eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم شاعران: و ▶️ آن شب که بین هاله ای از نور بودم بین پروبال ملک مستور بودم وقتی مرا بردند از پیش پیمبر تا خانه مرد دلیر بدر حیدر گفتم علی جان گرچه ناموس خدایم اما برای تو کنیزی می نمایم @hosenih من آمدم در خانه ات سوسو کنم من با عشق زیر پات را جارو کنم من گفتم علی جان کارهای خانه با من گردیدن دور تو چون پروانه با من گفتى تو كه باشى دلم گرم است زهرا با تو تنور خانه ام گرم است زهرا آوردمت در خانه ام ريحانه باشى بانوى من خانوم اين كاشانه باشى گفتى بيا تا جان به پاى تو بريزم گفتى براى اولين دفعه "عزيزم" گفتى اگر چه خواجه لولاك هستم زهراى من بر ساحت تو خاك هستم از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم زهرا كه دارم پس زره را ميفروشم گفتى كه ميبالم به پيوند تو زهرا جان على قربان لبخند تو زهرا گفتى ترا احمد امانت داده بر من بيرون نيا از خانه ات حتى اگر من... با دست بسته رفتم و زانويم افتاد يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است آرى زمين افتادن ناموس سخت است از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند ايكاش بين كوچه چشمم را ببندند بلكه نبينم زير دست و پا ميافتي در كوچه تا پاميشوى از جا ميافتى حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد ميخ در خانه به پهلويت نگيرد حيدر بميرد با مغيره در نيفتى بر روى خاك كوچه ها با سر نيفتى حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو آن شب به او گفتم علی یار تو هستم هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم گفتم تحمل کردن مسمار با من افتادن بین درودیوار با من گفتم که پژمردن میان کوچه با من حتى زمین خوردن میان کوچه با من @hosenih خانه نشینی مدینه با تو باشد هر شب پرستاری سینه با تو باشد گفتم علی جان سایه ی بالاسرم باش کوچه که رفتم خواهشا دوروبرم باش هر دم کنارم باش بار من نیفتد در بین کوچه گوشوار من نیفتد ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امام رضا(ع)مدح و مناجات -( در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است ) @emam8com در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند این دل ویران همان ویرانه باشد بهتر است جان من آقا مرا سرگرم کاشیها مکن میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتر است صحنتان را میزنم برهم، جوابم را بده این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت پشت ما توصیهی شاهانه باشد بهتر است گریه کردم شانهی گرم ضریحت بغض کرد وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتر است کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است اشک میخواهم ز تو دریای فَابکِ للحسین رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتر است شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/33894/ کاملترین اپلیکیشن متن شعر و سبک مداحی را از لینک زیر دانلود کنید👇👇👇 http://em8.ir/dl
|⇦•آقایِ سامرا چقدر ناتوان شدی.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آقایِ سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادرِ خود قدکمان شدی *آخه نوشتند بیست و هشت سال بیشتر نداشت، اما لحظات آخر این دستها به لرزه افتاده بود .. _( یاد چی افتادی)؟! _ یاد مادر هیجده ساله‌ام افتادم؛ اون روزایِ آخر یه دست به دیوار یه دست به کمر .. هی صدا میزد: علی ، علی ، علی ..* عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی آه ای بهارِ زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمانِ جوانی تو میروی دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟ یوسف، جدا ز خیمۀ کنعان چه میکنی تنها غریب گوشه زندان چه میکنی ابن الرضا به حلقۀ شیران چه میکنی *آخه حیواناتِ درنده رو آوردن ، آقا رو تو قفس این حیوانات قرار دادن یهو دیدن همۀ این حیوانات زمین نشستن در محضر امام زمانشون قرار گرفتن .. اینجا حیواناتِ درنده اومدن .. کربلا هم یهو دیدن یه عده از این حیوونا...* اینجا تو را نیامده تکریم میکنند حتی درندگان به تو تعظیم میکنند دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت با گریه ها به چشم ترت سخت میگذشت آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلویِ تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر رویِ بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به رویِ همسرت نزد شاعر: گرچه آقا رو هی میریختند میگرفتنش، خونه‌ش رو بهم میریختند؛ این زن و بچه هی می‌ترسیدند .. اما دیگه درِ خونه‌ش رو آتیش نزدند.. علامه امینی رو میگن:«ساعتها گریه می‌کرد ، سوال کردند آقا چرا گریه می‌کنی»؟! _فرمود:« آخه به یه چیزی فکر میکردم بیچاره‌ام کرد» _ چی آقا؟! _ به این فکر میکردم اگه مادر یه مشکلی براش پیش بیاد بچه‌ها به پدر پناه می‌برند ؛ اگه برا پدر مشکلی پیش بیاد بچه‌ها به مادر پناه می‌برند .. اما دلم میسوزه برا اون بچه‌هایی که از یه طرف دست باباشون رو بستند .. یه عده دور مادرشون حلقه زدند .. هرکی با هرچی دستشه داره مادرشون رو میزنه .. نمی‌دونند به کی پناه ببرند .. آی مادر ... از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار میبینم به چشم نیمه بازِ خود جهان را تار میبینم دلم میخواست چشمانم نمیدیدند جایی را که خونِ محسن خود بر در و دیوار میبینم بر درب حرم داشت لگد میزد ، حیف در بر سپرم داشت لگد میزد ، حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد، حیف شاعر: من ایستاده بودم ، دیدم که در افتاد حسن ناله میزد ، ببین مادر افتاد تو افتاده بودی ، درم روی زانو شاید هرکی رد شد ، لگد زد به پهلوت ↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ •┄┅══༻○༺═