رباعي جوان ازدست رفته
بود دختر گل بي خار بابا
هميشه دلبرو دلدار بابا
اگر گيرد پسر.دست پدررا
ولي دختر بُود غمخوار بابا
............... ...............
ز دستم دختري والا گوهر رفت
گلي خوشبوي.باخون جگر رفت
صفا درخانه ی مانيست دیگر
بهاراز آسمانم بيخبر رفت
.................................
تونرِ چشم مايی دختر من
توشمع بي صدايی دختر من
زدي با رفتنت.آتش به جانم
بگو با من کجايی دختر من
..............................
اين چراغي است که خاموش.نگردد هرگز
داغ فرزند .فراموش.نگردد هرگز
بارالها.به دلِ خسته و مجروح حسين
مادري هيچ.سيه پوش.نگردد هرگز
.................................
دخترم.زهجران تو.پرپر مي زند دل
زدل تنگي.به هردرمي زند.دل
چو بلبل.در فراقِ.رويت اي گل
به ديوارِ قفس.سر مي زند.دل
....................................
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#هشتگ های ماه های صفر و شهریور
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
🙏 امیدواریم خادمین #حسینیه را در ایام محرم و صفر ، از دعای خیر خودتان محروم نفرمایید.
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅ اول صفر:
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#امام_زمان_عج_مناجات_کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
✅ مصیبت های شهر شام:
#کاروان_اهل_بیت_ع_در_شام
#حضرت_زینب_س_شام
#مجلس_یزید_ملعون
#خطبه_امام_سجاد_ع
#روضه_ی_شهر_شام
#دیر_راهب (بین مسیر کوفه تا شام)
✅ پنجم صفر:
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#حضرت_رقیه_س_مدح
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#شب_سوم
✅ هفتم صفر:
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
✅ بیستم صفر: اربعین حسینی(ع)
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسین_ع_اربعین
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حضرت_سکینه_س_اربعین
#برای_جامانده_ها
✅ بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به مدینه:
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
✅ بیست و هشتم صفر:
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
✅ بیست و هشتم صفر:
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
✅ سی ام ماه صفر:
#امام_رضا_ع_مدح
#امام_رضا_ع_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
✅ پایان ماه صفر:
#پایان_ماه_صفر
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
مناسبت شهریور ماه
✅ از ۳۱ شهریور:
#هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#نام_شهید_حذف_شدنی_نیست
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مناجات
#اهل_بیت_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
✅ دودمه مخصوص میاندارها:
#دودمه
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_محسن_حججی
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#زیارت_کربلا
#بیداری_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی
#مقام_معظم_رهبری
#امام_خمینی_ره
#امام_و_رهبری
#مقاومت_اسلامی
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#عفاف_و_حجاب
#اشک
#صلوات
#بصیرت
#انتخابات
#اخلاقی_و_اندرز
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام
#راهیان_نور
#شعر_اعتراضی
#شعر_طنز
#ویروس_کرونا
#مدافعان_سلامت
#کشتار_مسلمانان_هند
#محکومیت_اهانت_نشریه_فرانسوی_به_پیامبر_اعظم_ص
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های ماه صفر و شهریور
@hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
@hosenih
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت
مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
@hosenih
مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد
دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
AUD-20200913-WA0038.mp3
3.46M
💔#سینه_زنی_اربعین
🖤#شور
💔#زمینه
🖤#آقای_پناهی
💔سبک میگذرد کاروان
خسته ترین زائر
کرببلا آمده
خواهر دلخونت از
شام بلا آمده
در غم هجرانت از
غصه خمیدم ببین
خیز و به چشم خودت
موی سپیدم ببین
💔ای درد و درمانم یا حسین
💔ای آرام جانم یا حسین
چون شمعی آبم کردی ای سالار من
خانه خرابم کردی ای سالار من
🖤جانم حسین3
بر سر نی دیده ام
دیده ی گریان تو
خیز و ببین گشته ام
پاره گریبان تو
رأس پر از خون تو
بر سر نی دیده ام
طشت زر و خیزران
مجلس می دیده ام
💔سرنیزه با حنجرت چه کرد
💔با پیکر بی سرت چه کرد
نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی
من بمیرم و نبینم زیر خاکی
🖤جانم حسین3
کی رود از خاطرم
خاطره ی قتلگاه
خاطره ی قتل یک
تشنه لب بی گناه
خاطره ی خنجر و
ضربه به روی گلو
در دل این قتلگاه
شد بدنت زیرورو
💔وای از سوز آه مادرت
💔نعل اسب و جسم بی سرت
سهم زینبت شد نصیب دیگران
رأس پاکت شد بازیچه ی این و آن
🖤جانم حسین3
حق بده از فرط غم
پیش تو هق هق کنم
حق بده تا همچنان
دختر تو دق کنم
پیش نگاه تو
شرمنده ام و سر به زیر
حال خراب مرا
بین و سراغش نگیر
💔از بس که بعد از تو غصه خورد
💔در بین ویرانه جان سپرد
مثل مادر دستش بر پهلو می گرفت
تا نبینم صورتش را ، رو می گرفت
🖤جانم حسین3
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
4_5902302533866489302.mp3
10.31M
بابا جون من ، تو ای بی کفن
به ویرونه امشب تو یک سر بزن
ببین خستمه ، دیگه بسمه
نَه نایی به پامه نَه جونی به تن
تو و نیزه بابا من و سلسله
تو و سنگ کینه من و آبله
همون ساربونی که دستت برید
منو میکشید از پِی قافله
چشاتو ببند و نبین روی من
کبودی لب ها و ابروی من
تو از نِی سواری بابا خسته ای
بیا سر بذار روی زانوی من
... الهی رقیه بمیره برات ...
