eitaa logo
مَبهوتْ³¹⁵
3.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
838 ویدیو
4 فایل
مـاتُ و مَبهوتِـــ تـواَم، ماهِـ تَماشایــی مَـن.. __________________ وقف‌خانوم‌سه‌ساله³¹⁵ -غیر از علی و اولادش؛ هیچـــــ -------------------- فروشگاهمون: https://eitaa.com/foroosh_mabhot ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17462181710175
مشاهده در ایتا
دانلود
پاییز از راه رسیده و ... دارم فکر می‌کنم ... قدر تمامِ برگ‌های زرد و نارنجی با تو حرف دارم و ... فرصتم خیلی کوتاه است ... تشنه‌تر از همیشه‌ام برای دوست داشتن تو .. برای گریه کردن به پای‌غم‌های‌ت برای عشق‌بازی با نام شیرین‌ت .. برای جنون .. یک عمْر خیلی کم است ! از حالا به بعد .. دنیا و آدم‌هایش ... بمانند برای هم برای من اما ... داشتن‌ت ... دوست داشتن‌ت همه‌ی زندگی‌ست تو حسین‌جان! آن حالِ خوبی که می‌خواهمَ‌ش...
مَبهوتْ³¹⁵
کربلا...💔
تو ... مفهمومِ تمامِ عاشقانه‌هایی هستی که می‌نویسم .. همه‌ی واژه‌ها در ابتدا ... معنای تو را می‌دهند !.. تو در تمام احوالاتِ من جریان داری .. وقتی مجنون‌‌م .. لیلا تویی .. وقتی عاشقم ... معشوق‌ترینِ دنیایی... وقتی خسته‌م ... آغوش باز می‌کنی و .. وقتی بی‌قرارم ... آرام و قرار فقط روضه‌هایِ توست !.. بین خودمان بماند .. من بی‌قرارِ بی‌قراری برایِ توام .. غرض اینکه اینجا ... چند شبی هست نتوانسته‌‌م بنویسم‌ت .. گاهی کلمات هم از تبِ عشق و شورِ جنون جا می‌مانند .. هرچه می‌گذرد .. انگار دنیا دنبالم کرده تا دوست‌داشتن‌ت را از قلبم دربیاورد .. من هم هروله می‌کنم و نفس‌نفس می‌زنم تا مثلِ "شور" روضه؛ دوستت داشته باشم ... هرچه می‌گذرد ... من عجول‌تر می‌شوم ‌برای دوست‌داشتن‌ت !.. نمی‌دانم ... شاید هم باید آهسته‌تر قدم بردارم ... آهسته‌تر دوستت داشته باشم .. مثلِ همان قدم‌هایی که میانِ شلوغیِ باب‌القبله .‌‌. با طمانینه برمی‌دارم و ... ذره ذره ... حرف به حرف ... قلبم برای‌ت می‌تپد !.. شاید باید کمی آرام بگیرم تا حواسم بیشتر از همیشه جمع تو باشد و بس ! مثلِ "واحد"های آرام روضه .. با هر دم و بازدم .. یک "حسین" بگویم و ... یک دنیا عاشقت‌ شوم ! پ.ن: از باب القبله ... قدم قدم... آروم آروم آروم .. صلی‌الله‌علیک‌ یا ... مظلوم مظلوم مظلوم ...
من دلم لک زده بود برای فاطمیه... برای چشمهای خیسِ رفیقم بعد روضه... برای ضجه زدن های هم حلقه ایم پایین منبر... برای صدای گرفته و صورت زخمی بعد روضه.. برای اون بدن دردهای شیرینِ بعد هیئت.. برای اون سوز بین سینه هام که هیچ وقت تموم نشد... برا دوویدن... برای نفس نفس زدن... برای کم آوردن...خلوت...گریه... برا غصه خوردن واسه این شهر خراب شده... برا همه اونا که رفیق اشکم بودن... برا حضرت زهرایی ها... برا اونا که معلوم بود خراب کردن... مثل خودم.... میومدن وسط مجلس فقط زار میزدن... زار میزدن... درستش کن...خراب کردم... زار میزدن... زار میزدن که دلم برا اشکام تنگ شده... زار میزدن... زار میزدن، من اگر گریه برایت نکنم میمیرم... زار میزدن... زار میزدن، جان مرا بگیر، فقط گریه را نگیر... زار میزدن برا حال خرابشون... اصلا بین همین زار زدنا بود که خودشونو یادشون میرفت... و فقط یه ذکر میموند... وای مادرم...💔
عزیزِدلم.. نمیدونم امشب چم شده باید بنویسم تا این اشکام بند بیاد..🥺 دورت بگردم نکنه ولم کنی.. قبلا تا اسمت میومد صورتم پر از اشک میشد ولی الان باید روضه خونت حتما یه نیزه ای یه تیری بهت بزنه تا اشکام بیاد..😭 آره میدونم گناه کردم.. میدونم خبر داری از کارام ولی حسین جان تورو به دخترت³¹⁵ که همه زندگیمه این دله آشفتم و درست کن.. نزار هرکسی بیاد و بره‌.. میخوام مثل قبل بشم که تا اسمت میاد صورتم برات خیس بشه..
