❣﷽❣
⭕️#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🛑#آقای_مطیعی
⭕️#پیشنهادم 👌👌
ای سورهٔ بی سر حسین
جان پیغمبر حسین
تا روز محشر سلام خدا بر حسین
بر جان عالم داده نور
گاه از نیزه گاه از تنور
دل را پر کرد از عشق و شور
🛑یا ثارالله، یا ثارالله 2 و ابن ثاره
آه، از خیل اسبان مگو
می آیند از روبرو
آیه آیه می شود پیکر پاک او
کو انگشتر کو پیرهن
کو جای سالم در بدن
آه از مولای بی کفن
🛑یا ثارالله، یا ثارالله 2 و ابن ثاره
دل هر شب تنها می شود
غرق غم ها می شود
وقتی با یادت شکست کربلا می شود
ای آرام جانم حسین
ای نور چشمانم حسین
آغاز و پایانم حسین
🛑یا ثارالله، یا ثارالله 2 و ابن ثاره
شاعر: رضا يزداني
⭕️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)⭕️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🎆#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
🔶#آقای_بهمنی
🎆#پیشنهادم 👌👌
اگه سقا آب بیاره حتی بارونم بباره
برا زنده موندن تو
دیگه فایده ایی نداره2
پسرم چیکار کنم یه ذره آروم بگیری
پسرم چیکار کنم رو دست مادر نمیری
پسرم چیکار کنم نه آبی دارم نه شیری
جون تو بر لب آمده واسه یه قطر آب
بابات به دشمن رو زده ...
( بابات بخاطر تو به دشمنا رو زده )
بابات به دشمن رو زده واسه (یه قطره آب 3)
🎆لالایی لالایی لالایی اصغر
(لالایی بخون برا طفل رباب، همه بخونند، صدا این جوونا نیس ...)
تا که تو رفتی به میدون، مادرت شده هراسون2
سفیدی حنجر تو خیلی نازک علی جون2
(خدایا من برا این بیتها میمیرم دوسدارم تو هم با من گریه کنی توهم ناله داشته باشی الکی شعر خرج نشه )
یه سه شعبه اومد خون تو ریخت تو آغوشت
یه سه شعبه اومد و بریده شد گوش تا گوشت
یه سه شعبه اومد و سر تو افتاد رو دوشت
چی به سرت اومد گلم هی دست وپا نزن
چی به سرت اومد قنداقه شد کفن
🎆لالایی لالایی لالایی اصغر
نوکر تو از خداشه راهی کربلاشه2
کسی نیس که توی دنیا تو را دوس نداشته باشه
خوش بحال اونیکه به دام عشقت اسیر
خوشبحال اونیکه میون روضت بمیره
مگه میشه که بگی حسین گریت نگیره
اشک چشام تموم بشه خون گریه میکنم 2
تا که دلم آروم بشه خون گریه میکنم 2
حسین حسین آرام جانم2
حسین حسین روح وروانم 2
🎆#شور
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفرهی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن زینبکبریست اباعبدالله
مادرت گفت "بنیَّ" دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشهی گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مرده بودم زنده شدم؛ عشق تو را بنده شدم ●♪♫
دولت عشق آمد و من، دولتِ پاینده شدم… ●♪♫
به مسیحِ نگاه تو، من دولت پاینده شدم ●♪♫
با شهیدانت، جانِ ما هم به قربانت! ●♪♫
تو دلیلِ دم زدن و نفسم؛ که دمی به تو برسم … ●♪♫
به نامِ عشق قسم؛ تویی همه کسم… ●♪♫
منم آن که ذره ی ذره ام؛ شده ام به عشق مقیمِ تو… ●♪♫
تو پناه کل وجودی و منم اهل کهف و رقیمِ تو ●♪♫
ز خرابه های دلم زنم درِ آستان عظیم تو ●♪♫
به جهان نیامده، سائلم! ●♪♫
به عطای دست کریم تو… ●♪♫
