11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#احکام؛دو اصطلاح پر کاربرد در نماز مسافر 🚍🚖🚄
"حد ترخص" و "مسافت شرعی"
تفاوت #حد_ترخص و #مسافت_شرعی چیست؟
🚛🚛🚛🚛🚛
ملاک آغاز و پایان سفر چیست؟
آیا با شروع سفر میتوانیم نمازمان را شکسته بخوانیم؟
مسافت شرعی چند کیلومتر است؟
#نماز
#نماز_مسافر
#احکام_نماز
#استاد_وحیدپور
#مسجدالاقصی
🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/masjedolaghsa
♥️ #رسول_خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
🍀 منْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ اَلدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ كَفَّارَتَهُ وَ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ
🍃 هر كس مؤمنى را اندوهگين سازد و سپس همه دنيا را به او بدهد، اين كار ، كفّاره (جبران كننده) گناه او نخواهد بود و براى آن ، اجرى به او داده نمى شود.
📖 بحار الأنوار ج72 ص150
https://eitaa.com/masjedolaghsa
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ.
وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین سیما علی امیر المؤمنین
🔷ماجرای واقعی
شگفتی های نهج البلاغه اسم کتابی است که جرج جرداق مسیحی آن را با عشق نوشته است، آری او عاشق علی(ع) و سخنان علی(ع) بود. او دویست بار نهج البلاغه را با تأنی مطالعه کرده است.
یکی از شگفتی های کلام مولا امیر مؤمنان(ع) که شاید خیلی ها نشیده باشند عبارت است از اینکه یکی از خطابه های آن حضرت فدایی داشته یعنی یک نفر از عشق آن سخنان جان داد.
هَمَّام از شیعیان امام علی(ع) بود که امام علی(ع) خطبه متقین را در پاسخ به درخواست او ایراد کرد. در مورد نام پدر او در منابع اختلافاتی وجود دارد. بعضی از مصادر او را از فرماندهان امام علی(ع) و زهاد ثمانیه شمردهاند. امام صادق(ع) او را عابد دانسته است. همام از امام علی(ع) خواست تا اوصاف متقین را برای او بیان کند. امام به جوابی کوتاه بسنده کرد؛ اما پس از اصرار همام، خطبه متقین را با برشمردن ۱۰۵ صفت از افراد باتقوا ایراد فرمود تا اینکه؛
فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِيهَا؛ ناگهان همام نالهای از جان کشید که روحش از کالبدش خارج شد.
امام علی(ع) قسم یاد کرد که از همین پیامد واهمه داشت ولی این واکنش را برای گوشهای شنوا طبیعی دانست و در تشییع جنازه همام شرکت کرد و بر پیکر او نماز خواند.
🟢بخش اول خطبه
«أَمّا بَعدُ فَإِنّ اللّهَ سُبحَانَهُ وَ تَعَالَی خَلَقَ الخَلقَ حِینَ خَلَقَهُم غَنِیّاً عَن طَاعَتِهِم آمِناً مِن مَعصِیَتِهِم لِأَنّهُ لَا تَضُرّهُ مَعصِیَهُ مَن عَصَاهُ وَ لَا تَنفَعُهُ طَاعَهُ مَن أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَینَهُم مَعَایِشَهُم وَ وَضَعَهُم مِنَ الدّنیَا مَوَاضِعَهُم»
پس از ستایش پروردگار همانا خداوند سبحان پدیده ها را در حالی آفرید که از اطاعتشان بی نیاز، و از نافرمانی آنان در امان بود، زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی می رساند و نه اطاعت مؤمنان برای او سودی دارد، روزی بندگان را تقسیم، و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد.
♻️نکات
➖خداوند در آیات مختلفی روی بی نیازی خدا به طاعات بندگان تأکید دارد ؛«لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، چرا که خداوند بینیاز و شایسته ستایش است!
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!
