eitaa logo
مطرا
12.2هزار دنبال‌کننده
562 عکس
250 ویدیو
20 فایل
⚜️مطرا؛ مرکز طراحی راهیان نور انقلاب اسلامی ‌ 🔰 مجموعه‌ای دانش‌بنیان در حوزه راهیان نور، به همت جوانان انقلاب اسلامی 🇮🇷 مطرا برای تحقق راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی به میدان آمده است. 🔹راه ارتباطی: @matra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ تحول راهیان نور در کدام بستر؟! 🔹 تعریف و تحول یک پدیده فرهنگی در تراز انقلاب اسلامی نیازمند درک درست از توصیف آن پدیده و شناخت نسبت آن با بستر وقوع آن است. راهیان‌ نور به عنوان یک حرکت عمومی و خودجوش، مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری باید از حالت رکود خارج و مطابق با زمان نو به نو گردد. شناخت راهیان نور به عنوان یک حرکت گفتمان‌ساز در جامعه این الزام را به وجود می آورد تا مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری چند عنصر اساسی به دقت مورد توجه و برنامه‌ریزی قرار گیرد: 1️⃣ عنصر نخست عبارت است از فهم دقیق از صحنه تحولات و شناخت دقیق از جبهه‌گیری دوست و دشمن؛ عنصر نخست باعث فهم دقیق از شبیخون‌های فرهنگی دشمن خواهد شد که فرصت طراحی عملیات پیشبرنده را خواهد داد. 2️⃣ عنصر دوم؛ جهت‌گیری آن پدیده نسبت به جامعه اسلامی و تمدن اسلامی است؛ هر حرکت فرهنگی و عمومی در جامعه باید بتواند نسبت مشخص و دقیقی با مراحل تمدنی انقلاب اسلامی تعریف کند. 3️⃣ عنصر سوم؛ امیدبخشی و امیدآفرینی است؛ اساساً مفهوم امید در جامعه توحیدی اساس اصلاح و پیشرفت به سمت آرمان‌های توحیدی است و ریشه انتظار در مقوله ظهور را نیز در این حوزه می‌توان بررسی کرد. 4️⃣ عنصر چهارم؛ برنامه‌ریزی دقیق عملیاتی است؛ نداشتن برنامه دقیق عملیاتی و عدم ارائه راهکارهای عملی باعث رکود در حوزه‌های نظری شده و باعث عقب ماندن از تحولات جامعه خواهد شد. 🔸 در بین عناصر فوق عنصر دوم، یعنی داشتن جهت گیری مناسب، تمامی عناصر دیگر را تنظیم و اصلاح می‌نماید. بدین صورت که عنصر دوم غایت مسیری را به نمایش درمی‌آورد که تمامی ابزار و لوازم رسیدن به آن نیز مبتنی بر آن تعریف می‌شود. این غایت در ادبیات مطرا تحت عنوان افق مطرح می‌شود؛ لذا زمانی که از افق‌نمایی راهیان نور صحبت می‌کنیم منظور ما نمایش آن غایت و مسیری است که راهیان نور در بستر آن تحقق یافته و نسبت راهیان نور با آن تعریف می‌شود. 🔹 به عبارت دیگر، اگر قرار است تحول و پیشرفتی در راهیان نور حادث شود باید جهت‌گیری این پیشرفت مشخص گردد. جهتی که در انقلاب اسلامی توسط جریان اسلام ناب تعریف شده، حرکت و جهت‌گیری به سمت‌وسوی جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. در واقع این عنصر است که تفاوت بین پیشرفت مدنظر انقلاب اسلامی و توسعه غربی را مشخص می‌سازد و بدون فهم جهت انقلاب هر توسعه‌ای باعث تباهی و از بین رفتن هویت ملی و دینی خواهد شد. 🔸 ترجمه و فهم نسبت راهیان نور با جهت انقلاب اسلامی و به تعبیر دقیق‌تر فهم جایگاه راهیان نور در مرحله دولت اسلامی و نقش ویژه‌ای که راهیان نور در مرحله سوم ایفا می‌کند موضوع اصلی بسته «افق نمایی راهیان نور» است که تلاش می‌شود در یادداشت‌های بعدی به مرور بدان بپردازیم. 🖋روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜️افق انقلاب اسلامی؛ ایجاد تمدن نوین اسلامی 🔰برای فهم جهت‌گیری و افق راهیان نور لازم است جهت انقلاب اسلامی به خوبی تبیین شده و نقش دفاع مقدس در این افق‌نمایی ترسیم و در نهایت نسبت راهیان نور با جهت فکری انقلاب مشخص گردد. افق‌نمایی انقلاب اسلامی بی‌شک مسیری است که ریشه در تاریخ صدر اسلام و آغاز بعثت نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دارد. بعثت تمامی انبیا و در صدر آن‌ها بعثت نبی مکرم اسلام «ایجاد یک جامعه فاضله و تمدن است». 