eitaa logo
°•|میم.چمران|•°
1.2هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
202 فایل
☕️🍩حقـیـقتـــ خــانهـ 🌳🏡 📋بیان حقایق بدون تعصب و جانبداری 📋دغدغه مند و پژوهشگر حوزه اجتماعی|تاریخی|سیاسی 📋فارغ التحصیل مهندسی عمران|عاشقِ تاریخ، نویسندگی و گیاه •°در جستجوی حقیقت و ایدئولوژی برتر جهان°• 👨‍💻نویسنده محتوا: 👷‍ @matin_chamran
مشاهده در ایتا
دانلود
📍متن سخنرانی 2⃣ می گوید ما شما را از مرد و زن آفریدیم، منظور در جنسیت است و بعد می فرماید «وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ» ما شما را شعبه شعبه و قبیله قبیله کردیم. یعنی این کثرت را ما ایجاد کردیم. اینها بحث هایی مهم در جامعه شناسی است، اینکه قبیله ها و تفاوت قیافه ها و تفاوت زبان ها از کجا شکل گرفت آن هم در حالی که همه از یک پدر و مادر خلق شده اند. خدای متعال میگوید من تفاوت ها را ایجاد کردم، تفاوت از بیرون نیامده که دنبال علل زیست شناسی و باستان شناسی بروید تا دلیلش را پیدا کنید، ایجاد تفاوت کار من است. غرب معتقد است در جریان «برج بابِل» این اختلاف زبان ها ایجاد شد، البته عیبی ندارد اینچنین اتفاقی را شروع این اختلاف بدانیم، اما خیلی نباید دنبال اینجور مسائل بود. این یک مسئله ی غیر طبیعی نیست در واقع کاملا طبیعی است، خدای متعال اینجور آفریده و دلیلش هم این است: وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا این اختلافها برای این است که نسبت به همدیگر معرفت پیدا کنید! منظور از معرفت چیست؟! اصلا قاعده معرفت وابسته به چیست؟ «تعرف الأشیاء بأضدادها» با ضد است که معرفت حاصل میشود! در جامعه این تفاوت هاست که معرفت می آورد، برجستگی ها فهمیده می شود، نعمت ها دیده می شود. زمانی می توان فهمید که خداوند چه نعمتی به انسان داده که بررسی کنیم و ببینیم خیلی ها آن نعمت را ندارند پس با اضداد است که معرفت پیدا می شود . در جامعه هم ابتلائاتی وجود دارد و رشد افراد در شناخت و برخورد با این ابتلائات است. یک وقتی من چیزی دارم و ابتلاء من در داشتن است و هیچ خبر ندارم که خداوند چنین چیزی به من داده، و یک وقت یک چیزی ندارم و ابتلاء من در نداشتن است و باز هم خبر ندارم که خدا به من فلان چیز را نداده.
۷ مرداد ۱۴۰۳
📍متن سخنرانی3⃣ انسانِ سالم وقتی با یک مریض مواجه می شود، تازه می فهمد که خداوند به او نعمت سلامتی داده است و باید شاکر باشد و از این نعمت بهره ببرد. آن فردی هم که سلامتی را ندارد، باید بابت این نداشتن شکر کند و از شرایط برای رشد استفاده کند. تعریف غلتی که از ابتلاء وجود دارد این است که فکر می کنیم فقط فقدان است که ابتلاء است… نه! اینطور نیست چه آن وقتی که آدم دارد و چه آن وقتی که ندارد هر دو ابتلاء است، قرآن می فرماید: فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ(فجر:۱۵) «اما انسان هر گاه که پروردگارش او را آزمایش کند و اکرام نماید و نعمت بخشد، گوید: پروردگارم مرا گرامی داشت» وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ (فجر:۱۶) «اما هر گاه که او را آزمایش کند و روزی را بر