15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌺🌺📖📖📖🌺🌺🌺
شنبه های کتاب مساجد
معرفی کتاب
📗« امسال قبول میشویم »
✍️ آزاده فرزام نیا
📚انتشارات راه یار
📖 امسال قبول میشویم روایتیست از زندگی عفت نجیب ضیاء، مادر شهیده الهه زینال پور .
کتاب از زبان خانم نجیب ضیاء روایت شده وبا خاطرات کودکی ایشان آغاز میشود ، نویسنده با هدف تاثیر نحوه تربیتی یک مادر برفرزندان ، با نقل روزهای کودکی ایشان ذهن مخاطب را آماده پذیرش روحیات و شجاعت های الهه ، شهیده ۱۲ ساله و مریم ،جانباز ۱۵ ساله میکند . کتاب سرشار از درخشش بانویی است که در ابتدای نوجوانی همزمان با تحصیل در رشته پرستاری مشغول کار در بیمارستان میشود و در ۱۶ سالگی طعم مادر شدن را میچشد.مادری مبارز که در حمایت از مظلومین و نیازمندان کم نمیگذارد. و برای دفاع از وطنش در برابر استکبار از خود و فرزندانش نیز میگذرد .
♦امیدواریم با معرفی این کتاب در طرح شنبه های کتاب مساجد گام موثری در ترویج فرهنگ کتابخوانی بردارید.
💠 پاتوق بچههای مسجدی سراسر کشور
@masajed_channel
سرود نهضت کتابخوانی
هر کتابی شبیه یه پنجره است
که قراره رو به آینده باشه
یه رفیق نابه که میشه باهاش
همیشه رو لبمون خنده باشه
میتونه دنیامونو عوض کنه
تا به یه دید جدیدی برسیم
از دل شب سیاه نا امید
به سر صبح امیدی برسیم
هرکسی میتونه با مطالعه
شبیه فرشته پر در بیاره
به تموم قلهها سر بزنه
از تموم دنیا سر در بیاره
توی راه رسیدن به هر هدف
سرعت ما رو زیادتر میکنه
همه با سواد میشن، ولی کتاب
آدما رو باسوادتر میکنه
میتونیم به قصهها سر بزنیم
میتونیم توی زمان سفر کنیم
هرجا از زندگیمون خسته شدیم
با کتاب خستگیمونو در کنیم
ما همه پیرو نهضت کتاب
ما همه اهل کتابیم از ازل
پای کار بچههای مسجدیم
تو کتابخونهی مسجد محل
شروع هفتههامون قشنگ تره
توی طرح شنبههای با کتاب
این کتابخوندنه که برای اوج
به ما تو مسیرمون میده شتاب
توی راه رسیدن به هر هدف
سرعت ما رو زیادتر میکنه
همه با سواد میشن، ولی کتاب
آدما رو باسوادتر میکنه
مجتبی خرسندی
یار مهربان
ما کوچیک تر که بودیم ، صدات توی گوشمونه من یار مهربانم ، دانا و خوش بیانی ، گویی سخن فراوان ، با آن که بی زبانی ، با آنکه بی زبانی
توی مجازی غرقیم و گوشی تموم دنیامونه
به قول پیر مرادمون این دوست بد تو جیبامونه
جای تو خیلی خالی شده ، توی دنیامون
باید که برگردی تو ، به زندگی هامون
بر می گر دو نی مت ، به زندگی ها مون
Chores
تو یار مهربانی ، دانا و خوش بیانی ،
گویی سخن فراوان ، با آنکه بی زبانی
پندم دهی فراوان ، تو یار پند دانی ،
تو دوستی هنرمند ، با سود و بی زبانی
Verse 2
بچهای مسجد که بدون کتاب ، نمیتونن
بدون یاد خدا تو مسیر جهاد ، نمیمونن
وقتی صدای اذون میپیچه تو کوچه های این شهر
صف میبندن و اقامه میشه نمازه سر وقت
بعد نماز با هم میریم ، کانون مسجد
حلقه ی وصل کتاب خونانون ، کانون مسجد
با میز و نیمکت چوبی مون میشیم یه ارتش
حس خوبیه وقتی که دانشمون میشه موثر
🎙 آیت الله حائری شیرازی (رضوان الله تعالی علیه)
🔸آن روزی که به ما موشک میزنند، خطرناک نیست بلکه ...
در جمع ما هستند کسانی که قبل از انقلاب، گرفتار زندان و شکنجه و اینها بودند و این حرف بنده را خوب متوجه میشوند. بازجو وقتی شلاق به دست میگرفت و میزد، موقع حساس و خطرناکی نبود، اما وقتی دستور میداد چلو کباب برای آقا بیاورید خطرناک بود! وقتی میگفت تلفن در اختیارش بگذارید تا به هرکه میخواهد تلفن کند، آنوقت خطرناک بود. وقتی میگفت نامهای بنویس به خانوادهات، آنوقت خطرناک بود. وقتی نمازخوانهایشان را میآوردند -اگر نمازخوانی داشتند- که بیاید با این زندانی که نمازخوان هست صحبت کند، خطرناک بود.
ساعت خطرناک، آن زمانی بود که این فرد با خودش میگفت: «اینها آنطور هم بدذات نیستند که ما فکر میکنیم». گفتنِ این حرف همان، و سقوط کردن همان!
یک ذره حسنظن، انسان را ساقط میکرد. افرادی بودند که باآبرو به زندان رفتند، اما بیآبرو از زندان بیرون آمدند! اصلاً عوض شدند. مشیشان تغییر پیدا کرد، اصلاً آخرش ساواکی شدند. فردی بود، مبارزه کرده بود، زندان افتاد، بعد ساواکی شد؛ چون یک ذره به آنها حسن ظن پیدا کرد؛ یک ذره فکر کرد که در آنها رحم و انسانیتی هست.
آن روزی که به این مملکت، موشک میزنند، خطرناک نیست. آن روزی که برای صلح میآیند باید دست به دعا برداشت و استغاثه کرد و خود را به خدا سپرد! این ساعتها خطرناکتر است! بمباران شهرها، علامت ضعف آنهاست، چون امت آگاهاند نمیتوانند با صحبت، مردم را تسخیر کنند و لذا چوب میزنند.!
https://eitaa.com/joinchat/605028606C26a35d0b36
https://eitaa.com/MAS