eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
من شبنمم به ماندنِ مهمان مرا ببین فرصت بسی کم ست، فراوان مرا ببین این خشت وگِل‌ سرای تو بوده بهشت من راهی به سوی وادی هجران مرا ببین طفلان من اگر چه به کنجی نشسته‌اند صد طفل اشک، گوشۀ دامان مرا ببین ای آینه‌یْ تمام قد قامت رسول بر روی خود چو‌ آینه حیران مرا ببین
بی علی، فاطمه جان پر زدنت، می کُشدم اینکه گردیده أجل هم سخنت، می کشدم چه زنی غیر تو از شوهر خود، رو گیرد؟ آخر این روی گرفتن ز منت، می کشدم زینبم مانده کمک حال تو باشد یا من یاس من، عاطفه ی یاسمنت، می کشدم هر شب از خواب حسن می پرد و، فریادِ مادرم را نزنید، حسنت، می‌ کشیدم پیش چشمت به چه حالیست حسینم که مرا پیرهن بر تن او دوختنت می کشدم رحم کن بر دل من، نام ز تابوت مبر که همان حرف ز غسل و کفنت می کشدم کمکم کن بتوانم بدنت غسل دهم نیمه شب شستن زخم بدنت می کشدم حیدر توکلی
خاکی شدست چادر زیبای فاطمه افتاده بر شماره نفس های فاطمه دستی بروی سر و دستی به صورتش گویا که ضربه خورده به سیمای فاطمه لج کرده بود میخ در و سینه اش شکافت آنجا که سر نهاده بود ... بابای فاطمه دیگر نشسته نمازش را اقامه کرد شرمنده بود بعد از آن آقای فاطمه غم ها زیاد و غصه اینهم اضافه شد در گریه های هر شب احیای فاطمه اَللهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرج🏴 🏴🏴 فاطمیه
. حضرت زهرا (س) : پس از اینکه مرا دفن کردی بر سر مزارم زیاد قرآن بخوان و دعا کن زیرا در چنین لحظه هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. 📚 بحارالأنوار ج ۷۹، ص۲۷ .......... 3. همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که: اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَی وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ ألْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَی وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساعَةٌ یحْتاجُ الْمیتُ فیها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیکَ فِی وَلَدی خَیراً؛ وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم. .
4_5895277118421468784.mp3
416K
نوحه رحلت حضرت ام البنین بعد عباس وبنینم،گشته ام تنهای تنها گرکه مرگم سویم آید،می شوم راحت زغمها سر شود دوران هجران،می روم سوی شهیدان،می روم سوی شهیدان واحسینا وا ابوالفضل،واحسینا وا ابوالفضل،وا حسینا وا ابوالفضل2 _______________ افتخارم اینکه بودم،خانه دار بیت حیدر بر یتیمان بعد زهرا،بوده ام مانند مادر من کنیز زینبینم،حسنین نور دوعینم،حسنین نور دوعینم واحسینا.... __________________ درمدینه مانده بودم،کربلا را من ندیدم شرح آن درد وبلا را، بعدا از زینب شنیدم دست عباسم جدا شد،برامام خود فداشد،بر امام خود فدا شد وا حسینا... ____________________ ظاهرا ام ببینم، لیک اینک بی بنینم با دلی خون چشم گریان،بر سر راهی نشینم دل غمین با شور واحساس،نوحه خوانم بهر عباس،نوحه خوانم بهر عباس واحسینا... _____________________ همدم من زینبم شد،مونس روز وشبم شد رفتن زینب زدنیا،باعث تاب وتبم شد ذاکر عجل وفاتم،خسته دل از این حیاتم،خسته دل از این حیاتم واحسینا..... شعر:اسماعیل تقوایی
