3⃣ حمله تلافیجویانه «وعده صادق»، یک عملیات مخفی و غافلگیرکننده نبوده و امکان غافلگیری عملیاتی هم در آن وجود نداشته است. از زمانی که حمله رژیم به مقر فعالیتهای کنسولی ایران در دمشق صورت گرفت، یعنی از 13 فروردین ماه، و طی دو هفته پیش از عملیات تلافیجویانه ایران، بارها مقامات ارشد جمهوری اسلامی از حتمی بودن پاسخ ایران صحبت کردهاند. آمادهسازی حجمی از لنچرهای پرتاب هم نمیتوانسته مخفی صورت اینکه در عین حال پهپادها و موشکهای ایران به اهداف اصابت کردهاند، اهمیت زیادی دارد و چه کسی است که نداند قدرت آنکه از قبل اعلام میکند میخواهد ضربه بزند، از قدرت کسی که بدون اعلام قبلی، ضربهاش را میزند، بیشتر است. عملیات بامدادان سپاه در فضای مطالبه برخورد صورت گرفته است و اسرائیل علیرغم هوشیار بودن، متحمل ضربات سخت شده است.
4⃣ عملیات وعده صادق روی دو نقطه مهم نظامی در شمال و مرکز رژیم صهیونیستی تمرکز داشته است. حمله به پایگاه جمعآوری و هدایت اطلاعات در منطقه «جبلالشیخ» واقع در 15 کیلومتری بلندیهای جولان اشغالی و حمله به پایگاه بزرگ نیروی هوائی موسوم به پایگاه هوائی نواتیم، واقع در حدفاصل جنوب کرانه باختری و شمال دیمونا صورت گرفته و حسب آنچه گزارشگران اسرائیلی و آمریکایی گفتهاند، این دو پایگاه منهدم شده و فعالیت آنها متوقف گردیده است.
حمله ایران نه کور و نه متوجه مناطق غیرنظامی بوده است. ضربه به موقعیت اطلاعاتی و موقعیت عملیاتی نیروی هوائی اسرائیل دارای این پیام است که ایران توانایی آن را دارد که همه موقعیتهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم غاصب را از کار بیندازد. این موضوع را با آنچه در فاصله 1948 تا 1973 در جنگهای عربی با اسرائیل رخ داده مقایسه کنید تا اهمیت عملیات وعده صادق مشخص شود. اسرائیل در جنگهای چندگانه عربی با همین دو نوع پایگاهها، توان اطلاعاتی و عملیاتی ارتشهای بزرگ عربی را خنثی کرد و به کنترل خود درآورد، این پایگاههای جاسوسی و تهاجمی در حکم ابزار حفظ موجودیت و توسعه اسرائیل عمل کردهاند و حیات ننگین رژیم، بسیار وابسته به آنها بوده است. حالا همین دو دسته از پایگاههای حیاتی، از سوی ایران مورد حمله قرار گرفتهاند.
آنچه در روز یکشنبه انجام شد، مشت نمونه خروار توانایی ایران در تحت کنترل درآوردن رژیم غاصب است. اگر حمله روز یکشنبه متوجه یک مجتمع بزرگ اقتصادی -مثلاً بندر تجاری حیفا -یا متوجه یک مجتمع بزرگ انسانی در تلآویو بود و منجر به خسارت سنگین اقتصادی و یا انسانی هم میشد، برای اسرائیل قابل تحملتر بود؛ چرا که تخریب اقتصادی و تلفات انسانی قابل بازگشت است. کما اینکه آنچه در غزه رخ داده، ظرف یک دوره پنج ساله، قابل بازسازی و بازیابی است. مشکل بزرگ رژیم در غزه هم این است که علیرغم ۱۹۳ روز جنگ و تخریب وسیع مجتمعها و اجتماعات انسانی، نتوانسته در ساختار اطلاعاتی و عملیاتی مقاومت اثر عمدهای برجای بگذارد و لذا همین الان مقاومت فلسطین علیرغم ضایعات وسیع اقتصادی و انسانی، در مذاکرات بر شروط خود تأکید میکند. دلیل آن این است که هنوز ساختارهای اطلاعاتی و عملیاتی آن کار خود را انجام میدهند.
حمله ایران به مهمترین پایگاه نیروی هوائی رژیم در شمال پایگاه اتمی دیمونا و انهدام آن به این معناست که ایران قدرت تخریب تمام تواناییهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم که دو پایه اصلی قدرت آن -در کنار دو پایه سیاسی و روابط خارجی -به حساب میآیند، دارد و این روند، موجودیت رژیم را تهدید میکند.