او تنگ گیرد، گوید: پروردگارم مرا خوار کرد.» یعنی خداوند انسان ها را یا مبتلاء به ثروت می کند یا مبتلاء به فقر. رشد جامعه در پر کردن این تفاوت هاست! دستور «انفاق» اینجاست که معنا پیدا می کند، انفاق یعنی پر کردن خلاء دیگران(البته انفاق فقط در مال نیست). درباره پر کردن خلاء ها خداوند در سوره ماعون به زیبایی بیان می کند که کسانی که به خلاء ها بی توجه اند اصلا دین را قبول ندارند: وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ(ماعون:۷) «و دیگران را از ضروریات زندگی منع می کنند» میگوید کسانی که به احتیاجات دیگران بی توجه اند اینها تکذیب دین می کنند: أَرَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ (ماعون:۱)
۷ مرداد ۱۴۰۳
📍متن سخنرانی4⃣ اصلا دین را قبول ندارد، دین یعنی: وَلا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ (ماعون:۳) تشویق نمی کنند که به مسکین کمک بشود. فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ‏ (ماعون:۲) یتیم را رها کرده اند. خداوند با دین جامعه را مهندسی می کند می گوید وقتی کسی پدرش را از دست داده پس بقیه شما پدر او هستید، اگر این کار را نکنید «یُکَذِّبُ بِالدِّین» شده اید! پس دین داری در جامعه معنا پیدا می کند آن هم با پر کردن خلاء ها ! انسان بابت چیزهایی که دارد و ندارد، امتحان می شود! بابت چیزی که دارد باید احساس وظیفه داشته باشد و رسیدگی کند به کسانی که این چیز را ندارند و بابت آن چیزی که ندارد باید شاکر باشد و تحمل و قناعت کند، دین و معنویت یعنی این! در این باره خاطره ای نقل می کنیم از مرحوم آیت الله بهجت، همه ما مختصر آشنایی با ایشان داریم و از برخی فضایل و کراماتش شنیده ایم، این که نمازش چطور بود! طی الارض داشت! چشم برزخی داشت و … اما چقدر از سیره ی اجتماعی ایشان اطلاع داریم؟ به واسطه ی این سیره ی اجتماعی است که این کرامات از ایشان بروز پیدا کرده! سوال اینجاست آیا دین فقط یعنی نماز و گریه و زیارت عاشورا؟! آیا هرکس دعای ندبه اش ترک نشود متدین است؟! در رابطه با سیره ی اجتماعی آیت الله بهجت فرزند ایشان می فرمود : پدرم به مدت پنجاه سال سه ماه تابستان را در مشهد سپری می کرد، مسافرخانه ای کرایه می کردند و خودشان هم به همراه خانواده در مسافر خانه اقامت داشتند. وقتی با صاحب مسافرخانه در ارتباط با کرایه هر شب صحبت می کردند اگر می گفتند کرایه شبی ده تومان است (پس قاعدتا باید آخر ماه سیصد تومان می دادیم و تسویه می کردیم ) پدرم در شب آخر موقع خداحافظی پانصد تومان می داد و اسم آن صاحب مسافر خانه را در دفترچه یادداشت می کرد، بعد در هنگام نماز شب بخش اعظم مناجاتشان مربوط به اسامی یادداشت شده در آن دفترچه بود، تک تک اسم می برد و برای کسانی که برای او کاری کرده اند و با آنها آشنایی داشت دعا می کرد، اصلا برایش مهم نبود که آن آقا برای اتاقی که کرایه داده، پولش را گرفته، حتی بیشتر! حالا این همه ی قضیه نبود، سال بعد که مجدد به مشهد می رفتیم، از مادرم می خواست به تک تک آدم هابی که سال قبل آشنا شده ایم سر بزند و احوال پرسی کند.
