وی با اشاره به منشا این شایعات گفت: پیگیری و ردیابی انجام شده توسط پلیس فتا نشان میدهد که یکی از سیستمهای فضای مجازی که در خارج از کشور مستقر و احتمالا به سلطنت طلبان وصل است عامل انتشار این اخبار است؛ به طور یکه هر چند وقت یکبار این شایعات را در موتورهای جستجو قرار داده و در شبکههای اجتماعی پخش میکنند.
مدیر عامل منطقه آزاد کیش افزود: عاملان انتشار چنین شایعاتی هر وقت که فضا و زمان را مناسب میدانند موضوع را برای ایجاد التهام و اضطراب مطرح و این واگذاری را قطعی میدانند در حالی که از اساس کذب بوده و هیچ مبنایی ندارددرباره این قرارداد ماراهمین بس است که غربی ها و از خودمتشکری طلسم شده همچون احمدینژاد برعلیه آن موضع گیری میکنند و این اتفاق مارا یاد فرمایش امام راحل می اندازد که فرمود؛ در هر موضوعی که اجانب غربی در رٱس آن شیطان بزرگ امریکا از ما تعریف کردند باید در صحت آن موضوع وعملکردمان شک نمائیم وبه خود بیائیم که چه اشتباهی مرتکب شده ایم و بلعکس اگر آنها باعصبانیت نسبت به عملکرد ما در موضوعی شانتاژ تبلیغاتی راه انداختند، بدانیم که راه را درست رفته ایم که آه از نهاد شیاطین برآمده است!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ #محمودواعظی
☫ ﷽. ☫
✍ #محمود_واعظی
از نفرات اصلی تصمیمات و اقدامات روحانی
و یکی از #عاملان_وضعیت موجود به خصوص اقتصادی، در کشور است
1️⃣ محمود واعظی متولد 1331 تهران، مدارج تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را قبل از انقلاب در آمریکا طی کرد و سال 57 برای خدمت به میهن(!) به وطن بازگشت. واعظی از همان اول، بدون آنکه سهمی در انقلاب داشته باشد یا در جنگ حضور پیدا کند مسئولیت های کلانی را برعهده می گیرد: رئیس مرکز مایکروویو کشور، مدیرکل تلگراف و تلکس، مدیرکل خدمات تلفن شهری، معاون مخابراتی وزیر پست و تلگراف و تلفن و مدیرعامل شرکت مخابرات ایران.
2️⃣ واعظی از سال 65 هم معاون اقتصادی وزارت خارجه می شود. از سال 68 تا 78 معاون اروپا-آمریکای و معاون اقتصاد وزارت خارجه و از 78 تا 92 بعنوان معاون بین الملل و سیاست خارجه مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص در کنار حسن روحانی حضور پیدا می کند.
3️⃣ واعظی سال 78 به همراه محمدباقر نوبخت، اکبر ترکان، محمدرضا نعمتزاده، سید حسین موسویان و فاطمه هاشمی حزب «اعتدال و توسعه» را به رهبری حسن روحانی و با حمایت هاشمی رفسنجانی تشکیل داد. حزبی که آن را بال راست هاشمی می نامیدند و کارگزان را بال چپ او! حزبی بر مبنای مبانی لیبرالیسم و اقتصاد باز. این حزب معتقد است همواره دولت ساز بوده و فعالیتش بر مبنای «عقل گرایی» و «توسعه گرایی متوازن» است.
4️⃣ واعظی سال 92 به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از سوی حسن روحانی به مجلس معرفی شد و در این 4 سال توانست خدمات مهمی در حوزه ارتباطات و اطلاعات و مدیریت افکار عمومی و فضای مجازی و رسانه ها به دولت شیخ حسن روحانی ارائه کند.
5️⃣ توافق با پیام رسان های تلگرام و اینستاگرام و ... در این دوره بسته شد. محمدجواد آذری جهرمی دستورات واعظی را در این زمینه انجام می داد و واسطه قرارداد با این شرکت ها بود. شرط فعالیت آنها در ایران، سرویس دهی به دولت بود برای اینکه سیاست های دولت در این پیام رسان ها اجرا شود. این پیام رسان ها بهترین سرویس های مدیریت افکار عمومی را به دولت در ماجرای برجام، انتخابات 94 مجلس و سپس انتخابات 96 ارائه کردند.
6️⃣ واعظی یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری 96 به روحانی گفته بود که حاضر است افکار عمومی را به نفع وی جهت دهی کند با این شرط که وی رئیس ستاد انتخاباتی اش بشود. روحانی با این شرط کنار آمد. نقش معاونِ واعظی یعنی «آذری جهرمی» در جایگاه معاونت وزارت ارتباطات و مدیر شرکت ارتباطات زیرساخت در این قضیه(مدیریت افکار عمومی) پررنگ است.
7️⃣ بعد از انتخابات ریاست جمهوری 96، محمود واعظی قدرت فوق العاده ای در دولت پیدا کرد تا جائیکه نفوذ او بر روحانی از جهانگیری و نوبخت و سایرین نیز بیشتر شد. این نفوذ تا جایی است که روحانی هیچ عزل و نصبی را انجام نمی دهد بجز اینکه از واعظی نظر می خواهد و هیچ جلسه را شرکت نمی کند مگر واعظی هماهنگ کند.
8️⃣ این نفوذ را می شود در ماجرای برکناری رضا رحمانی وزیر صمت مشاهد کرد. رحمانی در نامه سرگشاده خود به رئیس جمهور نوشت: «در تاریخ ۹۹/۲/۱۷ جناب آقای واعظی با اینجانب تماس و تهدید کردند در صورت رای نیاوردن طرح تشکیل وزارت بازرگانی در مجلس شورای اسلامی شما برکنار خواهید شد». واعظی همچنین نمکی وزیر بهداشت را بعلت "عدم" تقدیر و تشکر از روحانی در مبارزه با کرونا تحت فشار قرار داد و به او گفت اگر چنانچه با دولت هماهنگی نباشی باید استعفا دهی!
9️⃣ واعظی باعث شده تا وزرا و استانداران نتوانند با رئیس جمهور دیدار و جلسه داشته باشند. حسینعلی شهریاری نماینده مردم زاهدان می گوید: «روحانی به وزرا و استانداران نیز وقت نمیدهد. وی به هیچ شخصی وقت نمیدهد». احمد توکلی نماینده سابق تهران هم می گوید: «یکی از وزرای مهم دولت میگفت که برای کارهایم در حاشیه جلسه هیئت دولت با رئیسجمهور مسائلم را مطرح میکنم، چون رئیس جمهور به ما وقت دیدار نمیدهد». قاسم میرزایی نکو نماینده سابق اصلاحطلب مجلس هم معتقد است که ارتباط با روحانی قطع شده و نمایندگان بالاخص مجامع استانی اصلاً نمی توانند با وی ملاقات نمایند.