دقیقاً به دلیل مختصات ذکر شده، «یوسی کوهن» رئیس سابق موساد، بعد از عملیات وعده صادق تصریح کرد «به نفع اسرائیل نیست وارد رویارویی با ایران بشود» و به همین دلیل است که مقامات غربی به کار بردن تعبیر «بازدارندگی» در تفسیر اقدام یکشنبه ایران را، منع کرده تا عملیات تنبیهی ایران، بازدارنده دیده نشود و این در حالی است که نماینده سابق تسلیحاتی سازمان ملل با اشاره به گستره عملیات دفاعی ایران گفت: «اسرائیل عملاً بیدفاع بود». نکته دیگر این است که عملیات وعده صادق ثابت کرد، کمکهای تسلیحاتی، مالی، سیاسی و اطلاعاتی آمریکا و دولتهای اروپایی، به محافظت از پایگاههای اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل در برابر ایران نمیانجامد.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
4⃣ در این معرکه غربیها و سیستمهای دفاعی و تهاجمی آنان، در بازی نظامی ایران گرفتار شدند. ایران توانست حدود 200 جنگنده و دستکم پنج سامانه دفاعی غربیها و رژیم را با پهپادهای تهاجمی خود سرگرم کرده و راه حرکت موشکهای خود را به سمت هدف هموار نماید. غربیها و رژیم تا زمانی که بالستیکها و کروزهای ایران به نقاط هدف بسیار نزدیک گردید، متوجه بازی فریب ایران نشدند.
در این بازی فریب، آنان نزدیک به چهار میلیارد دلار - که البته به 1/5 میلیارد دلار آن اعتراف نمودند - هزینه کردند. در حالی که هزینه نظامی ایران در این عملیات، کمتر از 200 میلیون دلار بود. یعنی ایران با هزینه بسیار کم، هزینه بسیار سنگینی را روی دست رژیم غاصب و پشتیبانان احمق غربی آن گذاشت. این هم یک پیروزی بزرگ برای ایران و علامت هوش سرشار رهبری نظامی جمهوری اسلامی بود.
5⃣ ایران در این معرکه، یک پیروزی بزرگ اخلاقی هم برای خود به ثبت رساند و این در حالی بود که غربیها تلاش میکردند حمله ایران را به ابزاری برای خارج کردن رژیم اسرائیل از انزوا تبدیل کنند. عنصر اخلاقی یعنی بهدست آوردن مشروعیت جنگ در برابر طرف مقابل و این در جنگها یک عنصر حیاتی و سرنوشتساز است بهگونهای
که اگر شکسته شود، شکست نیروی مهاجم قطعی است. کما اینکه وقتی رژیم غاصب به ساکنان غزه حمله کرد، همه تحلیلگران نظامی از شکست قطعی رژیم در برابر مردم غزه و سازمانهای مقاومت صحبت کردند.
آمریکاییها و اروپاییها گمان میکردند ایران یا به یک کنسولگری رژیم و یا به چند مجتمع انسانی و یا اقتصادی حمله میکند و از این طریق از نظر مشروعیت جنگ، کفه ترازو به نفع رژیم غاصب میچرخد و به اقدامات نظامی بعدی آن مشروعیت اخلاقی میدهد. ایران با اجتناب از حمله به این اماکن و تمرکز روی مهمترین پایگاه نظامی رژیم که ضمناً در حمله به مرکز کنسولی ایران در دمشق نقش اول داشت، رژیم و غرب را خلع سلاح کرد و جهان را به تحسین ایران واداشت. بر این اساس علیرغم آنکه پاسخ ایران بسیار کوبنده و به تعبیر وزرای خارجه آلمان و انگلیس، «نامتوازن» بود، اما هیچ کمکی به خروج رژیم غاصب از انزوای اخلاقی نکرد. این هم یک پیروزی راهبردی دیگر برای ایران بود.
6⃣ ایران در این معرکه فرصت یافت تا در یک نبرد واقعی- و نه مانور - ضمن تست میدانی امکانات خود، ظرفیتهای دفاعی طرفهای مقابل خود را بهطور واقعی ارزیابی کند راههای تکمیل توانمندیهای نظامی خود و غلبه بر توانمندیهای دشمنان را بهدست آورد.
