یوسفی اومد روی دژ، کنار آب ایستاد. رو کرد به بچه ها و گفت: جلویی ها بشینند تا پشت سری ها هم ببینند. فکر میکرد خیلی شناگر ماهری است. اسماعیل گفت: خیلی واردی؟ یوسفی گفت: آره بابا! میتونم از این سر بهمنشیر برم اون سر! ... اما اولین چیزی که یک شناگر ماهر باید بلد باشه، شیرجه زدنه. بعد اومد عقب، دست هایش را داد به هم و صاف بردشان بالا و گفت: ببینید اینجوری.. و بعد کمی سرعت گرفت و دوید تا لب دژ . گفت میایید اینجا بعد خودتان را با نوک دست پرت می کنید توی آب. بچه ها به نوبت رفتند و امتحان کردند. اکبرکاراته گفت خودت یکبار دیگه بیا از کنار ما درست ترش رو برو. اومد عقب، ژست گرفت و دوید. سرعت که گرفت، هنوز نپریده بود توی دژ که ... ادامه در #کتاب اکبر کاراته و بچه ننه ها #طنز_دفاع_مقدس #نوجوانان Mataf.ir @matafeshgh1 @matafeshgh2

تو کم و کیف جهانی ، و به کمبود تو دنیا از ثری تا به ثریا شر و شورست ودگرهیچ، نه کیفی و نه کمی بابی انت و امی شعر استاد شهریار در مدح مولا امیرالمومنین(ع) Mataf.ir @matafeshgh1 @matafeshgh2

وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ ... و به خاطر شما باران فرو مىریزد. میلاد امام هادی(ع) مبارک باد. @matafeshgh1