مدح و مناجات با امام زمان )عج(
زمزمه
صدایت میزم من ، به سوز و اشک وآهم
به روی دوشم آقا ، ببین بار گناهم
الا ای مهر رویت ، صفای آب و گلها
زعصیان گدایت ، تو خوردی خون دل ها
ابا صالح یا مهدی
**
ز تو دارم تمنا ، به احوالی پریشان
امامِ مهربانم ، ز سائل رو مگردان
نگاهت گر نباشد ، گدا بیچاره گردد
به صحرای فلاکت ، بسی آواره گردد
ابا صالح یا مهدی
**
اگرچه در بدی ها ، عیان و منجلی ام
ولی از عاشقان ، حسین بن علی ام
ریا هم گر نمایم ، تو از من می پذیری
فقط ذکرم همین است ، حسین نعم الامیری
ابا صالح یا مهدی
#زمزمه
شاعر:حاج امیرعباسی
نام علی چو جنت و همچون جنان ماست
یک یا علی ز نار جهنم امانِ ماست
رحمت به شاعری که سرود این مدیحه را
"شکر خدا که نام علی در اذان ماست"
🕊﷽🕊
🍂#روضه_امام_حسن_مجتبی_ع
🎋#دفتری_حسن_ع
✨برحسن سبط مصطفی صلوات
✨به گل باغ مرتضی صلوات
✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق
✨به گل روی مجتبی صلوات
(دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج)
💥💥#السلام_علیک_یاابامحمد_یاحسن_ابن_علی_ایهاالمجتبی_یابن_رسول_الله_یا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا...
🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع
🌾شبها که در بقیع را میبندند
🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع....
کنار اون قبری که بی شمع و چراغه...
زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه....
رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند .....
فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه....
↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه...
🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم
🔹زائر آن شکسته سینه باشم
🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم
🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم
🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ...
آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا....
آی غریب نوازا....
⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون.....
🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،،
اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت....
صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،،
صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد...
💥#آخ_میون_همه_دلها...
💥#امون_از_دل_زینب....
چه خون شد دل زینب
⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که...
تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی....
الهی نبینی داغ برادرُ...
الهی نبینی اونچه که زینب دید...
(اومد کنار بستر برادر....
شروع کرد گریه کردن)
زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه...
امان امان..
صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن...
یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا..
آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر)
آخ بیاید حسنم داره جون می ده...
(الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته)
⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله میکنند ....
امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن...
⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه....
صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،،
شاید گقته باشه...
داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم....
دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم....
داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم...
یه وقت صدا زد حسین جان داداش....
گریه نکن داداش....
گریه نکن حسین جان..
💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه...
⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،،
الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند...
همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،،
اما حسین جان
💥#لایوم_کیومک_یااباعبدالله💥
حسین جان روزی میاد روز عاشورا....
دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان...
داداش لب تشنه شهیدت می کنند...
سر تو بالای نی میبرن....
امان امان
⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب...
خواهر طشتی برام بیار خواهر..
میگن اینجا بیبی خوشحال شد ..
گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه...
حالش بهتر میشه...
اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر....
⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود
🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود
☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب....
دو تا طشت نشون زینب دادی...
یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن.....
یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن....
🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین
🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین
🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود
🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود
🔘از دو لبهای حسن خون میچکید
🔘خورد لبهای حسین چوب یزید
🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو
یا حســــــــین
⬇️هنگام نشر #صلوات حذف نشه لطفا⬇️
♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️
کانال روضه دفتری 👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@roze_daftari
مناجات با امام زمان (عج)
زمزمه
اي دلبر و دلدار من
اي شمع شام تار من
مي ميرم از جدايي - مي ميرم از جدايي
سرگشته ام من كو به كو
اي آرزوي آرزو
يابن الحسن كجايي - يابن الحسن كجايي
توباغ گل هستي و من خار توام
اي عمر من عمري گرفتار توام
اي يوسف زهرا سر بازار تو
باقيمت جانم خريدار توام
(يابن الحسن يابن الحسن يابن الحسن)
ماه منيرم روي تو
باغ بهشتم كوي تو
اي ماه عالم آرا - اي ماه عالم آرا
اي جان من جانان من
كي مي شود يابن الحسن
ترا كنم تماشا - تراكنم تماشا
اي من فداي روي چون ماهت بيا
هفت آسمان شد تيره از آهت بيا
تو از كدامين كوچه مي آيي بگو
تا من بيايم بر سر راهت بيا
(يابن الحسن يابن الحسن يابن الحسن)
روي تو باشد قمرم
خال تو باشد حجرم
اي كعبه وصالم - اي كعبه وصالم
اي آفتاب من بيا
يك شب به خواب من بيا
تامن به خود ببالم - تا من به خود ببالم
سوزو نوا و زمزمه گويد بيا
سقا كنار علقمه گويد بيا
هستي كجا اي يادگار فاطمه
در بين كوچه فاطمه گوي بيا
دريافت سبك
شاعر : استاد حاج سيدمحسن حسيني
#زمزمه فراق امام زمان عج 😭😭
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@majmaozakerine
4_5965457124556277500.mp3
2.37M
🌺 ای ماه نجف ..دخیلم ای شاه نجف
👏👏👏
تا عرش خدا.. میروم از راه نجف
👏👏👏
دستم سوی تو ...جانب درگاه نجف
👏👏👏
ای حضرت عشق ای اسدالله نجف
👏👏👏
در طلبم تاب و تبم ذکر لبم ... حیدر
👏👏👏
ماندم که خدا یا بشری در عجبم ..حیدر
👏👏👏
«حقَّ حقّا..علی مولا مولا ...»
👏👏👏
ای شیر خدا ..مردِ عَلَم گیر خدا
در دست تو هم ..زِ ازل شمشیر خدا
👏👏👏
آقای منِ ..شُکوهِ تدبیر خدا
👏👏👏
در ..آئینه ات جلوه ی تصویر خدا
👏👏👏
شَمسُ ضُحی شاهِ وفا قبله نما ..حیدر
👏👏👏
ای لنگر بر ارض و سماء ..حیدر
👏👏👏
«حقَّ حقّا ...علی مولا مولا ...»
👏👏👏
"ما همه عَبدِ آستان علی
تشنه ی لطفِ بیکرانِ علی
سربلندیم روز محشر ،چون
هست در قلبماننشانِ علی"
👏👏👏
«حقَّ حقّا ...علی مولا مولا ...»
👏👏👏
"هم خدا ،هم علی اَحَد باشد
ذکر ما یا علی مدد باشد"
👏👏👏
🎤#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
@ewwmajmamolodi
گریز
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم كن لولیك الحجه بن الحسن صلواتك علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی كل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسكنه ارضك طوعا تمتعه فیها طویلا
دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا كنم
درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا كنم
اگه ساكت باشی منو از حال می بری،بگو زمزمه و
عمریه
می گه پدرو مادرم عازم كربلان،حسین جان چرا منو اینقدر داری می سوزونی،دیگه بسه،دیگه بسه،آقا عاشقی كه گناه نیست،
عمریه
می بینم گوشه كنار،كوچولوهاو نوجوونها دارن زار زار گریه می كنند،اخه شما چی می دونید كربلا كجاست،حسین كیه.
دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا كنم
درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا كنم
قربونت برم ارباب بی كفن
عمریه
این و از زبون شماها می گم
عمریه منتظرم یه روزی كربلا باشم
با سراپای وجودم قبرتو نگاه كنم
آقاجانم،قربون حرم قشنگت،بگم؟وصف العیشه دیگه،قربون بین الحرمینت،شما كه ندیدید هی گریه كنید،شاید امروز كربلایی بشید ،قربون پرچم سرخ حرمت،آخ بگم؟ قربون گودال قتلگاه،بگم؟قربون تل زینبیت،قربون كف العباست،قربون نهر علقمه ات، می ری كربلا،تو این كوچه پس كوچه های كربلا،توی بازار،از این كوچه به اون كوچه،می بینیم، گوشه ی یه كوچه یه پنجره ی كوچلو گذاشتن،با عربی یه چیزهایی نوشتن،یه مهتابی سبز روشنه،می پرسیم این چیه؟می گن اینجا همون جایی است كه علی اصغر رو تیر زدن،آخ ارباب ارباب،آقام آقام، حسین جان ببین هی داریم میگیم،قربون حرم قشنگت.