ایران در این صحنه، با توزیع نقاط شلیک در مناطق مختلف کشور و به صحنه آوردن نمونههایی از جنگافزارهای خود، به ارزیابی توانمندیهای مکانی و تسلیحاتی خود دست یافت و به نقاط آسیب و خلأهای دشمن احاطه پیدا کرد. از این رو بعضی از تحلیلگران نظامی غربی گفتند - اگر اتفاق دیگری علیه ایران رخ دهد - ضربه بعدی ایران، بسیار اساسیتر و ردیابی و خنثیسازی پرتابههای آن برای سامانههای دفاعی غرب بسیار دشوارتر خواهد بود. در این صحنه دست رژیم و حامیان آن برای ایران رو شد. غربیها و رژیم در این معرکه نظامی، ابلهانه همه توانمندیهای دفاعی خود را به صحنه آورده و در معرض ارزیابی فرماندهی نظامی ایران قرار دادند و این در حالی بود که ایران به طور بسیار هوشمندانه تنها بخشی از توانایی نظامی خود را به میدان آورد و در معرض دید قرار داد. بر این اساس حریف ایران تمام ظرفیت خود را افشا کرد و حریف غرب کماکان مشتهای خود را بسته نگاه داشت. جالب این است که یک روز پیش از شروع عملیات «وعده صادق»، یک مقام ارشد نظامی ایران در برابر برخی خبرها که بوی تهدید میداد، اعلام کرد اگر خطری برای ایران پیش آید، جمهوری اسلامی در مورد برنامه هستهای خود و عدم انحراف به سمت نظامی تجدیدنظر خواهد کرد. این موضوع بار دیگر روح و روان رژیم غاصب و غرب را به هم ریخت و به سؤال واداشت که واقعاً ایران تا دستیابی به چنین توانی چند قدم فاصله دارد و خود این در تغییر معادله و واداشتن حریف به احتیاط، بسیار مؤثر بود، بهگونهای که علیرغم واکنش سنگین نظامی غرب به عملیات وعده صادق، یک گلوله هم از سوی آنان به سمت خاک و آسمان ایران شلیک نشد. این هم یک پیروزی درخشان دیگر برای ایران بود.
در مجموع در این معرکه، به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی - دامت برکاته - نیروهای مسلح ایران «ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بینالمللی را به اثبات رساندند».
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
4⃣ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
5⃣ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
این یعنی در این سند تعهدات مهمی به اسرائیل تحمیل شده است. برای درک این مطلب کافی است ابتدا خواستههای اعلامی دو طرف را مرور کنیم و سپس آنچه در سند دوحه آمده را با این خواستهها تطبیق دهیم.
⚫️ رژیم اسرائیل از آغاز جنگ غزه تا همین الان روی این خواستهها به عنوان هدف جنگ تأکید کرده است؛
1- انهدام کامل حماس و بقیه جریانات مقاومتی غزه از حیث نفرات، سازمان و تجهیزات نظامی،
2- تغییر اساسی در مدیریت غزه پس از جنگ، به گونهای که مقاومت هیچ نقشی در اداره باریکه نداشته باشد،
3- کنترل درازمدت امنیتی مستقیم غزه به گونهای که برای همیشه عدم پا گرفتن دوباره مقاومت مسلحانه فلسطینی را تضمین کند،
4- آزاد کردن اسرا بدون دادن امتیاز به حماس، 5- خارج کردن عمده جمعیت فلسطین از باریکه و کنترل کامل آنان که اخراجشان ممکن نیست.
🟢 حماس به نمایندگی همه گروههای فلسطینی، بر خواستههای زیر تأکید داشته است؛
1- آتشبس دائم در این جنگ،
2- خارج شدن نفرات و تجهیزات نظامی و اطلاعاتی ارتش اسرائیل از باریکه غزه،
3- بازگشت آوارگان به مناطق سکونت خود از جمله در شمال باریکه،
4- رفع محاصره غزه،
5- بازسازی ویرانههای غزه و
6- مبادله اسرای اسرائیلی و زندانیان فلسطینی (براساس فرمول کل در برابر کل).
رژیم غاصب در سند دوحه فقط به یکی از پنج هدف خود که در ردیف آخر خواستههای خود بوده یعنی آزاد شدن اسرا و تحویل اجساد کشته شدگان اسرائیلی آن هم طی سه مرحله و براساس فرمول حماس نه آنچه رژیم و آمریکا بر آن تأکید داشتهاند، دست مییابد. در این سند به خلع سلاح مقاومت و یا خارج کردن آن از غزه، ابقاء امکاناتی که به کنترل اطلاعاتی و عملیاتی غزه از سوی رژیم منجر گردد، نحوه اداره غزه پس از پایان جنگ و جابهجایی جمعیتی در غزه، پرداخته نشده است. پس براساس سند دوحه تنها یکی از پنج خواسته اسرائیل محقق میشود.
🔵 از آن طرف بر مبنای این سند،
1- آتشبس طی سه مرحله برقرار و قابل تکرار خواهد بود،
2- همه نظامیان و تجهیزات اسرائیلی از همه بخشهای باریکه غزه خارج میشوند،
3- هزاران فلسطینی بازداشت شده از جمله 20 نفر از عناصر کلیدی مقاومت که به حبس ابد محکوم شدهاند، طی دو مرحله آزاد میشوند،
۴- آوارگان غزه به مناطق مسکونی خود بازمیگردند. رفع محاصره و بازسازی غزه در سند دوحه نیامده است. با توجه به آنچه گفته شد اگر این توافق به اجرا درآید، مقاومت فلسطین به دو خواسته از شش خواسته بهطور قطعی و به دو خواسته دیگر خود بهطور نسبی دست مییابد.