➖ افراد گمراه که در مسیر شیطانی که پیش گرفته اند ؛ با ادبیات سخیف و مسخره گونه بندگی خداوند و دستورات عبادی را به تمسخر و تحقیر بگیرند که👈 با نماز و روزه و حجاب ما به خدا چی می رسه؟
از اینرو حضرت امیر(ع) خطبه را با این سخن آغاز فرمود« خداوند نه نيازى به عبادات ما دارد، و نه گناهان ما ضررى به او مىزند» و به قول شاعر:
گر جمله كائنات كافر گردند
بر دامن كرياش ننشيند گرد
🔷صد و ده ویژگی برای پارسایان
حدوداً ۱۱۰ ویژگی براي مؤمنين بيان ميشود . در یک تقسیم بندی میتوان آموزه های اخلاقی و قواعد تربیتی این خطبه را در سه بخش تقسیم کرد؛
➖اخلاق بندگی
➖اخلاق فردی
➖اخلاق اجتماعی
👈در ادامه جمله های از این خطبه مهم را در سه بخش تقدیم میکنیم؛
🔻 ادامه دارد 👇👇
https://eitaa.com/masjedolaghsa
🟢اخلاق بندگی
🔸توجه به عظمت خداوند
«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ»
آفریدگار، آنچنان در روح و جان ودل اینها بزرگ شده و جلوه کرده است که غیر از حضرت حق در چشمان اینها بسیار کوچک است.
مثال
یکى ۱۰۰ هزارتومان را خیلى زیاد مى پندارد و حتى اگر به دست آورد امکان سکته کردن وى مى رود، زیرا همیشه با ۱۰۰ریال انس داشته است و یکى چیزى نمى انگارد زیرا با ۱۰۰ میلیون مأنوس بوده، و به قول معروف چشم و گوشش از این مقدار پول پر بوده است.
این دو نظر دیدگاه بستگى به شناخت هاى آنها دارد، کسى که در کنار دریا به سر مى برد استخر آبى را به حساب نمى آورد، و بالعکس انسان بیابانگردى که با آب انسى ندارد و هر دم به انتظار قطره اى آب است، آب استخرى را بسیار بزرگ مى شمارد.
کسانى که با خدا ارتباط دارند، و هر لحظه عظمت دریاى وجود و علم و قدرت او را نظاره گرند، وقتى با مخلوق و ما سواى خالق رابطه برقرار مى کنند، وجود و علم و قدرت آنها را شاید به اندازه قطره اى نمى انگارند، زیرا با خدایى مأنوس شده اند که نازى کند آنى فرو ریزند قالب ها
پرهیزکارانى که در کنار این دریاى با عظمت الهى زندگى مى کنند و به عشق او نفس مى کشند و آینه قلب آنها به جز جمال حق را نشان نمى دهد و در درون قلب خود جایى براى غیر او مهیا نکرده اند غیر او را اگر هم ببینند بسیار حقیر و کوچک مى بینند.
🔸 تلاوت کلام الهی
این سخن معروف که کلام بزرگان یا حدیث است؛ اگر میخواهی با خدا حرف بزنی نماز بخوان اگر بخواهی خدا با تو حرف بزند قرآن بخوان.
حضرت امیر(ع) انس پارسایان با کلام الهی را اینگونه بیان فرموده اند؛
«أَمَّا اللَّیْلُ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِینَ لاَِجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً. یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ. فَإِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّها نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ.
إِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»
آنچه در این فراز از خطبه مورد توجه قرار گرفته عبادت شبانه و تلاوت همراه با تدبر و دل سپردن به وعده های الهی و تأمل بیمناکانه به ترس های قرآن است «گویى فریادها و ناله هاى زبانه هاى آتش دوزخ در درون گوششان طنین انداز است».
🔸 رکوع و سجود عاشقانه
«فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ، وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، یَطْلُبُونَ إِلَى اللّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ».
آنها قامت خود را در پیشگاه خدا خم مى کنند (و به رکوع مى روند) و پیشانى و کف دست ها و سر زانوها و نوک انگشتان پا را (به هنگام سجده) بر زمین مى گسترانند و آزادى خویش را از پیشگاه خداوند متعال درخواست مى کنند.
➖نکته
هدف نهايى خم و راست شدن در برابر خداوند را آزادسازى گردن ها از زنجير اسارت بيان فرموده است.
آرى! آزادى انسان تنها در بندگى خداست، هم در دنيا و هم در آخرت و ناپرهيزكاران اسير چنگال هوی و هوس و شيطان و مال و ثروت و مقام و شهوتند.
