ر احمد وخلق مهربانش صلوات
برحیدرو صبر بیکرانش صلوات
ازفاطمه ,مجتبی ومظلوم حسین
تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر شاه کرم رضا(ع)ی عالم صلوات
بر او که مراست درد و مرهم صلوات
هم بر حسن (ع) و علی (ع) و زهرا (س) و حسین (ع)
هم بر شه دین رسول اکرم (ص) صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر احمد و جمال حیدر صلوات
بر فاطمه ی پاک و مطهر صلوات
بر مِهر وجود یازده نور جلی
بر جمله شافعین محشر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
اکمال برای صلوات آوردی
دو بال برای صلوات آوردی
وقتی که نبودی، صلوات ابتر بود
تو ” آل ” برای صلوات آوردی
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
از اول دهر تا قیام برکات گویند همه خلق جهان و ذرات
از اهل بهشت و قدسیان و ملکوت بر احمد و آل او همیشه صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر خاتم انبیاء محمد مصطفی صلوات بر علی حیدر کرار داماد پیامبر صلوات
بر فاطمه بنت پیامبر همسر حیدر صلوات بر حسن وحسین آل مطهر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر خاتم انبیا مکرّر صلوات بر آل نبی ،فاتح خیبر صلوات
بر فاطمه دخت مصطفی زوج علی بر آل نبی و آل حیدر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
اول به نبی حضرت خاتم صلوات دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بی حبّ علی و آل او در عرصات هرگز نخرند از کسی صوم و صلاة
در حشر نتیجه می دهد عشق حسین دیگر همه هیچ ، برمحمد صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
هر که دارد به دلش آرزوی کربلا صلوات یا شود زائر آن دشت پر بلا صلوات
از سه ساله حسین گیرد برات صلوات گوید بر دل سوخته ی زینب صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
یارب از غیب به ما برگ و براتی بفرست تلخی ذائقه را شهد و نباتی بفرست
تو هم ای بنده اگر شکر گذاری به خدای بر خود و آل محمد صلواتی بفرست
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
به آیِه آیه قران احمدی صلولت به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات
به اهل بیت رسول گرامی اسلام به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر خاتم انبیاء محمد مصطفی(ص) صلوات بر علی حیدر کرار داماد پیامبر صلوات
بر فاطمه بنت پیامبر همسر حیدر صلوات بر حسن و حسین آل مطهر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر سجده و سجاده عشق محمد (ص)صلوات بر غار حرا و نماز و مقام محمد(ص) صلوات
بر آخرین دین رحمت و پیامبر آن صلوات بر داماد و بنت محمد و آل مطهر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی در روز و شب خواهی ثمراتی
باید به کوری دو چشمان حسودان بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
ای دوست برای دل براتی بفرست در ظلمت غم آب حیاتی بفرست
خواهی که خدا بر تو فرستد صلوات بر احمد و آلش صلواتی بفرست
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
یارب از غیب به ما برگ و براتی بفرست تلخی ذائقه را شهد و نباتی بفرست
تو هم ای بنده اگر شکر گذاری به خدای بر خود و آل محمد صلواتی بفرست
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
ای شیعه بگو بلند و ممتد صلوات
تا که بشود را بلا سد ، صلوات
بر احمد و زهرا و علی و حسنین
بر پنج تن و آل محمد صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
در اوج عطش، آب حیاتی دارد
زین ذکر ، مدامش ، حسناتی دارد
هنگام خطر برای دفعش ، شیعه
بر احمد و آلش صلواتی دارد
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم
محمد کاظم خادمی:
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها تقدیم به همه ی مادران شهداء _ حاج میثم مطیعی 🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
__
*امشب روضه مو اینجوری شروع می کنم،روز مادرانو و همسران شهداست،مجلس به پاست به یاد بی بی اُم البنین مادرشهید،همسر شهید...امشب با یاد شهدا بریم درِ خونه ی اُم البنین...
شهید علی اکبر رضایی منش،سال شصت و دو مفقود شده در کردستان،تا الان مادرش دَرِ خونه رو نمی بنده،میگه:عزیزم از سفر میاد،پسرم بر میگرده..میگن:وقتی بارون میاد،از خونه میاد بیرون..بهش میگن: مادر!بیا سردِ...میگه:نه الان پیکر بچه ام زیر بارونِ...وقتی برف میاد،ازخونه میاد بیرون..مادر! مریض میشی،حالت بد میشه...میگه:شماها نمی فهمید،من مادرم،بدن بچه ام الان زیر برف و بورانه....