قابل توجه است که در این جنگ، هدف اصلی اسرائیل از میان برداشتن کامل مقاومت و هدف اصلی طرف فلسطینی، پایان دادن به حملات اسرائیل بوده است.
3⃣ در عین حال به احتمال قوی جنگ با لجاجت اسرائیل ادامه پیدا میکند اما با توجه به فرآیندی که برای توافق دوحه طی شده است، دولت اسرائیل در ادامه جنگ با انزوای بیشتری مواجه میگردد و متقابلاً مقاومت غزه و مقاومت منطقه در وضعیت بهتری قرار گرفته و کار بر رژیم اسرائیل دشوارتر میشود.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
حدود سه ماه پیش در کنگره آمریکا جلسه استماع برگزار شد و وزیر خارجه آن «آنتونی بلینکن» ضمن ابراز نگرانی شدید از توسعه قدرت جمهوری اسلامی و اذعان به اینکه سیاست آمریکا علیه ایران تاکنون نتیجهبخش نبوده است، تصریح کرد «ما در ایران در حال گسترش ارتباط با گروهها و شخصیتهای خاص هستیم. مهم این است که بتوانیم از این طریق معبر دوگانگیها را در درون سیستم گسترش بدهیم».
بنابراین دشمن در این صحنه دنبال نوعی دیگر از مواجهه با انتخابات ایران است که میتوانیم آن را حرکت از مواجهه کمی به مواجهه کیفی بنامیم. البته این را هم میدانیم که به نسبت 15 سال و یا پنج سال پیش، قدرت مانور آمریکا در ایران بسیار کاهش پیدا کرده و با توجه به تحولات آمریکا، این امکان امروز برای مانور متقابل ایران فراهم گردیده است.
3⃣ انتخابات ریاستجمهوری در هر کشور صحنه رد و بدل شدن قدرت اجرائی کشور است و ماهیتی غیر از این ندارد و هر تعریف و تعبیر دیگری از ریاستجمهوری قاعدتاً «انحرافی» است. کاندیداهایی که به صحنه میآیند هم برای «برداشتن بار» اجرائی مردم به صحنه میآیند و اگر غیر از این باشد، اشتباه است. بنابراین کاملاً واضح است که در بادی امر، رنگ عقیدتی و ایدئولوژیک زدن به انتخابات و به کاندیداهای آن نادرست است. شورای نگهبان هم بر اساس مأموریتهایی اجرائی مذکور در قانون اساسی، صلاحیت افراد را بررسی و اعلام کرده و لذا «تأیید قانونی» شورای نگهبان هم مبتنی بر صلاحیتهای شخصی کاندیدا و نه دلبستگی او به یک ایدئولوژی خاص و یا انتساب به یک گروه مذهبی ـ سیاسی و یا یک تشکیلات حزبی صورت گرفته است. شورای نگهبان عدهای را بر اساس توان اجرائی در برداشتن بار مردم معرفی کرده است. پس در وضع طبیعی، انتخابات و منتخبین به این معنا ایدئولوژیک نیست. شورای نگهبان کاندیدا را برای اینکه کار سایر دستگاههای کشور را انجام دهد و نیز مردم برای اینکه منتخب به غیر از کار اجرائی به کارهای دیگری بپردازد، وارد فرآیند انتخابات نشدهاند. میدانیم که هر چند عقیده پاک دینی، مردم را به شرکت در انتخابات ترغیب کرده است، برای مدیریت یعنی واگذاری اختیار خود در امور عقیدتی به پای صندوق انتخابات نمیروند.