🌺شعر
بندگی کن تا که سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
خوی حیوانی سزاوار تو نیست
ترک این خو کن که انسانت کنند
چون نداری درد، درمان هم مخواه
درد پیدا کن که درمانت کنند
بنده ی شیطانی و داری امید
چون ستایش همچو یزدانت کنند
➖نظیره قرآنی این کلام عبادت است از؛
«وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِيَاماً وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَاماً» كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى كنند و كسانى كه مى گويند: پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما برطرف گردان كه عذابش سخت و پر دوام است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
https://eitaa.com/masjedolaghsa
🟢 اخلاق اجتماعی
شیوه ها و اوصاف متقین در جامعه از این قرار است:
🔹نیکگفتاری
اولين ويژگي اين است که درست حرف ميزند. «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ» به صواب سخن ميگويند.
چنانچه در قرآن هم فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً» (احزاب/۷۰) مؤمنين تقواي خدا را پيشه کنيد و درست حرف بزنيد.
🔹میانهروی در زندگی
مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصَادُ
لباس متقين، لباس ميانه و در حد وسط است ـ در اين تفسير ملبس در معنى حقيقى خود استعمال شده است ـ لباس نشانه زندگى انسان است، پس زندگى آنها زندگى حد وسطى است.
🔹فروتنی
«مَشْيُهُم اَلتّوَاضُعُ» راه رفتن آنها [پرهيزكاران] تواضع و فروتنى است.
➖نظیره قرآنی
«وَ لَاتَمْشِ فِى الاَرضِ مَرَحاً اِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الاَرضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الجِبَالَ طُولاً»؛ در روى زمين با تكبر راه مرو تو نمى توانى زمين را بشكافى و طول قامتت هرگز به كوه ها نمىرسد.
🔹چشمپوشی از محرّمات
«غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ»
چشمان خویش را از آنچه خداوند بر آنان حرام کرده فرو نهاده اند.
➖گاهى یک نگاه زندگى انسان را عوض مى کند و باعث گرفتارى مى شود که اگر آن نگاه اوّل نبود کار به اینجا نمى رسید. جوانهایى که گرفتار شده اند از ما راه حل مى خواهند و ما براى آنها نسخه اى داریم و مى گوییم: به فیلم هاى مستجهن نگاه نکنید، در مجالس آلوده شرکت نکنید، با رفقاى آلوده دوستى نکنید، چشم چرانى نکنید و خود را به خدا بسپارید و دائماً خود را مشغول کنید ولو به ورزش و مطالعه، که باعث مى شود خود را حفظ کنید تا توفیق ازدواج پیدا کنید.
🔹گوش دادن به دانش های نافع
«وَ وَقَفَوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ».گوشهاى خود را وقف شنیدن علم و دانشى کرده اند که براى آنان سودمند است.
پیامبر فرمود:«إِنَّمَا اَلْعِلْمُ ثَلاَثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلاَهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ»
علم سه تاست: آيتى محكم، يا فريضه اى ميانه، يا سنّتى برپا و جارى. و جز اينها، همه فضل است.
علامه مجلسی این سه را، براهین عقلی در مورد خدا و آخرت، واجبات و مستحبات معنی کرده اند.
🔹شکیبایی در سختی
«نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلاَءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ». حال آنان در بلا همچون حالشان در آسایش و رفاه است.
➖در حال نعمت مست و مغرور نمى شوند و در بلا و مشکلات بى تابى و جزع ندارند; در همه حال راضى به رضاى خدا و تسلیم در برابر اراده او هستند.
«صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِیلَةً. تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌیَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ.»
آنها براى مدتى کوتاهى در این جهان صبر و شکیبایى پیشه کردند و به دنبال آن آسایشى طولانى نصیبشان شد. این تجارتى پر سود است که پروردگارشان براى آنها فراهم ساخته است.
🔹اهل صلح و آشتی است و اهل ظلم نیست
«یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ
وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ»کسى را که به او ستم کرده مى بخشد و به آن کس که محرومش ساخته عطا مى کند و به کسى که پیوندش را با وى قطع کرده است می پیوندد.
« شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ،» مردم از شر آنها در امان هستند .
