۱۸ مرداد ۱۴۰۲
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
خب این طبیعیه که من ۱ ساعت نشستم مقام علی اکبر و تکون نمیخورم🥲
انگار اصلا قفل شدم رو زمین💔
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
مَبهوتْ³¹⁵
آره اینجا همونجایی بود که صدا زد علی اکبرم:
مثل تسبیح تنت یکصدو یک دانه شده با تنت ذکر گرفتم که خدایا پسرم😭
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
مَبهوتْ³¹⁵
آخ بمیرم برا اون لحظه ای که گفت:
علی منو لیلا به رو چشم بُزرگت کردیم😭💔
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
ای صَنما..
ای خدای همهیِ باجَنَما..
اون که میمیره براتو مَنما💔
پ ن:کارد به استخونت رسید بگو یا
پسر ام البنین ..
قربون مشک حرمت اباالفضل :)
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
۱۹ مرداد ۱۴۰۲