زبانحال مولا علی علیه السلام بر مزار حضرت زهرا (س) . سیفی اردبیلی . ای فاطمه ای گیزلین اولان غملی مزاری سؤندی چراغیم صبر ائویمون گئتدی قراری . . ای آینۀ صورت حق آیت سرمد ای حُسنی اولان صنعت خلقتده مجرّد ای قامت دین اسوۀ ایمان محمّد اولدون عجبا پنجۀ تقدیر دچاری . . ای لعلی سالان لعل بدخشانی نظردن وی دامنی دورد عاشق مستانه بجردن گرچه دُولی دور گنج فلک سیم و گهردن یوخ من کیمی امّا زَرِ اون سگّز عیاری . . علّت یارادوب خلقتیچون نوروی داور کوثر سنه إطلاق اولی من ساقی کوثر افسوس فلک گتدی قباقه قره گونلر اولدوز کیمی سوزدون ائویمون گیتدی وقاری . . تا سن ساغدون شهپر آچوب شَهقه چالِیدوم کَرکَس لری منقاره وروب بنده سالِیدوم من بوی بهشتی سنون عطروندن آلِیدوم قان دوشدی قضا گُلدی خزان وردی بهاری . . صولتده که من عرصه ده اژدر فکنیدیم بیکس لریچون روشنیِ انجمنیدیم هر اودلی دیلون من که اودون سؤندورنیدیم ایش دوندی اوجالدی قاپمون عرشه شراری . . سن بر گُلیدون مقدمووه حوریدی پابوس اولمازدی مقابل سنه مین جلوۀ طاووس زینب صود امن سینووی مسمار ائلیوب بوس قان اولدی صودون صون بشیگون دوشدی فراری . . بیر کوکبیدون برج ولاده دولانِیدون غیرتده شجاعتده نمونه بیر آنِیدون هیهات یادمدان چخا سن اوددا یانِیدون منده الى قوینوندا باخِیدوم سنه ساری . . ایلردی منیم قید قضا روحیمه آزار سالمشدی سنی تنگه فشار در و دیوار حیرانیدی صیّاد قووان قوش تک اوشاقلار قان آغلاریدی هر بیرینون چشم خماری . . اولماز بوغم افزا سوزومون سؤز قاباقیندا بیر اوددی نه سوز حقّی گورَن گؤز قاباقیندا ناموسی ورولسا کیشینون ئوز قاباقیندا طاقت گتورر هاردا بو اندازه فشاری . . بیر عورت اولا فاطمه دلبند پیمبر ناموس جهان همسر با عفّت حیدر سندرسالا پهلوسینی گور صاحبی نیلر الله نه یاماندور فلکون ترسه مداری . . ای خامه دانش مطلبی اوّل یره قیتر قویدی یوزینی قبر بتول اوستونه حیدر سسلندی اویان ای ایویمه زینت و زیور مأیوس ایلمه سن بو دل افسرده نگاری . . سنسیز ائویمون رکنی سنوب ایلورم اقرار آیدین سحریم کثرت محنتدن اولوب تار آخشاملار ائویمده نه چراغ یاندیرانیم وار نه باشه چاتور گللریمون شیون و زاری . . هر قوش که یاشار لانه ده بیر ایمنی ایستر ظلمون الی لانَمدم آیرسون منی ایستر مندن ننه سیزلرده دمادم سنی ایستر باتدی دییرم اولدوزومون یوخدی چخاری . . غمدن آلشوب شعله چکر روح صبوریم بوردان صورا یوخ آیری یره راه عبوریم گرچه سنون حقّونده منیم اولدی قصوریم سن اهل کرم سن منه ناز ایلمه باری . . بیر لحظه اویان مهر و وفا شمعین آلیشدیر گوگلون کوسوب حیدردن اگر کوسمه باریشدیر بیر گَل دیله دیندیر منی آهسته دانیشدیر آچ عقده می ای عمرومون افسرده بهاری . . گر جبر فلک اورتامزا تفرقه سالدى الدن سنی آلدی ایویمون رونقین آلدی حقّونده قصاص ایلمگ اللهیمه قالدى قویماز باتا حقّون توکولن قانینی تاری . . هیچ اهل ولانون بِئله بخت اولدوزی باتماز دنیا بوئی درد اولسا على دردینه چاتماز هجرونده گوزوم تا نفسیم جاندادی یاتماز عاشق گوزی دائم دولانار خانۀ یاری . . «سیفی» دل اولوب بسکه رخ فاطمه مستی گویا که ایچوب جام می ناب الستی به به بله مستانه لیگه یوخدی شکستی یاز دلبر آدین دفتره قیل گوز یاشی جاری .
☘ گر غِیر آل الله لیلایی نمانده در عشق جُز عباس شیدایی نمانده در جای‌جایِ قلبِ فرزندانِ زهرا با بودنِ فرزندِ من جایی نمانده *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ  ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم  یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام  ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ......  حسین...