دوست دارم تلافیه یه عمر محبت تو رو
برا تعجیل فرج تو حرمت دعا كنم
یه بیت رو بگم،یاد پدر مادرا،اونهایی كه زیر خاك رفتن.
من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی
یاد بچه گی بخیر،هیئت كوچلو هامون،لخت میشدیم میرفتیم وسط كوچه دعوا می كردیم،سینه میزدیم،میگفتیم، سینه من قرمز شده،اون میگفت:سینه ی من،میگفتم من بیشتر سینه زدم اون میگفت من،دعوا میكردیم با گریه میرفتیم خونه،به مادرمون میگفتیم مادر،این جوری شده،می گفت:چرا گریه می كنید،مارو بغل میكرد،میگفت:قربونت برم،همه تون برا حسین سینه زدید،می گفت:شما حسین رو میشناسید،می گفتیم نه،می گفت:این آقا خیلی مهربونه،این آقا هركی هرجوری سینه بزنه قبول میكنه،میگفتیم:اگه اینجوریه ما دیگه دعوا نمی كنیم،جاشه این بیت رو بخونم:
اولین خیمه ای كه برات زدم
با چادر نماز مادرم بوده
چادرهای مادرامون رو از تو خونه می آوردیم،به هم وصل میكردیم،یه حسینیه ی كوچیك درست می كردیم.
من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی
تا دم مرگ محاله دامنت رو رها كنم
آخ من بدون حسین میمیرم،من اگه یه روز نگم حسین دیوونه میشم.
بریم رفقا توی صحرای كربلا،ببینیم چی برامون نوشتن.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ به خدا اسمی قشنگ تر از اسمت ندیدم،گفت:بغل امیرالمؤمنین علیه السلام نشسته بود،اهلبیت با هم مفاخره می كردند،امام حسین علیه السلام بچه است،عشق باباست،تو بغل بابا نشست گفت:بابا. جون بابا،بابا من از تو برترام،گفت:چه طور بابا؟ گفت(امام حسین): بابای تو كیه؟ امیرالمونین گفت:بابای من ابی طالب،امام حسین گفت: ولی بابای من تویی،امیرالمؤمنین گریه كرد،گفت:مادر تو كیه؟گفت:خوب فاطمه بنت اسد،گفت:بابا مادر من زهراست،گفت:بابا داداش تو كیه؟ گفت:خوب عقیل ،جعفر،.. گفت:بابا من یه داداش حسن دارم،دنیا دیگه مثل اون نداره،تو خواهرت كیه؟ من یه خواهر دارم اسمش زینب ِ بابا،امیرالمؤمنین گفت:آره بابا بخدا تو ازمن برتری،
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ.امام كاظم فرمود:به شیعیان ما بگید،هر وقت می خواستن مارو صدا بزنن،از همه ی القاب و كُنیه ها ،از همه ی چیزها بهتر،اونی كه دل مارو شاد میكنه،فقط به ما بگن،یابن فاطمه. چقدر مادرشون رو دوست داشتن. اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ،سلام به حبیبت،سلام به زهیرت،سلام به عون و جعفر و عبدالله و قاسمت،سلام به علی اكبر و عباست،سلام به علی اصغرت،سلام به رقیه ات،سلام به زینبت،سلام به ربابت،حسین جان عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ با همه ی وجودت،می خوای آروم بگی بلند بگی،هرجوری میگی،ولی با یه دل لرزون بگو، یا اَباعَبْدِاللَّهِ
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میل كربلا دارد
ای خدا مارا كربلایی كن
بعد از آن مارا هرچه خواهی كن
میروم بینم در كجا زینب
ناله از شمر بی حیا دارد.
او می دوید و من می دویدم.....
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْم
|⇦• #سرود ویژۀ عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج محمودکریمی
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
من مستمُ بی تابم ، من واله و شیدایم
من عاقله مجنونم ، من عاشقه رسوایم
من ذرهی پنهانم ، با نور تو پیدایم
با تک تک اعضایم ، با رگ رگ رگهایم
میخوانم:
علی علی مولا علی
علی ولی الله علی ...
