eitaa logo
کانال مسجدی ها (مسجدالاقصی)
1.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
754 فایل
🖤بسم رب الحسین🖤 🕌 ادرس: اراک، خ دانشگاه، منطقه خانه سازی 🇮🇷 مدیر کانال: @mojtaba1570 دارای کانون فرهنگی امام رضا ع با محوطه ورزشي فوتبال و والیبال، اتاق IT، کلاس مهد قران، هیئت مذهبی، کتابخانه، گروه سرود، اتاق پخش فیلم، کلاس هاي کاردستی و خلاقیت ..
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ بخوانید لذت ببرید تربیت شدگان مکتب امام صادق علیه السلام اینگونه‌اند : ❤️👌🏻 ▪️علِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ ، قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّ يُونُسَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قِيلَ لَهُ :إِنَّ كَثِيراً مِنْ هَذِهِ الْعِصَابَةِ يَقَعُونَ فِيكَ وَ يَذْكُرُونَكَ بِغَيْرِ الْجَمِيلِ! فَقَالَ : أُشْهِدُكُمْ أَنَّ كُلَّ مَنْ لَهُ فِي أَمِيرِ‌الْمُؤْمِنِينَ‏ علیه‌السلام نَصِيبٌ فَهُوَ فِی حِلٍّ مِمَّا قَالَ . 🔸 ترجمه : روایت کرده‌اند که به یونس بن عبد الرحمن (از اصحاب اجماع) گفتند: جمعیت فراوانی از مردم تو را مذمت می‌کنند و از تو به زشتی یاد می‌کنند. یونس گفت : «شما شاهد باشید! هر کسی که در مورد من چنین کرده و می‌کند اما بهره‌ای از ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام دارد ، او را حلال کردم.» 📕 رجال الکشی جلد ۱ صفحه ۴۰۸
▫️ بسم الله الرحمن الرحیم ▫️ 🔍 یکی از معیارهای سنجش شیعیان و علماء در بیان اهل البیت علیهم السلام ➖سوال: مردم مکرر می پرسند که مقام و جایگاه عالمان دینی و روحانیون و مراجع تقلید نزد خدا و اهل بیت علیهم السلام را چگونه دریابیم!؟ آیا اهل بیت علیهم السلام معیاری برای سنجش این موضوع به شیعیان خود داده اند تا در دوران سرگردانی غیبت کبری، در راه ضلالت و گمراهی قرار نگیرند و فریب مدعیان دروغین را نخورند!؟ ✅ پاسخ: آری ، حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: ✖️ اعْرِفُوا مَنَازِلَ شِيعَتِنَا عِنْدَنَا عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا وَ فَهْمِهِمْ مِنَّا. 💠 ترجمه : «منازل و مقامات شیعیان نزد ما را با اندازه نقل روایت از ما(یعنی التزام به احادیث) و فهم و معرفتشان به ما (امام شناسی) بشناسید.» 📔 كتاب الغيبة للنعماني نویسنده : النعماني، محمد بن إبراهيم صفحه : 29 امام باقر علیه السلام می فرمایند: ✖️ يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان‏. 💠 ترجمه : «ای پسرم، جایگاه و مقام شیعیان با دو خصوصیت یعنی میزان نقل روایت و معرفت آنها فهمیده می شود. 👈🏻معرفت همان درایت و فهم عمیق روایات است و به سبب درایت است که مومن به بالاترین درجات ایمان دست می یابد.» 📔 نام کتاب : معاني الأخبار نویسنده : الشيخ الصدوق صفحه : 1 🖋 برخی از احادیث به مثابه نقشه راه بوده و زیربنای اعتقادات و اعمال ما را شکل داده و یک مبنا و قاعده کلی را به دست شیعیان می دهند از جمله همین حدیث بسیار مهم که در تمام زمان ها و مکان ها، ملاک برتری و جلالت و تقرب شیعیان این دو خصوصیت دانسته شده است: ۱.میزان تقید و پایبندی به روایات و فهم عمیق آنها ۲. میزان معرفت و شناخت مقامات اهل بیت علیهم السلام ( یعنی حجج و خلفای خداوند روی زمین ) ⬅️ بنابراین به ما نگفته اند که ببینید فلانی چه مقدار کشف و کرامت دارد یا از غیب خبر می‌دهد! ⬅️ یا نگفته اند که ببنید فلانی چه مقدار فلسفه بافی می‌کند! ⬅️ یا نگفته اند که ببینید فلانی بیماران را شفا می دهد یا خیر! ⬅️ یا نگفته اند که ببینید فلانی چشم برزخی و طی الارض دارد یا خیر! ⚠️ علتش هم این است که تمام این افعال را می توان از راه‌های شیطانی هم کسب کرد لذا هرگز نباید ملاک تشخیص حقانیت قرار گیرد. ما در این وانفسا باید از آن روحانی و عالم دینی تبعیت کنیم که قال الصادق و قال الباقر از زبانش قطع نمی‌شود و تمام سخنانش را مستند به اهل البیت علیهم السلام میکند.
