من دلم لک زده بود برای فاطمیه...
برای چشمهای خیسِ رفیقم بعد روضه...
برای ضجه زدن های هم حلقه ایم پایین منبر...
برای صدای گرفته و صورت زخمی بعد روضه..
برای اون بدن دردهای شیرینِ بعد هیئت..
برای اون سوز بین سینه هام که هیچ وقت تموم نشد...
برا دوویدن...
برای نفس نفس زدن...
برای کم آوردن...خلوت...گریه...
برا غصه خوردن واسه این شهر خراب شده...
برا همه اونا که رفیق اشکم بودن...
برا حضرت زهرایی ها...
برا اونا که معلوم بود خراب کردن...
مثل خودم....
میومدن وسط مجلس فقط زار میزدن...
زار میزدن...
درستش کن...خراب کردم...
زار میزدن...
زار میزدن که دلم برا اشکام تنگ شده...
زار میزدن...
زار میزدن، من اگر گریه برایت نکنم میمیرم...
زار میزدن...
زار میزدن، جان مرا بگیر، فقط گریه را نگیر...
زار میزدن برا حال خرابشون...
اصلا بین همین زار زدنا بود که خودشونو یادشون میرفت...
و فقط یه ذکر میموند...
وای مادرم...💔
#مبهوتنویس
مَبهوتْ³¹⁵
حالِمادرمانبَداست...💔
فضهخادمه(سلاماللهعلیها)میگه:
یک هفته آخر عمرحضرتصدیقه(سلاماللهعلیها) نشسته میخوابیدن..
از شدت درد پهلو و درد شکستگی قفسه سینه نمیتوانستن دراز بکشند..
وقتی دراز میکشیدن نفسشان بند میآمد راه نفس کشیدن نداشتن🥺💔
#آخیارالینَنَه
میگه اگه حال نداری واسه نماز شب
تو هر حالتی ک هستی سه بار بگو :
سبحان الله ولحمدلله ولاالهالااللهُ واللهُاکبر
انگار نماز شبتو خوندی به همین راحتی :)
شبتون فاطمی..
#فور
گفتم: این جا تا مشهد چقدر راه است؟
گفت: آن قدر که بگویي ..
«السَّلامُ عَلَیک یا عَليبنموسَیالرِّضاع»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در صحن و سرایت همه جا دیده گشودم
جایی ننوشته است گنه کار نیاید..
#چهارشنبههایامامرضایی
گفتمخیلیگناهکردم!
گفت:هنوزباروضههایمـادرگریهمیکنی.؟
گفتم:آره.
گفت:پسهنوزراههبرگشتداری..