#حجاب
#بی_حجابی
#مقاومت_مدنی
حجاب، امر به معروف و بیاعتنایی مدنی
1⃣ ما تقریبا همه روزه از مسیر خانه تا محل کارمان، از کنار افراد زیادی میگذریم و تا حدودی رفتارهایشان را رصد میکنیم اما زیاد روی این رفتارها عمیق نمیشویم چرا که اگر مجبور بودیم به همه این روالها و رفتارهای روزمره آگاهانه بیاندیشیم، زندگی برایمان غیر ممکن میشد. اروینگ گافمن، نظریهپرداز مشهور کانادایی به این «آگاهانه نیندیشیدن به رفتارها و روالها» میگوید «بیاعتنایی مدنی» (civil inattention) و آنتونی گیدنز در کتاب «جامعهشناسی» خود این اصطلاح مهم جامعه شناختی را این طور تکمیل میکند که «بیاعتنایی مدنی به معنای نادیده گرفتن طرف مقابل نیست. هرکس نشان میدهد که حضور شخص دیگر را درک و تایید میکند اما از هرگونه حالت یا اطواری که ممکن است به معنای صمیمیت گرفته شود، پرهیز میکند. بیاعتنایی مدنی چیزی است که ما تقریبا هر روز به صورت خودکار انجام میدهیم و محور زندگی روزمره ماست.» بیاعتنایی مدنی تا اینجای کار مشکلی ایجاد نمیکند و لازم هم هست اما این بیاعتنایی وقتی با رفتارها و مسائل حاد و جدی روبهرو میشویم، میتواند به بروز بحران و فاجعه منجر شود. اینجاست که جامعهشناسان میگویند «بیاعتنایی مدنی» در مورد مسائل حاد و جدی، میتواند به افزایش جرم و جنایت و بزهکاری بینجامد.
یک نمونه حاد این بیاعتنایی که به جان باختن یک انسان انجامید، حادثه میدان کاج تهران در سال 89 است که مردم در حال تماشای صحنه یک جنایت بودند و اگر بیاعتنا نبودند و به کمک قربانی میرفتند، چه بسا آن فاجعه ختم به خیر میشد.
2⃣ یکی از مهمترین مسائل اجتماعی این روزهای جامعه ایران که با مطرح شدن موضوع «حجاب و عفاف» دوباره برای افکار عمومی و مسئولین «مهم و جدی» شده، مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» است. امر به معروف و نهی از منکر دقیقا چیزی شبیه به همین مسئلهای است که بالا به آن اشاره شد. تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر یعنی همان «بیاعتنایی مدنی در مسائل مهم و جدی» و تبعات فاجعه بار آن نیز به شکل انواع و اقسام معضلات اجتماعی، بیبندوباری و فروپاشی کانونهای خانواده خود را به نمایش خواهد گذاشت (که بعضا نیز گذاشته است) به عنوان فقط یک نمونه و برای اینکه به اهمیت این امر بهتر واقف شویم، سری به پایاننامهها و رسالهها و پژوهشهای علمی و دانشگاهی معتبرترین دانشگاههای کشور با موضوع مثلا «بچههای طلاق» بزنید. به ویژه آنهایی که به روش کیفی و مصاحبههای عمیق انجام شدهاند. مسئله این روزهای «بی حجابی» صرفا مسئلهای سیاسی نیست و معضلات اجتماعی و فرهنگی زیادی از دل آن بیرون خواهد آمد. باید توجه داشت که برخی معضلات، صرفا یک «معضل» نیستند بلکه «مادر معضلها» هستند و معضل بیحجابی که برخی در کشور موذیانه با «سادهسازی» در حال «عادیسازی» آن هستند، از جمله این معضلهاست. تبیین و تحلیل دینی مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر کار امثال حقیر نیست و مسئولیت آن بر عهده علمای دینی است و ما اینجا صرفا از دریچه جامعهشناسی و سیاست در حال بررسی آن هستیم.