با این وجود با نگاه به تجربه انتخابات ریاستجمهوری دوم خرداد 1376 ـ که به پیروزی سیدمحمد خاتمی منجر شد ـ و انتخابات ریاستجمهوری 1388 ـ که به پیروزی محمود احمدینژاد منتهی گردید ـ سیاستها و دستهایی به کار افتادند تا خودساخته، رنگی ایدئولوژیک و تئوریک به رأی مردم بزنند. مثلاً یکی از افراد شاخص «مجمع روحانیون مبارز تهران»، در همان اوایل انتخاب شدن خاتمی، به وی گفته بود «برخلاف سخن شما که میگویید دولت باید وضع نابسامان اقتصادی کشور را سر و سامان دهد، شما اقتصاددان نیستید و مردم برای اقتصاد به شما رأی ندادهاند، مردم از شما نان و دین نمیخواهند، آزادی میخواهند!» بعد هم اتاقهای فکر در وزارتخانهها و دانشگاههای مختلف کشور تشکیل شدند تا «توسعه سیاسی» را به گونهای افراطگونه و در تضاد با اصول و ارزشهای نظام بهعنوان اولویت کشور به سرانجام برسانند. همین اتفاق نادرست در فاصله 88 تا 92 هم افتاد و یک حلقه که در اطراف رئیسجمهور وقت شکل گرفته بود، تلاش میکرد تا با ایدئولوژیک کردن سیاستهای دولت، وضع جدیدی پدید آورد و حال آنکه وظایف رئیس جمهور در قانون اساسی به وضوح آمده است و ایدئولوژیک کردن انتخابات به روال خاص این و آن بیرون از این دایره تعریف شده است. اما این هرگز به این معنا نیست که رئیسجمهور مسئولیتی در قبال امور دینی، مذهبی و سیاسی مردم ندارد، رئیسجمهور به اقتضای ریاست بر شوراهایی نظیر «شورای عالی امنیت ملی»، «شورای عالی انقلاب فرهنگی» و در اختیار داشتن نهادهای مختلف حتماً در امور فرهنگی و حتی دینی و مذهبی ایران مسئولیت داشته و باید نقشآفرینی کند. اما اینها همه در چارچوب نظام و اختیارات اجرائی است.
4⃣ انتخابات 8 تیر ماه یک فرصت مهم برای جهش کشور میباشد و همه چیز حکایت از آن دارد که اکثریت مردم خود را برای حمایت از این جهش آماده کردهاند و البته انتخابات تنها یکی از اینهاست. شرکت پرتعداد مردم در این انتخابات در حکم امضای سند حرکت شتابان به سمت قله است. در روز 8 تیر، کار تازه آغاز میشود.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
3⃣ اماواقعیت این است که درجنایات بسیاردردناکی ازنوع آنچه دیروزرخ داد،فقط رژیم غاصب وحامیان آن درغرب مسئول نیستند،بلکه کشورهای اسلامی هم مسئولیت ویژه دارند،چرا که اگر جهان اسلام به وقایع قبلی واکنش درخورنشان داده بودو هزینهای متناسب باسطح جنایات رژیم جنایتکارعلیه فلسطینیها متوجه آن میکرد،حوادث به مراتب شدیدتربعدی به وقوع نمیپیوست. رژیم غاصب حدودیک ماه پیش به همراه یگانی از ارتش آمریکا به اردوگاه «الشعیرات» حمله کردونزدیک به 100 فلسطینی را شهید و زخمی نمود اما کشورهای عربی و اسلامی ازحد اظهار تأسف و محکوم کردن فراترنرفتند. درحالی که همه میدانند رژیم فاسد صهیونیستی با فحش شنیدن کنارنمیکشد وخم به ابرو نمیآورد.کشورهای اسلامی بایدبدانند اگر مقامات آمریکا با عبارت «نسبت به امنیت اسرائیل متعهدبوده و ازحق دفاع آنان در برابر فلسطینیها حمایت میکنیم» پای کار اسرائیل نمیآمدند، اسرائیل هرگزجرأت ارتکاب این جنایات را نداشت.کما اینکه بررسیهای تاریخی میگوید درفاصله 1905 تا 1917 یعنی موج اول مهاجران اشغالگر یهودی، اقدامات خشونتبار علیه فلسطینیها صورت نگرفت.
اقدامات خشونتباروتشکیل سازمانهای تروریستی نظیر«اشترن» و«هاگانا» پس از آن شروع شدکه دولت انگلیس طی اعلامیه بالفور رسماً ازتشکیل کشوری یهودی در سرزمین تحت قیمومیت خود یعنی فلسطین حمایت کرد. کشورهای اسلامی و عربی بایدبدانند اگر به میزانی که غربیها از رژیم غاصب «حمایت مؤثر» مینمایند، آنان از «صاحبان فلسطین» حمایت مؤثر میکردند، صهیونیستها با وجود مخالفت مؤثر مسلمانان، دست به این همه جنایت علیه فلسطینیها نمیزدند.
4⃣ البته واقعبینی حکم میکند سرنوشت فلسطین و تحولات آن به دولتهایی که خود در «جبهه غرب» قرار دارند، واگذار نشود. در اینجا انتظارات از یکسو متوجه ملتهای مسلمان و از سوی دیگر متوجه آن دسته از کشورهای اسلامی است که عمدتاً تحت عنوان «جبهه مقاومت» شناخته میشوند.
جبهه مقاومت از آغاز این جنگ، بدون درنگ و دریغ به کمک غزه شتافت و ضمن تحمیل هزینه زیاد به رژیم، هزینههای زیادی هم پرداخت کرد که شهادت بعضی فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، شهادت بعضی فرماندهان حزبالله و بمبارانهای پیاپی یمن از سوی رژیم غاصب، آمریکا و انگلیس بخشی از این هزینهها است. با این وجود با وقوع هر جنایت تازه از سوی رژیم غاصب صهیونیستی و پشتیبانان آن، چشمها به جبهه مقاومت است تا برای دفع جنایات دست به اقدام بزند.