یه مادری هم مدینه منتظربود مسافرش برگرده،ولی نه مسافر خودش،از بچگی براش مادری کرده،حسینم! من خدمت گذار شمام....
گفت:اون مادر شهید،احمدش رفت،والفجر مقدماتی شهید شد،همسایه ها فامیل اومدن گریه می کردن،چیزی نمی گفت،عملیات بعد ابوالقاسمش رفت شهید شد،دو تا پسر داد،به شوهر گفت:چرا نشسته ای؟پاشو اسلحه ی بچه هام رو بردار،همه دارن آماده میشن، رفت،والفجر هشت شد،همه اومدن،زن ها اومدن،فامیل اومدن توی خونه،خیلی بی تابی می کردن،جوانات رو از دست دادی،شوهرت رو از دست دادی..میگن:یه وقت بلند شد به سینه میزد،می گفت:*
تموم زندگیم مال حسینِ
دلم همواره دنبال حسینِ
*خودش رفت،توی اون حج خونین سال شصت و شش،گفته بود: حالا نوبت منِ،رفت،صف اول برائت از مشرکین شهید شد، "شهیده کبری تلخابی"...
عرض روضه من باشه،منم یه مادری رو میشناسم،همش صدا می زد:تموم زندگیم مال حسینِ.....
امشب مدینه ات رو بگیر،از بی بی اُم البنین مدینه بگیر،بری بین الحرمین،سر به دیوار بذاری براش روضه ی اباالفضل بخونی...*
این گدا سوی مدینه سفری میخواهد...
تا بیاید حرمت راهبری میخواهد
سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش
سلام من به بقیع و چهارقبر رفیعش
*مرحوم مامقانی نوشته در کتاب تنقیح المقال...: وقتی بشیر آمد وارد مدینه شد،مردم رو جمع کرد،بی بی ام البنین آمد،بی بی جان! بچه هات رو کشتن....از حسینم چه خبر؟ دستای علمدار کربلا رو جدا کردن..از حسینم چه خبر؟ بی بی جان! نبودی عمود آهن به سر پسرت زدن... از حسینم چه خبر؟ بی بی جان با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن... یه وقت صدا زد ای بشیر! " قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی " بندهای دلم رو پاره کردی..." أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین " همه ی زندگیم فدای حسین...همه ی بچه هام فدای حسین...*
تموم زندگیم مال حسینِ
دلم همواره دنبال حسینِ
#روضه
#مادر_شهید
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
بسماللهالرحمنالرحیم
#ولادت_حضرت_زینب_سلامالله
بنویسید خداوند و پس از آن زینب
بنویسید علی در دلِ میدان : زینب
بنویسید که زهراست در ایمان زینب
بنویسید حسن بعد حسن جان زینب
بنویسید حسین است بقرآن زینب
بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب
نام تو میبرم و کرببلا برخیزد
شیرزن میرسی و شیر خدا برخیزد
چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد
حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد
گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد
سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب
نعره تو هیمنه تو خطبهیِ بنیان کَن تو
رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو
برق تو تیغ تو و فاتحهی دشمن تو
مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو
شمع تو آینه تو گریهی بی شیون تو
بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب
تو قدم میزنی انگار عَلَم میکوبند
پشتِ تو اکبر و عباس قدم میکوبند
کاخها را به سرِ آلِ ستم میکوبند
کوفه تا شام همه بر سرِ هم میکوبند
بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم میکوبند
کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب
کاش میشد که فقط از تو فقط بنویسم
با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم
زورَقی باشم و از جذبهیِ شط بنویسم
من که باشم بنویسم که غلط بنویسم
باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم
مینویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب
غرق در دود زمین بود که بارانی شد
باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد
سپرِ تو ، نه فقط سینهی ایرانی شد
مرد این جاده رزمندهی افغانی شد
هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد
تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب
آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را
آمدی تا به حُسینت برسانی ما را
دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را
چادرت را بتکانی بتکانی ما را
چو غباریم به صحنت بنشانی مارا
گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب
آه گفتی که نیایید تنش را نبرید
مادرم مینگرد پیرهنش را نبرید
نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید
لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید
به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید
ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب
(حسن لطفی)
#مدح
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
محمد کاظم خادمی:
🌾 #روضه_ختم_خوانی
🌾#پدر
🌾#گلی خوشبو تر از بابا ندیدم.
