#اغتشاش
#اغتشاشات
#فتنه_شهریور۱۴۰۱
#ظرفیتهای_اغتشاشگران
#راهبردمرگ_یک_بار_شیون_بار
تقریباً میشود گفت طیف دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی حتی آن جریاناتِ نرم متصل به نظام اینها تمام ظرفیتهایشان را پای کار آوردند؛ از منافقین تا سلطنتطلبها تا کمونیستها تا ملیگراها تا جریانات شبه مذهبی مثل انجمن حجتیه تا جریانات سلفی- تکفیریها تا به هر حال گروههایی که رسماً توسط کشورهای خارجی ساخته شدند مثل جیشالعدل و چه دولتهایی که در این مسیر همگرا شدند مثل اقلیم کُردی، مثل آذربایجان، حتی از داخل ارمنستان، دوبی، در بلوچستان و پاکستان و به یک شکلی سرویس امنیتی عربستان و جریاناتی که توسط اینها یا از کانال اینها و از معبر اینها وارد کشور شدند اینها همه پای کار بودند؛ میشود گفت این استثناییترین مصاف اینها با جمهوری اسلامی بود؛ حالا بعضیها تعبیر جنگ احزاب به کار بردند از حیث اینکه یک ائتلاف کاملی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفت ولی خب حالا از یک بعدی هم شبیه نیست به خاطر اینکه وضع جمهوری اسلامی ۱۴۰۱ با وضع پیامبر(ص) در زمان جنگ احزاب قابل تطبیق نیست. بالاخره آنموقع حضرت رسول(ص) در اوج مظلومیت و ضعف از نظر عِده و عُده بوده اما وضع جمهوری اسلامی که این نیست، از نظر عِده و عُده جمهوری اسلامی غلبه داشت بر مخالفان خودش ولی از حیث اینکه آنها در صور اسرافیلشان بدمند و هرچه امکانات است جمع کنند یکجا بیایند پای کار، از این حیث جنگ احزاب بود. خب همهی اینها پای کار بودند و حرفشان هم این بود که این دفعه تا حل نشود ول نمیکنیم، باید برویم تا حل مسئله. لذا برای اینکه این اتفاق بیفتد آمدند رهبری حرکت را هم رقیق کردند هم سیال کردند برای اینکه بتوانند همه را زیر این خیمه جا دهند و کسی خارج از خیمه نماند. مثلاً در کنفرانس برلین که به روایت پلیس آلمان ۳۷-۳۸ هزارتا در آنجا جمع شدند در حین اغتشاشات و در زمانی که فتیله اغتشاشات یک مقدار پایین آمده بود، در آنجا به منافقین گفتند شما جلوی تریبون نباشید و بروید یک خرده عقبتر و جریانات بیشتر اجتماعی را آوردند جلو تا جریانات شناختهشدهی سیاسی. رهبری کار را یک مقدار رقیق کردند تا بتوانند همه را جا بدهند.
دوم آمدند سیال کردند یعنی هر روز یک اسمی مطرح شد، هر اسمی یک طلوع و غروب داشت و این افراد میآمدند روی صحنه مطرح میشدند بعد محو میشدند، دوباره یکی جدید میآمد ظهور میکرد و دو روز بعد افول میکرد و باز فرد دیگر. این را میچرخاندند این ماجرای رهبری را، میچرخاندند به خاطر اینکه به اصطلاح همه را امیدوار نگه دارند، همهی طیفها را امیدوار نگه دارند. از همهی ظرفیتهای نظامی استفاده شد، از ظرفیت قتل، از ظرفیت خودکشی، از ظرفیت آتش زدن، از ظرفیت اتهامپراکنی، دروغپردازی، حتی از ظرفیت رسانههای معتبر استفاده کردند. مثلا واشنگتنپست و نیویورکتایمز برای خودشان اعتباری داشتند اما اینها هم در این صحنه وارد شدند و آبروی خودشان را وسط آوردند. خودشان میدانستند فلان خبر دروغ است و میدانستند این دروغ پایدار نمیماند (مثلاً ماجرای فوت رهبری یا ماجرای جانشینی رهبری بالاخره یک چیزی نبود که عقل زیادی بخواهد که این را تشخیص دهد خب چهار روز بعد رهبری میآمدند صحبت میکردند و چیزی باقی نمیماند برای اعتبار این رسانهها) اما با علم بر این هزینهی گزا، باز این این کار را کردند. مثل اینکه یک کسی یک پولی کنار میگذارد برای روز مبادا اینها روز مبادایشان امروز بود. پس میتوانیم بگوییم که هیچ ظرفیت ذخیرهای را اینها نگه نداشتند، همهچیز را آوردند جلو و حالا هزینهشان خیلی زیاد است. اینها حالا که شکست خوردند، مدتی دچار مشکل میشوند برای اینکه بتوانند دوباره تدارکاتی را ایجاد کنند و به میدان بیاورند. شما نگاه کنید در این صحنه خیلی سریع راجع به تجزیه ایران صحبت شد، خیلی صریح راجع به اینکه پلیس را بُکُشید صحبت کردند و هیچ جریانی در دنیا نمیآید اینگونه صحبت کند بگوید بُکُشید! میگوید من کُشته شدم اما نمیآید در تلویزیون بگوید که بُکُشید! پلیس را بُکُشید! یک کسی مذهبی بود بُکُشید! یک کسی ظاهر مذهبی داشت بُکُشید! مساجد را آتش بزنید! قرآن را بسوزانند بعد در وبسایتهایشان نمایش بدهند. این موضوعات خب خیلی موضوعات عصبیکننده و تحریککنندهای بود. حالا چرا این کار را کردند؟
👇👇👇👇👇