🔟 خیلی جالب است بدانید عزل و نصب های واعظی تنها به معرفی آذری جهرمی ختم نمی شود بلکه او در معرفی سایر وزرا و همچنین چینش معاونین وزرا، مدیران میانی و استانداران نقش عجیبی دارد. او حتی پا را فراتر گذاشته و به وزرا و استانداران امر و نهی می کند. نامه می نویسد، ابلاغیه ارسال می کند. شواهد و قرائن متعدد این گفته اکبر ترکان را تأیید می کند: «موثرترین افراد در اداره کشور نوبخت و واعظی هستند، تا روحانی». با این وجود، بی تردید محمود واعظی یکی از نفرات اصلی تصمیمات و اقدامات و عامل ناکارآمدی ها و وضعیت موجود است.
✅ #داود_مدرسی_یان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی
@mr110
✳️ #نظرشماچیست؟
*نقش شورای نگهبان در مشکلات امروز جامعه*
🔷 آیا شورای نگهبان حاضر است اشتباهات گذشته خود را در برخی تایید صلاحیتها بپذیرد و آیا امید است که در آینده این اشتباهات خطرناک تکرار نشود؟!!!!!
⚠ اینروزها که همه دنبال مقصر وضع موجود میگردند و عده ای مردم را شماتت میکنند که چه انتخابی کردید ؟!!! چرا فریب خوردید؟!! چرا به غربگرایان اعتماد کردید ؟!!!! و...... / جا دارد از شورای نگهبان بپرسیم چرا اینها را تایید صلاحیت کردید؟!!!!
🌐. حسن روحانی و محمدرضا عارف در سال ۹۲ چگونه تایید صلاحیت شدند ؟!!!! بهتر است آیت الله جنتی پاسخ دهد چگونه این دو نفر که با پنج رأی مثبت و هفت رأی منفی رد صلاحیت شده بودند ، چگونه با سفارش ایشان و اینکه بنده اینها را میشناسم ، یکمرتبه هفت رأی مثبت گرفتند و تایید صلاحیت شدند؟!!!!!!
🌐 چگونه مدرک تحصیلی دکترای حسن روحانی را بررسی کردند؟!!!
آیا از سابقه ایشان مطلع بودند یا نه؟!!!!
آیا محمدرضا عارف از نظر آنها توانایی تشکیل دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران را داشت؟!!!!
هاشمی طبا این پیرمرد نحیف اصلاح طلب در سال ۹۶ چطور؟!!!!
فرض کنید مردم به هاشمی طباء رأی داده بودند ، آیا وضعیت با الان فرقی میکرد؟!!!!!
واقعا شورای نگهبان ، دولت جمهوری اسلامی ایران را بر اساس کدام معیار قانونی ، عقلی ، منطقی ، سیاسی و اقتصادی به این آقایان میسپارد؟!!!!!!
شورای نگهبان حافظ انقلاب باید باشد ، آیا با این نمونه تایید صلاحیتها انقلاب اسلامی حفظ میشود یا در لبه پرتگاه میرود؟!!
در انتخابات مجلس گذشته ، مجید انصاری از حوزه تهران چگونه تایید صلاحیت گرفت؟!!!!! کسی که فعال فتنه ۸۸ بود؟!!! هرچند ایشان رأی نیاورد ، اما ملاک تایید صلاحیت ایشان چه بود؟!!!!!
غلامرضا تاجگردون که یکماه هست تایید اعتبارنامه ایشان معزل مجلس یازدهم شده ، چگونه توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شده است؟!!!!!
آیا اسحاق جهانگیری در سال ۹۶ باید تایید صلاحیت میشد؟!!!!
شورای نگهبان چه تعریفی از دولت طراز انقلاب اسلامی دارد؟!!!
آیا این افراد چنین توانایی را دارند؟!!!!!
آیا شورای نگهبان تفکر غربگرایی را قبول دارد یا ندارد؟!!!!!
بالاخره تکلیف ما را روشن کند!
اگر قبول دارد که وامصیبتا ، اگر قبول ندارد پس چرا چنین تفکراتی تایید صلاحیت میشوند؟!!!!!
آیا آیت الله جنتی با این کهولت سن ، توانایی مدیریت شورای نگهبان را دارد ؟!!!!! آیا صلاح نیست محترمانه استعفای خود را نوشته و فضا را برای روحانیت جوان انقلابی محیا کند؟!!!!
اگر میرحسین موسوی در سال ۸۸ رد صلاحیت شده بود ، آیا فتنه ۸۸ را نمیشد از نطفه خفه کرد؟!!!!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ #ایران_چین_روسیه
سلام
ارتباط ایرا با چین وروسیه دوستانه است ولی
ایدئو لژیک نیست اگر چه
این روابط وهمکاریها اقتصادی هست
وایران در ایجاد اینگونه ارتباط
بجز با اسرائیل باهیچ کشوری مخالفت ندارد
حتی اگر با کشوری رابطه
سیاسی نداشته باشد مانند کانادا و مصر
یا امریکا!!!
اینرا نمیشود گفت مخدوش شدن شعار نه شرقی ونه غربی
زیراکه کاملا بااختیار ودوجانبه ،
ومشروط به رعایت حقوق کشور عزیزمان
جمهوری اسلامی ایران
توسط طرفهای مقابل است
کجا امام خامنه ای قرار داد ۲۵ ساله
اقتصادی مورد بحث را
باچین حکمت آمیز توصیف فرموده؟
اگر چه ایشان هرگز به داشتن رابطه
دوطرفه باهیچ کشوری بجز اسرائیل
مانع نشده ومخالفت ننموده اند
خواه آنکشور کاپیتالیستی
یا کمونیستی یا دارای
هر مرامی مسلکی دینی باشد
ولی امتیاز ( ؟ )
باج. ( ؟ )
بقیمت دست بر داشتن از
شعار نه شرقی ونه غربی ( ؟ )
یا حتی مخدوش نمودن گوشه ای ازاین شعار اساسی( ؟ )
هرگز !!!!
