با کوله ای تقریبا سبک راهی سفر شدم
با دلهره ی اینکه چیزی جا نگذارم
امید می دادم به خودم که سفر کوتاه است
که خیلی مهم نیست که چه طور می گذرد
که اصل مقصد است
حضرت عشق !
اما آنچنان دلبسته ام به این دنیا
که نمی دانم چگونه می خواهم دل بکنم
سفر کی به پایان می رسد
خیلی زود....
اما نمی دانم چرا نمی توانم شبی آسوده بخوابم از دغدغه های پیش پا افتاده..
دنیا دنیا دنیا
چگونه مرا بازیچه هیچ و پوچ خودت کردی ...
چگونه اسیرت شدم ..
می بینی
مگر آدم عاقل از حسین می گذرد
تو را بچسبد
کاش بتوانم بی خیالت شوم
کاش دل کندن را تمرین کنم
پیش از آنکه خدا بخواهد امتحانم کند
کاش تا ابد در آغوش حسین بمانم
کجا بهتر از آغوش حسین
مگر داریم مگر می شود ؟
کاش قبل از آنکه بخواهم دورهایم را بزنم
قبل از اینکه از این و آن زخم بخورم
تنها به او امید ببندم
درد و دلهایم که تمامی ندارد
فقط این را بگویم
می ترسم
از تنهایی
این دنیا و آن دنیا
رهایم نکن ................
از مرز ردم کن
از پل صراط
از .....
من نمی دانم
خودت حواست باشد دیگر ...
@masoome_sharif
نمی دونم اون ور مرز نت دارم یا نه
اگر داشتم به قید حیات
دوست دارم لذت این سفر رو با شما
شریک شم
شما هم دعا کنید برای من و همسفری هام
روزمون و با آبمیوه های سمی عراقی شروع می کنیم
البته که شب و روزمون به هم پیوسته
الان از ساعت ۱۰شب از مرز سوار ماشین شدیم به سمت نجف
که راننده گفت پنج ساعت راهه
هرسه ساعت یه بار ازش می پرسیم چند ساعت مونده میگه پنج ساعت
ولی خدا روشکر از مرز مهران خیلیییییی خیلی راحت و روون رد شدیم
#روایت
#منزل_دوم
بعد از مرز
@masoome_sharif
جاتون خالی رفتیم حرم امیرالمومنین
ضریح و که بستن قسمت زنونه
ما رفتیم صحن حضرت زهرا سلام الله علیها
دعاگوی همه بودم
حال و هوای حرم یه جوریه آدم دوست نداره بیرون بیاد
انگار اومدی خونه بابات
دوست داری ساعت ها بشینی گریه کنی ،درد و دل کنی ،فکر کنی،
به آدما نگاه کنی،دونه دونه آدمایی که التماس دعا گفتن و تو ذهنت مرور کنی و براشون دعا کنی،زیارت بخونی،
قرآن بخونی، اصلا بشینی و هیچ کار نکنی
یعنی هرکاری بکنی جز اینکه بلند شی بری...
اما باید زود می رفتیم 🙃
#روایت
#منزل_سوم
#خانه_پدری
@masoome_sharif
رفتیم...
ناهار فراوونه تو حرم تو موکبا
یک سره تو حرم اسم گمشده ها
رو می خونن
راستی اینجا محل گم شدنه یا پیدا شدن ؟..
من اصلا می خوام گم بشم من می خوام
جا بمونم
برای همیشه یه تیکه از روحم یه تیکه از وجودم بمونه اینجا
پرواز کنه تو حرم
دور و بر گنبد
زیر ایوون طلا
تو صحنا برای خودش پرسه بزنه
چه اشکالی داره ؟
یه تیکه از روحم کبوتر صحن تو بشه
من تو شهر خودم تو خونه خودمون احساس غربت می کنم
میشه اینجا بمونم ؟؟؟...
#روایت
@masoome_sharif
اشعار معصومه شریف
رفتیم... ناهار فراوونه تو حرم تو موکبا یک سره تو حرم اسم گمشده ها رو می خونن راستی اینجا محل گم ش
واقعا امشب داشتم گم می شدم 😶
گفتم یا امیرالمومنین به خدا شوخی کردم 🙈
شهدا زنده اند 🥲
و حضور دارند تو این مسیر...
و رهبر عزیز تر از جانمون که دورش بگردم هرسال دلشون با سیل عشاق اباعبدالله همراهه
ان شاالله با ظهور امام زمان
پشت سر حضرت و همراه با آقا و شهدا بیاییم کربلا ...
@masoome_sharif
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدم به قدم این کوچولوها
دل آدم و زیر و رو می کنن
@masoome_sharif
می دونید چی شد دیشب نزدیک ۲۰۰عمود تو بهشت پیاده روی بودیم
بعد باید خودمونو می رسوندیم کربلا
چون همسرم به یه موکب قول داده بود برای سخنرانی و نماز جماعت
دیگه صبح ماشین سوار شدیم😭😭
البته الان کربلاییم و بهشت اصلی اینجاس
ولی از پیاده روی دل کندن خیلییییییییی سخته
حسرتی که هرسال نصیبم میشه 😢
@masoome_sharif
تازه رسیدیم کربلا
سر ظهر
داغ داغ
تا از ماشین پیاده شدیم بهمون آب خنک دادن
بعدم قدم به قدم آب خنک و شربت خنک
صلی الله علیک یا سیدنا العطشان
یا حـــــــسین .......
فدای تشنگی اصغرت حسین حسین ...
@masoome_sharif
هدایت شده از «طلبه دوّار» سیدهادی عظیمی
قسـم به کتـری جوشیـده در حسینـیـه
که باکسی که نخواهد تو را نمیجوشم
#مشّایة
#اربعین_۱۴۴۵
#انا_من_حسین
@talabe_davvar