ریحانه خانوم! نازنینِ کاپشن‌صورتیِ گوشواره قلبی! وقتی رسیدی بغلِ خانوم سه ساله بهش بگو اینجا چه خبره. بگو که فقط دستای کوچولوشه که می‌تونه گره‌های بزرگمونو وا کنه. البته شاید وقتی دیدیش دردا و زخمای خودت یادت بره.. نمی‌دونم..
پادکستِ‌خراباتی/مبهوت³¹⁵Convert_InShot_۲۰۲۴۰۱۰۹_۰۲۳۴۱۱۱۲۴.mp3
زمان: حجم: 6.97M
لغت‌نامه‌ها را که در جستجویِ «جان» ورق‌بزنی.. در پاورقیِ یك ستون "جانا " به چشم‌َت می‌خورد .. مقابلَ‌ش نوشته‌اند .. «جانا: خطاب به کسی که مانند جان عزیز باشد ! » یااباعبدالله ! برای آدم‌ها عشق همچو جان عزیز است .. ما عشق را با تو بلد شدیم و «جانا» و جانِ ما تویی ... این‌ واژه به کسی جز تو نمی‌آید ! پ.ن: کاش یك شب تمام نویسند‌گانِ جهان .. دور یك میز جمع شوند و .. واژه‌ای را پیدا کنند.. که معنای‌َش "عزیزتر از جان" باشد آن روز حتما .. تو را با آن اسم صدا می‌زنم ..
زود بزرگ شدم! وقتی هم سنُّ سال‌های من... داشتند کودکی می‌کردند... کوتاه می‌خوابیدم تا صبحِ زود هیئت بیایم! زود بزرگ شدم! وقتی همه می‌گفتند: برای خودت آقایی شدی... من در چای‌خانه، استکان می‌شستم! زود بزرگ شدم! وقتی بی‌مِهری آدم‌ها را دیدم... وقتی دل‌کَندَم از همه... فهمیدم کسی جز تو را ندارم! دنیا و آدم‌هایش را می‌خواهم چه‌کار؟! وقتی تو نازِ مرا می‌خری! چرا دل‌ببندم به کسی... وقتی همه‌جوره هوایم را داری! روی هیچ‌کسی حساب باز نمی‌کنم... چون خیری از روزگار ندیده‌ام! خودت را عشق است! تو نهایت عشقی... نهایت دوست‌داشتن! و درلابلای این بی‌نهایت‌ها... چقدر خوش‌بختم که تو را دارم!
مَبهوتْ³¹⁵
خوف‌محشرازکسی‌باشدکه‌اوبی‌صاحب‌است صاحب‌من‌درقیامت‌هم‌قیامت‌می‌کند..³¹⁵ #اَنَامَجنونُ‌الرُقیه
رقیّه .. از رقّت می‌آید.. شاید یعنی : وقتی صدایش می‌زنی قلبت رقیق می‌شود برایش دلت می‌سوزد و .. اشك‌های‌ت می‌بارند !.. رقیّه .. از ترقّی هم می‌آید.. شاید یعنی : اسمش را که می‌بری .. روح‌ت پرواز می‌کند تا خود آسمان !.. تا بلندیِ نگاه او .. حالا وقتی می‌گویند : رقیّه‌جآن .. قلب یك لحظه‌ حتی روی‌ پای خودش بند نمی‌شود .. اشک می‌بارد .. دست‌ها بالا می‌روند .. بالا .. قدّ نگاهِ عمویِ رقیه .. و این جآن برای جانی که آتش‌گرفته .. مخفف جان بستان است !.. رسم عاشقی میانِ همین ذکر است .. آخرش هم می‌رسد به نام مقدّس عشق .. پ.ن: هرکسی از عشق با خود یادگاری می‌برد؛ یادگارِ من ... غمی در جان و ... زخمی بر تن است !