به نظرتان روسیه امروز همان کشور کمونیستی شوروی هست ؟؟
شوروی رفت مُرد داخل ذباله دان تاریخ شد
دهها سال هم از آن تاریخ گذشت
اما
شوروی آنروز :
دارای اقماری بود وآن شامل
دولتهای زیادی که کمونیستی بودند
وداخل پیمان ور شو بودند
شوروی آنروز :
حتی اقماری زیادی داشت
که در ظاهر کمونیست هم نبودند
اما از هر نظر با شوروی مر بوط بودند
شوروی آنروز :
۱۵ تا جمهوری داشت که
جزوقلمرو دولت شوروی بودند
آنهاهم همگی ازشوروی جدا شدند
دولت تشکیل دادند وبه عضویت سازمانها
جهانی در آمدند
آنچه باقیماند هم بسیاری از آنها
جمهوری خود گردان هستند
پس از آن کرک وپیل چیزی نمانده
وآنچه که مانده دولتی بسیار بسیار
کوچکتر وبسیار بسیار ضعیفتر از
دوره تزار ها
بنام روسیه که کمونسیتی هم نیست
واما در یای خزر :
که آنروز به دوقسمت
جنوبی وشمالی تقسیم شده بود
در جنوب آن
اندکی وبسیار اندکی از آن
به ایران تعلق داشت ودر جنوب
جنوب خط فرضی آستارا تا گرگان
را شامل میشد
من از همه دوستان تقاضا میکنم :
لطفا نقشه منطقه را مقابل دیدگان مبارکتان
قرار دهید وسپس قضاوت بفر ما ئید
چه بوده و چه شده
که ایران در همان اندک هم حق داشتن ناوگان
نظامی نداشت وهمینطور حق داشتن
وامکان ونه فقط اختتیار
داشتن کشتی باری درکلاس
شناور های سنگین را نداشت
اصلا منطقه ای بین المللی در دریای
خزر تعریف نشده بود
اما :
امروزه ایران دارای ناوگان نظامی است
بهر میزان واز هر نوع ودارای هر مقدار توانائی وقدرت فنی ونظامی که خود ایران صلاح بداند
وهمچنین انواع اشکال تجاری
و علمی و تحقیقاتی بهر منظوری
که ایران صلاح بداند
شامل نظامی (هجومی و دفاعی )
بهر میزان که خود صلاح بداند
وحق طردد تا در منطقه بزرگی
از در یای خزرکه آن منطقه بالای
۹۰ ٪از کل در یای خزر تخمین زده می شود
دهها برابر بیشتر از زمان شوروی سابق
دارای حق واختیار انتخاب رابطه
برای هرنوع همکاری
با هر کشوریکه منافع کشور ایران را
درآن به تشخیص مقامات ومسؤولین
ایران بداند
وبطور کاملا آزادانه
وبدون تبعیت از هیییچ کشوری
هییییچ قدرتی
منطقه ای یا غیر منطفه ای
با داشتن اختیارکامل
کشتیرانی تجاری شیلاتی اعم از صیادی ویا تحقیقاتی وآبزی پردازی بهر شیوه ای که
مقامات ایران صلاح بدانند
در پوشش کامل آن در تمام آبهای
بین المللی آن
با داشتن حق استفاده وحضور از هوا ،
،سطح وزیر سطح آن
درست همانند در یای های آزاد
ودرهمه مناطق بین المللی آن
وبا داشتن اختیار اعتراض به حضور
مستقیم وغیر مستقیم ونیابتی
نمایندگان دولتهای غیر منطقه ای و
قدر تهای غیر منطقه ای در تمام پهنه
آبهای در یای خزر
ونیز در داخل کشور های حاشیه آن
است
ودرهمین مدت کوتاه بعد از تلاشی شوروی سابق
ایران توانسته همه گونه بنادر وامکانات ناوبری و
پهلو گیری را برای خود ایجاد نماید
وهمه گونه امکانات شناوری
اعم از تجاری صیادی نظامی
علمی وتحقیقاتی وآموزشی را نیز
برای تامین خواسته های خود فراهم نماید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ پاسخ به نامه ی #سیدمحمدموسوی_خوئینی ها
*🔴یک پژوهشگر تاریخ معاصر «موسوی خوئینیها» را به مناظره دعوت کرد!*
مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ معاصر، در پی نامه سید محمد موسوی خوئینیها فعال اصلاحطلب به رهبر انقلاب، وی را به مناظره دعوت کرد.
*▪️متن نامه مسعود رضایی به این شرح است:*
جناب آقای سیدمحمد موسوی خوئینیها
با سلام و احترام؛
نامه مورخه هفتم تیر ۱۳۹۹ جنابعالی به «مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای» را مطالعه کردم. مایلم خوشحالی زایدالوصف خود را به عنوان یک عضو کوچک از یک ملت بزرگ از نگارش این نامه توسط جنابعالی ابراز دارم. واقعیت این است که وقتی شخصی چون شما اقدام به نگارش چنین نامهای و انتشار آن برای افکار عمومی مینماید، شخصی چون من که در پی درک و فهم حقایق تاریخی و بیان آن برای نسل حاضر و به یادگار گذاردن آن برای نسلهای بعدی است، زمینه و فرصتی ناب را پیش روی خود مییابد تا به کنکاش بیشتر در چند و چون مسائل بپردازد و لایههای حقیقت را از زیر رسوب زمان و آوار تحریف و جعل و وهم بیرون بکشد.
اما آنچه موجب تأسف اینجانب گردید، اختصار کلام جنابعالی در این نامه بود. چرا «به اختصار»؟! میدانید تعجب من از چیست؟ اگر جنابعالی قصد داشتید حرفی و موضوعی را سربسته و دربسته و با تلویح و اشاره بیان کنید تا هیچکس جز مخاطب، از مغز و کنه آن مطلع نشود، اختصار گویی بیحکمت نبود. اما وقتی که شما چیزی باقی نگذاشتهاید و مسئولیت هر آنچه بوده و نبوده را برعهده رهبری گذاشتهاید، دیگر چه جایی برای اختصار گویی باقی میماند؟
شما خود زمانی دادستان کل کشور بودهاید و حتماً میدانید که انتسابِ صریحِ مختصر، همان «ادعا» است. مثلاً اگر کسی «به اختصار» به شما بگوید آقای خوئینیها مسئولیت کل فتنه ۸۸ برعهده شماست، این صرفاً ادعایی است که در مورد شما شده و طبعاً حق دارید بپرسید که آخر کی، کجا، چگونه، چرا، کدام سند، کدام مدرک، کدام شاهد و غیره.
بنابراین مکتوب جنابعالی نیز چیزی بیش از یک ادعانامه نیست. البته از زوایهای دیگر نیز میتوان آن را صرفاً یک بیانیه سیاسی خشک برای اعلام موضع به شمار آورد، مثل همان بیانیههایی که در گذشتههای دور و نزدیک به وفور از سوی افراد و گروههای مختلفی صادر شده و میشود. دوستانه خدمتتان عرض میکنم که به اعتقاد بنده از پیر پختهای چون جنابعالی انتظار بیش از این است، و شایسته نیست چون کم سن و سالی خام، به صدور این گونه بیانیههای شعاری و جنجالی مبادرت ورزید، مگر چنین در مورد جنابعالی گمان بریم که «پیرانه سر م عشق جوانی به سر افتاد»!
برای برونرفت از این وضعیت ناشایست، پیشنهاد میکنم که بیایید طی مناظرهای مکتوب، این بیانیه سیاسی کوتاه و خشک را به یک پرونده تاریخی مفصل و پرمحتوا تبدیل کنیم. مردم هم؛ یعنی همان مردمی که جنابعالی در این نامه، خود را سخنگوی تام و تمام و انحصاری آنها فرض گرفتهاید، این مطالب را میخوانند و دعایش را به جان ما میکنند، که انشاالله ذخیره آخرتمان باشد. چطور است؟ موافقید؟
تا جنابعالی برای پاسخ دادن فکر میکنید، بنده چند کلامی در حول و حوش نکات مندرج در این نامه عرض میکنم، شاید انگیزهای در شما به وجود آورد که به این درخواست پاسخ مثبت دهید.
