مَبهوتْ³¹⁵
داشَّماومدن🥺 چند روز بود حوصلمون سر رفته بود تو خونه مداحی کنی بری رو مخمون برادر:) #مَه🩶
خانم#مَه باباخجالتدادیدماروها..🥲
کَفِته آبجی جونم:)😉
و کله حب...
_برای من روز عشق
روزیه که تو به دنیا اومدی...
برام روز عشق هر روزیه که به تو مربوطه
هر روزیه که به تو فکر کردم
هر روزیه که...
خیلی به تو فکر کردم...
#مَه🩶
نزدیک به یک هفته میشه
کاروان امام حسین-علیهالسلام-راه افتاده
الان چادر زدن تو دل بیابون
دختراش دارن میبوسنش
تولد۵۷سالگیشو تبریک میگن...
الهی سفر بی خطر باشه برات دورت بگردم💔
مَبهوتْ³¹⁵
نزدیک به یک هفته میشه کاروان امام حسین-علیهالسلام-راه افتاده الان چادر زدن تو دل بیابون دختراش دارن
ولادت شما توأم با گریهست
همه اونایی که ولادتتون رو جشن میگیرن
سعی میکنن گریه نکنن
همین که سعی میکنن گریه نکنن
خودش خیلی گریه داره...
رفیقممیگفتایندوریازحرمخانوم
سهسالهکاردستتمیده ..
منالانیهروزنشدهاومدمبهحرفشرسیدم ...
#یا_عباس_نحن_بحماك
#پناهگاه
عربها عباسبنعلی علیهالسلام را
مُستجار صدا میزنند
«مُستجار»؛ یعنی پناهگاه..
شبی #شیخ_محمدرضا_ازری
شاعر مُخلصِ اهل بیت
قصیدهای در شأنِ ایشان سرود ..
هنگامی که به این مصرع رسید :
«یَومَ ابوالفَضل استجارَ به الهُدی؛
روزِ عاشورا، روزی است که
حسین علیهالسلام، مخزنِ هدایت،
به عباس علیهالسلام پناه برد.»
صحّت این مطلب را از نظرِ خودش
بعید دانست و اظهار داشت:
شاید این سخن، مورد قبولِ
امام حسین علیهالسلام واقع نگردد!
شعر را ناتمام رها کرده
و به خواب رفت؛ در عالمِ رویا
سیدالشهداء علیهالسلام را دید
حضرت به او فرمودند :
آنچه سرودهای صحیح است
من به برادرم پناهنده شدم!
مصرع دوم این شعر را
با این جمله تکمیل کن:
«والشَّمس مِن کَدِرِ العَجاجِ لِثامُها؛
در آن هنگام به عباس پناه بردم
که بر اثرِ حمله.ها و درگیری و گرد و غبار،
بین زمین و آسمان تیره و تار شده بود،
بطوریکه نقابِ گرد و غبار
جلوی نور خورشید را گرفته
و هوا را تاریک نموده بود.»
پ.ن؛
یا عباس؛ نَحنُ بحِماک
یا عباس؛ ما همه در پناهِ توییم..!
ولی گویا من امروز خود متولد گشته
و نوکریم را آغار کردهام =)
[ اِنتو قَلبی، نَبضی، و روحی یاابوفاضل ]
#مَه🩶