسور سمیعی از زبان خودش به صورت علم نیست. 4️⃣ وسيله‏ى عبرت است. بعضى قصه‏ها آدم را در خودش نگه مى‏دارد. 👈 مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ فَإِنَّ اللهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ـــــــــــــــ کسی که تقوا داشته باشد و صبر کند، پس خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمی کند. (سورة يوسف، آیه ۹۰) 5️⃣قصه‏هاى قرآن آرام بخش دل‏هاست. « نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَك»-( هود- 120) ما يك اخبار و قصه‏هايى برايتان مى‏گوييم كه دلتان آرام شود. 👈شنیدن داستان فقر دیگران 6️⃣خروجى قصه‏های قرآن هرزگى نيست. خروجى قصه‏ها تعهد است. 👈چگونه قوم حضرت لوط(ع) مرتکب گناه شدند؟ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏‏ کانال مسجد فاطمیه کرهرود👇👇👇 در ایتا👇 @masjedfatemiye در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/J2tnNyOJfqFK7eRSsG1lKY

✅احکام شنبه ها؛۱۴۰۱/۸/۲۸ #احکام_وضو(۶) ◀️اختلاف وضوی شیعه و سنی؛ در آيه 6 سوره مائده می خوانیم:  «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ‏ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد هنگامى كه‏ براى نماز برمى خيزيد، صورت‏ها و دست‏هاي تان را تا مرفق بشوييد و چيزى از سر و پاهاي تان را مسح كنيد). 🔸كلمه «الى» در «إِلَى الْمَرافِقِ» تنها براى بيان «حد شستن» است نه «كيفيت شستن» و آیه شریفه درباره اينكه دستها از کدام جهت شسته شوند ساكت است. دلیل شيعیان در شستن دست ها از مرفق، روايات اهل بيت(ع) است - که طبق حدیث ثقلین باید از آنها اطاعت کرد - و آنها در روایات فراوانی بر شستن دستها از بالا به پایین تصریح کرده اند. 👈بعضى توهم كرده اند و چنين پنداشته اند كه منظور آيه این است که: بايد دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئيد (آن چنان كه در ميان جمعى از اهل تسنن رائج است). اين درست به آن مى ماند كه انسان به كارگرى سفارش مى كند ديوار اطاق را از كف تا يك متر رنگ كند. بديهى است منظور اين نيست كه ديوار از پائين به بالا رنگ شود بلكه منظور اين است كه اين مقدار بايد رنگ شود نه بيشتر و نه كمتر. 📚 تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1374 هـ ش‏، چاپ سى و دوم‏، ج ‏4، ص 286. 👈امام باقر(ع)؛ "دست چپ خود را در آب فرو برد و يك كف پر آب برگرفت و بر آرنج دست راست نهاد و كف دست خويش را بر آن كشيد تا اينكه آب از آرنج تا سر انگشتان‏ دست راست همه را كاملا فرا گرفت، آنگاه دست راست را در آب برده و كفى پر كرد و بر آرنج دست چپ نهاد و چنان كف خود را بر آن كشيد كه آب تا سر انگشتان‏ جارى شد" 📚من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1413 هـ ق، چاپ دوم، ج‏ 1، ص 36. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏‏ کانال مسجد فاطمیه کرهرود👇👇👇 در ایتا👇 @masjedfatemiye در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/J2tnNyOJfqFK7eRSsG1lKY