رسد از فرا سوی آسمان؛ قتل الحسین بکربلا… ●♪♫
همه صفات، نفحاتِ حسین ●♪♫
ملکوت، بساطِ حسین ●♪♫

قسم به ذات حسین؛ بهشت صراط حسین ●♪♫
دل به تو دادم از بند عالم آزادم… ●♪♫
مرده بودم زنده شدم؛ عشق تو را بنده شدم ●♪♫
دولت عشق آمد و من، دولتِ پاینده شدم… ●♪♫
به مسیحِ نگاه تو، من دولت پاینده شدم ●♪♫
با شهیدانت، جانِ ما هم به قربانت! ●♪♫
غم شهد و شور و فراق و زده به دلِ شراره ی تو ●♪♫
همه راه چاره ی من ●♪♫
به یک اشاره ی تو! ●♪♫
جان من ارباب، آقای بی کفن ارباب ●♪♫
جان من ارباب، آقای بی کفن ارباب ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمود کریمی مرده بودم زنده شدم
موزیکفا • محمود کریمی • دانلود مداحی مرده بودم زنده شدم محمود
چند بیت روضه😭 مقتل
مهمان ما باشید
سادات حلال فرمائید
▪️😭▪️
بدنت روی خاک صحرا بود
دور تا دور تو پر از نامرد
نه فقط شمر هرکس آنجا بود
از سر حرص زخمی ات میکرد 😭
مثل گیسوی درهمت دیدم
ناگهان پیکر تو درهم شد
نانجیبی به قصد کشتن تو
ازروی اسب سمت تو خم شد 😭
چشم خود بستم و ندیدم تا
چه بلائی سر تو می آید
با دو گوش خودم شنیدم که
ناله ی مادر تو می آید 😭
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمی ماند
بعد از این غارتی که شد چیزی
از تو جز اسم تو نمی ماند 😭
یکنفر می کشد تو را بر خاک
یک نفر نیت سرت دارد
یک نفر آمده در این اوضاع
از سر عمامه ی تو بر دارد 😭
میزنم داد بس کنید این قدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
وای حسینم 😭وای حسینم😭
😭😭😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#زبانحالحضرتزینب(س)
#باسرمبارکامامحسین(ع)
سری به طشتِ طلا در مقابلِ زینب
چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب؟
ز نیمِ دیگرت آیا، بگو خبر داری؟
کجا فتاده به خون آن شمائلِ زینب
نهاده قاتلت این سر جلوی رویم تا
به قصدِ اینکه بسوزد فقط دلِ زینب
هلا! تو ماهِ درخشانِ در کسوف امشب
ببر تو هاله ای از غم ز محفلِ زینب
بگو برادرِ زینب چرا دو نیمی تو
تنت به دشتِ بلا سر به مایلِ زینب
ببین چگونه کشیدند و معجر از رویم
بیا جلوی حرامی شو حائلِ زینب
تنت به بسترِ خارا چو صید بحرِ خون
خدا کند که بیایی به ساحلِ زینب
از این خرابه نشینی و دردِ هجرانت
که بارِ غم بنشسته به محملِ زینب
در این سفر چه کشیدم فقط همینم بس
تمامِ غصه ی عالم شد حاصلِ زینب
#هستیمحرابی
🏴
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
تب وصال تو را شب به شب به سر دارد
کسی که از غم تو گریه ی سحر دارد
هوایی تو هوایی هیچ بامی نیست
تعلقات برای گدا ضرر دارد
@hosenih
چگونه زندگی اش راحت است و آسوده؟!
یتیم اگر به دلش حسرت پدر دارد
بیا برای غریبی ش گریه کن هر روز
که او همیشه به خونِ جگر نظر دارد
بگیر پشت درش دست خالی خود را
فقیر وقت کرم فیض بیشتر دارد
بگرد روضه به روضه برای دیدن او
بگرد، یار به این روضه ها گذر دارد
@hosenih
خدا کند که براتِ مرا کند امضا
کنار او دل من میل یک سفر دارد
به یمن تربت اعلای کربلای حسین
نماز و سجده من لذتی دگر دارد..