الان رژیم غاصب با هدف وادارکردن فلسطینیها به تخلیه نوار غزه و تبدیل کردن آن به یک دژ نظامی علیه مقاومت، از دو سو وارد عمل شده است؛ از یکسو با بهانه و بیبهانه به کشتار مردم غزه دست میزند تا آنان دریابند اینجا جای زندگی نیست و از طرف دیگر با گسترش تهاجمات به محیط منطقهای و «عبور از همه خط قرمزها» تلاش میکند اخراج فلسطینیها از غزه را در سکوت و انفعال مسلمانان عملی کند. همانطور که مجاهد عظیمالشأن سیدحسن نصرالله در آخرین سخنرانی خود گفت اگر رژیم سیاست کوچاندن جمعیت در غزه را به نتیجه برساند، همین روش را برای اشغال کرانه باختری بهکار میگیرد. این وضعیت یعنی کشورهای اطراف فلسطین یا باید با توسل به اقدامات عملی، سیاست تهجیر فلسطینیها را متوقف کنند و یا خود را برای موج بزرگ میلیونی فلسطینیهای آواره آماده کند. این یک موضوع بسیار جدی است و برای برهم خوردن آن به سیاست و روش جدید احتیاج است. به این نکته هم باید توجه داشت اگر رژیم صهیونیستی که در صحنه نظامی هیچ پیروزی نداشته است بتواند با کمک آمریکاییها و بعضی دولتهای دیگر، به اخراج فلسطینیها نائل آید، درگیریهای رژیم علیه کشورهای منطقه از سر گرفته میشود. امروز رها کردن این جانی نیمهجان، استقبال از خطرات بزرگتر آینده است. باید برای آن فکر اساسی کرد.
5⃣ در بحبوحه بحث حتمی بودن واکنش نظامی ایران به ترور شهید هنیه در تهران، یک بار دیگر بحث مذاکرات سیاسی از سوی همان دولتهایی که بارها وعده آتشبس داده بودند و هیچگاه محقق نشد، داغ شده و رژیم غاصب میگوید نمایندگان خود را برای بحث به قاهره فرستاده است. این در حالی است که همین سه هفته پیش، علیرغم آنکه هیئت فلسطینی حداکثر امتیازات را برای تحقق آتشبس داده و حتی از بعضی خطوط قرمز خود مثل «دائمی بودن آتشبس» چشم پوشید، رژیم غاصب زیر بار آتشبس نرفت و نتانیاهو در سخنرانی خود در کنگره وعده داد که میتواند ورق را برگرداند. پس از آن سلسله ترورهای اخیر علیه رهبران مقاومت به راه افتاد. بنابراین واضح است که بحث آتشبس صرفاً برای منفعل کردن ایران و حزبالله و رها کردنگریبان رژیم از دستان پرقدرت مقاومت مطرح شده است.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در هر دورهای متناسب با شرایط و اولویتها، رهبری حماس انتخاب گردیده و کاملاً پیداست که در شرایط کنونی، فلسطین و نیز حماس به رهبری احتیاج دارد که بیش از همه در خط مستقیم جهاد با رژیم صهیونیستی باشد. امروز سرنوشت آینده فلسطین و فلسطینیها در غزه رقم میخورد و در این میان اقدام هوشمندانه و اجماعی انتخاب «رهبری میدانی»، اقدام راهبردی محسوب میشود و به این جهت
«وال استریت ژورنال» نوشت انتخاب سنوار موضع این جنبش را بهعنوان یک گروه مقاومت مسلحانه ضداسرائیل تقویت میکند و نیز شبکه تلویزیونی «کان» اسرائیل گفت «انتخاب سنوار نشان میدهد حماس در غزه همچنان پرقدرت است». انتخاب سنوار یک پیام معنایی هم داشت؛ در رفتوآمد بین توافق و مقاومت، گزینه فلسطینیها مقاومت است و انتخاب مقاومت به این معناست که تصمیمگیریهای مربوط به فلسطین در داخل و نه خارج آن توسط «مقاومترینها» گرفته میشود.
