eitaa logo
مثنوی معنوی
45 دنبال‌کننده
14 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
1 بخش ۱ – - بخش ۲ - بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را بخش ۴ - از خداوند ولی‌التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی‌ادبی بخش ۵ - ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک بخش 8 - دريافتن آن ولى رنج را و عرض كردن رنج او را پيش پادشاه‏ بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر بخش ۱۰ - بیان آنک کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود نه به هوای نفس و تامل فاسد بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان - حکایت بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب - شروع حکایت - بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را بخش ۱۴ - تلبیس وزیر بانصاری بخش ۱۵ - قبول کردن نصاری مکر وزیر را بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را - حکایت بخش 16 - بيان حسد وزير بخش ۱۹ - فهم کردن حاذقان نصاری مکر وزیر را بخش ۲۰ - پیغام شاه پنهان با وزیر بخش ۲۱ - بیان دوازده سبط از نصاری بخش ۲۲ - تخلیط وزیر در احکام انجیل بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم بخش ۲۶ - دفع گفتن وزیر مریدان را بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن بخش ۲۸ - جواب گفتن وزیر کی خلوت را نمی‌شکنم بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر بخش ۳۰ - نومید کردن وزیر مریدان را از رفض خلوت بخش ۳۱ - ولی عهد ساختن وزیر هر یک امیر را جداجدا بخش ۳۲ - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت بخش ۳۳ - طلب کردن امت عیسی علیه‌السلام از امرا کی ولی عهد از شما کدامست بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی بخش ۳۵ - تعظیم نعت مصطفی صلی الله علیه و سلم کی مذکور بود در انجیل بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود - شروع حکایت بخش ۳۷ - آتش کردن پادشاه جهود و بت نهادن پهلوی آتش کی هر که این بت را سجود کند از آتش برست بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن بآتش بخش ۳۹ - کژ ماندن دهان آن مرد کی نام محمّد را صلی‌الله علیه و سلّم به تسخر خواند بخش ۴۰ - عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش بخش ۴۲ - بیان توکل و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر - شروع حکایت بخش ۴۳ - جواب گفتن شیر نخچیران را و فایدهٔ جهد گفتن بخش ۴۴ - ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر جهد و اکتساب بخش ۴۵ - ترجیح نهادن شیر جهد و اکتساب را بر توکل و تسلیم بخش ۴۶ - ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر اجتهاد بخش ۴۷ - ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل بخش ۴۸ - باز ترجیح نهادن نخچیران توکل را بر جهد - 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei
حكايت 3 بخش ۴ - از خداوند ولی‌التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی‌ادبی از خدا جوییم توفیق ادب بی‌ادب محروم گشت از لطف رب بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلک آتش در همه آفاق زد مایده از آسمان در می‌رسید بی‌شری و بیع و بی‌گفت و شنید درمیان قوم موسی چند کس بی‌ادب گفتند کو سیر و عدس منقطع شد خوان و نان از آسمان ماند رنج زرع و بیل و داس‌مان باز عیسی چون شفاعت کرد حق خوان فرستاد و غنیمت بر طبق مائده از آسمان شد عائده چون که گفت انزل علینا مائده باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زله‌ها برداشتند لابه کرده عیسی ایشان را که این دایمست و کم نگردد از زمین بدگمانی کردن و حرص‌آوری کفر باشد پیش خوان مهتری زان گدارویان نادیده ز آز آن در رحمت بریشان شد فراز ابر بر ناید پی منع زکات وز زنا افتد وبا اندر جهات هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی‌باکی و گستاخیست هم هر که بی‌باکی کند در راه دوست ره‌زن مردان شد و نامرد اوست از ادب پرنور گشته‌ست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد ملک بد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرات رد باب
3 ‏ در خواستن توفيق رعايت ادب و وخامت بى‏ادبى‏ [پس ما هم از خداى تعالى توفيق مى‏خواهيم كه مؤدب باشيم زيرا كه هر بى‏ادبى از لطف پروردگار محروم مانده است. [بى‏ادب نه تنها بخود بدى كرده بلكه گاهى تمام دنيا را به آتش خود سوزانده است.] [مثلا در زمان موسى ع مائده از آسمان براى بنى اسرائيل مى‏رسيد بدون اينكه خريد و فروش يا گفتگويى بكنند.] [در اين ميان چند تن از بنى اسرائيل بى‏ادبانه اعتراض كرده گفتند سير و عدس چرا براى ما نازل نشده.] [بر اثر اين بى‏ادبى مائده‏اى كه از آسمان مى‏رسيد و نان و طعام قومى اداره مى‏گرديد قطع شد و قوم موسى مجبور شدند كه زحمت كشت و زرع و بيل زدن و داس بدست گرفتن بر خود هموار كنند.] [پس از آن باز عيسى ع شفاعت كرد و از طرف حق مائده و خوانهاى طعام باز گرديد.] [ () بلى عيسى عرض كرد خداوندا براى ما مائده بفرست و دعاى او مستجاب شده مائده نازل شد.] [باز هم افراد گستاخ ادب را فراموش كرده پايشان در اينجا لغزيده چون گداها توبره‏هاى خود را براى ذخيره كردن طعام در دست گرفته از قطع شدن مائده اظهار بيم نمودند.] [عيسى به آنها التماس كرد كه نگوييد اين مائده هميشگى است و از زمين كم نخواهد شد.] [اين سخنان نگوييد كه بد گمانى و حرص در خوان نعمت يك نفر بزرگ كفر محض است.] [بالاخره بعلت بى‏ادبى در رحمت بر روى آن گدايان حريص نابينا بسته شد.] [ () نان و خوان طعام از آسمان موقوف شده و بعد از آن كسى از آن استفاده نكرد.] [بلى اين طور است چون مردم زكات ندهند ابر به آسمان صعود نمى‏كند و چون زنا رايج شود و باطراف جهان سرايت مى‏كند.] [هر چه از رنج و غم و تاريكى بتو روى آورد از گستاخى و بى‏باكى و بى‏ادبى تو است‏] [هر كس كه در راه دوست بى‏باكى بخرج دهد او راه زن مردان و نامرد هم او است.] [آسمان باين عظمت از ادب روشن و پر نور شده و فرشتگان بر اثر ادب پاك و معصوم شده‏اند.] [كسوف آفتاب از بى‏باكى بود و بر اثر جسارت و بى‏ادبى عزازيل با آن همه تقرب از درگاه احديت رانده شد.] [ () هر كس كه در راه حق گستاخى بيشتر كند بالاخره گمراه شده و در وادى حيرت سر گردان خواهد ماند بيا و اكنون قصه شاه و مهمانش را بگو كه اين سخن پايان ندارد.] ادامه دارد ... 🆔 @masnavei