17.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حب امیرالمؤمنین عزّت میاره... ❤️ ⚠️ پیشنهاد دانلود ➖ حجت الاسلام حامد کاشانی حفظه الله تعالی 💠 بخشی از عبارات زیبا و دلنشین این حدیث : 👈🏻  يَا رَادَّ اَلشَّمْسِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ... بَعْدَ مَا غَابَتْ، رُدَّ عَلَيَّ بَصَرِي 👈🏻 إِنَّ مَنْ تَوَلَّى آلَ مُحَمَّدٍ لاَ يَكُونُ ذَلِيلاً 👈🏻 يَا اِمْرَأَةُ مَا فَعَلَ بِكِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ 👈🏻 قَالَ: [اَللَّهُمَّ] إِنْ تَكُنْ هَذِهِ اَلْمَرْأَةُ تُحِبُّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ مِنْ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ، فَرُدَّ عَلَيْهَا عَيْنَهَا. 📕 الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا من أربعین صحابیا فی فضائل الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۷۷ - رياحين الشريعة جلد ۴ صفحه ۵۵
کتاب صعود 40 ساله.pdf
17.85M
فایل پی دی اف کتاب صعود چهل ساله جهت مسابقه کتابخوانی⬆️
یا علی(ع): 📍 شاهکار حضرت مولا علی«علیه السّلام» در پاسخ به سؤال تکراری!جمعیّت زیادی دور علیه السّلام حلقه زده بودند.مرد اوّل؛ یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟!مولا علی «علیه السّلام» در پاسخ فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شدّاد.مرد دوّم؛ اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ علم بهتر است یا ثروت؟،فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. نفر دوّم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان جا که ایستاده بود نشست.در همین حال سوّمین نفر وارد شد، یاعلی علم بهتر است یا ثروت؟حضرت«علیه السّلام» در پاسخش فرمودند: علم بهتر است، زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمندان دشمنان بسیار!نفر چهارم؛ یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟!حضرت علی«علیه السّلام» در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود، ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی، بر آن افزوده می‌شود.نوبت پنجمین نفر بود.یاعلی علم بهتر است یا ثروت؟!مولا«علیه السّلام» در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.نفر ششم؛ یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟!فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، امّا ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.نگاه متعجّب مردم گاهی به حضرت علی«علیه السّلام» و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.در همین هنگام نفر هفتم وارد شد و پرسید، یااباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟!فرمودند:علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، امّا علم هر چه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که حضرت در پاسخش فرمودند:علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.همه از پاسخ‌های امام شگفت زده شده بودند که؛ نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یاعلی! علم بهتر است یا ثروت؟!فرمودند:علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگ‌دل می‌کند، امّا علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.نفر دهم:فرمودند:علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبّر دارند، تا آنجا که گاه ادّعای خدایی می‌کنند، امّا صاحبان علم همواره فروتن و متواضع اند.فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیّت برخاستند. هنگامی که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای حضرت را شنیدند که می‌فرمودند:اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.کشکول بحرانی، ج ۱، ص ۲۷،به نقل از امام علی بن ابی طالب(ع)، ص۱۲٤