شما مجموعهای از مسائل و مشکلات عمدتاً با رنگ و بوی اقتصادی و معیشتی را برشمردهاید و با توجه به تأثیرگذاری سو آنها بر افکار عمومی، از آسیب دیدن «باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی» بوده است، اظهار نگرانی کردهاید. البته جنابعالی به سیاق بیانیههای تند و تیز سیاسی این موضوع را متوجه اکثریت و بلکه تمامی ملت ایران دانستهاید. بنده در اینجا بدون اینکه در مورد کم یا زیاد بودن وسعت این آسیب، وارد مناقشه با شما شوم، عرض میکنم که این نگرانی شما فینفسه کاملاً بجا و قابل تقدیر است و اساساً هر کس که دغدغه اسلام و ایران و انقلاب و نظام و مردم را دارد، باید نگران آسیبدیدن پشتوانههای اعتقادی و سیاسی نظام باشد. بنابراین هیچ دلسوز ایران و انقلابی حق ندارد در برابر واقعیات تلخ، اندک باشد یا فراوان، چشم بر هم نهد و درصدد چارهاندیشی برای رفع آسیبها بر نیاید.
محل مناقشه، بخش دیگری از نامه جنابعالی است که طی آن، اولاً اوضاع و احوال و شرایط کشور را یکسره سیاه و آشفته و خراب تصویر و ترسیم کردهاید، ثانیاً رهبری را مسئول اصلی این وضعیت متصور دانستهاید و ثالثاً تمامی مسئولیت اصلاح وضعیت متصور را متوجه رهبری کردهاید. مقدمه و متن و نتیجه، هر سه نادرست است.
ادامه مطلب 👇
البته شما برای آنکه بیش از حد از جاده انصاف خارج نشده باشید، این نکته را مورد تأکید قرار دادهاید که مردم هرگز مسائلی مانند «الزامات و محدودیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی»، «کینهتوزی دشمنان انقلاب به ویژه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی» و نیز «پیامدهای دفاع مقدس» یا همان جنگ تحمیلی را نادیده نمیگیرند، اما بلافاصله پس از آن، با بیان اینکه «همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، به ویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظه همین مشکلات و چالشها، شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و … نمیشدیم»، همه مسئولیتها را متوجه رهبری ساختهاید.
جناب آقای خوئینیها!
جنابعالی با بیان این گونه جملات قصار، بیانیه سیاسی کوتاه و خشک خود را صادر کردهاید و اجرکمعندالله انشاالله. اما از باب «الاکرام بالاتمام» اینک لطف کنید در یک گفتگوی مشترک، این جملات قصار را تحلیل و تفسیر و تشریح نمائید تا همین مردمی که جنابعالی این همه سنگ آنها را به سینه زدهاید، و علیالخصوص قشر جوان و فعال جامعه، بیشتر و بهتر و عمیقتر در جریان مسائل و قضایا و رویدادها واقع شوند و بتوانند قضاوت آگاهانهتر و منصفانهتر و منطقیتری داشته باشند.
خوشبختانه طرف گفتگوی من در این مباحثه، کسی است که از قبل از انقلاب در جریان مسائل نهضت اسلامی مردم ایران قرار داشته و بعد از انقلاب نیز مسئولیتهای مختلفی اعم از حاکمیتی و غیرحاکمیتی برعهده داشته و همواره به عنوان فردی آگاه از مسائل و فعال در امور از ایشان یاد شده است.
البته اولین بخش از آخرین پاراگراف نامه جنابعالی، مرا به شک انداخت که آیا جنابعالی همچنان نیز در روند مسائل کشور قرار دارید یا خیر؟ چرا که نوشتهاید: «اگر شیوهای که تاکنون به کار رفته است، نتیجه محاسبات متعارف و بر اساس آرا وتحلیلهای شناخته شده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحبنظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تأکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهرهمندی از این حق طبیعی و الهی نباشند.»
راستش با خواندن این بخش از نامه، ظن و گمانی در ذهنم پدید آمد که نکند آقای خوئینیها سالهاست در غار یا دیر یا خانقاهی گوشه عزلت گزیده و از دنیا و مافیها بریده و از هر آنچه در این عالم میگذرد بیخبر است! آخر چطور ممکن است ایشان این همه اظهارنظرهای متفاوت و متعارض و نقدهای تند و کند را در قالبهای گوناگون نوشتاری و گفتاری و تصویری در رسانههای متنوع موجود از صدا و سیما گرفته تا مطبوعات و شبکههای اجتماعی و سایتهای مختلف و جلسات سخنرانی و مناظرهها و بیانیهها و غیره و غیره را دیده باشد و چنین چیزی بگوید؟!
البته احتمال دیگری نیز در مورد این گونه تصویرسازی شما از وضعیت وجود دارد و آن کانالیزه شدن جنابعالی است. این کانالیزگی! از دو راه ممکن است: یکی به واسطه اطرافیان که مرتباً حرفهای خاصی را در گوش آدم زمزمه کنند و دیگری به واسطه مسائل شخصی خود فرد است که اجازه دهید در این زمینه زیاد ورود نکنم. به هرحال تجربیات تاریخی کاملاً مشخص و جالبی نیز در این زمینه وجود دارد. مرحوم آقای منتظری را حتماً به خاطر دارید. خواهش من این است که نامه ۱۷/مهر/۱۳۶۵ ایشان به حضرت امام را – که حتماً آن را قبلاً خواندهاید – مجدداً بخوانید. خلاصه حرف آن مرحوم در نامه مزبور این بود که: حضرت امام! اوضاع و احوال کشور بکلی سیاه و تاریک است و اساساً ادامهای برای این روند متصور نیست. مردم هم بشدت ناراضی و در آستانه قیام هستند. شأن و جایگاه و اعتبار جنابعالی هم بر باد رفته و عنقریب است که نظام سقوط کند. ضمناً سیدمهدی هاشمی هم بهترین آدم روی کره زمین است!
شما بهتر از من میدانید که محتوای این نامه شباهت تام و تمامی داشت با اخبار و تحلیلهای رادیوهای بیگانه و نیز اعلامیههای گروهکهای ضدانقلاب و بخصوص سازمان منافقین. حال چرا چنین شباهت عجیب و غریبی میان آنها به وجود آمده بود، یقیناً جنابعالی که در آن زمان خود از رجال صاحب نام و مقام بودید، بهتر میتوانید توضیح دهید.
جالب اینکه نامه مختصر امروز شما، چکیده همان نامه مطول آن روز مرحوم منتظری است. حال چرا چنین شباهت عجیب و غریبی میان اینها به وجود آمده است، یقیناً جنابعالی که خود سرد و گرم روزگار را چشیده و تغییر و تحول حال و احوال آدمها را بسیار دیدهاید، بهتر میتوانید توضیح دهید.