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#حسن_کردی
▶️
عشق بدون روضه ات رنگ سراب می شود
نفس برای نوکرت بی تو عذاب می شود
@hosenih
عطر بهشت می وزد از تن و جان سینه زن
قطره ی اشک گریه کن رود گلاب می شود
اهل نماز می شود هر که تو را شناخته
گرچه نماز دشمنت کفر حساب می شود
هر که دل هوایی اش روضه نشین عشق شد
نقشه ی نفس سرکشش نقش بر آب می شود
در تب و تاب زندگی وقت طلوع رنج ها
با هیجان نام تو درد جواب می شود
با تو همیشه حال من خوب تر از گذشته است
بی تو امید در دلم خانه خراب می شود
@hosenih
آمده ای که خاک را وصل کنی به آسمان
جز تو کدام حادثه عشق خطاب می شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
#بردیا_محمدی
▶️
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود
این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود
مُردن به پای "یار"،ملاک تَقَرُّب است
"پروانه" تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود
@hosenih
حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند
هرگز قفس سرای مودب نمی شود
در بارِگاه شاه،یکی جُون می شود
هر نوکری،غلامِ مُجَرَّب نمی شود
هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست
جز او کسی معلم مکتب نمی شود
این روضه ها ستون بنای تشیُّع است
مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود
هرکس که صحبت از تو کند..،گریه می کنم
دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود
@hosenih
ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای
مانند گریه بر غم زینب نمی شود
**
قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه
هر کار می کنند مرتب نمی شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦• کوچه گرد غریب این شهرم ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم 98 به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کوچه گرد غریب این شهرم
بی کسی در غروب میدانم
سر بشکسته ام گواهی شد
بارش سنگ و چوب میدانم
در هر خانه ای که میرفتم
دیدم آن جا که جان پناهم نیست
تازه فهمیدم که در این شهر
غیر عشق علی گناهم نیست
روی دار العمارۀ کوفه
مقتلم را به چشم خود دیدم
معنیِ میهمان نوازی از
لب و ابرویِ پاره فهمیدم
*آقا من که برا خودم ناله نمیکنم ، گریه نمیکنم حسین جان .. هی دست رویِ دست میزد میگفت :*
دست من بشکند چرا گفتم
آنچه در کوفه هست بر کامم
خون پیشانی ام گواهی شد
کوفه شهری غریب و بدنام است
روی دارالامارهام اما
من به نزد تو منزلت دارم
دعوتت کردهاند این مردم
من از این کوفه دست خط دارم
*گریه میکرد ، یکی به طعنه گفت حالا که گیر افتادی داری گریه میکنی؟ حسین با یارهایی مثل تو میخواست قیام کنه؟ یه وقت با همون گریه صدا زد «لا أبکی لنفسی و لکن أبکی لأهلی المقبلین إلیّ أبکی للحسین و آل الحسین»
من گریه ام برا ابی عبدالله .. گریه ام برا بچه های حسینِ اخه دست زن و بچشو گرفته داره میاد .. اینجایِ روضه وقتی میرسی وقتی طعنه به یه سردار دارن میزنن میبینی طعنه یه جای دیگه هم زده شده ..
وقتی اومدن برای تشییع جنازۀ فاطمه سلام الله دیدن مقداد سر راهشونه نانجیب گفت نمیای مقداد برای تشییع جنازه؟
گفت خبر نداری بی بی وصیت کرده بود دیشب شبانه غسل و کفن کردن که شما نباشید .. یه وقت نانجیب چنان سیلی به مقداد زد ، مقداد افتاد روی خاک ..
با دور و وریا شروع کرد طعنه زدن گفت به توام میگن یار علی طاقت یه کشیده منو نداشتی ..