پیشوای پارسایان فرمود:
وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُه
به خدا قسم، اگر هفت اقليم را با آن چه زير آسمانهاست، به من دهند تا خدا را نافرماني کنم و پوست جويي را به ناحق از مورچهاي بگيرم، چنين نخواهم کرد.(۱)
🟢اخلاق فردی
حضرت علی(ع) درباره اوصاف فردی متقین به مواردی چون بدگمانی به خویشتن، ترس از ستوده شدن توسط دیگران، ایمان همراه با یقین و بردباری اشاره کرده است.
در این قسمت فقط به بیان یک مهارت بسنده میکنیم
🔸ترس از ستوده شدن توسط دیگران
امام به ترس از تعریف و تمجید اهل تقوا اشاره فرموده و مهارتی را تعلیم میفرماید: «إِذَا زُکِّیَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا یُقَالُ لَهُ، فَیَقُولُ: أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی، وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی! اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی بِما یَقُولُونَ، وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لی مَا لاَ یَعْلَمُونَ»
هر گاه یکى از آنها را مدح و ستایش کنند. از آنچه درباره او گفته شده به هراس مى افتد و مى گوید : من از دیگران نسبت به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاه تر است. بارالها! مرا به جهت نیکیهایى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و آنها نمى دانند ببخش!
🔻 ادامه دارد 👇👇
https://eitaa.com/masjedolaghsa
چند حکایت از پروا پیشگی مولای متقیان علیه السلام تقدیم میگردد
💠داستان
چون امام علی (ع)به حکومت رسید به منبر رفتند و ستایش و ثناء خدا کردند و بعد فرمود:
به خدا قسم به یک درهم از غنیمتهای شما دست نرسانم تا آنگاه که در مدینه شاخه خرمائی دارم، پس راست بگوئید، خود را از این مال محروم کردهام و به شما عطاء میکنم.
در این هنگام عقیل برادر امام به پا خاست و عرض کرد: قسم به خدا تو مرا و شخص سیاه مدینه را برابر و مساوی قرار داری!
امام فرمود: بنشین، در اینجا غیر تو دیگری نبود که تکلم کند، تو بر آن سیاه چهره چه برتری داری، جز به پیشی گرفتن در اسلام یا به تقوی و اجر و ثواب، که این برتری در آخرت است.
💠داستان
امام على (ع) زنى را دید که مشکى آب بر دوش خود مى برد. آن مشک را از وى گرفت و همراه او به بردن آن پرداخت؛ و چون از حال او پرسید گفت: على بن ابى طالب همسر مرا به یکى از مرزها فرستاد و او کشته شد، و چند طفل یتیم براى من برجاى گذاشت. چون چیزى ندارم ناگزیر به خدمتگزارى مردم مى پردازم. على رفت و شب را به پریشاندلى گذراند. چون بامداد شد زنبیلى پر از خوراکى براى آن زن برد. در راه بعضى از کسان از او خواستند که بردن زنبیل را بر عهده ایشان گذارد، او در جواب گفت: «روز قیامت چه کس بار مرا خواهد برد؟». به در خانه زن رفت و در زد، زن پرسید: کیست؟ گفت: من آن بنده ام که دیروز مشک را بر دوش کشیدم، در را بگشا که چیزى براى کودکان با خود آورده ام. آن زن گفت: خدا از تو خرسند باشد و میان من و على بن ابى طالب داورى کند. پس داخل شد و گفت: من دوست دارم که به ثواب و پاداشى برسم، میان خمیر کردن و پختن نان و نگاهدارى کودکان، این یک را برگزین تا من به نان پختن مشغول شوم. آن زن گفت: من بر پختن نان بیناتر و تواناترم، آن تو و آن کودکان، آنان را سرگرم دار تا من از پختن نان فارغ شوم! پس آن زن به خمیر کردن پرداخت و على به پختن گوشت مشغول شد، و لقمه هایى از گوشت و خرما و جز آن را خرده خرده به کودکان مى خورانید. هر وقت به کودکان چیزى مى داد مى گفت: «فرزندم! از آنچه در کار تو گذشته است على بن ابى طالب را حلال کن! على به روشن- کردن تنور مشغول شد و چون شعله آتش روى او را مى سوزاند مى گفت: اى على بچش! این است کیفر کسى که از بیوه زنان و یتیمان غافل بماند. در آن هنگام زنى که على را مى شناخت از آنجا گذشت و به زن صاحب خانه گفت: واى بر تو، این امیر المؤمنین است! .. آن زن شرمسار شد و گفت: از تو خجالت مى کشم اى امیر مؤمنان! على در پاسخ او گفت: من باید از تو خجالت بکشم که در کار تو قصور کرده ام.(۲)
💠داستان
در احوالات حضرت علی علیه السلام آورده اند که روزی امیرالمؤمنین اشتها کردند که جگر کباب شده ای را با نان نرم بخورند. همین طور این امر تا یک سال طول کشید و ابراز نمی کردند. روزی از روزها، در حالی که روزه بودند، به حضرت امام حسن علیه السلام این مطلب را گفتند. امام حسن برای حضرت، غذای مورد نظر را آماده کرد. وقتی هنگام افطار شد، سائلی به در خانه آمد و درخواست غذا کرد. علی علیه السلام فرمود: «ای نور دیده من! این طعام را بردار و به این سائل بسپار؛ برای آنکه ما فردای قیامت در صحیفه اعمال خود نخوانیم که «و یوم یعرض الذین کفروا علی النّار اذهبتم طیباتکم فی حیاتکم الدّنیا و استمتعتم بها فالیوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تستکبرون فی الارض بغیر الحق و بما کنتم تبسقون؛ (احقاف/۲۰) آن روز که کافران را بر آتش عرضه می کنند (به آنها گفته می شود) از طیبات و لذائذ در زندگی دنیای خود استفاده کردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استکباری که در زمین به ناحق کردید و به خاطر گناهانی که انجام می دادید جزای شما خواهد بود.»(۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
https://eitaa.com/masjedolaghsa
🖤مقدمه ذکر مصیبت
ویژه شب نوزدهم
آخرین ماه رمضان عمر وصی رسول خدا از راه رسید. امام طبق فرموده پیامبر (ص) می دانست که در این ماه، محاسنش از خون سرش رنگین خواهد شد.
حضرت غالبا با نان جو و نمک افطار می کرد و بیشتر از سه لقمه تناول نمی کرد.
امام آن شب افطار را مهمان دخترش بود. ام کلثوم دختر گرامی ایشان که در آن شب شاهد حالات پدر بزرگوارشان بود چنین می گوید:
چون شب نوزدهم رمضان شد، برای افطار او طبقی که در آن دو قرص نان و کاسه ای از شیر و مقداری نمک بود آوردم. چون از نماز فارغ شد برای افطار روی آورد، وقتی به آن نگریست سرش را تکان داد و گریست و گفت:
"گمان نمی کنم دختری به پدرش آن گونه بدی کند که تو به من کردی".
گفتم: آن چیست؟
گفت: برای پدرت دو خورش در یک طبق می آوری، آیا می خواهی توقف من در روز قیامت پیش روی خدای متعال به طول انجامد؟ من می خواهم از برادرم و پسر عمویم رسول الله (ص) پیروی کنم، برای او دو خورش در یک طبق نیاوردند تا قبض روح شد.
ای دخترم! هیچ مردی نیست که خوراکش و آشامیدنی اش و لباسش خوب باشد، مگر این که توقف او پیش روی خدای متعال در روز قیامت به طول می انجامد.
ای دخترم!
در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب؛ «فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ».