ادامه مطلب 👇
با این همه، همچنان معتقدم بهترین کار آن است که از فرصت پیش آمده حسن استفاده را به عمل آورده و به تفصیل راجع به زیر و بم تاریخ دوران بعد از انقلاب گفتگو کنیم تا مسائل به صورت روشن و واضح در پیش روی افکار عمومی قرار گیرد. در واقع هنگامی که جنابعالی میفرمایید علیرغم تمامی مشکلات و موانع موجود بر سر راه طی سالیان گذشته، رهبری میبایست شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیها نمیشدیم، جا دارد برای تنویر افکار عمومی دقیقاً توضیح بفرمائید رهبری در امور مختلف میبایست چه شیوهای را به کار میبست. برای روشن شدن منظورم، دو سه مثال میزنم:
یکی از مسائل مهم در طول سالهای گذشته، فعالیتهای ایران در عرصه هستهای بوده است که پیامدهای مختلفی را در پی داشته است. به نظر شما رهبری دقیقاً میبایست چه شیوه و سیاستی را در این مورد به کار میبست؟ آیا اصلاً از ابتدا نمیبایست به سراغ این موضوع میرفتیم؟ آیا وقتی رفتیم و مقداری پیشرفت کردیم و آمریکا از طریق منافقین جاسوس متوجه ماجرا شد و از ما خواست از ادامه حرکت در این مسیر خودداری کنیم، میبایست بلافاصله به حرفش گوش میدادیم و همانند لیبی بار و بنه هستهای را جمع میکردیم و تحویلش میدادیم؟ آیا میبایست بیاعتنا به تهدیدهای آمریکا و حتی در اعتراض به این تهدیدات از انپیتی خارج میشدیم؟ آیا میبایست وارد مذاکرات برجام میشدیم؟ آیا میبایست بعد از زیر پا گذاردن آن توسط ترامپ، ما هم از آن خارج میشدیم؟ آیا اینک با توجه به مجموعه شرایط موجود، مجدداً وارد مذاکرات با آمریکا و شخص ترامپ بشویم؟ بالاخره از نظر شما چکار میبایست بکنیم؟
یا مثلاً تحریمهای آمریکا علیه ایران واقعیت دیگری است که طبعاً آثار و تبعات خاص خود را بر اقتصاد کشورمان گذاشته و موجب بروز تورم و فشار بر اقشار مختلف شده است. این مسأله بویژه مورد توجه جنابعالی نیز در این نامه قرار داشته است. آیا رهبری میبایست با مشاهده آثار اقتصادی تحریم، سیاست کوتاه آمدن و تسلیم در برابر آمریکا را در پیش میگرفت؟ آیا ایمان و باور رهبری به توان داخلی در حوزه علم و فناوری و اقتصاد، نادرست بود و باید چشم به دست بیگانگان میدوختیم؟ آیا مطرح شدن اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری و تصویب سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی کار درستی بود؟ آیا توصیه رهبری به قطع وابستگی اقتصاد کشور از خام فروشی نفت و پیگیری این مسأله طی سالهای متمادی، تدبیری کارشناسانه نبود؟ آیا تأکیدات مکرر رهبری بر بهره گیری دولت و مردم از کالاهای تولید داخل، سیاست نادرستی بود؟ و آیا اختصاص نام سال در طول یک دهه گذشته به عناوین اقتصادی مختلف و بویژه سال ۹۹ به جهش تولید و تأکید به همه مسئولان برای تحقق عینی این مسأله در این سال، اقدامی مناسب نبود؟
و یا مثلاً در مورد سیاستهای منطقهای، آیا ایران میبایست فارغ از هر آنچه در منطقه غرب آسیا میگذرد، سرش را زیر میانداخت و اصلاً خودش را به خواب میزد؟ آیا تشکیل محور مقاومت کار درستی بود؟ آیا بعد از اشغال عراق توسط آمریکا، ایران میبایست بیتفاوت نسبت به آنچه در عراق میگذرد، اجازه میداد تا آمریکا عراق را جولانگاه خود قرار دهد؟ آیا حمایت ایران از حزبالله به عنوان یک جنبش ضدصهیونیستی و تلاش در جهت تقویت آن اقدامی مناسب بود یا آنکه میبایست چشم خود را بر طرحها و نقشههای صهیونیستها برای منطقه و کشورهای اسلامی فرو میبست و کار به خیر و شر آنها نداشت؟ آیا بعد از به راه افتادن جریانهای تکفیری در سوریه که با هدف از بین بردن محور مقاومت صورت گرفته بود، رهبری میبایست دستور مقابله با آن را صادر میکردند یا آنکه میبایست اجازه میدادند خاورمیانه جدید مطابق طرحها و سیاستهای آمریکایی و صهیونیستی شکل گیرد؟ آیا بعد از قدرتگیری داعش در سوریه و عراق و بویژه تشکیل حکومت داعشی به مرکزیت موصل، نیروی قدس سپاه میبایست به جنگ با آن برمیخاست و یا اینکه اصلاً بیخیال داعش، همگی دسته جمعی راهی شمال میشدیم و جوج میزدیم با نوشابه!
ادامه مطلب 👇
یعنی جنابعالی که در یک سطر و به صورت کلی میفرمایید رهبری علیرغم مشکلات و چالشهای موجود میبایست شیوهای را در پیش میگرفت که فلان، جا دارد برای روشن شدن موضوع دقیقاً بفرمائید که چه کارهایی شده است که نمیبایست و چه کارهایی نشده است که میبایست؟ چه روشها و شیوههایی در پیش گرفته شده است که نمیبایست و چه روشها و شیوههایی در پیش گرفته نشده است که میبایست؟ آیا اینطور بهتر نیست؟
توصیه بنده به جنابعالی آن است که این فرصت را از دست ندهید و حالا که با صدور این بیانیه سیاسی کوتاه و خشک، برخی توجهات در داخل و خارج کشور به سمت شما جلب شده، با حضور در این مناظره مکتوب به تشریح دیدگاههای خود بپردازید.
آغازگر بحث نیز شما باشید. از هر مطلب و موضوع و مسألهای که مایلید، شروع کنید اما نه به اختصار و کلیگویی و شعاری. مطلب را خوب باز کنید تا ابتدا بتوان دیدگاه جنابعالی را در آن موضوع بدرستی فهمید و سپس راجع به آن بحث کرد. از نظر بنده حتی اشکالی در این نیست که جنابعالی نگارش این متون را به تعدادی از همفکران و دوستان خود واگذار نمائید اما به شرط اینکه هنگام انتشار، صرفاً امضای شخص جنابعالی در ذیل آن باشد، همانند این نامه که امضای شما بر پای آن است.
و کلام آخر در این مختصر اینکه «نحن ابناءالدلیل». تلاش بنده در این مناظره مکتوب آن خواهد بود که حقجو و حقگو باشم. آنجا که حقیقتی را بر مبنای اسناد و دلایل بیابم، آن را خواهم پذیرفت و آنچه را که حقیقت بدانم خواهم گفت. بنابراین هرگز با خودم این قرار را نگذاشتهام که با هر چه جنابعالی میفرمایید مخالفت کنم و یا بالعکس چشم و گوش بسته آنها را بپذیرم. من مخلص و مطیع سند و مدرک و برهان و دلیلم.