3⃣ تا اینجا گفتیم ترک «امر به معروف و نهی از منکر» همان «بی اعتنایی مدنی در امور مهم» است و این نوع بیاعتنایی در امور مهمی مثل حجاب و عفاف میتواند به فاجعههای اجتماعی ختم شود. مطالعه رویکرد طیفی که در حال «ساده سازی» این امر هستند نیز نشان میدهد، گسترش بیحجابی و بیعفتی صرفا گام اول از یک «پروژه» است و آنها رویاهای زیادی در سر دارند و تلاشها برای جاانداختن بیعفتی در کشور برای این طیف، صرفا یک شروع است. پس از عادیسازی این امر، رفته رفته تلاشها گسترش و تبدیل این معضل به «فشارهای هنجاری» آغاز خواهد شد تا تنفس برای محجبهها سخت شود! بله درست شنیدید! فرجام شعار «حجاب اختیاری»، «بی حجابی اجباری» است. نباید فراموش کرد که «الزام» یکی از سه ویژگی اصلی هنجارهاست. برای فهم سادهتر این نکته یک مثال میزنیم. تصور کنید در یک دانشگاه، 99 درصد خانمها چادری و با حجاب کامل هستند و هنجارِ غالب در این فضا، رعایت کامل حجاب و عفاف است. وضعیت آن یک درصد چگونه خواهد بود؟ به احتمال قریب به یقین، آن یک درصد ملزم به رعایت حجاب خواهند شد و عکس این مسئله نیز صادق است!
البته این الزام وقتی هنوز در اکثریت نیستند، طور دیگری خود را نشان میدهد. بروید و تصاویر و خبرهایی را که راجع به حمله به فلان دختر محجبه در رسانههای رسمی منتشر شده است را مطالعه کنید. حمله به این طیف یعنی برای کشف حجاب، معنایی غیر از «بی حجابی اجباری» دارد؟👇👇👇👇👇
#انتخابات
#پسا_انتخابات
#مقاومت_مدنی
#سعید_حجاریان
📍"ممکن است به انتقاد بسنده نکنیم"
✳️ اعتراف خطرناک حجاریان؛ باهنر درست گفته بود!
🔸سعید حجاریان، تئوریسین طرح تحریمی "مشارکت مشروط" در قبال انتخابات و بانی اصلی تحریم انتخابات که جبهه اصلاحات را نیز به اطاعت از خود واداشت؛ به تازگی در اظهاراتی انتخاباتی پیرامون پساتحریم انتخابات گفته است: اگر زورمان رسید و توانستیم با اصول و برنامه وارد انتخابات شویم، سیاستورزی انتخاباتی میکنیم در غیر این صورت بهصورت تماموقت از صدر تا ذیل، یعنی از بانیان از حذف اراده مردم تا خروجیهای استصواب را نقد فنی و کارشناسی میکنیم. اما ممکن است به نقد کارشناسی هم بسنده نشود. من قبلتر گفتهام میان انتخابات و خیابان منازل زیادی است از جمله نافرمانی مدنی. شکلهای خفیف نافرمانی مدنی میتواند حکومت را سر عقل بیاورد، چون لزوما تصمیمهای سیاستی فعلی برآمده از عقل نیستند.
🔸به گزارش اعتمادآنلاین، او همچنین اظهار میکند: در تهران لیست دادن صحیح نبود و جبهه اصلاحات هم کار درستی انجام داد و اطلاعیهای در این رابطه صادر کرد. درباره رای دادن یا ندادن هم معتقدم این کار جنبه شخصی دارد و به صلاحدید افراد بستگی دارد، ولی طبعا اگر شخصی واجد صلاحیت باشد، میتواند بر رای دادن یا رای ندادن مردم تاثیر بگذارد. مثلا تصمیم من برای این انتخابات رای ندادن است حالا اگر چهار نفر من را قبول دارند، به این ترتیب ۵ نفر از مشارکتکنندگان کم میشود! ببینید! واقعیت این است رای دادن در انتخابات امسال تفاوت زیادی با رای ندادن ندارد؛ مثل این است که یک تکه کاغذ را داخل جیبهای یک شلوار شش جیب جابهجا کنیم.
🔺سبب خوشوقتی است که آقای حجاریان؛ از پس چندین سال کتمان و عملیات فریب و ضد اطلاعات و غیره اما اینهمه کتوم بودن را طاقت نیاورد و به تحلیل مشرق اذعان کرد که بانیان تحریم از پس تحریم انتخابات به نافرمانی مدنی یا همان "گزینه خیابان" میاندیشند.