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
— هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست... بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند ؟!: 🌺تصاویری جدید و بسیار زیبا از لحظه‌ی ورود رهبر معظم انقلاب همراه با جیغ و دست و هورای دختران خردسال حاضر در مراسم جشن تکلیف دانش‌آموز در شب (ع) (ع)🌺 🌺 😍😍😍❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ١ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: عُنوانُ صَحیفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابی‌طالب علیه‌السلام. سرلوحة پروندة هر مؤمن (در روز قیامت) دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است. (مستدرک حاکم، ج ٣، کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٥) ٢ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اِنّ علیاً وَلِیُّکُمُ بَعدی. علی(ع) بعد از من مولی و صاحب‌اختیار شما است. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٢ ـ الفردوس، ج ٥، ص ٢٩٢) ٣ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: انتَ (یاعلیُّ) مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی اِلّا اَنَّهُ لانَبیَّ بعدی. منزلت تو (یاعلی) نسبت به من همانند منزلت هارون است نسبت به موسی جز آنكه بعد از من پیامبری نخواهد بود. (سُنن ترمذی، ج ٥، ص ٦٤١ ـ صحیح مسلم، ج ٤، ص ٤٤) ٤ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: سَتکَونُ بَعدی فِتنَةٌ فَاِذا کانَ کذلِکَ فَالْزِموا علیَّ بْنَ اَبی‌طالب. به زودی بعد از من یک فتنه و آزمون سختی خواهد بود شما در آن تنها به علی بن ابی‌طالب تمسّک بجوئید. (اُسدالغابة، ج ٥ ص ٢٨٧ ـ الِإستیعاب ج ٤ـ ص ١٦٩) ٥ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم» انتَ (یا علیُّ) تُبَیِّنُ لِأُمَّتی مَا اختَلَفوا فیه بَعدی. تو (یاعلی) بعد از من آنچه امّت من در آن اختلاف خواهند داشت برای آنان روشن خواهی ساخت. (تاریخ بغداد، ج ٤، ص ٣٤٨ ـ مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٢٣) ٦ ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اِنَّ عَلیّاً مِنّی و اَنَا مِنهُ وَ هُوَ وَلیُّ کُلِّ مُؤمنٍ بَعدی. همانا علی از من است و من از علی هستم، هر مؤمنی بعد از من، علی مولی و صاحب‌اختیار او است. (مُسند احمد، ج ٤، ص ٤٣٨ ـ خصائص نسائی، ص ٢٣) ٧ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اَعلُم اُمتّی مِن بعدی علیُّ بنُ ابی‌ِطالب. بعد از من، اعلم اُمت من علی بن ابی‌طالب(ع) است (کنزل‌العمال، ج ١١، ص ٦١٤) ٨ ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: أقضی أُمّتی عِلیٌّ. بیناترین امّت من در أمر قضاوت علی(ع) است. (الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٦٧ ـ ذخائرالعقبی، ص ٨٣ ـ مناقب خوارزمی، ص ٣٩) ٩ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اَلّلهمَّ أَئْتِنی بِأحَبِّ خَلقِکَ اِلَیکَ یأکُلُ مَعی هذاَالطَّیرَ. فَجاءَ عَلٌّی(ع) فَأَکَلَ مَعَه. (پرنده‌ای بریان در محضر پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بود. حضرت عرض کرد) بارالها! محبوب‌ترین خلق خود را برسان تا با من هم‌خوراک این پرنده شود. در این هنگام علی علیه‌السلام رسید و از آن پرنده تناول نمود. (این حدیث مشهور بنام «حدیثُ‌الطَّیر» معروف است.) (سنن ترمذی، ج ٥، ص ٦٣٦ ـ مستدرك حاكم، ج ٣، ص ١٣٠ـ١٣٢) ١٠ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: أنا و علیٌّ مِن شَجَرةٍ واحدةٍ وَالنّاسُ مِن أشجارٍ شَتّی. ریشة من و علی از یک درخت است، و دیگر مردم از درختان گوناگون هستند. (مجمع‌الزوائد، ج ٩، ص ١٠٠ ـ کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٨) @masjedolaghsa
ادامه 👇 2⃣ صفحه دوم احادیث ١١ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اوّلُ مَن صلّی مَعی علیٌّ. اول کسی که با من نماز گزارد علی علیه‌السلام بود. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٦ ـ الفردوس، ج ١، ص ٢٧) ١٢ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: إِنّ الملائکةَ صَلّت عَلَیَّ و علی عَلِیٍّ سَبْعَ سِنینَ قَبلَ أَنْ یُسلِمَ بَشَرٌ. هفت سال پیش از آنکه بشری مسلمان شود، فرشتگان بر من و علی صلوات و درود می‌فرستادند. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٢ ـ مختصر تاریخ دمشق «ابن‌منظور»، ج ١٧، ص ٣٠٥) ١٣ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: انتَ یا علیُّ بِمَنزِلَةِ الکَعبةِ تُؤتی ولاَتأتی. تو (یاعلی) همانند کعبه‌ای، همه به سوی تو رو می‌آورند (به تو نیازمندند) و تو به سوی کسی رو نمی‌آوری (به کسی نیاز نداری) (اُسدالغابة، ج ٤، ص ٣١) ١٤ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: اَنا مدینةُ العِلم و علیٌّ بابُها فَمَن اَرادَ المَدینَةَ فَلْیَأْتِها مِن بابِها. من شهر علم هستم و علی علیه‌السلام دروازة آن، هر کس که آهنگ شهر کند باید که از دروازه آن وارد شود. (تاریخ بغداد، ج ٤، ص ٣٤٨ ـ مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٢٦) ١٥ ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: لَولاکَ (یا علیُّ) ما عُرِفَ المؤمنونَ مِنْ بعدی. اگر تو (یاعلی) نبودی، مؤمنان بعد از من، از دیگران تمییز داده نمی‌شدند. (کنزالعمال، ج ١٣، ص ١٥٢ ـ الریاض‌النضرة، ج ٣، ص ١٧٣) ١٦ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: مَن اَرادَ أَن یُنْظُرَ اِلی آدَمَ فی عِلمِهِ و الی نوحٍ فی تقواهُ و اِلی ابراهیمَ فی حِلمِهِ و اِلی موسی فی هَیبَتهِ وَ اِلی عیسی فی عبادَتِهِ فَلیَنظُر الی علیِّ بنِ ابی‌طالب. هر کس بخواهد به علم آدم و پارسائی نوح و بردباری ابراهیم و هیبت موسی و عبادت عیسی(ع) نظر کند باید که به علی بن‌ ابی‌طالب(ع) نظر نماید (مناقب خوارزمی، ص ٥٠) ١٧ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: النَّظَرُ اِلی وَجهِ عَلیٍّ عِبادَةٌ. نگاه کردن به سیمای علی علیه‌السلام عبادت است. (مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٤٢ ـ الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٩٧ ـ مناقب ابن مغازلی، ص ٢٠٦) ١٨ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: علیٌّ مِنّی بِمنزِلةِ رَأسی مِن بَدَنی. علی(ع) برای من، هم‌چون سر من است برای پیکر من. (تاریخ بغداد، ج ٧، ص ١٢‌ـ کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٣) ١٩ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: کنتُ انَا و علیٌّ نوراً بین یَدَیِ اللهِ تعالی قَبل أَن یُخلقَ آدمُ بأَربَعَةِ عَشَرَ اَلفَ عامٍ! من و علی(ع) چهارده هزار سال پیش از خلقت آدم(ع) نوری بودیم که در ساحت قدس خدای متعال به سر می‌بردیم! (الریاض النضرة، ج ٣، ص ١٢٠ ـ میزان الاعتدال، ج ١، ص ٢٣٥) ٢٠ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مولَاه اَللّهمَّ والِ مَنْ والاه وَ عادِ مَن عاداه. هر کس که من مولا و صاحب‌اختیار او هستم علی نیز مولا و صاحب‌اختیار اوست. بارالها! هر کس که ولایت علی را پذیرفت تو ولی او باش و هر که با او دشمنی كرد تو نیز دشمن او باش. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٩ ـ سنن ترمذی، ج ٥، ص ٦٣٣ ـ مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٠٩)