امیدوارم این درخواست کوچک بنده را به بزرگی خودتان پذیرا باشید. بیصبرانه در انتظار پاسخ مثبت جنابعالی هستم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ #افسانه_واقعی_تروی
در روزهای اخیر نام جمعیت موسوم به امام علی(ع) به دلیل برخورد مأموران انتظامی و قضایی با آن به خبری پربازدید در حوزه اجتماعی تبدیل شد. تشکیلاتی که گردانندگان اصلی آن نه تنها به هویتزدایی از رهگذر آموزش مددجویان خود بر اساس ارزشهای غربی مندرج در متون و اسناد بینالمللی میپرداختند بلکه به تربیت شبکهای از مربیان بر اساس آموزههای التقاطی و ضد دین مشغول بودند. اقدامی که فراتر از تضعیف نظام مردمی ایران میتوان آن را نوعی فعالیت سازمانیافته علیه اسلام از طریق نشر خرافات و افکار ضاله دانست. اشارات صریحی از سرکرده اصلی این سازمان مبنی بر «عدم کفایت مردم ایران برای ساخت سرنوشت و آینده خود» در دست است که بر همین اساس درصدد فراهم کردن راه مداخله خارجی در امور کشور بودهاند. اما این رویکرد فقط محدود به این تشکیلات نیست. در میان شبکه ان.جی.اُهای ایران موارد متعددی از این نوع وجود دارند. بعضی از این سازمانها با بودجه رسمی نهادهای بینالمللی نظیر بانک جهانی راهاندازی شدند. برخی دیگر از نمونههای قابل توجه آنها ابتدا به عنوان مؤسسهای آمریکایی در ایالات متحده به ثبت رسیده و سپس اقدام به اخذ مجوز و راهاندازی دفتر در ایران کردهاند. در واقع آنها شعبهای از یک سازمان آمریکایی در خاک ایران هستند. ان.جیاُ ها از منظر نحوه راهیابیشان به عرصه سیاسی-اجتماعی ایران، تحفهای تحمیلی و ناخواستهاند که در دولت اصلاحات بدون توجه به ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی بومی در تقویت مدنیت اسلامی، با الگوگیری مقلدانه از ساختارهای غربی در فضای اجتماعی ایران جانمایی شدند. آنها در طول این سالها به کمک تصویب قوانین مالیاتی و یا مسئولیت اجتماعی شرکتی(CSR) به صورت غیرمستقیم مورد حمایت حکومتی قرار گرفتند. این در حالی بود که نهادهای اصیلی که ان.جی.اُ ها جایگزین آنها در جامعه اسلامی شده بودند نظیر مساجد، حسینیهها و هیئات با محدودیتهای بیشتری روبرو بودند و دامنه فعالیتهایشان تنها به برگزاری فرایض و مراسم مذهبی کاهش مییافت. در یک نمونه شورای شهر تهران در حالی حمایت خود از مساجد و هیئات را به بهانه لزوم مردمی اداره شدن آنها قطع کرد که همزمان به تشکیلاتی مانند جمعیت موسوم به امام علی(ع) با توجیه مسئولیت اجتماعی و تقویت جامعه مدنی امکانات میداد؛ در واقع هزینه دستکاری افکار عمومی به نفع سیاستخارجی دولتهای غربی در جامعه ایران از جیب ملت پرداخت میشد! غربیسازی جامعه ایران هدفگذاری بلندمدتی است که برخی سازمانهای غیردولتی در قالب الفاظ زیبا و طرحهای انساندوستانه مجری آن در ایران هستند. به این ترتیب درهای قلعه مستحکمی که طی سالها با استقامت مردم خون داده و خوندل خورده به روی سلطه اشغالگر بسته بود، از درون باز میشود.
در افسانه تروا آنچه مقاومت ده ساله شهر تروی را در هم شکست نه قدرت نظامی دشمن که سادهدلی و خوشباوری حافظان شهر بود. اسب چوبیای که سپاهیان یونانی ساختند و به آنها اهدا کردند؛ اگرچه هدیهای به نشانه صلح، محبت و خیرخواهی به نظر میرسید اما درواقع حیلهای برای ورود بیگانه و مداخله خارجی بود. بعدها این ترفند به دنیای دیجیتال هم آمد؛ در صنعت رایانه و نرمافزار، تروجانها بدافزارهاییاند که خود را برای سیستم سودمند نشان میدهند تا پس از ورود به رایانه در آن اختلال ایجاد کنند. اما به غیر از افسانههای یونان باستان و دنیای دیجیتال؛ میتوان اسبهای تروا را در جهان حقیقی نیز یافت. شاید اولین نشانه برای یافتنشان اینطور باشد: آنها معمولا خود را سودمند نشان میدهند؛ مشغول فعالیتهای بشردوستانه و اقدامات عامالمنفعه، کمک به کودکان کار، دلسوزی برای معضل اعتیاد، دفاع از حقوق زنان و یا جایی میان مباحث حفاظت از محیطزیست؛ اگرچه باید عمیقا توجه داشت هر فرد و گروهی که به چنین خدماتی مشغول بود یک اسب تروا نیست!
سید محمدعماد اعرابی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ علل عصبانیت آمریکا از قرارداد۲۵ ساله ایران و چین
چرا آمریکا عصبانی است؟
دولت تروریست و غارتگر آمریکا از انعقاد چنین قراردادی میان ایران و چین عصبی و پریشان است. چرا که این سند همکاری، بیش از پیش نقشه این دولت جنایتکار در پروژه فشار حداکثری بر ایران را نقش بر آب خواهد کرد.
برای همین واشنگتن در یک عملیات رسانهای گسترده به پادوهای خود در خارج و دنبالههای آنان در داخل، دستور داده است تا به پمپاژ شایعه و دروغ درباره سند همکاری ایران و چین اقدام کنند. لازم به ذکر است که در طول دو سال گذشته و بهرغم فشارهای آمریکا و تحریم چند شرکت چینی این کشور همچنان به خرید نفت خود از ایران ادامه داده است.
به گزارش فارس، اهمیت این تفاهمنامه وقتی در چارچوب رویکرد «نگاه به شرق» مورد بررسی قرار گیرد بیشتر خواهد بود. پس از برجام و بالاخص پس از خروج ایالات متحده آمریکا از آن تقریبا روشن شد که هیچ حسن نیتی را از سمت طرف غربی در روابط با ایران نمیتوان انتظار داشت. حتی کسانی که روزگاری بیپرده از توافق هستهای ایران و 1+5 دفاع میکردند به رفتار شدیدا ضدایرانی آمریکا در سه سال اخیر اذعان دارند.
اما اعتراف مهمتر آنها این است که کشورهای اروپایی نیز پس از خروج آمریکا از برجام نشان دادند که نه توان مقابله با خواست آمریکا را دارند و نه عزم و ارادهای برای ایجاد این توان. به دیگرسخن، غرب آنقدر برای روابط با ایران اهمیت قائل نبود و آنقدر در قبال ایران حسن نیت نداشت که تلاشی برای حفظ منافع ایران در چارچوب توافقی که خود روزگاری از آن بهعنوان موفقیتی بزرگ یاد میکرد هم صورت نداد.
رویکرد نگاه به شرق از یکسو پاسخی به این عدم حسن نیت است که تفاهم درازمدت راهبردی با چین میتواند بخشی از آن باشد و از سوی دیگر محملی است برای حفظ منافع ملی ایران و مقابله با تحریمهایی که کشورهای غربی عامل آنها هستند.
