🏴 ویژه #شهادت
🌸 #امام_حسن_مجتبی(ع)
✅ #شناسنامه و #مشخصات
🌷#امام_حسن_مجتبی(ع)
💠نام:حسن(ع)
💠لقب:مجتبی(ع)
💠کنیه:ابومحمد
💠نام پدر:علی(ع)
💠نام مادر:فاطمه(س)
💠تاریخ ولادت:15رمضان
💠سال ولادت:سوم هجری
💠محل ولادت:مدینه
💠مدت امامت:.10سال
💠مدت عمرشریف:47 سال
💠تاریخ شهادت:7صفر برخی روایات 28صفر
💠سال شهادت:50هجری
💠محل شهادت:مدینه منوره
💠سبب شهادت : به تحریک معاویه توسط همسرش جعده
💠محل دفن :مدینه قبرستان بقیع
💠تعداد فرزندان:8پسرو7دختر
💠خلیفه زمان شهادت:معاویه
📌منبع:کتابک عترت
مسافران مدینه (پایان)10_ده قصه از امام رضا.mp3
زمان:
حجم:
9.28M
آقای امام حسین، سلام!
گفته بودید وقتی به منزل رسیدیم خبر رسیدنمان را به شما بدهیم تا خیالتان راحت بشود.
خواستم بگویم خیالتان راحت! ما زائرها روی بال فرشتهها قدم گذاشتیم و به خانههایمان برگشتیم.
شکرخدا همهی کودکان در سلامت به سر میبرند و مجبور نشدیم حتی یکی از آنها را در خرابهی کشور غریب بگذاریم و برگردیم.
روسری و چادر همهی خانمها پر از خاک شد اما از سرشانتکان نخورد. اصلا عموهای کاروان آنقدر غیرتی بودند که حتی اجازه ندادند کسی نگاه چپ به آنها بکند، چه برسد به اینکه بخواهند به چشم کنیز نگاهشان کنند!
مردم خیلی ما را دوست داشتند. برایمان لقمه میآوردند و اصرار میکردند بخوریم. خداروشکر لقمهها صدقه نبود.
نگران حالمان بودید، خواستم بگویم هیچ خاری در پایمان فرو نرفته ، روی دستهایمان جای طناب نیست و موهایمان آتش نگرفته. فقط کمی آفتاب سوخته شدیم، همین!
سراغ شش ماههی کاروان را گرفتید، خواستم بگویم الان توی بغل مادرش خواب است و احتمالا دارد رویای شیرین سفر را میبیند.
شما خیلی تاکید کرده بودید تشنه نماند. خواستم بگویم همه خیلی دوستش داشتند، بغلش میکردند و برایش آب میآوردند.
دخترها هم کلی بازی کردند و از این طرف به آن طرف دویدند. ولی خداروشکر در بین انبوه جمعیت نه گوشوارهای گم شد و نه دامنی آتش گرفت.
همسفرهایمان همه عالی بودند، همه مودب و متین صحبت میکردند و هیچ کس به شما و خانواده تان بد نمیگفت.....
آقای مهربانم، خواستم بگویم همه چیز خوب است. همه به خانههایمان برگشتیم و هیچ چیز و هیچ کس را در صحرای کرب و بلا جا نگذاشتیم به جز "دلمان" ....
چقدر عجیب است که شما اصلا اجازه نمیدهید ما حتی یک جرعه از مصیبت شما را بچشیم....
#اربعین
#شش_ماهه
#سه_ساله
#زائری_کجا_اسیری_کجا