✅واکاوی شخصیت خواجه ربیع از زبان شهید مطهری؛ 🔸در ميان اصحاب اميرالمؤمنين مردي را داريم به نام ربيع بن خُثَيم، همين خواجه ربيع معروف که قبري منسوب به او در مشهد است. حالا اين قبر، قبر او هست يا نه، من يقين ندارم و اطلاعم در اين زمينه کافي نيست ولي در اينکه او را يکي از زهّاد ثمانيه يعني يکي از هشت زاهد معروف دنياي اسلام مي‌‌‌‌‌شمارند شکي نيست. ربيع بن خثيم اينقدر کارش به زهد و عبادت کشيده بود که در دوران آخر عمرش‌‌‌‌‌_اين مرد بعد از شهادت اميرالمؤمنين تا دوران شهادت اباعبداللَّه که بيست سال فاصله شد، زنده بود يعني ايامي که امام حسين را شهيد کردند او زنده بود. نوشته‌‌‌‌‌اند بيست سال تمام اين مرد کارش عبادت بود و يک کلمه به اصطلاح حرف دنيا نزد._ قبر خودش را کنده بود و گاهي مي‌‌‌‌‌رفت در قبر و لحدي که‌‌‌‌‌ خودش براي خودش کنده بود مي‌‌‌‌‌خوابيد و خود را نصيحت و موعظه مي‌‌‌‌‌کرد، مي‌‌‌‌‌گفت: يادت نرود عاقبت بايد بيايي اينجا. تنها جمله‌‌‌‌‌اي که غير از ذکر و دعا از او شنيدند آن وقتي بود که اطلاع پيدا کرد که مردم حسين بن علي فرزند عزيز پيغمبر را شهيد کرده‌‌‌‌‌اند؛ چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنين حادثه‌‌‌‌‌اي: واي بر اين امّت که فرزند پيغمبرشان را شهيد کردند! مي‌‌‌‌‌گويند بعدها استغفار مي‌‌‌‌‌کرد که چرا من اين چند کلمه را که غير ذکر بود به زبان آوردم. همين آدم در دوران اميرالمؤمنين علي عليه السلام جزء سپاهيان ايشان بوده است. يک روز آمد خدمت اميرالمؤمنين عرض کرد: «يا اميرَالْمُؤْمِنينَ! انّا شَککنا في هذَا الْقِتالِ». «انّا» را هم که مي‌‌‌‌‌گويد معلوم مي‌‌‌‌‌شود که او نماينده عده‌‌‌‌‌اي بوده است. يا اميرالمؤمنين! ما درباره اين جنگ شک و ترديد داريم، مي‌‌‌‌‌ترسيم اين جنگ جنگ شرعي نباشد. چرا؟ چون ما داريم با اهل قبله مي‌‌‌‌‌جنگيم، ما داريم با مردمي مي‌‌‌‌‌جنگيم که آنها مثل ما شهادتين مي‌‌‌‌‌گويند، مثل ما نماز مي‌‌‌‌‌خوانند، مثل ما رو به قبله مي‌‌‌‌‌ايستند. و از طرفي شيعه اميرالمؤمنين بود، نمي‌‌‌‌‌خواست کناره گيري کند. گفت: يا اميرالمؤمنين! خواهش مي‌‌‌‌‌کنم به من کاري را واگذار کنيد که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جايي و دنبال مأموريتي بفرست که در آن شک نباشد «1». اميرالمؤمنين هم فرمود: بسيار خوب، اگر تو شک مي‌‌‌‌‌کني پس من تو را به جاي ديگري مي‌‌‌‌‌فرستم. نمي‌‌‌‌‌دانم خودش تقاضا کرد يا ابتدائاً حضرت او را به يکي از سرحدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود. کار سربازي مي‌‌‌‌‌خواست انجام بدهد اما در سرحد کشور اسلامي که اگر احياناً پاي جنگ و خونريزي به ميان آمد طرفش کفار يا بت پرستان يعني غيرمسلمانها باشند. اين نمونه‌‌‌‌‌اي بود از زهّاد و عبّادي که در آن زمان بودند. اين زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟ اين، ارزش ندارد که آدم در رکاب مردي مانند علي باشد اما در راهي که علي دارد راهنمايي مي‌‌‌‌‌کند و در آنجايي که علي فرمان جهاد مي‌‌‌‌‌دهد، شک کند که آيا اين درست است يا نادرست، و عمل به احتياط کند، بنا را بر احتياط بگذارد. مثل اينکه مي‌‌‌‌‌گويند: چرا ما روزه شک‌‌‌‌‌دار بگيريم؟ مي‌‌‌‌‌بينيد که در ميان مردم هم اين حرف خيلي زياد است: «چرا ما روزه شک‌‌‌‌‌دار بگيريم، اين چه کاري است؟ چرا جايي بجنگيم که شک داريم؟ مي‌‌‌‌‌رويم جايي که روزه‌‌‌‌‌اي که مي‌‌‌‌‌گيريم روزه شک‌‌‌‌‌دار نباشد.» اين چه ارزشي دارد؟ اسلام بصيرت مي‌‌‌‌‌خواهد؛ هم عمل مي‌‌‌‌‌خواهد و هم بصيرت. اين آدم (خواجه ربيع) بصيرت ندارد. در دوران ستمگري مانند معاويه و ستمگرتري مانند يزيدبن معاويه زندگي مي‌‌‌‌‌کند (معاويه‌‌‌‌‌اي که دين خدا را دارد زيرورو مي‌‌‌‌‌کند، يزيدي که بزرگترين جنايتها را در تاريخ اسلام مرتکب مي‌‌‌‌‌شود و تمام زحمات پيغمبر دارد هدر مي‌‌‌‌‌رود)، آقا رفته يک گوشه‌‌‌‌‌اي را انتخاب کرده، شب و روز دائماً مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه ديگري به زبانش نمي‌‌‌‌‌آيد؛ يک جمله‌‌‌‌‌اي هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسين بن علي عليه السلام مي‌‌‌‌‌گويد، بعد پشيمان مي‌‌‌‌‌شود که اينْ حرفِ دنيا شد، چرا به جاي آن‌‌‌‌‌ سُبْحانَ اللَّه‌‌‌‌‌، الْحَمْدُ للَّهِ‌‌‌‌‌ نگفتم؟ چرا به جاي آن‌‌‌‌‌ ياحَي يا قَيوم‌‌‌‌‌نگفتم؟ چرا اللَّهُ اکبَرنگفتم، لا حَوْلَ وَلا قوَّةَ الَّا بِاللَّه‌‌‌‌‌ نگفتم؟ اين با تعليمات اسلامي جور درنمي آيد. لا يرَي الْجاهِلُ الّا مُفْرِطاً اوْ مُفَرِّطاً «نهج البلاغه/حکمت 67»جاهل يا تند مي‌‌‌‌‌رود يا کند. 📚کتاب "آزادی معنوی"/ص۷۶ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🙏‏ کانال مسجد فاطمیه کرهرود👇👇👇 در ایتا👇 @masjedfatemiye در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/J2tnNyOJfqFK7eRSsG1lKY

پیشنهادهای جلسه نمازگزاران آبان ماه: ۱- برنامه بعد از نماز یکشنبه تفسیر قرآن و سه شنبه دعای توسل انجام شود. ۲- پیگیری مراحل ثبت اعضای امر به معرف و نهی از منکر توسط محمد رضا رجبی صورت گیرد. ۳- در هفته یک جلسه احکام ویژه نوجوانان انجام شود. ۴- پیگیری مزاحمت صوتی توسط باشگاه روی مسجد توسط یکی از خانمها صورت گیرد

توجه توجه جلسه نمازگزاران آذر ماه در روز جمعه این هفته بعد از نماز عشاء می باشد

مراسم شب شهادت حضرت فاطمه (ع)