بخون از نگام ، از اشک چشام
از اون لخت خونِ کنار لبام
نشد باورم ، چی اومد سرم
من هر بار که گفتم بابامو میخوام
فدای سرت هر چی اومد سرم
از این بیشتراش هم به جون میخرم
به کوریِ چشمای اون نیزه دار
رسیدیم به هم بازم ای دلبرم
الهی بمیره بابا دخترت
که سنگای دشمن شکسته سرت
منم دست به دیوار میگیرم بابا
شدم قد خمیده مثه مادرت
... الهی رقیه بمیره برات ...
قدم خم شده ، موهام کم شده
بابا قاتل من همین غم شده
رو نِی رفت سرت ، کجاست مادرت
الهی بمیره برات دخترت
بگو باشه راحت خیال عمو
نذاشتم ببینه کسی تارِ مو
از اون روز که دیدم تورو روی نِی
بابا خیلی میسوزه راه گلو
بابا جون ببین که گرفته صدام
میسوزه بابا جای گوشواره هام
اگه تو بمونی دیگه پیش من
منم قول میدم چیزی از تو نخوام
... الهی رقیه بمیره برات ...
#حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#سنگین
@majmaozakerine
شدم مثل عمه بی سر و سامونت بابا
تو مهمون منی یا که من مهمونت بابا
کی میدونست میشه آخرش اینطوری بابا
من و خرابه و سر پُر از خونت بابا
به خودم میگفتم اینو امروز و فردا میرسی
اومدی حالا و میگم یتیمم کرده چه کسی
... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ...
عمو نبود که برسه به فریادم بابا
اون ساعتی که از رو ناقه افتادم بابا
تنها برای دیدن خودت بودش بابا
که موندم و هی به خودم امید دادم بابا
بابا اِنقدر حرفا دارم که برای تو بزنم
نگه داشتم بوسه هامو رو زخمای تو بزنم
... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ...
حالا که سر تو توی آغوشم هست بابا
نمیگم جای کعب نِی رو دوشم هست بابا
هنوز جای طناب به روی دستامه بابا
هنوز صدای نیزه ها تو گوشم هست بابا
این همه غصه چرا به سه ساله دختر رسیده
غروب عمر منه و سحر آخر رسیده
... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ...
#حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#زمینه
ماه خون گرفته۷-غلامرضا سازگار
فاتح شـام بلایم یا حسین
زائر کرب و بلایم یا حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
شام شد مبهوت ظالم سوزیم
معجـــرم شــد پرچــم پیــروزیم
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
من زبان را تیغ لا کردم حسین
شام را کرب و بلا کردم حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
در اسارت استقامت کردهام
شام را صبـح قیـامت کردهام
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
خیــز و استقبــال کـن از خواهـرت
هر چه میپرسی مپرس از دخترت
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
بر سـر نی هم زبانم میشدی
با سر خود سایهبانم میشدی
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
من چهل منزل کتک خوردم حسین
تــا کـه پیغــام تــو را بـــردم حسین
یابن زهرا السلام زینبت آمد ز شام
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از الطفات فاطمه صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد، مدینه، یا نجف و شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت؛ رفت
#اسماعیل_شبرنگ
#الوداع_ماه_عاشقی_محرم🥀
مصیبت اربعین
یک ماه خون گرفته۷-غلامرضا سازگار
عمـر مــا بعــد تـو چـون بسمـل بیبـال گذشت
نـه چهـل روز کـه هـر لحظه چهل سال گذشت
آمـــدم بــاتــــو بگـــویم بــه چـه احــوال گذشت
همـه جـا بـر من، چــون گوشـۀ گــودال گذشت
کـاش آن دم که ز نعش تو جدا گردیم
عـوض تو سر خود را سر نی میدیدم
از زمــانی که جدا گشت ز پیکـر سـر تو
مـاند جـای سـم اسبـان به روی پیکر تو
کعب نی داشت به کف قاتل بد اختر تو
تـــن آزردۀ مــن شـــد سپــــر دختـــر تو
مـادرت فاطمـه را گوشۀ مقتل دیدم
تو نـالـۀ وای حسینــای ورا بشنیـدم
دیدم از حنجر صدچاک دعایم کردی
سر خود را سر نی راهنمایم کردی
گـاه از گــوشۀ گـودال صدایم کردی
گـاه بر نوک سنان گریه برایم کردی
بیتو از مقتــل خون رو به حرم آوردم
سر خونین تـو را بر سر نی گم کردم
سـر تـو گم شدو بیروی تو سر کردم من
دیگــر از بــودن خــود صــرفنظـر کردم من
روز رفت و شب خود بیتو سحر کردم من
ظهــر فـردا به سوی کوفه سفر کردم من
این دو روزی که ز دیدار تو بودم محروم
ذکـر من بـود فقـط وای حسیـن مظلوم
بود کوه غم تو همچو علم بر دوشم
غم گرفتی عوض فاطمه در آغوشم
تاصدای تورسید ازسر نی بر گوشم
کرد آوای تو از نوک سنان خـاموشم
خواندی و با نفست شعلۀ آهم کردی
اشـکریـزان ز سـر نیـزه نگـاهم کردی
بـاز پـروانه شـــدم دور سـرت گردیدم
بــا نگــه مــرهم زخـم جگـرت گردیدم
ازهمان پای سرت همسفرت گردیدم
عـاشق صــادق مــوج خطرت گردیدم
اهل هر شهر اهانت به مقامم کردند
بـــا ســــرت وارد دروازۀ شـــامم کرد
چه بگویم که چه درشام کشیدیم حسین
گـام گـام از همه دشنام شنیدیم حسین
سر هـر کــوچه و بــازار رسیـــدیم حسین
غیـر شادی و کـف و خنده ندیدیم حسین
شامیان چنگ و نی و تار و دهل آوردند
هیجـده ســر عــوض شاخـۀ گل آوردند
بـانگ تبریک به دور سر تو سر دادند
نسبــت کفــر بــه اولاد پیمبـــر دادند
نتوان گفت که دشنام به حیدر دادند
سر هر کـوچه بـه مـا زجر مکرر دادند
جگـــــرم را چـــــو تــــن زخمی تو آزردند
دست بستـه به سوی بزم شرابم بردند
در کنــــار سر تـو اشک فشانـدم دیدی
خصم چون مادر تو فاطمه خواندم دیدی
خصم را سخت به تحقیر کشاندم دیدی
بـر همـــه خلق پیــام تــو رساندم دیدی
پـــای قــــرآن دل انگیز تـو ای خون خدا
بر رخش سخت زدم سیلـی یابن الطقا
شام با آن همه بیداد اسیرت گردید
پسـر هنـد جگـــرخوار حقیرت گردید
نــوبت سلطنت طفـل صغیرت گردید
تا صف حشر به ویرانه سفیرت گرید
تا ابد طفل یتیم تو نمایندۀ توست
این نمـاینـده پیـامآور آیندۀ توست
حـال در کـوی تـو رو بار دگر آوردم
بــر تو از کوفه و از شام خبر آوردم
پــرچم صبـر بــه همـراه ظفر آوردم
داغ جای گل و ریحان ز سفر آوردم
دیدی از نیزه چه ها برسرما میآمد
کعب نـی بـود که بر پیکر مـا میآمد
چــادرم رفت ولی دیـدن یـک مـویم نه
قامتم گشت خم از هجر تـو زانـویم نه
بازویم بسته شد اما لب حق گویم نه
گـــره افتــــاد بــه بــازوم بـه ابرویم نه
نه غـم از بند نه باک از گرهم بود حسین
که همین رخـت اسارت زرهم بود حسین
یـوسف فــاطمه ای داغ تــو مُهـر جگـرم
همرهم همسخنم همنفسم همسفرم
خجلـــم از تـــو و از مـــادر و جـد و پدرم
کـــز چه بـــاید بــه وطن پیرهنت را ببرم
یابن زهرا چه شود آبرویم را بخری
همـره خویش مـرا مثـل رقیه ببری
کاش خونین شود از چشم ترم پیرهنم
کـاش میکــرد قضــا پیــرهنـم را کفنم
کاش می گشت کنـار حـرمت دفن تنم
تــو دعــا کــن نبــرد قافله سـوی وطنم
تا به نظم آورد ازسوز درون این غم را
دادهام شعله دمـادم نـفس«میثم»را
@majmaozakerine
در شام اشکش بحری از دُرِّ نجف شد
وقتی جواب نالههایش سوت و کف شد
مادر نزاید دیگر عاشق چون رقیه
کز داغ یار خویش دق کرد و تلف شد
با آبله به روی خاک داغ صحرا
پاهای او تفدیده تر از خاک تف شد
تمثیل معروفی است مروارید در حُجب
سربسته میگویم که گوهر بیصدف شد
شک داشت قاری را کسی باچوب، شک داشت
تا زخم لب را دید شکّش برطرف شد
خود بهر بازی مستحقتر بود اما
بازیچهی دستان زَجر بی شرف شد
***
گیسوی این دردانه از ریشه بریده
از بس که محکم نانجیب آن را کشیده
بابا چه شد که آمدی ویرانه با سر
از حرفهای دختران شام بگذر
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
هرگز کسی موی سر من را نکند است
سر درد من از دیدن سر نیزهها نیست
اینکه زمین خوردم فقط از درد پا نیست
رفتن به خواب ناز چه کاری به شب داشت
از کاروان جا ماندنم بابا سبب داشت
اینبار تنها چاره خوردن بر زمین بود
چون که حجاب کاملم یک آستین بود
گفتم اگر بال و پر من را بچینند
بهتر از این باشد که مویم را ببینند
بیتو خدایی قطره ى آبی هم نخوردم
از هیچ کس جز سیلیِ محکم نخوردم
کردند پیرم بیخیال حرف مردم
دنبال تو بودم، شدم با بچه ها گم
دنیای دختر بچهها آغوش باباست
حتی اگر بابای آنها روی نیهاست
کی گفته که حوریهات لکنت گرفته؟!
قدری صدایم موقع صحبت گرفته
تو بیشتر با این و آن بودی، بماند
تو مهربان با ساربان بودی، بماند
من خواب دیدم ای مسیحا جان گرفتی
بابا کجا بودی که بوی نان گرفتی؟!
من راستی یادم نرفته تشت زر را
آن منبری که رفته بودی مختصر را
چوبى بهم ميريخت دندان و لبت را
لطمه بهم ميريخت روى زينب را
رفتی ولی بابا برای من عزیزی
رفتی ولی آمد وسط حرف کنیزی
افتاده گر چه پای چشمم چند سایه
گفتم که گفته دخترت دارد گلایه
قولی بده بابا که پیش هم بمانیم
اصلا بیا دورهمی قرآن بخوانیم
@majmaozakerine
حاج منصورارضی
بسم الله الرحمن الرحیم
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#عزیز_مهدی
▶️
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام...
@hosenih
هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفتهاند،
صف بستهاند پشت سر تو به احترام...
تو مرگ را به سُخره گرفتی و دیگران
دلخوش به دینِ بیخطرند و مقام و نام
طولی نمیکشد که جهان بشنود که نیست
حجّی قبولتر ز همین حجّ ناتمام
@hosenih
آنقدر دور نیست که دستی به انتقام
تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مجلس_یزید_ملعون
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
علویات گرفتار یزیدند حسین!
با چه زجری دم این کاخ رسیدند حسین!
@hosenih
صندلی بود ولی یکسره سرپا بودند
ایستادند و زپا درد بریدند حسین
دخترانت همگی برلبشان مشت زدند
آه اینها مگر از دور چه دیدند حسین؟!
یک نفر حرف زد و چند نفر غش کردند
حرفهای بدی انگار شنیدند حسین
پیش چشمه همه شلاق به زینب میخورد
تکیه گاه حرم افتاد و خمیدند حسین
منبری رفت به منبر و علی را سَب کرد
نیمه جان پای همین دردِ شدیدند حسین
@hosenih
خطبه خواندند و ورق جانب مولا برگشت
آبروی همه را خوب خریدند حسین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e