🔺تحلیلی که بعدها محمدرضا باهنر نیز به آن اشاره کرد اما حجاریان با ادبیاتی شداد و غلاظ به انکار مسئله پرداخت!
🔺دقت شود که حجاریان همچنانکه به تحریم انتخابات صفت مشارکت مشروط را اطلاق کرد؛ اکنون نیز برای گزینه خیابان از عبارت "نافرمانی مدنی" استفاده میکند. و گرنه کیست که نداند نافرمانی مدنی به رفتارهای در پستو اطلاق نمیشود. لذا نمیتوان خشونت خیابانی را در پشت عبارتهایی مثل نافرمانی مدنی پنهان کرد.
🔺اعتراف مهم حجاریان ثابت میکند که چرا مقام معظم رهبری درباره مخالفان انتخابات با شدت صحبت کردند و آنها را "مخالف اسلام و نظام" لقب دادند.
🔺این اعتراف همچنین نشان میدهد که چرا برخورد تبیینی_امنیتی در قبال تحریم انتخابات و بانیان آن یک ضرورت است؟ ضرورتی که البته در تأخیر قرار دارد.
🔺و اما ماجرای دستمال و شلوار شش جیب!
آقای حجاریان باید بداند که وضعیت اصلاحطلبان هرگز بدتر از سال ۹۲ نیست که هیچ نامزدی در انتخابات نداشتند فلذا از نامزد نزدیک یعنی شیخ حسن روحانی حمایت کردند.
🔺پر واضح است که اکنون به سمت آن سیاست درست نمیروند چون قصد خیابان و عبور از انتقاد کردهاند.
🔺درباره کنایه دستمال و شلوار شش جیب هم حجاریان باید این پاسخ را بشنود که نظامیان قدیمی همواره یک دستمال در یکی از جیبهای شلوار نظامی خود نگه میداشتند. اینکه آنها این دستمال را در کدام جیب قرار میدادند لزوما مهم نبود اما چون وجود دستمال از اهمیت بسزایی برخوردار بود نسبت به آن اهتمام وجود داشت.
🔺پس حتی در بدترین و سختترین حالتها نیز نمیتوان و نباید از صندوق رأی عبور کرد زیرا همانطور که حجاریان هم بالاخره اذعان کرده است؛ در پسا تحریم انتخابات هیچ چیزی جز "گزینه خیابان" وجود ندارد.
🔺گفتنیست، به تازگی ۱۱۰ تن از اصلاحطلبان نجیب در بیانیهای سرگشاده؛ تئوری تحریم انتخابات را نقد کرده و بر لزوم مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تأکید کردهاند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@election1402
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی در #ایتا 👇
🆔 eitaa.com/mrgh110
#کانال_مطالب_تحلیلی در #تلگرام 👇
🆔 https://t.me/mrgh110
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#مقاومت
#مقاومت_مدنی
#جنگ_شناختی
✳️ از مقاومت مدنی تا جنگ شناختی عمیقترین لایههای جنگ در منطقه 1⃣
1⃣ در جنگ باید «نقشه دشمن» را شناخت و تا عمق اتاق فرماندهیاش را رصد کرد. نباید جنگ را آن گونه که دشمن میخواهد بازنمایی و تصویرسازی کند، فهمید. این، مرز ابتکار عمل با انفعال است. پیشرفتهترین جنگافزارهای نظامی، نمیتواند اراده ملتی با شعور را در هم بشکند، اما «جنگ شناختی، تحلیلهای مسموم و ارزیابیهای دستکاری شده» میتواند هزار برابر بمب بتنشکن، اثرگذار باشد. تحلیلهای شکافافکن، هراسافکن و یأسافکن، به مراتب خطرناکتر از جنگ افزار نظامی دشمن است.