۷ مرداد ۱۴۰۳
📍متن سخنرانی5⃣ پسر ایشان تعریف می کرد، کسانی که برای التماس دعا می آمدند خدمت پدرم، دیگر مصیبتی بود برای ما، مثلا اگر یک نفر می آمد و میگفت برای بچه ام التماس دعا داریم. پدر اول همان جا دعا می کردند و بعد در نوبت هایی جویای حال آن بیمار می شدند، غم و نگرانی برای دیگران باعث می شد گاهی قلب پدرم به درد بیاید! این ها نشان می دهد در پشت پرده خبرهایی بوده و ایشان با دعا دیگران را رشد می داده اند! می گوید یکبار جوجه ماشینی گرفته بودیم تا در حیاط خانه بزرگش کنیم، آقای بهجت روزی چند بار می پرسید به این جوجه آب دادید؟ تا هوا کمی سرد می شد می گفت این جوجه شاید سردش باشد بیاریدش داخل! آقازاده ی آقای بهجت می گوید دیدیم این جوجه مایه نگرانی ایشان است جوجه را دادیم به کسی دیگر. جالب است آدمی که اصلا حرف نمی زد، و خیلی کم با دیگران هم صحبت می شد روزی سه بار آمار جوجه را از پسرش می گرفت! یا یکی از شاگردان ایشان نقل می کردند یک روز به دلیل بیماری سر درس نرفتم، از طرفی هم مهمان قرار بود بیاید و هیچ پولی برای خرید نداشتم و کم کم داشتم شرمنده خانواده ام می شدم که یک نفر از طرف مرحوم بهجت آمد و مقداری پول به من داد و گفت این را آقای بهجت داده و گفته با بخشی از آن برنج بگیرید و با بخشی هم گوشت! این سیره اجتماعی آقای بهجت بود، اینها یعنی دینداری! باید هر کس به خودش مراجعه کند و ببیند که با این اوصاف چقدر متدین است؟! (خداوند توفیق بدهد در آینده بحث را ادامه خواهیم داد) 🔺پایان جلسه بیست و یکم|بخش تسخیر 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
۷ مرداد ۱۴۰۳
Part46_تاریخ ایران خسرو معتضد.mp3
10.02M
📜🪔تاریخ معاصر ایران "از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ به بعد" قسمت 6⃣4⃣ 📻از زبانِ خسرو معتضد 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
۷ مرداد ۱۴۰۳
📚🎓کافه کتاب میم.چمران | معـرفیِ کتابهایِ مفید و خواندنی🍩☕️
۷ مرداد ۱۴۰۳
🔸 علما، فضلا، محرومان و مستضعفان، کم‌توانان ذهنی و پرندگان و حتی حیوانات کوچه و خیابون هم شیفته و مجذوبش بودن.😍 🔹تو دنیایی که مثل صحنه نمایش میمونه، هر آدمی تو این نمایش نقشی داره؛ بعضی یک نقش دارن و بعضی چند نقش.🌟 اما محدودن کسایی که همزمان چند نقش مهم رو با هم به نحو احسن اجرا کنن.👌🏻
۷ مرداد ۱۴۰۳
🔻کسایی که بجای حرف، عمل میکنن و افکارشون رو بیش از اونکه بر زبانشون ببینیم، در عملشون مشاهده میکنیم.🌱 💠دقیقا همون حدیث معروف امام صادق (ع) : کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم مردم را بغیر زبان (با عمل) به دین دعوت کنید.💎
۷ مرداد ۱۴۰۳
🧕🏻خانم منصوره مقدسیان، دقیقا از همون آدم‌هاییه که هم در صحنه‌ی نمایش دنیا، چندتا نقش داره و هم همه رو به نحو احسن انجام میده و اتفاقا مهم‌ترین عامل جذابیتش هم عامل بودنشه و نه صرفا سخن گفتنش.🌸
۷ مرداد ۱۴۰۳
🔻اما جالبه که اینو بدونید، ایشون کلا شیش کلاس بیشتر سواد نداشته، ولی در عین‌حال، هم هم‌نشین علما و فضلا بوده و هم یک کتابخانه بزرگ داشته و اهل مطالعه بوده.🤩😮 💠برای مرتبط شدن باهاش کافی بود صرفا یک مسئله، مشکل و یا حرف مشترک داشته باشی، تا درِ خونش همیشه به روت باز باشه. 🔅خلاصه که اگر یک کلمه بخواهیم برای ایشون بکار ببریم که شامل تمام صفات ایشون بشه، اون کلمه اینه: ❤️مادر❤️
۷ مرداد ۱۴۰۳
📚داستان زندگی ایشون رو توی این کتاب بخونید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
۷ مرداد ۱۴۰۳
📚 خانه‌ای برای همه نویسنده: مرضیه ذاکری ناشر: راه‌یار تعداد صفحات: ۲۱۶ صفحه نوع جلد: شومیز قطع: ‌رقعی 📚📚📚 🪴کارخانه تولیدِ حال خوب|کانالِ میم.چمران ✅@matinchamran
۷ مرداد ۱۴۰۳