#تولد
هدیهام از تولد...
اشك بود !
اینکه خرجِ چه کسی شود را
نمیدانستم..
زمانه نامِ عزیزِ تو در میان انداخت..
بینِ آدمها...
دنبالِ دوست میگشتم...
اولین رفیقَم شدی !
بزرگتر شدم...
الفبا را که یاد گرفتم
نامت شد اولین سرمشقِ دفترِ زندگیام
#حسین
قد کشیدم...
یاد گرفتم در این دنیا..
تکیهگاهی جز روضههایَت ندارم
یاد گرفتم تو تنها کسی هستی
که ارزشِ اشكهایم را دارد
یاد گرفتم الفبایِ قلبیم
مختصِّ توست ...
#عزیزم !
روزگار گذشت..
قلبم تند زد..
نگاهم گره خورد..
وصال و چشم بهم زدنی فراق ...
#غریب شدم... و آشنایِ تو !
هدیهام از تولد، تو بودی و عشق
تو بودی و تو !
دو روزِ باقیِ عمرم فدایِ نام تو باد..
#به_قلم_مبهوت