و فرمودند كه كاسه شير را بردار و با اندكي قرص نان و نمك افطار كردند. پس از سپاس به بارگاه خداوند براي نماز و نيايش برخاست. حضرت پيوسته مشغول ركوع، سجود، دعا و تضرّع بودند. امام (ع) تمام شب را بيدار بودند و خداوند متعال را پيوسته عبادت ميكردند و در آن شب گاه و بي گاه از اطاق خويش بيرون ميرفتند و با نگاه به آسمان نيلگون ميفرمود:
«به خدا سوگند اين همان شبي است كه محبوبم و آموزگارم به من وعده داده است. به خداوند سوگند، هرگز دروغ نگفتهام و از رسول خدا دروغ نشنيدهام، همانا امشب آن شبي است كه به من وعدۀ شهادت داده شده است»
ذکر مصیبت
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَي عِبَادِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَايَ أَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ حَتَّي دَعَاكَ اللَّهُ إِلَي جِوَارِه»،
يا اباالحسن يا اميرالمومنين يا علي بن ابي طالب يا حجه الله علي خلقه يا سيدنا و مولانا انا توجهنا واستشفعنا و توسلنا بك الي الله و قدمناك بين يدي حاجاتنا يا وجيه عندالله اشفع لنا عندالله
امام بعد از آن افطاری ساده مشغول عبادت شد و از حجره بيرون مي آمد. نگاه به آسمان مي كرد و مي فرمود: آري امشب همان شب است. حضرت زينب(س) متوجه شد كه حضرت اميرالمومنين(ع) حالتشان با شب هاي ديگر متفاوت است. نگران بود و فرمود: آقا امشب مسجد نرويد. فرمود: نمي شود و رفت. حتي نقل شده مرغابي ها آمدند جلوي حضرت و حلقة در كمربند حضرت اميرالمومنين(ع) را گرفت و كمر را محكم بست. فرمود: علي، آماده باش. آمد مسجد و اذان گفت و در محراب عبادت قرار گرفت. طولي نكشيد كه جبرئيل ندا داد: «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَي وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ أَعْلَامُ التُّقَي قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَي قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَي قَتَلَهُ أَشْقَي الْأَشْقِيَاءِ». ديدند خاك هاي محراب را برمي دارد و روي زخم ها مي پاشد؛ «فزت و رب الكعبه». در ملكوت عالم غوغا شده.
فقط اينجا ابن ملجم را دستگير كردند و حضرت را به منزل بردند ولي در كربلا كسي نبود مانع دشمن بشود.
آن لحظه اي كه امام حسين(ع) از اسب سرنگون شد؛
«فرقه بسيوف و فرقه بالرماء و فرقه بالحجاره» ی عده با شمشیر ،ی عده با نیزه ،ی عده با سنگ....😭
فقط حضرت زينب(س) بود كه آمده بود بالاي بلندي و خودش را به عمر سعد رسانيد. «و انت تنظر اليك»، رويش را برگردانيد.
ديگر حضرت زينب(س) بيچاره شده بود. ديدند دست هايش را روي سر گذاشته و صدا مي زند:
«وامحمدا وا عليا واحسينا أ ما فيكم مسلم»
شعر مرثیه
بابا اتاق پر شده از بوی مادرم
وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم
دیگر خجل نباش تو از روی مادرم
فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم
از پشت در دوباره تو را می زند صدا
تا که به دست تو بدهد محسن تو را
سی سال در نبودن مادر شکسته ای
پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای
در کوفه های درد مکرر شکسته ای
از مردم و نبودن باور شکسته ای
گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر
این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر
بابا بگو به مادرم از غصه های من
از کوفه های بعد تو و ماجرای من
از بی حسین گشتن من از عزای من
از کوفه گردی من و از کربلای من
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.
۲.ابن شهرآشوب؛ ج ۲،ص۱۱۶ا
۳.هزار و یک داستان از زندگانی امام علی، ص۴۱۹
🌺 السلام علی الحسین 🌺وعلی علی ابن الحسین🌺 وعلی اولادالحسین🌺 وعلی اصحاب الحسین 🌺
https://eitaa.com/masjedolaghsa
#با_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#با_علی_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#19ماه_رمضان
#اشعار_علوی
#شبهای_قدر
◾️ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ الْأَوْصِيَاءِ..
تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین
دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین
بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو
تا که از ضَرب علی باسرش اُفتاد زمین
به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت
دید از ضربه ی در همسرش اُفتاد زمین
کَس نفهمید که عباس چگونه آمد
بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین
خواست تا خانه یِ زینب رویِ پا راه رَوَد
دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین
دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را
دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین
چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید
چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین
ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد
از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین
دید پایین قدمهاش سَنان می خندید
دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین
#حسن_لطفی
🔆 کانال #مسجدالاقصی
https://eitaa.com/masjedolaghsa