دیروز روسیه، امروز چین
طبیعی است که توسعه روابط چین و ایران به هیچ عنوان خوشایند واشنگتن نیست اما موضعگیریهای شاذ عقبه رسانهای غرب درخصوص خبر تصویب پیشنویس تفاهمنامه ۲۵ ساله ایران و غرب، مورد دیگری را در اذهان زنده میکند و آن هم همکاری ایران و روسیه در جریان نبرد با تروریستهای تکفیری در سوریه بود.
در ماجرای فرود و سوختگیری بمبافکن توپولف- ۲۲ام روسی در پایگاه شهید شاهرخی همدان برای بمباران تروریستها در سوریه نیز ناگهان یک جنجال گسترده خبری با حمایت رسانههای خارجی و برخی از رسانههای داخلی برپا شد. اعتراضاتی که عمدتاًً ناشی از کماطلاعی درباره وظایف و اختیارات شورای عالی امنیت ملی است. جالب این است که «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا ضمن اعلام خطر درباره چنین تحرکاتی، از ضرورت تحریک احساسات ملی ایرانیان در مقابل گسترش روابط دوطرفه ایران و روسیه سخن میگوید.
حال سؤال این است که چرا وزیر امور خارجه آمریکا باید از گسترش روابط ایران و روسیه احساس خطر کند و از تحریک احساسات ملی ایرانیها سخن بگوید؟ اکنون و در مورد روابط ایران و چین هم دقیقاًً همین الگو در حال تکرار است.
نگاه به شرق
به گزارش فارس، ایران بهصورت بالقوه این توانایی را دارد که جریان انرژی به سمت شرق را با همکاری چینیها تضمین کند چنانکه برای اولین بار یک رزمایش سهجانبه بین ایران، چین و روسیه در بندر چابهار برگزار شد. علاوهبر این، ایران همانند چین درخصوص عدم دخالت قدرتهای بزرگ در امور داخلی کشورها همنظر و خواهان بهوجود آمدن نوعی از نظام چندقطبی در دنیا است. کنار گذاشتن تمام قطعات این پازل نشان میدهد که جهتگیری حرکت ایران به سمت شرق کاملاًً درست و بجا بوده است
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
🔴 #استیضاح_روحانی ، آری یا خیر؟!
📑 1⃣ ـ در حال حاضر ، مهمترین مسئله کشور ، وضعیت نابسامان اقتصادی است که از زمان روی کار آمدن حسن روحانی در سال 92 تا کنون ، به مراتب بدتر شده است .
با وجود حدود شش سال ارتباط گیری و مذاکره با آمریکا ، نه تنها هیچ تحریمی لغو نشد ، بلکه تحریم های متعددی نیز به تحریم های قبلی اضافه شد . روابط بانکی نه تنها بهبود نیافت ، بلکه از قبل نیز بدتر شد . رقم رسمی تورم در این دولت ، رکورد همه دولت های بعد از انقلاب را شکست و به بالای 52 درصد رسید . البته رقم تورم غیر رسمی ، بالای 100 درصد می باشد . شکاف میان فقیر و غنی نه تنها کمتر نشد ، بلکه بیشتر هم شد .
📑 مقام معظم رهبری از همان ابتدا اعلام کردند که راه نجات اقتصاد کشور ، پیاده کردن اقتصاد مقاومتی است . اما حسن روحانی و مدیران اقتصادیش ، هیچ اعتقادی به اقتصاد مقاومتی نداشته و علی رغم تذکرات متعدد رهبری نظام ، چشم شان فقط به دست شیطان بزرگ و هم پیمانان اروپائیش بوده تا آنان کاری برای ما انجام دهند !
📑 باید توجه داشت که هر ساله مبالغ هنگفتی کالای قاچاق از مرزهای رسمی وارد کشور می شود که باعث ورشکسته شدن صدها کارخانه و کارگاه تولیدی و بیکاری دهها هزار تن از کارگران این کشور می شود . طبق گزارش اخیر دیوان محاسبات ، این رقم حدود 25 میلیارد دلار در سال می باشد . دولت حسن روحانی در این هفت سال نشان داده که اراده ای برای مقابله با سیل کالاهای قاچاق ندارد ، چرا که بنا بر اظهار دادستان کل کشور ، بخشی از مسئولین و خانواده هایشان در این قاچاق ها دست دارند .
📑 واردات بی رویه بسیاری از محصولاتی که در داخل کشور نیز تولید می شوند ، یکی دیگر از دلایل ورشکستگی تولید کنندگان داخلی و بیکارشدن صدها هزار تن از کارگران داخلی است . دولت حسن روحانی در این هفت سال نشان داده که قصد برخورد با این واردات بی رویه را ندارد ، چون برخی از خود مسئولین مربوطه در این واردات ذینفع بوده و در این کار شریک هستند .
📑 از سوی دیگر ، فقط به خاطر حذف کارت سوخت که به دستور حسن روحانی صورت پذیرفت ، طبق اظهار برخی کارشناسان ، حدود 150 هزار میلیارد تومان به کشور خسارت وارد شد .
📑 همچنین در ماجرای قرارداد فساد آلود کرسنت نیز دهها میلیارد دلار به کشور خسارت وارد شد که مسئولیت آن نیز برعهده شخص آقای روحانی می باشد .
📑 یکی دیگر از دلایل تضعیف بنیه اقتصادی کشور ، چوب حراج زدن به ذخایر ارزی و طلای بانک مرکزی طی سال های 96 و 97 است که این کار با طرح ریزی دولت آمریکا و به دستور شخص حسن روحانی انجام گرفت . کافی است توجه کنیم که فقط طی سال های 96 و 97 ، به دستور حسن روحانی ، به حدود 36 میلیارد دلار و 67 تن طلا از ذخایر بانک مرکزی ، چوب حراج زده شد که این یک اقدام کاملاً ضد انقلابی بود .
📑 از دیگر دلایل نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور ، عمل نکردن حسن روحانی به قوانین بودجه مصوب مجلس شورای اسلامی طی سالیان گذشته است که به عنوان نمونه ، در سال 95 ، حدود 80 درصد از تبصره های بودجه، و در سال 96 حدود 62 درصد از احکام بودجه را عمل نکرد . این نشان می دهد که جناب حسن روحانی ، نه اعتقادی به قانون دارد و نه به آن عمل می کند .
📑 بنا بر این ، نمایندگان محترم مجلس یازدهم ، اگر تصور کنند که می توان با بودن حسن روحانی بر سر قدرت ، اوضاع اقتصادی کشور را سر و سامان داد ، سخت در اشتباهند . تا هنگامی که حسن روحانی بر مسند ریاست جمهوری قرار داشته باشد ، نخواهد گذاشت هیچ بهبودی در اوضاع اقتصادی کشور صورت پذیرد
2⃣ ـ اگر نمایندگان مجلس یازدهم می خواهند فضای مجازی را از این بی سر و سامانی نجات دهند و توصیه های مهم مقام معظم رهبری در مورد فضای مجازی را عمل کنند ، باید بدانند تا زمانی که حسن روحانی ریاست شورای عالی فضای مجازی را بر عهده دارد ، همچون هفت سال گذشته ، اجازه این کار را نخواهد داد و عملاً کنترل و اختیار فضای مجازی کشور در دست بیگانگان ، بخصوص آمریکا و صهیونیست ها قرار خواهد داشت .