4⃣ آنچه در این ده ماه در غزه رخ داد در قالب دو عنوان قابل بیان است؛ «حداکثر فشار» و «حداکثر مقاومت». رژیم در میدان غزه، انواعی از جنگها را علیه ساکنان آن راه انداخته است؛ از جنگ بمبارانها، تا جنگ آب، تا جنگ غذا، تا جنگ دارو، تا جنگ سرپناه، تا جنگ زیرساخت، تا جنگ ارتباطات داخلی بین مردم، تا جنگ ارتباطات ساکنان با محیط خارج و تا جنگ رسانهها. در واقع رژیم با تحمیل انواعی از جنگها درصدد برآمده تا به اهداف خود برسد و پس از ده ماه باید میرسید که نرسیده است. در نقطه مقابل آن، فلسطینیها تنها با یک جنگ نظامی آن هم در مقیاسی بسیار کمتر به مصاف دشمن رفته است. فاصله میان تخریب موشکهای سبک فلسطینیها با بمبهای پنج تنی و سنگرشکن اسرائیل، چقدر است، به همان میزان میان جنگ نظامی فلسطینیها و جنگ نظامی رژیم غاصب، فاصله وجود دارد. اینکه مقاومت در این صحنه درواقع با ایستادگی و ثباتقدم توانسته مانع دستیابی دشمن به اهداف خود گردد، بسیار مهم است. حتماً پژوهشگران مراکز مطالعاتی دنیا که اصولاً چنین معادلهای به ذهن آنان خطور نکرده، مقاومت غزه را بسیار توجهبرانگیز و قابل مطالعه میدانند. چه کسی این پیروزی شگفتانگیز را در درون این جنگ و در غزه جانمایی کرده است؟ چه کسی بعد از 10 ماه هنوز دارد از داخل ساختمانهای خرابشده غزه به تلآویو شلیک میکند؟ چه کسی است که هنوز یک روز در میان یا دو روز در میان به محیط پیرامونی غزه یعنی همان میدان عملیاتی
7 اکتبر (طوفان الاقصی) شلیک کرده و هر روز از ارتش متجاوز تلفات میگیرد؟ چه کسی در غزه و در شرایط محاصره کامل توانسته است جمعیت داخل غزه را ـ البته با دشواری زیاد ـ اداره کند و از مقاومت مردم در برابر انواع فشارها محافظت نماید؟ چه کسی نقشه چنین دفاعی را آماده کرده و چه کسی نیروهای متناسب آن را تمرین داده و چه کسی به اجرا گذاشته و چه کسی بر اجرای درست آن نظارت کرده است؟ پاسخ آن بدون تردید، رهبران و فرماندهان مقاومت در غزه است و البته همه میدانیم که در میان آنان نام «یحیی سنوار» برجستهتر است.
اگر اسرائیل تا دیروز در تحلیلهای سست خود حماس را به داخل و خارج تقسیم میکرد و به این تجزیه دلخوش بود، الان صحنه مدیریت فلسطین، بهطور کامل داخل غزه و البته در نقاطی که اسرائیل نمیداند کجاست و اینکه کار چگونه صورت میگیرد، اسرائیل هنوز نمیداند! الان سؤال مهمی که ذهن فرماندهان ارتش غاصب و دولت نتانیاهو را درگیر کرده این است که «او چگونه از داخل تونلهای غزه با دیگر افراد، گروهها و مقامات جهادی در داخل غزه و خارج آن ارتباط میگیرد، در حالی که او به ارتباطات الکترونیکی اعتماد ندارد». اینکه بعد از ده ماه، مقاومت غزه میگوید من در مذاکرات جدید شرکت نمیکنم زیرا توافقی وجود دارد و در مقابل، فرمانده ارشد و فرماندهان میانی ارتش ـ که مهمترین رکن قدرت رژیم اسرائیل است ـ به نتانیاهو برای پایان یافتن جنگ غزه فشار میآوردند، این به تنهائی طرف پیروز جنگ غزه و افق آن را نشان میدهد و به آدرس دیگری احتیاج نیست.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
رژیم صهیونی که به دلیل ناکام ماندن در اهدافی که در آغاز جنگ ترسیم کرد، نیاز به دستاوردسازی دارد، با اشاره به تصاویر جمعی از مقامات و فرماندهان حماس و حزبالله، وانمود میکند به تحقق اهداف جنگ نزدیک شده است اما واقعیتی که بعضی از مقامات رژیم غاصب هم به آن اشاره کردهاند، این است که شهید نصرالله و شهید سنوار آغاز یک راه نبودند تا شهادتشان پایان راه را رقم بزند. شهدای عظیمالشأنی که در برهه اخیر ـ از سیدرضی در دمشق تا سنوار در غزه ـ به شهادت رسیدند، همه «ادامهدهنده» بودند، نه آغازکننده و لذا پس از شهادتشان وقفه و سکونی در کار نیست. بعضیها بازی کلمات راه انداختهاند و از افقی سخن میگویند که گویا مقاومت با از دست دادن بعضی رهبران و جمعی از فرماندهان، تغییر مسیر میدهد و یا از قدرت و سرعت آن کاسته میشود. این در حالی است که حتی اگر چنین تجویزی بهطور موقت مجاز باشد که به هیچ وجه نیست، در زمانهای که جبهه و جریانات مقاومت با افزایش سطح عملیاتی دشمن مواجه میباشند، حفظ قدرت و شدت حرکت مقاومت ضرورتی بیش از پیش دارد، حتی افزایش آن نیز لازم است. بنابراین دشمن گمان نکند با شهادت رهبران، بدنه سازمانهای انقلابی در درک وضعیت و موقعیت، گرفتار حیرت یا خطا میشود.