🌾 *مجلس پدر*
🌾
گلی خوشبو تر از بابا ندیدم.
رخی نیکوتر از بابا ندیدم.
بگردیدم به دنیا را شب و روز.
کسی را بهتر از بابا ندیدم.
هنوز باور ندارم رفته باشی.
میان گور تنگی خفته باشی.
کجا رفتی کجا رفتی عزیزم.
هنوز باور ندارم مرده باشی.
عزیزم رفتنت را باورم نیست.
جدائی گفتنت را باورم نیست.
دیار آخرت سامان گرفتی.
کفن پوشیدنت را باورم نیست.
نه از دل میروی نه میکنی یاد.
*روضه در عزای پدر*
امروز به یاد دخترای...
این بابا بسوز برای رقیه سه ساله حسین
برا یتیم باید خیلی گریه کنی خیلی زار بزنی
عزیزان داغ دیده شما خیلی دلخوشی ها دارین
اگر چه بابا از دست دادین اما کسی به شما بی احترامی نکرد
همه ی مردم اومدن به شما تسلیت گفتن
لحظه ای که پشت سر تابوت بابا میرفتی
پاهات رمق نداشت این خواهرا این مادرا
زیر بغلاتونو گرفتن شما رو تسلیت دادن
کسی شما رو تازیانه نزد اما بمیرم
برا سه ساله ی امام حسین ع
یه دختر بگه بابا اما سر بریده ی بابا شو ببینه
آی مردم مگه قرآن سفازش بچه یتیم ونکرده
شما بگین مگه بجه یتیم سنگش میزنن
پس چرا رقیه ی سه ساله رو سنگش میزدن
دیدین یه دختر که باباش سفر میره یا فرزند شهید این عزیزان که بابا ندارن بعضی صبحها که پامیشن میگن مادر دیشب خواب بابا رو دیدم
آخ بمیرم رقیه هم سر رو خاک خرابه گذاشت
وقتی از خواب بیدار شد ظاهرا خواب باباشو دیده بود
دلش بهونه ی بابا گرفته اما سر بریده ی بابا رو براش خوردن
صدا زد عمه جان کمک کن تا که بردارم
سر بابام از روی زمبن
عمه جون دیگه دست وپام رمق نداره
آخ بمیرم سروگرفت رو سینه گذاشت باهاش درد دل میکنه
بابا ی خوبم بابای مهربونم آخ کی رگ
ای گردنت رو بریده بابا بابا
خیی بابا بابا کی پیشونیتو شکسته بابا بابا
بابا چرا چند شب(وقته) خبر از بچه هات نگرفتی بابا..
عجب رسمیه. .....
مرگ بابا کمتر از آه دل یعقوب نیست
او پسر گم کرده بود وما پدر گم کرده ایم
ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر
ای بهار جاودانی ای پدر یادت بخیر
روح پاکت ای پدر با امیر الموءمنبن محشور باد
خانه ی قبرت زالطاف خدا پر نوز باد
عزیزان سوقندی شما هم داغ بابا دیدین اما بگین ببینم برا آخرین بار کجا بابارو دیدین
آخرین بار کجا با بابا وداع کردین
قربون بچه های حسین برم وقتی آقا برا آخرین بار اومد تو خیمه ها خداحافظیشو کرد
اومد سوار بر ذوالجناح شد هر چه کرد دید اسب حرکت نمی کنه چته ذوالجناح چرا حرکت
نمی کنی یه وخ اسب آقا با سر اشاره ای به پایین کرد یعنی آقا یکی دست وپای منو گرفته
تا آقا نگاه کرد دید سکینه دختر نازدانه اش است
آخه مردم دختر خیلی باباییه
همه عالم میدونن که دخترا بابا ییند
بابا نیاد نمی خوابند منتظر لالاءیند
گفت بابا جون نمیزارم بری بابا
بابابیا برا آخرین بار منو روزانوت بنشون بابا
دست نوازش به سرم بکش بابا
آخه امروز یه جور دیگه خداحافظی میکنی بابا
گذشت ماجرا
رقیه خواهرا عمه ها هم نشسته بودن
یه وخ صدای ذوالجناح بابا رو شنیدن
همه به خیال این که باباشون اومده
از خیمه بیرون اومدن آخ بمیرم
خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه
همچین که اومد دید اسب بابا اومده اما بابا نیومده یال اسب بابا خونیه
ای وای ای وای...
بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است
وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است
هنگام وداع تو ز بس که گریه کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده
#پدر
رفتی از این دنیا _ بابا دلم خون است
می گریم از بهرت _ حالم چو مجنون است
میسوزم و میگریم از فقدان بابا
خواهم شوم یک شب به خواب مهمان بابا
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
بابا پس از مرگت _ماندم به آه و غم
رفتی سفر عمرم _بی تو نگر شد کم
در مرگ بابا اشک من گشته روانه
بی تو صفائی نیست پدر جان بین خانه
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
غمخوار من بودی _بابا در این دوران
پشتم دگر بشکست _ بنگر مرا نالان
کجا دگر پیدا کنم مانند بابا
قربان پینه بستهٔ دستان بابا
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
ای کاش پدر جانم _ بودی کنار من
میکردمت خدمت _ای غمگسار من
بودی تو تا پیشم پدر من غم نداشتم
با بودنت هیچ چی به عالم کم نداشتم
رفتی ز دنیا گشتم عزادار
بابای مظلوم خدا نگهدار
هر جمعه می آیم _بابا مزار تو
اشک روان سازم _بابا نثار تو
دیگر نخواهم بعد تو این زندگانی
گوید( صفا) اف باد به تو ای دار فانی
*رفتی ز دنیا گشتم عزادار*
*بابای مظلوم خدا نگهدار*
شاعر شعر پائین حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#ولادت
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#محمد_قاجار
مَلکی خلق شد از تربت اعلای بهشت
علوی زاده و نیکو نسب و پاک سرشت
خَلقش از جنس خدا، موی به مو، خشت به خشت
دستی از غیب در این معرکه این گونه نوشت
بفرستید در این جشن، نزول برکات
به صفای حرم آل محمد صلوات
ز شُکوه قدمش غصه ی دل رفته ز بین
قوّت بازوی آقای علمدار حُنین
ثانیِ حضرت زهراست عزیزِ حَسنین
ماه شبهای علی، عشق حسن، عشق حسین
شاه بانوی جهان، دخترِ عالی درجات
به صفای حرم آل محمد صلوات
عشقِ نابِ ازلی را به چه تشبیه کنم؟
این همه نورِ جلی را به چه تشبیه کنم؟
عصمت اللهِ ولی را به چه تشبیه کنم؟
دخترِ ماهِ علی را به چه تشبیه کنم؟
به کَفَش شهدِ بقا، شُرب جنون، آب حیات
به صفای حرم آل محمد صلوات
دخترِ شاه، به شبهای مدینه سحر است
در مقامات رفیع است؛ چه والا گهر است
نام زیباش بُود زینب و زِینِ پدر است
زاده ی فاطمه در پرده ی عفّت قمر است
صاحب الامرِ قیامت بُود و راه صراط
به صفای حرم آل محمد صلوات
داده بر اهل زمین دست خدا هر چه که بود
میرسد بوی گل و رایحه ی عنبر و عود
اهل لاهوت به شُکرانه فتاده به سجود
جبرئیل آمده از عرش به تعظیم، فرود
همه جویند ز خاک قدمش راه نجات
به صفای حرم آل محمد صلوات
اهلِ این خانه به اصحاب، عنایت دارند
به غلامان درِ خویش محبت دارند
چاکران آمده و عرض ارادت دارند
دست بر سینه همه قصد زیارت دارند
پای گهواره بگیرند همه برگ برات
به صفای حرم آل محمد صلوات
همه ی آل علی مادری و حیدری اند
صاحب ارض بهشتند؛ عجب محشری اند
لایق سلطنت و برتری و سروری اند
همه در محضر اینان به صفِ نوکری اند
دل گره خورده به ایشان همه در حیّ و ممات
به صفای حرم آل محمد صلوات
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق
دو هزار ننگ و نفرین ، به تمام دشمنانت که نموده هتک حرمت ، به حریم جان صادق
به فدای خاک پایش ، شده ام غرق عزایش دل عاشقان شکست از ، غم بی امان صادق
چه خوشا اگر کنم رو ، به مدینه و بقیعش به زلال اشک شویم ، قبر بی نشان صادق
در مدینه اش بگردم ، پی قبر مادر او که بیابم آن مزار ، مام قد کمان صادق
منصور چند بار امام صادق را درقصر حود احضار نمود ، اما هر مرتبه کرامات و معجزاتی می دید حضرت را با احترام بر می گردانید .اما از همه دلخراش تر زمانی بود که منصور دوانقی از حاجب خواست حضرت را احضار کند ، او جرئت نکرد ، لذا او پسرش (محمد ) که خیلی سخت دل بود فرستاد امام احضار کند ، این ملعون بدون اجازه وارد منزل امام شد حتی اجازه نداد تجدید وضو کند ، خود سواره بود ، امام پیاده می آمد1، آقا نفس نفس زنان آمد وارد قصرمنصور شد اول حرفی که زد این بود منصور اگر هر وقتی خواستی کسی را دنبال من بفرستی دیگر ابن ربیع را نفرست .
