🔴 خاطره ای از شهید والا مقام حسین خرازی:
وقتی تو جبهه هدایای مردمی رو باز می کردیم، در نایلون رو باز کردم دیدم که واقعا یک قوطی خالی کمپوته داخلش یک نامه است نوشته بود برادر رزمنده سلام!!
من یک دانش اموز دبستانی هستم. خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم. با مادرم رفتم ازمغازه بقالی کمپوت بخرم قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم. اما قیمت آن ها خیلی گران بود حتی کمپوت گلابی که قیمتش 25 تومان بود و از همه ارزانتر بود را هم نمیتوانستم بخرم. آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست، در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم برداشتم و چند بار با دقت آن را شستم تا تمیز شد.
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم
هر وقت که تشنه شدید از این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال شوم و فکر کنم که توانستم به جبهه ها کمک کنم.
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند. آب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره اشک بود.
#شهید_حسین_خرازی
#خاطره
🌹#خرازی
✅کانال مطالب ویژه: @matalebevijeh