4_5834505564566062681.mp3
5.05M
یازهرا🌺: ای آسمانی نام تو افتاده دل در دام تو دل گشته در راهت ، رخ ماهت ، نهان از دیده ام با اشک چشمانم ، دل و جانم ، زِ غم باریده ام گشته سیه روی من ، ای دلجوی من ، ببین شرمنده ام منت گذاری سرم ، بر چشم ترم ، تو را من بنده ام ... یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ... ای یوسف زهرا سلام عشقم تویی و والسلام شامم سحر بنما ، سفر بنما ، به کوی این حقیر ما تشنه ی باران ، همه یاران ، گدائیم و فقیر جانها چون در بند تو ، یک لبخد تو ، گشته آرزوی ما ما را مران دلبرم ، ببین چشم تَر ، هستی آبروی ما ... یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا ... ای مصلح کل جهان ای مهدی صاحب زمان بیتاب روی تو ، به کوی تو ، ببین آواره ام گشته گرفتارت ، شده زارت ، دل بیچاره ام دادم زِ کف چاره ام ، چون بیچاره ام ، فارغ از بلایم کن جان زهرا مادرت ، یاس دلبرت ، سوی کربلایم کن ... یابن الحسن آقا بیا ، یابن الحسن آقا بیا سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
(گریز به حدیث کساء )*** خسران زده است هر که توکل نمی کند بر خاک چادر تو توسل نمی کند یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند قلبم میان سینه تحمل نمی کند امشب نخواند از جلوات خدایی ات از تابش و تلالؤ خیرالنسایی ات ای که کنیز خانه ات از عالمی سر است نامت نجات بخش هزاران پیمبر است یک گوشه از تجلی تو قدر و کوثر است کوثر شدی و ساقی این چشمه حیدر است حوریه ای و دور و برت جای خار نیست غیر از علی نصیب تو در روزگار نیست صاحبْ کتاب... باطن قرآنِ مرتضی زیبا ترین ستاره ی تابان مرتضی جان تو هست جان نبی جان مرتضی لبخند صبح و شام تو رضوان مرتضی وصله بزن به چادرت اما فقط بخند رخت عروسی ات بده زهرا ، فقط بخند بر سائلت بزرگی و سرمایه می رسد آنقدر که عطای گرانمایه می رسد در مدح بنده پروری ات آیه می رسد نان می پزی و باز به همسایه می رسد این بار نه... نده همه اش را به این و آن افطار کن بس است عطای دو لقمه نان حتی به مریمش زکریا نگفته است اصلا کسی به دخترش این را نگفته است قطعا رسول صحبت بی جا نگفته است بی خود به تو که "ام ابیها" نگفته است تو مادر یتیم حجازی و کوثری از مریم و خدیجه و آسیه برتری مهر تو در خرابه ی این دل عنایت است روح تمام بندگی از این محبت است نامت به لب رسید، همین هم عبادت است خدمت به آستان تو عین شرافت است این ظرف دل به یمن وجودت شریف شد کار دلم به لطف نگاهت ردیف شد امشب بیا دوباره حدیث کسا بخوان سیب بهشتی نبوی هل اتی بخوان در جمع ما بیا و کمی ربنا بخوان مادر به جای ما همه اغفرلنا بخوان از بخشش تو قلب خدا شاد می شود ویرانه خانه ی دلم آباد می شود https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
بسم الله الرحمن الرحیم بانو سه روزه نیستی اندر کنارم امشب به روی قبر تو سر می‌گذارم بانوسه روزه خانه ام داردغم تو از دست رفته بعد تو زهرا، قرارم! زهرا به قرآن ‌خواندنت دلتنگ هستم کوثر بخوان بار دگر تامن ببارم رفتی نگاهت از رهایی حرف می‌زد درخانه ام، دیگرتو راهرگز ندارم زهرای من ،در بین دررفتی زدستم رفتی ومن،هر روز و شب چشم‌انتظارم سر می‌گذارم روی قبرت ، تاسحرگاه دارم تمناسر ز خاکت برندارم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉
♬سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم ♫✿♬سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم ♫✿♬سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم ♫✿♬اشکام میباره بر روی مزارت پاشو  ببین اومدم کنارت برگشت خواهر بیقرارت ♫✿♬اشکام میباره بر روی مزارت پاشو  ببین اومدم کنارت برگشت خواهر بیقرارت ♫✿♬پاشو سر بریده خواهرت رسیده انگار یه قرنه تو رو ندیده پاشو سر بریده خواهرت رسیده انگار یه قرنه تو رو ندیده ♫✿♬سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم ♫✿♬سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم     بی تو خواهرت چشای خونبار♫✿♬  بی تو خاطرات سخت و دشوار با پاهای خستم پای تو نشستم میوه شهادت سر شکستم♫✿♬ سلام تن بی پیراهن سلام بدن بی کفن  سلام قتیل گریه ها سلام دار و ندار من♫✿♬ سلام عزیز پرپرم سلام عزیز برادرم سلام شهید تشنه لب سلام شهید بی سرم سلام شهید بی سرم♫✿♬ چشمام رو زمین کربلا موند اشکام میون  خراب ها موند قلبم پیش رقیه جا موند♫✿♬ تا اومد سر تو پیش دختر تو جون داد شهید دلاور تو سلام شهید سر جدا سلام سر رو نیزه ها♫✿♬  سلام امیر بی سپاه سلام غریب کربلا رفته تموم حرم به غارت حالا همه اومدیم♫✿♬  زیارت چشمت روشن خدای غیرت ماه روی نیزه قمر ابالفضل کشتن من و با سر ابالفضل♫✿♬ سلام یل ام البنین سلام عزیز فاطمه سلام مدافع حرم  سلام شهید علقمه سلام شهید علقمه♫✿♬ ای برادر من چشم تو روشن روم نمیشه بگم رفت معجر از سر من حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین♫
روضه _ حضرت ام البنین سلام الله علیها _ حاج حسن خلج 💠✳️💠✳️💠✳️💠 مجمع مداحان اهلبیت ع بروزترین و قویترین پایگاه جامع مداحی ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2 تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم.... عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......*