روز شهادت امام صادق (ع) است ، یک لحظه چشم دل باز کن قبرستان بقیع را مقابل چشمانت مجسّم کن ، قربان ائمه مظلوم بقیع ، قربان قبر بی شمع و چراغ امام صادق ، امروز غوغایی شد مدینه ، همه اشک می ریختند ، همه گریه می کردند، همه به سر و سینه می زدند ، کفن قیمتی بر بدن امام صادق پوشاندند .
اما بمیرم برای آن آقایی که امام سجاد فرمود : بنی اسد یک قطعه بوریا بیاورید می خواهم بدن بابایم را به خاک بسپارم .
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
زهر طرف به کمام تیر غم زمانه گرفت دل مرا که بسی بود خون نشانه گرفت
چو جدّ خویش علی سالها به خانه نشاند ز دیده ام همه اشک دانه دانه گرفت
هنوز خانه زهرا نرفته بود از یاد که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت
سپاه کفر به کاشانه ام هجوم آورد مرا به زمزمه و ناله شبانه گرفت
سر برهنه ، پای برهنه برد مرا پی اذیت من بارها بهانه گرفت
هنوز ز خستگی راه بود در بدنم که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
چه کردند با پسر فاطمه ، چه خون ها که به دل فرزندان فاطمه نکردند ، شبانه امام صادق را با سر و پای برهنه بردند قصر منصور ، این نانجیب چند مرتبه شمشیر کشید برای شهادت امام صادق ، آخر الامر دستور داد آقا را با احترام برگردانند ، اما مدینه بچه ها نبودند ببینند قاتل بالای سر بابایشان با شمشیر ایستاده است ، اما قربان جد مظلومش حسین ، کربلا بچه ها بودند ، دیدند هر کسی هر چه در دست داشت به بدن عزیز زهرا زد .یکی با شمشیر می زد ، یکی با نیزه می زد آنهایی که سلاح نداشتند با سنگ به بدن ابی عبدالله زدند . همه صدا بزنیم حسین ...
1_444299822.mp3
3.26M
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده
@majmaozakerine
کاش می شد با لالا آرومت کنم
یا که بی سر صدا آرومت کنم
تو همین جا بمون و هی گریه کن
نکنه نیزه ها آرومت کنن
خیمه خیمه با شتاب رفتم علی
هر طرف خونه خراب رفتم علی
هفت دفعه هاجر دوید به آب رسید
صد دفعه دنبالِ آب رفتم علی
راستی خندون شدنت مبارکه
مَردِ مِیدون شدنت مبارکه
گریه کردی و همه کِلْ کشیدن
آخْ رجز خون شدنت مبارکه
یه خبر فقط برام بیاد بسه
خیلی نه ! یه خط برام بیاد بسه
حالا که بابات می ره پشت خیام
بند قنداقت برام بیاد بسه
کاش بشه تیرُ یه گوشه چال کنم
زبون سپاه شام و لال کنم
من اگه که ببخشم همه رو
محاله حرمله رو رها کنم
*زن تکیه اش به مردِ .. اول کسی که تو حوادث متزلزل میشه زنِ .. خدا نیاره برای مردی جلوی زنش گریه کنه ....
