#دلیل_های_إثبات_کننده_امامت
#بخش_دهم
4️⃣1️⃣مناظره هِشام ابن حِکَمْ
🔹هشام از شاگردان امام صادق میگوید: روز جمعهای وارد بصره شدم به مسجد رفتم. عمروبن عبید معتزلی نشسته بود و گروه زیادی اطرافش بودند و از او پرسشهایی میکردند، من هم در آخر جمعیت نشسته و پرسیدم: ای دانشمند من اهل این شهر نیستم، اجازه میدهی سؤالی مطرح کنم؟ گفت: هر چه میخواهی بپرس. گفتم: آیا چشم داری؟
🔸 گفت مگر نمیبینی؟ این چه سئوالی است؟! گفتم پرسشهای من اینگونه است، گفت آری چشم دارم. گفتم با چشم چه میکنی؟ جواب داد دیدنیها را میبینم و رنگ و نوع آنها را تشخیص میدهم. گفتم آیا زبان داری؟ گفت دارم، پرسیدم با آن چه میکنی؟ جواب داد طعم و مزه غذاها را با آن تشخیص میدهم. گفتم آیا شامه داری؟ گفت آری با آن بوها را استشمام کرده و بوی خوب و بد را تمیز میدهم. گفتم آیا گوش هم داری؟ جواب داد آری با آن صداها را میشنوم و از یکدیگر تمیز میدهم.
🔺 گفتم آیا غیر از اینها قلب «عقل» هم داری؟ گفت آری پرسیدم با آن چه میکنی؟ گفت اگر دیگر اعضا و جوارح من دچار شک و تردید شوند، قلبم شک آنها را برطرف میکند. (پس قلب و عقل راهنمای جوارح است) هشام میگوید او را تأیید کردم و گفتم آری خداوند متعال برای راهنمایی اعضاء و حواس قلب را آفریده است.
☑️ ای دانشمند! آیا صحیح است کسی بگوید خدایی که گوش و چشم دیگر اعضا و جوارح بدن انسان را بدون راهنما نگذاشته است، مسلمانان را پس از رحلت رسول اکرم بدون راهنما و پیشوا گذاشته تا گرفتار شک و تردید و اختلاف باشند؟
آیا هیچ عقل سالمی این مطلب را قبول میکند؟
📚 كافي/ج۱/ص۱۶۹
http://eitaa.com/masjediha110