eitaa logo
‹مـَسجد‌‌جامع‌شـیروان›
449 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
498 ویدیو
30 فایل
🔊 کانال رسمی مسجد جامع شهرستان شیروان. 🎙جهت انعکاس فعالیت های مسجد جامع شیروان. ارتباط با ما!: @Enikfahm
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️شعر خوانی حاج‌قاسم و عشق‌بازی او با مادرش ‹مـَسجد‌ج‌ـٰامـع‌شـیروان› 📎@masjedjame_sh
💢 خاطراتی زیبا و شنیدنی از سردار دل‌ها سپهبد شهید از زبان حاج بهرام دریکوند از نیروهای سپاه حضرت ابوالفضل(ع) لرستان و از جمله همراهان و رفقای شهید سلیمانی : ✍ روزی که داعشی‌ها از حاج قاسم طلب کمک کردند...! 🎙... به خاطر دارم طی یک عملیات داعش در محاصره بین نیروهای مقاومت و ارتش آمریکا قرار گرفت ، زن و بچه ، پیر و جوان و خلاصه اینکه نیروی زیادی را داعش به همراه داشت که همگی این‌ها در مرز بین سوریه و عراق گیر افتاده بودند ، یک ماه تمام در منطقه ماندند و حاضر نبودند همراهان را به جایی بفرستند ، به گفته خود داعشی‌ها نه به روسیه اعتماد داشتند و نه به آمریکا و ترکیه ، در آخر تصمیم گرفتند که جمعیت همراه (غیر نظامی) را به یونان بفرستند، اما تنها به یک شرط که حاج قاسم قول دهد که از آن‌ها محافظت کند ، چرا که تنها به سردار اعتماد داشتند. 🔸سردار ضمانت داد و تا انتهای مسیر راه را برایشان باز گذاشت تا زن و بچه‌ها و برخی افراد سالمند و مریض بتوانند از مهلکه نجات پیدا کنند. ✍ 🎙... در جنوب حلب شهرک صنعتی وجود داشت که نیروگاه برق نیز در آن منطقه بود ، داعش هم در این مکان مستقر شده بود. 🔸در یکی از روزها وقتی با دوربین منطقه را رصد می‌کردم ، دیدم که حدود ۹۰ نفر داعشی در یک نقطه جمع شده‌اند ، فهمیدم که در حال نماز خواندن هستند ، اما به حاج قاسم نگفتم که وقت نماز است ، فقط گفتم که چند ده نیروی داعشی در یک نقطه متمرکز شدند که در صورت حمله می‌توانیم تلفات سنگینی را از دشمن بگیریم. 🔸همین که موضوع را با حاج قاسم مطرح کردم، ساعت را پرسید و گفت : الان وقت نماز است، ما برای نماز می‌جنگیم و اگر به داعشی‌ها در حال نماز خواندن شلیک کنیم که دیگر آرمان برای ما معنی ندارد. ‹مـَسجد‌ج‌ـٰامـع‌شـیروان› 📎@masjedjame_sh
✳️ ۲۵ سال کارش همین بود! 🔻 دکتر، سرش را پایین انداخت و گفت: متأسفم. ترکش به نخاع شما خورده و فلج شده‌اید! چند روزی در بیمارستان ماندم. بعد از آن، خانواده‌ام آمدند و مرا بردند. 🔸 اوایل فروردین زنگ خانه را زدند. همسرم رفت و در را باز کرد. صدای آشنایی به گوشم خورد. آمد توی اتاق. درست می‌دیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود. با دست‌های گرمش مرا به آغوش کشید و چندبار بوسید. با آن همه مشغله چند ساعت با هم گپ زدیم. بعد به همسرم گفت: تصمیم گرفته‌ام اول هر سال بیایم و به ناصر خدمت کنم. 🔺 دقیقا ۲۵ سال این کارش بود. اول هر سال به کرمان می‌آمد، سری به پدر و مادرش می‌زد و بعد از دو سه روز می‌آمد و پرستارم می‌شد، غذا درست می‌کرد و حمامم می‌برد. هم خوشحال بودم که فرمانده‌ام کنارم هست؛ هم ناراحت که برایش مزاحمت درست کرده‌ام. خدا خیرش دهد! 📣 راوی: جانباز شهید ناصر توبه‌ای‌ها پ.ن: عکس تزئینی است @masjedjame_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️حاج قاسم منتظر مرخص شدن نوه شهید از بیمارستان 🔸بغض آقا موقع تعریف ماجرا ‹مـَسجد‌ج‌ـٰامـع‌شـیروان› 📎@masjedjame_sh
رفیق خوشبخت ما.pdf
2.26M
📚کتاب رفیق خوشبخت ما 🖼مروری بر زندگی به همراه متن وصیت نامه 💌محتوی داستانهای ناب از حاج قاسم 👌بسیار عالی ‹مـَسجد‌ج‌ـٰامـع‌شـیروان› 📎@masjedjame_sh
. 📸 مراسم هفتگی هیئت بقیة اللّه(عج) مسجد جامع شیروان به نیت فرج حضرت صاحب الزمان(عج) و یادمان شهید القدس اسماعیل هنیه چهارشنبه: ۱۴۰۳/۵/۱۲ شبستان طبقه بالا مسجد جامع •[@Heyat_Baghiatallah_Sh] •[@masjedjame_sh]