آی مردم ، دیدن حسین داره میاد داره گریه میکنه .. تا تیر خورد گلوی اصغر فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ..
خون هارو با مشتش گرفت به آسمون پاشید ... یه نگاهی عقب سرش کرد دید رباب داره گریه میکنه.. یه مرتبه بچه رو زیر عبا پنهان کرد رباب نبینه ..*
اومدم پشت حرم خاکت کنم
یه گوشه با قد خم خاکت کنم
بابا میگه دیر شده خاک و بریز
چه کنم نمیتونم خاکت کنم
یا حسین ....
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم
@majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
◼️ روضه و توسل ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا.س
💢💢💢💢💢💢💢🥀🥀🥀🥀🥀🥀
میخواستم که با تو بمانم ولی نشد
در غربت تو اشک فشانم ولی نشد
میخواستم شرار دل داغ دیده را
ساکت کنم به اشک روانم ولی نشد
*هیچی برا مادر سخت تر ازین نیستا*
میخواستم که زینبِ خود را بغل کنم
بر رویِ زانویم بنشانم ولی نشد
گفتم که در زبانۀ آتش خلیل وار
نام تو گل کند با زبانم ولی نشد
گفتم به کوچه بند ز دست تو وا کند
از دست دشمنت برهانم ولی نشد
گفتم برای دلخوشیِ تو نماز را
یک بار ایستاده بخوانم ولی نشد
*ان شاءالله هیچوقت مادرتو تو بستر نبینی .. نوجوونا و جوونا میفهمن ، لمس میکنن ، درک میکنن اما بعضی چیزارو تا نبینی یه خورده سنت بالاتر نره نمیتونی قبول کنی ..
مریضِ بد حال اینطوریه روزای آخر مخصوصاً روز آخر ، همه میگنحالش خوب شد بعد در و دیوار مادر از جا نتونست بلند بشه اما روز آخر تا بچه ها بلند شدن دیدن مادر تو بستر نیست خوشحال شدن .. دیدن مادر نشسته داره خونه رو آب و جارو میکنه .. اینقدر خوشحال شدن همه به هم خبر دادن ..
روز آخر خودش خونه رو آب و جارو کرد،خودش بچه هاشو شست و شو داد .. موهای زینبُ خودش شانه کرد زبان حال بگم ، هی میگفت مادر ان شاالله هیچوقت این موها پریشون نشه .. حتی تو گودال .. فرمود تنورُ روشن کنید بچه هام چند وقته دستپختِ منو نخوردن .. لذتِ مادر اینه که خودش برا بچه هاش غذا درست کنه خودش شروع کرد نان پختن ..
غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید فرمود تا چند لحظۀ دیگه منو صدا کن ، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبر کن .. چشم خانوم . روپوش سفیدُ رو صورتش کشید تک و تنها .. ساعتی گذشت صدا زدم یا فاطمه دیدم جواب نمیده رنگم پرید یا بنت محمد المصطفی ؛ دیدم جواب نمیده یا زوجة ولی الله ؛ یا اُم الحسن و الحسین .. دیدم جواب نمیده به سر و صورتم زدم .. اومدم برم مسجد علی رو خبر کنم دیدم دوتا آقازاده اومدن ؛ اسماء چه خبر شده مادرمون کجاس ؟ گفتم بچه ها بیاید برید غذاتونُ بخورید نخواستم بچه ها رو زود خبر بدم یه وقت دیدم آقا یه نگاهی کرد فرمود اسما تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟.. یه نگاه کردم گفتم آقازاده ها از این به بعد دیگه باید بی مادر غذا بخورید .. دوتا آقازاده اومدن یکی میگه مادر من حسنم .. یکی میگه مادر من حسینم .. (حاضری همۀ دنیا رو سرت خراب بشه ولی زمین خوردن باباتو نبینی ..) یه وقت علی با اون عظمت بچه ها اومدن به بابا خبر بدن بابا ؛ تا علی صدایِ بچه ها رو شنید ، از مسجد تا خونۀ زهرا راهی نبود .. دیدن علیِ خیبر شکن با عجله میدوه هی زمین میخوره .. هی صدا میزنه زهرا ..*#روضه_دفتری
@roze_daftari
💢💢💢💢💢💢💢💢🥀🥀🥀🥀🥀