تو ماهِ شبستانی ، خورشیدِ فروزانی
تو جامعهی نوری ، تو جلوهی قرآنی
آقای موالی و ، مولایِ امامانی
من با دل طوفانی ، با تبار سلمانی
با لهجهی قرآنی ، با چهرهی بارانی
میخوانم:
علی علی مولا علی
علی ولی الله علی ...
ای اوج تمنایم ، ای هُرمِ نفسهایم
در هر نفسم با تو ، در جنت اعلایم
نورانی و بر حقم ، تا سوی تو میآیم
میآیم و میآیم ، تا خانهی آقایم
تا اینکه رسد پایم ، در مُلک مسیحایم
در کشور مولایم ، با بوسهی لبهایم
میخوانم:
علی علی مولا علی
علی ولی الله علی ...
تو اوج مقاماتی ، علامهی آیاتی
استاد کریمان و ، مبنایِ کراماتی
سرسلسلهی مکتب ، تو پیر خراباتی
تو برات جنّاتی ، تو آینهی ذاتی...
فتاحِ فتوحاتی ، آیات اشاراتی
تو سیدساداتی ، با حال مناجاتی
میخوانم:
علی علی مولا علی
علی ولی الله علی ...
•┄┅══༻○༺══┅┄•
❣﷽❣
🌹🌹#مولودی_امام_هادی_ع
🌷🌷#آقای_جواد_احمدی
قلب همه پر میزنه تا سامرا سامرا
برای لحظه اومدنت یا مولا یا مولا
هستی تمام ما و تمام دنیا
فرش راحت هادی دلها
همه دارو ندارمو هر چی که دارم
فدایت ای مولا
میزنم همیشه هر دم
به شادی و غم صدایت ای مولا
تویی ای علی چهارم
پناه همه مردم
قبله گاه مه و انجم
یاابن فاطمه
🌹علی علی علی مدد
🌷مولامولا
آسمونا پر رایحه بارونه بارونه
روح بهشت تو زمین خدا مهمونه
ای نورو الهدی رحمت
ز نسل طاها
طوبای محبت تو میون دلها
راه تو هدایت منو سعادت منو
هستی ام ای مولا
نام دلربای تو چون
حضرت حیدر ساقی کوثر
علی علی مولا
دل من مثل آیینه
حرم تو رو میبینه
به دل اسم تو میشینه
یابن فاطمه
آرزویی دیرینه
می تپه میون سینه
یابن فاطمه
🌹علی علی علی مدد
🌷مولا مولا
علی مولا مولا ....
🌷هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات-
:
#غدیریه
#مهدی_علی_قاسمی
#مسمط
قطره حریف شوکت دریا نمی شود
نور علی به ظرف دلی جا نمی شود
مدحش درون دفتری املا نمی شود
گفتم نخوانمش به لب اما نمی شود
زیباترین تجلی گفتار حیدر است
مهر علی دهد به دلِ مرده ام حیات
جز خوان رحمت و کرمش تا دم وفات
هرگز نمی کنم به سوی خوانی التفات
دارم به این یقین که در امواج حادثات
آرامش و قرار دل زار حیدر است
در راه انتشار مطاعن نشد تلاش
ما جار می زدیم در این روزگار کاش...