آیا امکان جایگزینی سنوار وجود دارد و آیا اصلاً جایگزینی برای آن هست؟ این سؤال مکرر این روزهاست. باید دید یحیی سنوار چگونه مسیر یک عضو عادی تا مقام اول حماس ـ که به عبارت بعضی رسانهها «کابوس صهیونیستها» شده ـ را طی کرده است. یحیی سنوار متولد 1341 در «اردوگاه آوارگان خانیونس» است. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی 16 سال داشته، در زمان انتفاضه اول فلسطین در سال 1366 ـ که متأثر از انقلاب اسلامی بود ـ 25 ساله بود. در زمان تأسیس حماس او 26 سال داشت و زمانی که از سوی رئیس دفتر سیاسی مسئولیت اداره غزه را برعهده گرفت،
50 ساله بود. او شاگرد شیفته شیخ احمد یاسین بود. 23 سال از عمر خود را در زندانهای مخوف رژیم اسرائیل سپری کرده و در یک دوره 12 ساله مسئولیت اداره غزه را برعهده داشته و با شهادت اسماعیل هنیه، به ریاست دفتر سیاسی و در واقع رهبری حماس رسیده است. مطالعه این مسیر به ما میگوید هر چند شهادت او برای جنبش انقلابی حماس خسارت زیادی محسوب میشود اما دستکم 10 ـ 12 نفر با این خصوصیات یا نزدیک به این خصوصیات در «حماس فعلی» وجود دارد. علاوه بر آن حماس فرصت دارد از نیروهای دیگر نیز «سنوارهای آینده» بسازد. پس حماس در وضعیت بنبست قرار ندارد.
نکته دیگر این است که جنبش انقلابی حماس، اینک سختترین و سنگینترین دوره خود را تجربه کرده است. دوره بیش از یکساله پس از عملیات طوفانالاقصی، سختترین دوره حماس در این 36 سال است. چرا که هیچگاه به این اندازه در معرض محاصره، فشار، بمباران و انواع حوادث نبوده است. وضع امروز مقاومت از حیث توان تنظیم اداره مردم و اداره مقاومت در «شرایط بسیار سخت» و مدیریت غذا و موشک آسانتر از یکسال گذشته است. وقتی یک رهبری شرایط سخت و پرخطر را طی میکند، شاگردان او در اداره وضعیتی به مراتب آسانتر در نمیمانند. اداره یکساله حماس در «زیرزمین» و مدیریت جنگ با رژیم در «روی زمین» و همزمان، خلق فرصتهایی در جهت گسترش توانمندیهای دفاعی با دشواری انجام شده است. دستاوردهای معنوی و مدیریتی که از این سختیها به دست آمده، امروز به سرمایه رهبری جدید حماس تبدیل شده است.
ما در ایران اثر بزرگ شهادت شهیدان در ادامه پرقدرت راه را با همین چشم مادی دیدهایم. فاصله انتخابات ریاستجمهوری تا شهادت شهید رجایی 33 روز است! فاصله شهادت شهید بهشتی، «رئیس قوه قضائیه» تا شهادت رجایی و باهنر، «رئیسجمهور و نخستوزیر» تنها دو ماه است! در جنگ 8 ساله
هم فاصله زمانی بر خاک افتادن و در خون غلتیدن فرماندهان نامدار، گاهی یک روز بود! خداوند بر عظمت حاج قاسم بیفزاید که میگفت «در یک عملیات، تقریباً همه فرماندهان گردانها و گروهانهای لشکر 41 ثارالله شهید شدند اما به توانمندی عملیاتی و اقتدار و اداره آن آسیبی وارد نشد.» این تجربه ما از تأثیر خون شهید در دوام و قوام کارهاست. سِرّ آن هم این است که وقتی یک نفر در جبهه حق به شهادت میرسد، خداوند خود جای او را پر میکند و جبههای که در آن حضور عملیاتی خداوند متعال باشد، دچار پژمردگی یا عقبگرد نمیشود. پس از شهادتها حاکم شدن عنصر معنوی بر عنصر مادی در واقع اثر میدانی برتری تسلیحاتی جبهه باطل بر جبهه حق را از آن میگیرد و این راه را برای حرکت شتابانتر جبهه حق هموار مینماید.
✍ #سعد_الله_زارعی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 https://eitaa.com/matalebehtahlili
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/matalebehtahlili