مَبهوتْ³¹⁵
چقدر دلم میخواست که کنار این جمع بودم..🥲 خانم سه ساله اگه معنای عشق رو می دونم و درکش میکنم فقط به
بنظرم هروقت هر شخص از اهل‌بیت"ع" و معصومین رو دوست دارید این عشق و به همه معلوم کنید طوریکه همه بدونن عاشق اون شخص هستید:)) من عاشق خانم سه‌ساله‌ام و مُرید ایشون و خب غالب افراد نزدیک و دوستانم اینو می‌دونن🥲 می‌دونم مرید واقعی نیستم اما میگن هر گروهی و که دوست دارید شبیه اونها باشید ادای اون گروه و در بیارید ب مرور جزئی از اونها می‌شید.. من دوست دارم تو صحرای محشر تو صف محبین حضرت رقیه سادات"س" باشم😍 این عشق و عاشقی و بروز بدید دوستام میگن هرروقت روضه خانم رقیه سادات"س" و می‌ شنویم یاد تو میوفتیم.. یا جدیدا بهم میگن عروسک پخش کن حضرت رقیه"س"انقدر که براش عروسک نذر کردم:)❤️
4.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مُحرّم .. عشق است ! و عشق هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسد .. عاشق‌ها هم .. هروقت پایِ دل وسط باشد .. به عشق می‌رسند .. من هم .. هروقت پایِ تو وسط بود .. مُحرّم‌‌ت را نفس کشیدم.. مُحرّم .. عشق است ! عشق... قلبِ عاشق و معشوق را به هم نزدیك‌تر می‌کند.. تو همیشه معشوق بودی و .. من .. نمی‌دانم این شب‌ها .. یك قدم به تو نزدیك‌تر شدم یا نه .. مُحرّم .. عشق است ! برای عاشق‌ها فقط.. معشوق عزیز است و بس .. ما هم برایت بلندبلند گریه کردیم تا همه بدانند تو.. ِ مایی .. مگر کم زحمت کشیدی برای‌ِمان ؟! مُحرّم .. عشق است ! عاشق‌ها آواره می‌شوند تا به خیمه‌یِ معشوق راه‌ِشان دهند .. این شب‌ها من هم .. خودم را به خیمه‌َت کشاندم .. تو هم .. دست دلم را .. در همین خیمه بند کن .. مُحرّم .. عشق است ! بساط‌ش هم .. اشك و شور و جنون تو پایِ این عاشقی .. همه‌چیز گذاشتی عزیزم .. من اما .. کم گذاشتم برای‌ت.. هر شب بضاعتِ قلبم همین بود بیدار نشستنِ من .. پایِ غم شریف تو .. به سینه زدنِ من .. پایِ صدا زدنِ اسم‌ تو .. کم گذاشتم اما .. فقط می‌خواستم ردِّ عشق‌َت آخرین چیزی باشد که از من می‌ماند .. مُحرّم .. عشق است ! عاشق‌ها پایِ عشق می‌میرند .. سیِّدِ ما غریب‌ها هم عاشق بود و .. آخرش پای تو جان داد و .. می‌دانم می‌رسد شبی که من هم پایِ این عشق می‌میرم .. غیر از غلامیِ تو .. به دردی نمی‌خورم بیرون کنی .. به فاطمه (س) بیکار می‌شوم ! پ.ن ۱ : حالا تو بخواه تا لحظه‌لحظه‌هایِ این روزگارِ غریب را در پناهِ پرچمَت ... زیر خیمه‌‌َت درِ خانه‌یِ تو . به عشق به عاقبت بخیریِ نگاهت نفس بکشیم..
من سنم زیاد نیست تا حالا چندباری هم بیشتر کربلا نرفتم کلا شاید ۶ بار از تعداد انگشتای دستم کمتر... توی همون چند بار یه حس شرمندگی عجیبی داشتم اخه من کجا؟ کربلا؟؟ من کی ام مگه؟ چیکار کردم؟ چه خیری بهت رسوندم که منو راه دادی؟ همیشه به یه نتیجه ای رسیدم فهمیدم من واقعا بد کردم کم گذاشتم حواسم از تو پرت بوده و جمعِ بقیه... ولی تو مثل من نیستی ‌تو خیلی فرق داری تو اصن نگاه نمیکنی ما کی بودیم و چیکار کردیم اربعین ها بیشتر چشم پوشی میکنی و همه رو درهم میخری :) *همه رو!* نه فقط کربلایی هارو... حتی اونی که نرفته و به قول خودش جامونده حتی اونی که فکر میکنه لیاقت نداشته که بیاد تو با لبخند بهشون نگاه میکنی : " و شاید حسین می آزماید عشاق را به فراق " شک ندارم دلشکسته هارو بیشتر میخری و نگاه میکنی... آخه تو امام حسین همه ای... الان که دارم مینویسم دارم از ته ته دلم دعا میکنم که فقط کربلا نرم کربلایی هم بشم لیاقت...آبرو...معرفت داشته باشم و بتونم درک کنم چه مسیری جلوی راهمه برام دعا کنید که معرفت داشته باشم منم به شرط لیاقت براتون دعا میکنم
همیشه هوای بقیه رو داشتم؛ چون خودم حس بد کمک نشدن رو زیادی تجربه کردم مواظب حرف زدم باهاشون بودم؛ چون خودم کنایه و حرفای تلخ زیاد شنیدم کنارشون بودم و حواسم بهشون بوده چون میفهمیدم تنهایی و دیده نشدن یعنی چی.. آره من سعی کردم بقیه کنار من خوب و آروم باشن چون خودم حال بد رو زیادی تجربش کردم چون نمیخواستم اونا تجربش کنن..