2⃣ جنگ جاری در منطقه، کوه یخ را میماند. ظاهری دارد و باطنی. ظاهرا یک سال قبل آغاز شده و قابل اجتناب بود، اما در واقع، عمیقتر و ناگزیرتر از این حرفهاست. ادبیات صهیونیستی- آمریکایی ادعا میکند این جنگ با خیره سری و ماجراجویی حماس آغاز شد و دیگر گروههای حامی را گرفتار تله جنگ کرد تا جایی که مثلا حزبالله، ظرف چند هفته، دبیرکل و چند نفر از فرماندهان و دهها رزمنده خود را از دست داد و حتی اسرائیل، دست به ترور در تهران (اسماعیل هنیه) زد. میگویند کار حماس و تداوم آن با حمایت حزبالله و ایران و دیگران، هزینه تراشی برای ملتهای منطقه بود و سودش را اسرائیل و آمریکا میبرند(!)
3⃣ یگانهای عملیات روانی عبری و غربی- و ادامه آنها در کشورهای منطقه- قرار است کاری را بکنند که از هیچ بمب بتن شکن آمریکایی بر نمیآید. آنها میدانند توان نظامی جبهه مقاومت بر حسب ظاهر، همتراز فناوریهای دشمن نیست، بنابراین، پیروزیهای بزرگ مقاومت را نه فناوری، بلکه «اراده» و «ایمان» و «اتحاد میدانها» رقم زده است. میدانند آنچه تن را در برابرتانک و بمب «نستوه» میسازد، نه توانایی جسمانی، بلکه ساخت قدرتمند ذهنها و قلبها (مرکز فرماندهی عقل و عواطف و ارادهها) است.
4⃣ یگان عملیات روانی دشمن و عناصر نیابتی آن، هرگز نمیگویند: حماس و جهاد اسلامی که از بدو خلقت نبودند، پس چرا پدید آمدند؟ چگونه میشود یک ملت را برای هشت دهه متمادی، از خانه و کاشانه خود آواره نمود، قتل عام کرد، پیر و جوان و زن و کودکشان را به اسارت گرفت، تحریم و محاصره کرد و روند جنایت و ترور را تصاعد بخشید و با این همه، انتظار جوشش «مقاومت مدنی» را نداشت؟ آنها نمیگویند که حماس، از متن ملت و سرزمین فلسطین بالید و سازمان رزم شد. نمیگویند که صهیونیستها ماهها قبل از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) سرگرم عملیات ترور و آدمربایی در غزه و کرانه باختری بودند و با اجرای توافق ابراهیم، داشتند آخرین قدمها را برای حذف نام فلسطین و غزه و پاکسازی قومی انجام میدادند و در چنین بستر تهدیدی بود که حماس، پیشدستی کرد و در برابر هزاران ضربه کشنده، یک ضربه کاری و جبران ناپذیر به اشغالگران زد.
5⃣ یگان عملیات روانی دشمن هرگز نمیگویند که ارتش رژیم صهیونیستی، در سال ۱۹۸۲ در عمق جنوب لبنان چه غلطی میکرد که تا نزدیکی بیروت هم پیش رفته بود؟! آن روز که اصلا حزبالله لبنان در کار نبود و در اثر همان اشغالگری وحشیانه با چراغ سبز آمریکا، مقاومت مدنی جوانه زد و حزبالله نام گرفت. همان گونه که اشغال یمن از سوی گماشتگان آمریکا در عربستان، از مقاومت نستوه یمن، اسطورهای به نام انصارالله ساخت. همین روند را میتوان در قدرتمند شدن سازمان مقاومت مدنی ایران مشاهده کرد که چگونه تحریک صدام به تجاوزگری نظامی از سوی غرب، بسیج ملت ایران را فراز آورد و سپس همین بسیج مدنی، با استقبال ملتها، در منطقه گسترده شد.
6⃣ جنگ فعلی را باید در یک روند دید و نه در یک نقطه یا یک اتفاق. این، به اسارت سپردن عقل، در برابر یگان خرد رُبایی دشمن است. دشمن، همین را میخواهد که کسانی با دیدن چند ضربه خسارتبار دشمن مثلا در لبنان، خیال کنند همه چیز از هم پاشید و از دست رفت، و بنابراین شروع کنند به هم فرکانس شدن با دشمن و بازنشر امواجهای القایی او مبنی بر این که «جبهه مقاومت، ناتوان است»، «اصلا چرا باید مقاومت کرد؟»، «مسئله فلان کشور به ما چه و ما چرا باید هزینه بدهیم» و...
💢 ادامه دارد👇👇👇👇👇