"بعدمدت‌ها پادکست‌خراباتی" میگم رفقا ولی در آخر هیچ‌کس با دلمون راه نیومد إلا حسین‌ع، هیچ‌کس کنارمون واینساد إلا حسین‌ع، هرچقدر اذیتش کردیم بازم گفت عیبی نداره فدای سرت، بازم کنار اومد با این دلای پژمرده .. اون شب‌هایی که گریه میکردیم کی بجز ارباب حواسش بهمون بود .. اون‌موقع‌هایی که داشتیم غرق می‌شدیم و دست و پا میزدیم کی دستمونو گرفت و مارو کشید بیرون .. و در آخر همون جمله‌ی همیشگیِ " رو کسی به‌جز حسین‌ع حساب نکن" .. با زبون بی‌زبونی با دل پژمرده و خاکی، با غمناك‌ترین حال ممکن میگم بهتون رو هیچ‌کسی به جز اهل بیت حساب نکنین، رو هیچ‌کس .. #پادکست #خراباتی #مبهوت

آه ... اگر وصل در بغل نکشد دلِ هجران‌کشیده‌یِ ما را‌‌‌... آه ... اگر پایِ تو تموم نشیم یااباعبدالله #پادکست #خراباتی #مبهوت

راسته كه می‌گن زمان با اونی كه دوسش داری زود می‌گذره .. چشم به‌هم زدیم و دیدیم كه محرم گذشت .. جدی جدی نباید انقدر زود می‌گذشت ، من هنوز گیر کردم تو شب سوم ، تو شب هفتم :) من هنوز گیر کردم تو اون لحظه‌ای که سیدحسین‌مومنی وسط روضه شب پنجم می‌گفت نگران کشتنت .. من هنوز یه عالمه گریه به روضهٔ حسین‌ع بدهکارم .. #پادکست #خراباتی #مبهوت

آدم به ته بی کسی و آشوب بودن میرسه میگه التماس دعا .. حالا این بار خیلی التماس دعا خب ؟ با‌ پادکست ایندفعه خیلی آروم شدم .. تورو حضرت زهرا"س"دلتون شکست برا منم دعا کنید.. #پادکست #خراباتی #مبهوت

ما پر از درد و دلیم اما توان شرح نیست... من دردتورو می‌خوام که بهبود من جز درد تو نیست؛ای غم محترم من... گرفتگیِ دلم را سراغ می­‌فهمد... #حرف‌دل #پادکست

مارو این شبا دعا بفرمایید .. که بگن : یك روز می‌رسد که بپیچَد درون ِشهر . . دیوانه ِغمت ؛ وسطِ روضه درگذشت:) نمیدونم شاید به شب‌ شهادت مادرسادات نرسیدم این برا همین امشبمون بسه.. #پادکست #خراباتی مبهوت³¹⁵

ای‌ #مادر از همه خسته‌ام... _پناه میبرم از بغض در گلو مانده به دشت دامن گلدار #مادرم گاهی... این شبا شُدی همه زندگیم.. روضه های این شبا داره به جایی میرسه که واقعا نفس کشیدن برام سخت شده..😭 #پادکست #خراباتی مبهوت³¹⁵

نوشته بود کفاره‌ی دوری یك آغوش طولانی‌ست .. پس آقاجان بطلب بیام کربلات و یه دل سیر بغلت کنم، بغلم کنی .. مابنده‌توایم‌فراموشمان‌نکن.. #پادکست #خراباتی

خانم ام البنین مادر جان صدقه سر عباست یه دست سر ما میکشی مارو یه کربلا میبری..؟! 💔 هر‌حالیست‌در‌همین‌آشفته‌حالیه‌ماست فکر کن منم همون سائلی‌ام که میومد تو مدینه در خونه عباست ... #پادکست #خراباتی #مبهوت

بی صبرانه منتظرِ پایانم! نه که دلتنگیام، غمام، بی کسی‌ها تموم بشه و نباشه ها! زشته واسه عاشق بابا! زشته که وصالِ معشوقش رو برایِ پایانِ مصائب و رنجِ دوری بخواد.. اصن منو تو که این حرفا رو نداریم! اصن دلتنگیا و غمات بمونه برام حتی بعد از مرگ.. من فقط خودتو میخوام خودت برام معنا داری.. هر دو جهان برام بی معناست! اَجرِ بهشت و مجازاتِ دوزخ.. همش برام بی معناست. از وقتی برایِ ثواب تویِ گودال زدنت من از ثواب هم بیزارم! من فقط عشق و فراق رو فهمیدم حسین جان بیا و وصالت رو هم بده.. بیا و مثلِ رسول ترک من رو بخر اونجا که وقتی میمُرد پاشو جمع کرد گفتن رسول چرا پاتو جمع کردی؟ گفت آقام اومد! و یه سلام داد و مُرد. منِ بُنجُل و داغون به کارت نمیام ولی همین یه بار رو مشتی گَری کن! سر تا پام دروغ و ظاهرسازیه درون و بیرون و ظاهر و باطن. فقط یه جمله و یه حسم واقعیه! من دوستت دارم حسین.. :) #پادکست #حرفام مبهوت³¹⁵

می‌دانی!؟ من تمام این ده شب به این فکر می‌کردم که کاش شعرهای روضه و مقتل‌ات را حفظ نبودم! از این پیشوازی، از این حس جلوجلو رفتن، از دانستن حادثه، از این‌که ته‌اش را می‌دانم، بغض کردم.. ظهر امروز بیشتر! دلم می‌خواست هیچ نمی‌دانستم از تو، از ماجرای تو! مثل همان اوّل‌ها که وقتی به روضه‌ات آمده بودم حتّی نمی‌دانستم عبّاس برادرت بوده است! دلم می‌خواست هیـــچ نمی‌دانستم و میان مرثیه‌های روضه‌خوانت دنبال نشانه‌هایت میگشتم.. مثل اوّل‌ها. #پادکست #خراباتی مبهوت³¹⁵

راسته كه می‌گن زمان با اونی كه دوسش داری زود می‌گذره .. چشم به‌هم زدیم و دیدیم كه محرم گذشت .. جدی جدی نباید انقدر زود می‌گذشت ، من هنوز گیر کردم تو شب سوم ، تو شب هفتم :) من هنوز گیر کردم تو اون لحظه‌ای که سیدحسین‌مومنی وسط روضه شب پنجم می‌گفت نگران کشتنت .. من هنوز یه عالمه گریه به روضهٔ حسین‌ع بدهکارم .. #پادکست #خراباتی #مبهوت