هدایت شده از شقایق های گمنام الهی خاله برای تو شهید گمنام بمیره معصومی کنیزه حضرت مادر فاطمه جان
صفای خانه حیدر.......... ای صفای خانه حیدر مرو... ای گل کاشانه حیدر مرو.... روح مگیر از یاره خیش ای ماه روح.... از چ از من روخ پنهان میکنی.... در قیابم موه پریشان میکنی.... بیت العزان آه و افقان میکنی.... حال در بستر فتادی جانه من... من سراپا دردم ای درمان من.... آیا از حیدر غریبتر دیده ای.... هیج وقت اشگ چشم حیدر دیده ای.... من کجا رنجانده ام زهرا تورا.... حال چشمم أبر باران دارد.... زینبم دست دعا بردارد.... دخترم حال مکدر دارد.... ای تمام آبروی من بمان.... موندن تو آرزوی من بمان... بی تو حیدر سرگدان میشود.... شاهده شام غریبان میشود.... ... مدد مادرم زهرا مدد
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
متن شعر مداحی به پشت در خانه ات آمدم مادر از محمدحسین پویانفر
✿به پشت در خانه ات آمدم مادر
أتیت ملتجئاً بباب بیتک یا اماه
✿به اذن حسین و حسن در زدم مادر
طرقت بابک طالباً لإذن من الحسن و الحسین
✿بگیرم دوباره پر چادرت را
اسمحی لی أن أتمسک بطرف عبائتک
✿بمیرم برای غریبی مولا
أموت حسرةً لأجل غربة المولی حیدر
✿سلام ای یار حیدر سلام ای یاس پرپر
السلام علیک یا حبیبة الحیدر
✿السلام علیک یا زهرة الیاسمین المتناثرة
سلام مادر ، سلام مادر
✿السلام علیک یا اماه
سیدة النساء یا زهرا
✿ملیکة السماء یا زهرا
علی بابک القلب بالحزن جاء... أمی
✿یناجیک و اللحن صوت البکاء.... أمی
أنینی ...حنینی ...لکسر الضلوع
✿و آهی شتاء لحرِّ الدموع
سلام دمع عینی ... علی أم الحسین
✿أیا زهرا
سیدة النساء ، یا زهرا
✿ملیکة السماء ، یا زهرا
🥀🥀🥀🥀🥀
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Ey Madar Deltangam.mp3
12.49M
🖤 ای مادر دلتنگم
🎙 #حسین_طاهرے
ای مادر دلتنگم، هواتو کردم
تو روضه باید پِیِت بگردم قد
خمت عمر کمت
واسه کدوم گریه کنم
مادرمی میشه مگه
برات آروم گریه کنم
تا اون روزی که
برات بمیرم شبیه مولا
زبون میگیرم
وای من و وای من وای من
ضربدر و پهلوی زهرای من.
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا می زدند
گوشه ی چشم تو چرا شد کبود
گوشه چشم تو چرا شد
فاطمه جان مگر علی مرده بود ای
مادر، ممنونم، منو آوردی
تو خونه دست حسین سپردی
بشین براش پیرهن بدوز
که من. به پات زار بزنم
منم ببر تو قتله گاه
که پا به پات، زار بزنم
زار بزنم
با این امید که براش بمیرم
با ناله ی تو زبون میگیرم
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
حسین من حسین من حسین من ....
@majmaozakerine
هدایت شده از شقایق های گمنام الهی خاله برای تو شهید گمنام بمیره معصومی کنیزه حضرت مادر فاطمه جان
لالالالا بخواب ای خسته مادر.. نداری بازوی بشکسته مادر..... لالالالا بخواب سرمایه من..... بخواب هم آفتاب هم سایه من.... لالالالا بخواب ای گوهره ناب... کنم عکس تورا بر شیشه ای قاب.. لالالالا گلو پروانه مادر..... نداریم. روشنی در خانه مادر لالالالا بخواب ای نا خدایم.... شده غرق کشتی ام من بی پنایم... لالالالا بخواب فصل خزون.... چه کس ماننده مادر مهربون... لالالالا.. گل بابونه من.... بخواب رفتی صفای خونه من .... لالالالا منم ان بلبل زار..... بخوانم همچو نی در باغ و گلذار.. شادی روح مادران آسمانی صلوات