گفت نانجیب من برای خودم گریه نمیکنم حالا فهمیدم چرا دیشب امیرالمومنین سر به دیوار گذاشت چرا صورتت اینطور شده .. بشکنه دستش .. عجب دست سنگینی داشتی ..*
سر راهم چه چالهها کندند
که سفیر تو را محک بزنند
خانۀ طوعه را زدند آتش
تا به زخم دلم نمک بزنند
ریسمان و طناب آوردند
یاد دستان بسته افتادم
هر زمانی که من زمین خوردم
یاد پهلو شکسته افتادم
گریههایم به عالمی فهماند
که فقط فکر ماتمت هستم
نالههای غریب من گوید
فکر فردای زینبت هستم
*تو یه بیت همه حرفشو مسلم داره میرسونه*
حسین میا به کوفه ، کوفه وفا نداره
کوفیه بی مروت حجب و حیا نداره
حرمله با نگاه زخم آلود
فکر گُلها و فصل پاییز است
کودک شیرخواره را دیگر
تو نیاور که خنجرش تیز است
نیزههاشان برایت آماده
تیغهاشان همه بُود در کار
اندر این کوفه قحطی آب است
مشکهای اضافه هم بردار
شاعر: محمدرضا ناصری
*حسین جان اگه میخوای بیای کوفه ، با خودت برا زن و بچه ت چادرِ اضافه بیار .. معجر اضافه بیار .. عرضمُ جمع کنم فرمود اگر میشه یه ظرف آب برام بیارید نانجیب گفت هرچی خواست براش ببرید . ظرف آبُ آوردن .. تا سه بار ظرف ابُ براش بردن لب پاره شده دندانها شکسته
ظرف آب آغشته به خون میشد دوباره برمیگردونن .. برا بار سوم گفت مسلم حتما بهره ای از این آب نداری .. مسلم اگر آب میخوردی باید به عشقت شک میکردم .. مگه میشه نوکری لحظه آخر آب بنوشه وقتی میدونه اربابشُ میخوان با لب تشنه بکشن ..
اما عرضم اینه حداقل لحظۀ آخر برات آب آوردن آب دستت دادن .. من بمیرم برا اون آقایی که نانجیب ها میومدن ابها رو دور گودال رو زمین میریختن ..
حسین
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
یک طرف اکبر به میدان می رود؛ دامن کشان
یک طرف بابا پریشان؛ عمه ها مویه کنان…
ای یل خیمه ها حیدر کربلا؛ ای علی اکبر
ای ستاره سحر و ثمر و پسر خون خدا…
شبه نبی سبط علی؛ تلالو نور ناموس کبریا
ماه تابان من؛ جان جانان من یوسف بابا…
با نبودنت، می رود نور از این دیده گریان من
ای پسرم خون جگرم؛ که رفتن تو زد آتش به جان من…

ای ماه شبهای تارم! خورشید روزگارم!
علاج تشنگیت را به جدم، میسپارم
خیمه محشر شده، عمه مضطر شده در تب و تابم…
ای زینب بیا و ببین؛ که حسین بی علی اکبر شده
جان دلم مشتعلم؛ محاسنم سرخ از خون جگر شده!
میدرخشد چون ستاره؛ این جسم پاره پاره…
میدهم جان تا بگیری؛ دست من را دوباره!
ای خرامان رفته؛ در خون خفته کم تر ناز کن!
اکبرم، جان رقیه چشم خود را باز کن…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمود کریمی یک طرف اکبر به میدان میرود
⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚫️
⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ......
حسین .....
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین .....
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت .......
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین .....
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
مداحی نوین
.
#زمزمه
#زبانحال_شهادت
#امام_کاظم #علیه_السلام
#سبک_ای_نور_قلب_عاشقم
#حاج_رضا_یعقوبیان
زندانی غریب ما افتاده در کنج قفس
ازرنج و دردو غصه ها افتاده او ز نفس
روزه دارحریم عشق خون گردیده جگرش
درلحظه های آخرش افتاده یادپسرش
افتاده دگر ز نفس
با گریه به کنج قفس
ذکرلبش خداست
خون گشته دلش زستم
از زهر ستم شده خم
ذکر لبش خداست
هر روزه روزه بوده و ظلم سندی فزون شده
ازاینهمه ستم دل موسی بن جعفر خون شده
از ظلم وکینه ی عدو قلب خونش شکسته است
در انتظار دیدن روی رضا نشسته است
گوید که رضا پسرم
سوزد دل و منتظرم
بابا بیا بیا
خون گشته دگر جگرم
یک لحظه بیا به برم
بابا بیا بیا
پیکرپاک او سه روز مانده برروی زمین
قلب شیعه چنان رضا ازداغش گشته غمین
آخر پیکر پاک او تشیع جنازه شده
اما تشییع جد او با نعل تازه شده
رفته روی نی سر او
خون شد دل خواهر او
ای وای از این ستم
صد پاره بگشته تنش
خون بدنش کفنش
ای وای از این ستم
#زبانحال_شهادت_آقا_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#مشهد_مقدس