داستان حضرت زینب، قسمت اول.pdf
حجم:
1.09M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت اول، از تولد تا کربلا
✅قسمتی از داستان:
امام علی با یک چهره ی خوشحال و لب خندون، در حالی که حضرت زینب رو توی
بغلشون گرفته بودن، رفتن به استقبال پیامبر. 🥰
پیامبر خدا که چشمشون به نوهی سومشون، یعنی حضرت زینب افتاد، خیلی خوشحال شدن.☺️ پیامبر ما خیلی دخترها رو دوست داشتن. 😌
#حضرت_زینب
#قسمت_اول
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت دوم.pdf
حجم:
1.02M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت دوم، شب عاشورا
✅قسمتی از داستان:
امام حسین (ع) خواهرشون رو تو بغلشون گرفتن و گفتن:«خواهرم، آروم باش. تو باید صبوری کنی. تو بزرگ این کاروانی، باید صبوری کنی بقیه از شما یاد بگیرن.
مبادا فردا بعد از اینکه من شهید شدم، بیتابی کنی.💔
حضرت زینب اصلا نمیتونست دنیایی رو تصور کنه که امام حسین(ع) توش نباشه. 😢
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_دوم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت سوم.pdf
حجم:
1.02M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت سوم، مادر شهیدان
✅قسمتی از داستان:
آقا پسرهای حضرت زینب خیلی ناراحت شدن و رفتن پیش مادرشون گفتن:«مادر! دایی اجازه نمیده ما
بریم به میدون، شما بیا و وساطت کن.»😞
حضرت زینب رفتن پیش امام حسین و گفتن: «ای برادر! تو رو به جان مادرمون زهرا قسمت میدم بگذار پسرای من هم به میدون برن.🥺
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_سوم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت چهارم.pdf
حجم:
1.02M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت چهارم، وداع با امام حسین
✅قسمتی از داستان:
برای اینکه دلِ زن و بچهها گرم باشه که امام حسین(ع) هنوز زنده هستن؛
هر چند دقیقه یه بار، با اسب میرفتن روی یه جای بلندی میایستادند و با صدای بلند فریاد میزدن
میگفتن: «لا حول و لا قوة الا باللّه العلی العظیم.»🥺
یعنی چی؟ یعنی هیچ قدرتی از قدرت خدا بالاتر نیست.🍃🙂
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_چهارم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت پنجم.pdf
حجم:
1.26M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت پنجم، شام غریبان
✅قسمتی از داستان:
امام سجاد وقتی دیدن بدن باباشون روی خاک افتاده، خیلی حالشون بد شد. 😔
انقدر حالشون بد شد که اصلا یک لحظه، نزدیک بود جون بدن و از شدت غصه از این دنیا برن.😥
اما باز هم حضرت زینب کبری به داد دل امام سجاد رسیدن.🥲💚
#حضرت_زینب
#قسمت_پنجم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت ششم.pdf
حجم:
961.5K
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت ششم، خطبه در شهر کوفه
✅قسمتی از داستان:
خانمها گریه میکردن، جیغ میزدن، به سر و صورت خودشون میزدن، ولی چه فایده؟😏
همینها بودن که به شوهرهاشون اجازه ندادن از خونه بیان بیرون. 🙁
نداشتن بچهها شون برای یاری امام حسین، برن به میدون جنگ.😔
آقایون هم گریه میکردن.
همونایی که برای امام حسین نامه نوشته بودن؛ اما امام حسین رو
تنها گذاشتن.🤐
#حضرت_زینب
#قسمت_ششم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت هفتم.pdf
حجم:
1.04M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت هفتم، کاخ عبیدالله بن زیاد
✅قسمتی از داستان:
میخواست حضرت زینب به گریه بیفتن، بعدش هم ازش التماس کنن که آزادشون کنه.😒
اما حضرت زینب کبری، دختر امام علی(ع) و دختر حضرت فاطمه ی زهرا(س) و شجاعتر از این حرفا بود.🥲 حصرت زینب با لحن زیبا و قشنگشون فرمودند: جز زیبایی ندیدم.🥺
#حضرت_زینب
#قسمت_هفتم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت هشتم.pdf
حجم:
1.05M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت هشتم، در راه شام
✅قسمتی از داستان:
بچه ها، شمر نامرد برای اینکه حضرت زینب و حضرت رقیه و حضرت رباب و اهل بیت رو اذیت کنه،😠
دستور
داد که کاروان رو از یک مسیری ببرن که بین راه، از شهرهای مختلف رد بشن.
از هر شهری که رد میشدن، دستور میداد مردم اون شهر بیان و این کاروان رو نگاه کنن.😡
#حضرت_زینب
#قسمت_هشتم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت نهم.pdf
حجم:
1.05M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت نهم، ورود به شام
✅قسمتی از داستان:
وقتی رفتن داخل، دیدن یزید روی صندلی پادشاهی خودش نشسته و سر امام حسین(ع) رو داخل یه تشتی
جلوش گذاشتن😭
و یزید داره به سر امام حسین(ع) نگاه میکنه و قهقهه میزنه.😡
آخ الهی من بمیرم برای قلب حضرت زینب کبری.🥺
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_نهم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت دهم.pdf
حجم:
1.06M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت دهم، سخنرانی در کاخ یزید
✅قسمتی از داستان:
حضرت زینب کبری فرمودند: «ای یزید! تو با چوب خیزران به لب و دندان اباعبدالله، سرور جوانان اهل
بهشت میزنی و از این کارت خوشحالی و میگویی کاش اجدادت بودند و به تو آفرین میگفتند؟!😡
صبر کن، تو نیز به زودی راه اجدادت را خواهی رفت و در جهنم به آنها ملحق خواهی شد.»😏
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_دهم
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت زینب، قسمت دوازدهم.pdf
حجم:
1.12M
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت دوازدهم، وفات حضرت زینب
✅قسمتی از داستان:
هنوز یک سال و نیم از شهادت امام حسین(ع) نگذشته بود که حضرت زینب کبری بیمار شدن.😔
حضرت زینب، بعد از امام حسین خیلی گریه میکردن.🥺 غصه میخوردن و عزاداری میکردن،😢
برای همین دیگه جونی توی تنشون نمونده و قدشون خمیده شده بود💔
#حضرت_زینب(س)
#قسمت_پایانی
جهت مطالعه متن قصه ها📖:
❥@matn_ghese_ghahremanha