...خون دلی که خورد پیمبر از این قماش
بر آن زنی که سر نبی را نموده فاش
اعلان کنید محرم اسرار حیدر است
آن دم که بر مخالف حیدر شود عتاب
شیعه درون جنت و او می چشد عذاب
یا لیتنی... بگوید و قلبش شود کباب
این است وجه و جلوه ی نام ابوتراب
در روز حشر حاکم و معیار حیدر است
تیغ علی فقط سرِ فرمانده می زند
هرگز کسی حریف نبردش نمی شود
زانو مقابلش زده عمرو بن عبدوَد
مرحب به گرد دلدل حیدر نمی رسد
یکه سوار در دل پیکار حیدر است
در پیش منکرش علنی جار می زنم
نام غدیر را حسنی جار می زنم
همچون اویسم و قرنی جار می زنم
در دسته های سینه زنی جار می زنم
ذکر لب تمامی احرار حیدر است
حب علی نوشته شده در صحیفه ام
لعنت به منکران علی شد وظیفه ام
عشق ولای مادر پاک و عفیفه ام
باعث شده که مبغض اهل سقیفه ام
از قاتلین فاطمه بیزار حیدر است
ذکر علی اگر به لب آید عبادت است
از عشق او درون دل ما حرارت است
هرکس که شیعه نیست خودش بی لیاقت است
سرتاسر کتاب همین یک عبارت است:
در این جهان یگانه جهاندار حیدر است
تنها علی امیر و امام من است و بس
جز او نمی روم سوی دربار هیچکس
از حبّ غیر نیست به دل قدر یک عدس
تنها به عشق او زده ام هر نفس، نفس
یار و قرار هر دل بیدار حیدر است
اول پیمبر اذن ز بالا گرفت و بعد
یک خطبه خواند و ذکر تولا گرفت و بعد
اقرار بر ولایت عظمی گرفت و بعد
بر روی دست، دستِ علی را گرفت و بعد:
اعلان نمود ماه شب تار حیدر است
شان نزول آیه ی اکمال دین شده
بر خاتم رسول مکرم نگین شده
کوری چشم هرکه در آنجا حزین شده
حیدر امیر بر همه ی مؤمنین شده
در چشم هر حسودِ لعین خار حیدر است
توحید بی ولای علی یک توهّم است
دوریّ از غدیر متاعش تجسّم* است
شیعه اگر که فاتح بحث و تکلّم است
با تیغ خطبه های علی در تهاجم است
محور برای پاکی افکار حیدر است
هر تشنه که سیراب از جام غدیر است
دنبال بالا بردن نام غدیر است
برخیز ای شیعه که هنگام غدیر است
از برترین اعمال اطعام غدیر است
آن کس که میبرده به دوشش کیسه ی نان
خیلی سفارش کرده ما را بر فقیران
من روز و شب برای نجف گریه می کنم
یاد غروب های نجف گریه می کنم
تا مردنم به پای نجف گریه می کنم
تا که شوم فدای نجف گریه می کنم
اشک مرا یگانه خریدار حیدر است
دنیای بی غدیر جسارت به خاتم است
از نحسی سقیفه جهان غرق ماتم است
دنیای بی غدیر تهش داغ فاطمه است
با چاه کوفه حیدر کرار همدم است
گریان روضه ی در و دیوار حیدر است
شاعر: #مهدی_علی_قاسمی
.
#دوش دیدم که مرا گریه کنان می بردند
فارغ از خویش به آنسوی زمان می بردند
کس و کارم همه بودند و به افغان بودند
زیر تابوت ، رفیقانِ پریشان بودند
خاک کردند و به صد ناله صدایم کردند
شب که شد گریه کنان رفته رهایم کردند
لرزه افتاد به جانم ، که رفیقان نروید
در شب تار من اینقدر شتابان نروید
اشک می ریختم و ذکر به لبهایم بود
آسمان بود که جولانگه پاهایم بود
در و دیوار به یکباره زبان وا کردند
من پر سوخته را یکسره رسوا کردند
بدنم سوخت، دلم سوخت ، جوابم کردند
از خجالت زدگی پاک خرابم کردند
ملکی گفت که پرونده سیاه است سیاه
ببریدش که پر از جرم و گناه است گناه
ببریدش که جزایش همه آتش باشد
حکم پرونده فقط آتش سرکش باشد
آه از سینه ی دلسوخته ام سر دادم
باز هم دل به غم حضرت دلبر دادم
گفتم ای شاه کجایی که پرم سوخته است
تو به دادم نرسی پا به سرم سوخته است