📑 طی هفت سال گذشته ، روحانی عملاً اجازه راه اندازی اینترنت داخلی را نداد و با انواع و اقسام کارشکنی های مختلف ، کاری کرده که همیشه وابسته به بیگانگان باشیم و بخش اعظم پهنای باند اینترنت مصرفی در کشور ، در اختیار پیام رسان های خارجی که مروج فساد و فحشا و ابزار دست سازمان های جاسوسی بیگانه هستند ، قرار داشته باشد .
📑 توجه داشته باشید که یکی از عوامل مهم در آشوب های دی ماه 96 و آبان 98 که با طرح ریزی آمریکایی ها صورت پذیرفنته بود ، رها بودن فضای مجازی و هدایت آشوب ها از طریق کانال های تلگرامی و اینستاگرامی بود که حسن روحانی از مدت ها قبل ، علی رغم درخواست دادستان کل کشور ، اجازه فیلتر شدن آنها را نداده بود .
ادام مطلب 👇
استیضاح روحانی ، آری یا خیر ؟ بخش دوم
3⃣ ـ مسئله مهم دیگر ، پیشرفت های علمی و صنعتی است که در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی ، جلوی بسیاری از تحقیقات علمی مربوطه گرفته شده و یا به شدت محدود شده اند . مانند صنعت هسته ای که حسن روحانی به واسطه توافق استعماری و ضد ملی برجام ، خسارت های سنگینی به آن وارد ساخت و آن را چندین سال به عقب برگرداند . و یا تحقیقات فضایی و موشکی که با کارشکنی های بسیار حسن روحانی ، خیلی از پروژه ها انجام نگرفت و یا محدود شدند و یا به تأخیر افتادند .
4⃣ ـ در دوران هفت ساله ریاست جمهوری حسن روحانی ، ایران تبدیل به بهشت جاسوسان شد و جاسوسان آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی ، به راحتی به درون سازمان ها و ارگان های مختلف نفوذ کرده ، حتی تا درون ریاست جمهوری نیز پیش رفتند . مسئله تأسف بار آنکه ، وقتی برخی از این جاسوسان شناسایی و دستگیر می شدند ، روحانی نه تنها از این اقدام نیروهای اطلاعاتی تقدیر و تشکر نمی کرد ، بلکه با عصبانیت و ناراحتی با آنان برخورد می کرد و خواهان آزادی جاسوسان دستگیر شده می شد !
روابط به شدت مشکوک شخص آقای حسن روحانی با انگلیسی ها و آمریکایی ها ، در کنار شبهاتی که طبق گزارش سال 97 مجلس شورای اسلامی در مورد پاسپورت و تابعیت انگلیسی ایشان مطرح است ، صلاحیت وی برای ادامه تصدی پست ریاست جمهوری را کاملاً نفی می کند.
5⃣ ـ مفاسد و ناهنجاری های فرهنگی که در این هفت سال اخیر ، با حمایت های پیدا و پنهان حسن روحانی ، به شدت گسترش پیدا کرده اند ، جز با برکناری وی علاج نخواهند شد . یک نمونه از تلاش های روحانی برای گسترش فرهنگ فاسد و منحط غرب در جمهوری اسلامی ایران ، پذیرش پنهانی سند ننگین 2030 یونسکو بود که برای اجرای مفاد آن ، کارگروه های متعددی در دولت تشکیل داده بودند و علی رغم نهی صریح رهبری نظام ، همچنان در خفا ، بندهای مختلف آن را پیگیری می کنند .
6⃣ ـ سیاست خارجی ذلیلانه ای که در طی هفت سال اخیر در دولت حسن روحانی پیگیری شده ، به شدت عزت و آبروی جمهوری اسلامی را مخدوش ساخته است . سیاست التماس به شیطان بزرگ و نوچه هایش ، نتیجه ای جز عقب نشینی در برابر دشمن ، دادن امتیازهای پی در پی ، و عدم دریافت هیچ امتیازی ، چیز دیگری در بر نداشته است . تا زمانی که حسن روحانی بر سر کار باشد ، این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت.
7⃣ ـ سیاست حسن روحانی در تضعیف نیروهای مسلح به ویژه سپاه و بسیج ، چیزی است که همگان در سال های گذشته شاهد و ناظر آن بوده اند . سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ، چه خون دلها که در سالیان اخیر از دست حسن روحانی خورده بود . تلاش روحانی برای تحمیل برجام 2 ( برجام موشکی ) و برجام 3 ( برجام منطقه ای ) ، در راستای پیاده کردن نقشه های دشمنان نظام ، یکی از این موارد است . سؤال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که به راستی چرا حسن روحانی با وجودی که می دانست متن برجام 1 با همکاری مشترک آمریکا و اسرائیل تهیه شده و کاملاً علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و خسارت محض بوده ، اما باز هم آن را پذیرفت ؟ چرا حسن روحانی با وجودی که می داند برجام 2 و برجام 3 نیز کاملاً علیه جمهوری اسلامی و در راستای منافع نامشروع آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشد ، اما همچنان اصرار بر دنبال کردن آن دارد ؟
تحلیلی که در این رابطه ارائه می شود آن است که حسن روحانی مجبور است این کارها را بکند و چاره دیگری ندارد . آمریکایی ها ، انگلیسی ها و اسرائیلی ها از حسن روحانی آتو دارند و احتمالاً او را تهدید کرده اند که اگر کارهایی را که به او می گویند انجام ندهد ، فایل صوتی ملاقات محرمانه 8 شهریور 1365 با آمیرام نیر و موضوع پاسپورت و تابعیت مضاعف را برملا خواهند کرد .
8⃣ ـ نقش حسن روحانی در زمینه سازی کشته و مجروح شدن هزاران نفر طی آشوب های دی ماه 96 و آبان 98 ، که به قیمت جان هزاران نفر تمام شد ، صلاحیت وی برای ادامه ریاست جمهوری را کاملاً نفی می کند .
9⃣ ـ با توجه به نقض و استنکاف از اجرای اصول 2 ، 3 ، 9 ، 10 ، 31 ، 43 ، 77 ، 115 ، 121 ، 122 ، 125 ، 152 ، 153 و 154 قانون اساسی توسط آقای حسن روحانی ، وی هیچ گونه صلاحیتی برای ادامه تصدی پست ریاست جمهوری ندارد .
اما برخی افراد معتقدند که در یک سال پایانی این دولت ، استیضاح رئیس جمهور به مصلحت نیست و رهبری نظام نیز با آن موافق نمی باشند . اما اگر توجه داشته باشیم که هر یک روز ادامه کار آقای حسن روحانی مساوی است با خسارت های هنگفت برای کشور و نظام ، آن گاه متوجه می شویم که استیضاح آقای روحانی اولویت اصلی کشور می باشد . قطعاً منافع استیضاح آقای روحانی برای کشور ، دهها برابر ضررهای آن می باشد .
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید