ای مدینه قبــل از این چندین برادر داشتم
نه برادر، نه، کــه چندین تاج بر سر داشتم
در کنـــار نور چشم و رشتهی جانم حسین
قاسـم و اکبـــــــر، ابوالفضلی دلاور داشتم
من که عمری سایه ام را مرد نامحرم ندید
در میـــــان دود و شعله داغ معجر داشتم
دست هــــــایم بسته مـانند پدر بین طناب
رد سیلـی روی صورت مثــــل مادر داشتم
صحبتــم با هــرزه چشمان کار آسانی نبود
چــون نسب از فاطمه بانوی کــوثر داشتم
در خـــــــرابه غصهی سر در دلـم تنها نبود
در کنار تشت خونین نعش دختــــر داشتم
حق ما را هم زمانه غصب کرد و پس نداد
در گلویم استخوان مـــــانند حیدر داشتم
#یازینب
✍#اسماعیلعلیخانی
🔅🔅🔅🔅🔅⚜️⚜️🔅🔅🔅🔅🔅
.....................مسیر سعادت......................