🌷🌷 «یادی که در دلها هرگزنمی میردیادشهیدان است»
بسم الله الرحمن الرحیم،صبح را بانام خدا و یاد«شهید»آغازکنید/شهیدمحمد رضاحامدی. شهرستان« لاهیجان».استان گیلان...
🌷پیوستن به👈
🌷 🆔 @matnnabshohada 🌷
کانال شهدایی 《 متن ناب شهداء 》:
ای شهدا
صبــــح وصݪ
از افق مهــــر!
بر آید روزے ...
شهدا نگاهی
صبحتون_شهدایی
🌷
🌷 🆔 @matnnabshohada 🌷
حضوردرعملیات جنگ نرم به پشتیبانی ازانقلاب اسلامی✊
🔸وقتی دشمن #پشت_خاک_ریز باشد،آتش به اختیارمی دهند!
✅اگردرجنگ نرم پیروزنشویم بایدمنتظرجنگ سخت دشمن باشیم!
#باتمامقوامیآییم
🌷 🆔 @matnnabshohada 🌷
🌷🌷 «یادی که در دلها هرگزنمی میردیادشهیدان است»
بسم الله الرحمن الرحیم،
صبح را بانام خدا و یاد«شهید»آغازکنید/ شهیدکیومرث سیاهپوش. شهرستان« شفت ». استان گیلان...
🌷پیوستن به👈
🌷 🆔 @matnnabshohada 🌷
با سلام وارادت خدمت عزیزان همراه
سپاس و تشکر از صبوری شما خواهشمندم جهت ادامه فعالیت و تحکیم آن به همین آی دی متن ناب شهدا در برنامه اجتماعی سروش ملحق شوید .....
بحمداله و لطف شهدا فعالیت در این کانال در برنامه سروش تثبیت شده و حضور و همراهی و رهنمودهایتان مایه دلگرمی خواهد بود .....
✴ کانال متن ناب شهداء به منظور ترویج فرهنگ غنی شهید و شهادت در برنامه سروش راه اندازی شد و دست یاری شما همراهان عزیز و بزرگوار را می طلبد :
🆔 http://sapp.ir/matnnabshohada
#متن
#ناب
#شهداء
#مدافع_حرم
#متن_ناب_شهداء
💠تو شهید میشوی💠
☘ پسرم که به سوریه میرفت دو دقیقه زمان تا پروازش باقی مانده بود. در فرودگاه به او رسیدم و دیدم یک دختر بچه حدوداً دوم راهنمایی با چادر گل گلی به سمت مهدی آمد و گفت تو شهید میشوی!
💐 مهدی گفت من با پیروزی برمیگردم و سه بار تکرار کرد و بعد گفت اگر شهادت نصیبم شد خواست خدا بود.
🌼 آن دختر که دور شد، گفتم این کی بود؟ گفت این دختر یکی از دوستان شهیدم است که در بوشهر زندگی میکنند. آن دختر بچه از نور سیمای فرزندم فهمیده بود که او شهید میشود. شهدا نظر کرده الهی هستند و کسی که دل پاکی دارد این را در چهرهشان خواهد دید.
🌺 شهادت و تشییع پسرم در ماه رمضان بود و پیکر او روی دست مردم روزهدار به دیار باقیاش رهسپار شد.
🌹شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی🌹
🗯راوی: پدر شهید
🌿💐🌿💐🌿💐
♻️ به کانال متن ناب شهداء بپیوندین :
👇👇👇👇👇👇👇
🆔 @matnnabshohada
سجادهاش را پهن میکرد
وسط اتاق و نمازش را شروع میکرد!
سورنا و شبنم چهار دست و پا و تاتیکنان میآمدند سراغش و یکی #مهر را میگرفت و یکی #تسبیح را!
گاهی هم دعوایشان میشد و #جیغ شان درمی آمد!
من از #آشپزخانه میدویدم و مهر را میگرفتم و میگذاشتم جلوی منصور که میخواست #سجده برود!
بعضی وقتها هم مهر را پرت کرده بودند اطراف و باید میگشتم دنبالش!
یک بار با #عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد گفتم:
منصور جان!
مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟
خب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم!
تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش گفت:
این کار #فلسفه داره!
من جلوی اینها به نماز می ایستم که از همین بچگی با #نماز خواندن آشنا بشن!
مهر رو دست بگیرن و #لمس کنن!
من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعدا بهشون بگم بیاین نماز بخونین؟
#قرآن هم که می خواست بخواند، همین طور بود!
#ماه_رمضان ها بعد از #سحر کنار بچهها مینشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند!
همه دورش جمع میشدیم من هم قرآن دستم میگرفتم و خط به خط با او میخواندم.
اصلا اهل #نصیحت کردن نبود!
میگفت به جای اینکه چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با #عمل خودمان نشانش بدهیم!
#امیر_سرلشکر #شهید_منصور_ستاری
📚 ابر و باد
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
♻️ به کانال متن ناب شهداء بپیوندین :
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🆔 @matnnabshohada