ای که یک عمر به یادت جگرم سوخته است
آه ارباب بیا بال و پرم سوخته است
ناگهان هودجی از جنس گل و نور آمد
پرده ها رفت کنار و یکی از دور آمد
وحشت شام سیه میل به زیبایی کرد
باز در حق من آقای من آقایی کرد
آمد و جمع ملک دست به تکریم شدند
همه پیش قدمش امر به تعظیم شدند
گفت آزاد کنیدش دل او غم دارد
چشمهایش همه شب اشک دمادم دارد
این که اینجاست دلش غصه و ماتم دارد
نوکر ماست ، غم ماه محرم دارد
این که در چشم خودش چشمۀ زمزم دارد
زیر پرونده اش امضای مرا کم دارد
این همان سینه زن ماست نپرسید که کیست؟
هیئتی بوده، مگر پیرهن اش مشکی نیست؟
امر فرمود ، از آن غصه نجاتم دادند
با نگاه کرم اش برگ براتم دادند
لطف ارباب مرا دور ز آفاتم کرد
باز مدیون غم مادر ساداتم کرد
تا رها گشتم از آن مهلکه آرام شدم
خیره بر پیرهن مشکی احرام شدم
دیدم از دور چه آهنگ غمی می آید
بوی سیب است و زسمت حرمی می آید
دیدم انگار یکی نوحه سرایی دارد
گله از غربت ایام جدایی دارد
مجلس روضه به پا بود خدایا شکرت
مجلس خون خدا بود خدا یا شکرت
همه بودند ملائک به سر و سینه زنان
انبیاء گرم عزا، اهل حرم گریه کنان
«این حسین کسیت که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
اینقدر نیزه زدند بر بدن نازک تو
جای یک بوسه ی زینب همه اعضای تو نیست»
چشمم افتاد به ناگاه کنار منبر
روضه خوان فاطمه بود و بغلش پیغمبر
شمر برگرد نرو داخل گودال نرو
طرف این بدن خسته ی پامال نرو
شمر برگرد به سمت بدن شاه نرو
اینقدر بر بدن زخمی او راه نرو
نکش اینقدر تو از پشت سرش موی اش را
با لگد کم بزن اینقدر تو پهلویش را
اینقدر حرف سر و نیزه و شمشیر مگو
وقت افتادن سر اینهمه تکبیر مگو
یک نفر کاش بیاید بدنش بردارد
آخر این بی کفن افتاده سه دختر دارد
🔸شاعر:
#مهدی_صفی_یار 🍃
☑️
.
#سرود
#میلاد_امام_هادی
#سبک_استخاره
#حاج_رضا_یعقوبیان
نیمه ی ذالحجه آمد شهر یثرب غرق شادی
شادمان اهل ولاشد ،در جهان آمده هادی
ماه دین جلوه گرآمد نخل دین راثمر آمد
آسمان دین حق را قمر آمد قمرآمد
حضرت هادی مدد(۲)
خانه ی نهم گل دین گشته همچون وادی طور
آسمان دین حق را آمده نور الا نور
درب رحمت وا شد امشب
نورحق پیدا شد امشب
نور چشمان سمانه
زینت دنیا شدامشب
حضرت هادی مدد(۲)
خلق وخویش همچو زهرا باشد او حیدرخصائل
علم وحلمش چون پیمبر باشداویوسف شمائل
شیعه امشب شاد شاد است غم و غصه ها به باد است
این گل زهرا نشانه نور چشمان جواداست
حضرت هادی مدد(۲)
شجرنور سر زد امشب از گلستان ولایت
زد قدم درعالم خاک دهمین شمس هدایت
همه جا غرق صفا شد جشن هم عهدی بپاشد
زینت عالم هستی دومین ابن الرضا شد
حضرت هادی مدد(۲)
شکر لله من زطفلی در دلم دارم ولایت
آرزوی من زیارت در حریم سامرایت
از کرم بنما دعایم. کن مرا حاجت روایم
دعوتم کن تا شبی در سامرای تو بیایم
حضرت هادی مدد(۲)
یا امام هادی امشب بر تو یا مولا پناهم
درشب میلادت ای گل ازکرامت کن نگاهم
بال وپربشکسته ام من ازگناهان خسته ام من
چشم امیدم در عالم بر نگاهت بسته ام من علیها
حضرت هادی مدد(۲)
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
شهپر جبریل را من فرش راهت می کنم
از درون قاب عکس هر شب نگاهت می کنم
یک شب جمعه حرم ،روضه ،بکاءو عاشقی
وقت روضه خویش غرق در قتلگاهت می کنم
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب