eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام، تشنه ی دیدار، سبویی برسان اینطرف آنطرفم جان رقیه نکشان بنده ات را به سر سفره ی زهرا بنشان خواهشاً اشک دوچشمان مرا جاری کن کار از کار گذشته است، خدا کاری کن سینه ام وادی طور است و پُر از نور جلی است تازه فهمیده ام این گریه، چه خیر العملی است دامنِ رحمتِ تو هم ابدی، هم ازلی است بنده ی سینه زنت، دست به دامان علی است به سرم سایه ی ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است من به هم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو زمن می گذری در شب اول قبرم، ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زده تو شدم آبم نکنی جلوی چشم علمدار، خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنهام، کس و کار ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنه ی پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید
(با گریز به روضه س) شد شب اول ماه و رام دادی به مهمونی اومدم دردایی رو بگم که بهتر میدونی شد شب اول ماه و من و اینجا را دادی من و بین بنده های خوب و پاکت جا دادی خدای خوبم امسال و قول میدم که دیگه سر برا شم اهل تلاوت و مناجات و دعا شم ایشالا دیگه بنده خوب خدا شم میخونه امشب این دلای بی زبون الهی العفو ای خدای مهربون . . . . . . . . . دل من تنگ ابوحمزه ی ماه رمضون لک زده دلم برای افتتاح رمضون دعای امشبم و با زمزمه شروع کنم روضه سی شب و با شروع کنم میگم یا زهرا س پر میکشه دلم به پشت درب و دیوار میگن داره خون میچکه از نوک مسمار علی و زینبش دیگه میشن عزادار بحق بی بی بی قبر و بی نشون الهی العفو ای خدای مهربون . . . . . . . . . شعر: حسین محمدی فام
من تشنه رو جرعه آبم بده سلام دادم آقا جوابم بده از اون سفره ی فیض کرب و بلا بیا روزی بی حسابم بده چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین میدونی از بچگی توی هیأتت بودم میدونی گریه کم غم مادرت بودم میدونی پا بستتم بهت ارادت دارم میدونی دل بستتم بهت ارادت دارم یه ذره منو ببین مگه من چند تا امام حسین دارم پای درد من بشین مگه من چند تا امام حسین دارم پای حرف من بشین مگه من چند تا امام حسین دارم @majmaozakerine
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 مناجات با امام حسین فخر کنم بر همه، هست نگارم حسین اول کارم حسین، آخر کارم حسین دایره قلب من، وقف حسینیه شد داده بهایی گران، بر دل زارم حسین بر نسبم شاکرم، در همه دم بوده است نوکری اش عزتِ ایل و تبارم حسین کاش که بعد از حیات، حک بشود با ثبات با خط خوش بر روی سنگ مزارم حسین گرچه نمانده کسی، پیش من روسیاه در همه زندگی بوده کنارم حسین جان و جهانم شده، روح و روانم شده ورد زبانم شده، صحبت یارم حسین خسته شدم از فراق، مُردم ازین اشتیاق بر غم کرب و بلا، کرده دچارم حسین از کرم و مرحمت، داده اجازه به من تا به روی تربتش سر بگذارم حسین در ظلمات جهان، اشک عزایش شده نور شفابخش بر دیده تارم حسین زینب و دلشوره ها، زینب و کرب و بلا گفت همین که رسید، دلهره دارم حسین بوی جدایی و غم، می رسد از هر قدم آه دو چشم ترت، برده قرارم حسین چه سرزمین بود این دشت پر شرار حسین جان که شد دل من محزون به غم دوچار حسین جان هنوز جای دراین سرزمین نکرده که بینم نشسته است به غربت تورا غبار حسین جان دلیل که خیمه ما را زدی به جانب پستی در آن نهفته سری خواهد شد آشکار حسین جان عباسم خیمه هارا بر پا کن اما خیمه زن وبچه ها را داخل گودی بزن چرا؟ چون زن وبچه طاقت دیدن میدان جنگ ندارند همه ساربانها محبت کرد مهربانی کرد صله داد همه رفتند اما یه ساربان باقی ماند اونم بجدل بود که به خاطر حرص و طمع انگشتر انگشت آقا را از بدن جدا کرد صلی الله علیک یا ذبیح العطشان یا حسین(ع) التماس دعا AB
افطار دعاهای ویژه آن را بخواند،از جمله بگوید: اللَّهُمَّ لَکَ صُمْتُ وَ عَلَی رِزْقِکَ أَفْطَرْتُ وَ عَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ خدایا برای تو روزه گرفتم،و بر خوان تو افطار کردم،و بر تو تکیه نمودم. تا خدا ثواب هرکسی را که در این روز روزه داشته به او عطا کند و اگر دعای«اللّهمّ‏ ربّ النّور العظیم»را که سیّد و کفعمی روایت کرده‏اند بخواند فضیلت بسیار یابد، و روایت شده که امیرالمؤمنین علیه السّلام‏ هرگاه می‏خواست افطار کند می‏گفت: بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَکَ صُمْنَا وَ عَلَی رِزْقِکَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ به نام خدا،خدایا برای تو روزه‏گرفتیم،و بر روزی تو افطار کردیم،خدایا از ما بپذیر،که تو شنوا و دانایی در هنگام خوردن لقمه اول بگوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِی به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‏اش همیشگی است،ای گسترده آمرزش،مرا بیامرز
ای خالق دو دنیا پاک از گناهمان کن ما بنده و تو مولا پاک از گناهمان کن ماه خدا دمیده مهمان تو رسیده رحمی دوباره بر ما... پاک از گناهمان کن با درد بی دوایی من آمدم گدایی ما تشنه و تو دریا پاک از گناهمان کن ای صاحب سخاوت مولای با کرامت دریاب بی نوا را پاک از گناهمان کن ما مذنب و تو غفار ما رو سیه تو ستار ما بی پناه امّا پاک از گناهمان کن عمرم تباه کردم خیلی گناه کردم اشکم ببین خدایا پاک از گناهمان کن ما گرچه رو سیاهیم یا غرق در گناهیم شرمنده ایم مولا پاک از گناهمان کن بال و پرم شکسته مولا به حق دستِ از تن جدای سقا پاک از گناهمان کن مهتاب من حسینه ارباب من حسینه جان عزیز زهرا پاک از گناهمان کن وحید محمدی
نگام کن یارب، منم همون که روسیاه و رسوا مونده نگام کن یارب، منم برکه ای که به راه دریا مونده نگام کن یارب، اگه یه لحظه عمر من به دنیا مونده اگه می‌خواستی، منو بی آبرو و در به در می‌کردی اگه می‌خواستی، تموم خونواده‌مو خبر می‌کردی اگه می‌خواستی، منو با این گناها شعله ور می‌کردی اگه می خواستی ای خدا، منو جهنم ببری از همه بی وفاییام، چرا دوباره می‌گذری؟ جز تو کسی رو ندارم، تو که خودت با خبری می تونه بخششت منو، با گریه روبرو کنه دلِ شکسته اومده، که باتو گفتگو کنه بازم نگاهت می‌تونه، دلم رو، زیر و رو کنه «ظلمت نفسی، خدای من خدای من» نگام کن یارب، به این کوه گناها که پریشون میشه نگام کن یارب، دلم سنگه و وقت گریه بارون میشه نگام کن یارب، گنهکارم یه وقتایی پشیمون میشه الهی العفو، می دونم این صدای لرزونو میشناسی الهی العفو، می دونم این گدای حیرونو میشناسی الهی العفو، می دونم این دل پشیمونو میشناسی میخوام برگردم، بگو ازم یه آدم جدید می سازی میخوام برگردم، چطور از ناامیدیام امید می سازی می‌خوام برگردم، مگه نه از گنهکارا شهید می سازی؟ اگه منو رها کنی، تو رو رها نمی کنم اگه جهنم ببریم، چون و چرا نمی کنم واسه بارون رحمتت، اشکو بهونه میکنم نامه ی اعمالم اگه، سیاهه‌ی جرم منه ماه محبتت ولی، تو این سیاهی روشنه گاهی یه قطره اشک میاد، یکی بازم در می زنه «یارب یارب، یه فرصت دیگه بده» دل من تنگه، واسه تو ای حریم باصفا کربلا دل من تنگه، بذار بیام زیارتِ آقا، کربلا دل من تنگه، چه دلگیره غروب جمعه ها کربلا دلم می گیره، بدون روضه هم برای تو ای مولا دلم می گیره، میاد از همه جا صدای تو ای مولا دلم می گیره، دلم کرده چقد هوای تو ای مولا کاش خاک پای جُون تو، غلام سیاهت می شدم مث زهیرت آخرش، مست نگاهت می شدم تو لشکر تو مثل حُر، فدای راهت می شدم فدای عاشقای تو، که دل به شط خون زدن اونا که از خجالتت، با جون دادن در اومدن اونا که مثل خیمه هات، واسه تو سوختن بلدن (یا ثارالله حسین حسین حسین حسین)
الها! مبادا رهایم کنی مبادا که از خود جدایم کنی حقیر آمدم بر درِ خانه ات صدایت زدم تا صدایم کنی مرا نا امید از درِ خود مکن امیدم که حاجت روایم کنی رسیدم که با لطف و احسانِ خود به نورِ مبین آشنایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2) گرَم دیدی از من تو جرم و گنه که اغماضِ از هر خطایم کنی نگاهِ کرَم را تو از من مگیر که ترسم به ظلمت فنایم کنی محاله که با مهربانیِ خود گرفتارِ رنج و بلایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2) ز تو خواهم ای مهربان و غفور که این دردِ جان را دوایم کنی سرَم نذرِ عشقِ عزیزم حسین(ع) چنان در رهش جان فدایم کنی دعا کرده ام اینکه در اربعین مرا زائرِ کربلایم کنی مبادا تو از خود جدایم کنی در این غفلتِ تن رهایم کنی الها،الها! پناهم بده (2) تو خطِ امان از گناهم بده(2)
بند اول   قَتّالُ العَرَب علی عِینُ اللهِ ناظِرِه عزرائیل همیشه پیش پای تو حاظره کَرّاری و دشمنت هم این رو گواهه که توو میدون نرفتی حتی یکدفعه با زره   هی سر میزنی مِیمَنه تا مِیسَر مَرحَبَم خودش نفهمید که از رو پیکرش زدی کِی سر   طوری رو زمین قدم میکوبی محکم میکوبی انگاری قلعه ی خیبر و بهم میکوبی اونا در فرارن؛ تو با ذُوالفَقارت میری رو سر درِ قلعه و عَلَم میکوبی   علی علی مولا   بند دوم   خَیرُ الاَوصِیاء علی بابُ اللهِ واسِعِه سیره ی تو داره هم جاذبه و دافعه هرگز پیش تو نشد حقّ النّاسی پایِمال از حقّت گذشتی اما در حفظِ جامعه   مولا به خلافت از همه اُولی میشه جایِگاهِ تو فهمید از حدیثِ قُدسیه لُولا   واقف به علوم آسمونی اینم نشونی گفتی که سَلُونی قَبلَ اَن تَفقِدُونی در مناظره با؛ علمای ادیان مگه میشه پاسخِ سوالی و ندونی   علی علی مولا   بند سوم   قاضیُ القُضات علی وَجهُ اللهِ کامِله تیر از پای تو کشیدن ما بین نافله از بَدر و اُحُد بگم یا صِفِّین و خَندَقِت یا از لَیلَهُ المَبیت یا روز مباهِله   غالب یا عَلیِ بنِ اَبی طالِب اگه گفته شه مقام تو میکنن همه تُهی قالب   از مدحت پُره کتاب و سُنَّت حُبُّکَ جُنَّه کعبه سجده میکنه شبا به سمت قُبَّت پدرم تو هستی؛ چون میگه پیمبر اَنَا و عَلی اَبَوا هذِهِ الاُمَّه   علی علی مولا
‍ ‍ . 🎼 ماه رمضان 📘نام شعر: السلام ماه خدا 🗓تاریخ اجرا: ماه رمضان 97 السلام ماه خدا سوزِ دُعا اِغفِر ذُنوبَنا حسین حسین حسین السلام چشماي تَر وقت سَحر اِغفِر ذُنوبَنا حسین حسین حسین من اومدم دَر و وا کُن من اومدم منو نگا کُن من اومدم منو دعا کُن اَنْتَ الْكَبيرُ وَ اَنَا الصَّغيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الصَّغيرَ اِلا الْكَبيرُ مِسکینتم کوچیکتم بیا و این حال روضتو از من نَگیر جانم حسین جانم حسین ای جانِ جانانم حسین السلام شاه کرم ای بی حرم اِغفِر ذُنوبَنا حسن حسن حسن السلام بنده نواز مَحرمِ راز اِغفِر ذُنوبَنا حسن حسن حسن منو ببین دل گیرم منو ببین از همه سیرم منو ببین به تو اسیرم اَنْتَ الْجَوادُ وَ اَنَا الْبَخيلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْبَخيلَ اِلا الْجَوادُ ای دلبرم تاج سَرم دَرِ خُونتو دَر میزنم بابُ المُراد جانم حسن جانم حسن ای جانِ جانانم حسن السلام شَمسُ شُموس غریبِ طوس اِغفِر ذُنوبَنا رضا رضا رضا السلام ای مهربون آروم جُون اِغفِر ذُنوبَنا رضا رضا رضا تنگه دلم بیچارم تنگه دلم دل بیقرارم تنگه دلم ابر بهارم اَنْتَ الْغَنِىُّ وَ اَنَا الْفَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْفَقيرَ اِلا الْغَنِىُّ جانان من ایمان من میگم به دو عالم که تو سلطان منی جانم رضا جانم رضا ای جانِ جانانم رضا 🎤
❣﷽❣ 🎆 🎆 س 🎆 س میشمارم همه طفلان حرم را دائم وای که دخترکت باز کجا افتاده؟ زجر رفته ست سراغش که بیارد او را آمد اما به رویش پنجه به جا افتاده هِق هِقَش پاسخ من شد که از او پرسیدم دو سه دندانِ تو ای عمه چرا افتاده؟ 😭😭😭😭😭😭 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈التماس دعا دارم از همگی شما دوستان عزیز و گرامی
مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست دارم هزار سینه سخن ... کو ؟ مجال نیست آلوده است آب و هوای جهان عزیز ! آبی درون چشمه ی دنیا زلال نیست مولا ! دروغ نه ، به خدا یک حقیقت است « انسان » در این زمانه به جز یک محال نیست دنیا شده ست انجمن ُگنده لات ها جایی در این میانه برای « کمال » نیست طاعون ظلم ، روح زمین را جویده است در چشم این زمانه « عدالت » سوال نیست « دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و من ... *» ، بی خیال نیست ! سیرم از این جهان دغل ، سیرِ سیرِ سیر اما برای شِکوه دگر ، حس و حال نیست در سر هوای وصل تو دارم ، همین و بس چون شیعه ی نگاه تو هستم ، محال نیست روحم قیام کرده به شوق ظهور تو ای نازنین ! زمان ظهور و وصال نیست ؟! رضا اسماعیلی