8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیدونمانقدردلمگرفتهکهباهمینچند دقیقهاشکمدراومد..😭
#خانومخانوما
خیلیها بهم گفتن نمیخواد بری نمیدونم اونجا ناامنِ نمیدونم هزینش خیلی گرونه و بهونههای مختلف..
ولی من هرچی داشتم و نداشتم و فروخته بودم که بتونم پول سفرم رو جور کنم برم و بیخیال حرفهای همه شده بودم:)
نمیدونم با خودم میگفتم اگه نرم ممکنه دیگه هیچ وقت نتونم برم..
خدارو هزارمرتبه شکر میکنم که الحمدالله رفتم؛اگه نمیرفتم این ایام خیلی حسرت میخوردم😞
اگه نمیرفتم شاید دیگه برا هیچوقت نمیتونستم آسدمهدی رو ببینم و باهاش حرف بزنم:)
ولی خانم یه چیزی دره گوشی بگم!؟
خیلی دلم برا حرمت تنگشده..💔
دلم برا بازی کردن دختربچهها تو حیاط حرمت،برا ساعتها نشستن جلو ضریحت برا همه چی تنگ شده..
حاضرم همه زندگیمو بدم فقط یهبار دیگه گنبدت رو ببینم دورهسرت بگردم..
اینجاها به من نمیسازه،آدمهای اینجا همه بیمعرفتن؛آب و هوای اینجا به درد من نمیخوره یه نگا به دلمون بنداز..
دفعه آخری که اومدم زیارت ازت قول گرفتم بازم بیام نشه دیگه نتونم تو حیاط صحنت راه برم..
بطلب،بطلب،بطلب..
#حرفدل
#خانومخانوما
عَیال پیر خراباتیان؛خرابه نشین شد..
#خانومخانوما
از روز شهات خانومسهساله درگیر این چند تا بیت شدم از تو ذهنم بیرون نمیره،گفت بابا:
"تماشات میکنم با اشک؛اگهپلکای منواشه
تو با سر اومدی گفتی،رقیه سختشه پاشه
یتیما هِی کتکخوردن همه همبازیام مُردن
منم حالا و اون دختر،که گوشوارم رو گوشاشه
مگه من مُرده بودم که لباتو خیزرون بوسید
حالا میبوسمت اما اگه با تو لبی باشه" 💔
#خانومخانوما