🔹پیدایش انقلاب اسلامی در ایران توسط یک فقیه شیعی یکی از عظیم‌ترین و تأثیرگذارترین پدیده‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر حاضر در این زمینه محسوب می‌شود که از همان ابتدا به دنبال به چالش کشیدن معادلات سیاسی جهانی و مبانی نظری و فکری حاکم بر جوامع بین‌المللی بوده است. 🔸 انقلاب اسلامی هدف خود را ابتدائا «ساخت ایرانی مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهره‌مند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقه‌ی جامعه‌ی عظیم بشری در علم و بقیه‌ی دستاوردها دانسته و در ادامه به دنبال ایجاد یک الگو برای جوامع اسلامی در درجه‌ی اول و همه‌ی جوامع بشری در درجه‌ی بعدی است» . لذا از نقطه‌نظر فلسفه‌ی تاریخی، انقلاب اسلامی مأموریت تاریخی خود را تأسیس این تمدن نوین دانسته و این تمدن نوین اسلامی را زمینه‌ساز ظهور حضرت حجت‌ابن‌الحسن عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف تلقی می‌کند. 🔹رسیدن به چنین مقصودی نیازمند فکر مبنایی و پایه‌ای است که انقلاب بتواند ساختار و برنامه خود را بر آن سوار کند. مبنایی که نرم‌افزار تحقق اهداف انقلاب اسلامی باشد. اولین ویژگی تفکر محوری انقلاب این است که باید فارغ از مرزها و مکان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد. چون تشکیل یک تمدن منحصر در یک مرز جغرافیایی مشخص نمی‌گردد. دومین ویژگی این مبنا باید این باشد که بتواند در تمامی زمان‌ها قابل اجرا باشد؛ مبنایی که محدود به زمان خاصی باشد تاریخ انقضایی داشته و از بین خواهد رفت. و ویژگی سوم این است که بتواند در تمامی شئونات اداره و مدیریت جامعه ترجمه گردد. به عبارت بهتر تفکر محوری جامعه باید بتواند همه ارکان جامعه را در یک نظام کلی دیده و از پرداخت بخشی به متغیرهای اداره‌کننده جامعه به دور باشد. 🖋روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜مبنای انقلاب اسلامی برای حکمرانی 🔰بخش نخست؛ مرور نظریات جریانات توسعه یا جریان موسوم به روشنفکری برای انقلاب اسلامی 🔹 با فهم ویژگی‌های مبنای انقلاب اسلامی در یادداشت قبلی در این بخش قصد داریم جریان‌هایی که ادعای تولید مبنا برای انقلاب اسلامی را دارند مرور کنیم. 🔸 جریان‌های مختلفی به نظریه‌پردازی و تعریف مبنای فکری انقلاب پرداخته‌اند که شاید بتوان این جریانات را در سه دسته کلی تقسیم کرد. 🔹 جریان نخست متعلق به جریانی است که در ادبیات جامعه‌شناسی و تاریخ معاصر از آن‌ها به عنوان جریان روشنفکری یاد می‌شود. این جریان مبنای تحقق اهداف انقلاب را در اصلاح هویت اسلامی تعریف می‌کند و اساساً تعریفی که از انقلاب اسلامی می‌دهد آن است که انقلاب را تسهیل‌کننده امر مدرنیزاسیون در کشور تلقی می‌کند. مبنای جریان روشنفکری برای تحقق اهداف و شاخص‌های اسلامی آن است که با توجه به شرایط امروز جامعه و جهان و بسط و سیطره تمدن مدرن بر تمامی شئون و متغیرهای اداره جامعه و تبعیت تمام ساختارهای اداره جامعه در سطح کلان از این تمدن، باید مسیر مدرنیته در کشور اجرا گردد و در نهایت در صورت تعارض بخشی از احکام و شاخص‌های اسلامی با متغیرهای این تمدن مدرن، بستر پیاده‌سازی و اجرای شاخص‌های هویت دینی وجود نداشته و در نتیجه باید بتوان از طریق حذف شاخص‌ها و احکام دینیِ غیرقابل اجرا و تطبیق شاخص‌های باقی‌مانده با موازین تمدن مدرن اقدام به اصلاح شاخص‌های هویت اسلامی به محوریت تمدن غرب نمود تا بتوان با برنامه‌ریزی‌های تمدن مدرن هم‌راستا و هماهنگ شد. 🔸 سه اصل اساسی این جریان عبارتند از: • لزوم پذیرش مفاهیم تمدن مدرن برای رسیدن به مدینه فاضله • پذیرفتن فرآیند مدرنیزاسیون به عنوان مبنای اصلی برای حکمرانی • و اصلی‌ترین لازمه برنامه‌ریزی علمی و دقیق برای دستیابی به فرایند مدرنیزاسیون تغییر فرهنگ فعلی جوامع به محوریت مفاهیم مدرن؛ زیرا اصلی‌ترین مانع پیاده‌سازی مفاهیم مدرن، وجود فرهنگ فعلی جوامع است. 🔹بدین ترتیب طراحی جریان روشنفکری در کشور برای حکمرانی انقلاب اسلامی حرکت به سمت تمدن مدرن بوده و در این مبنا، فرهنگ ملت‌ها به عنوان مانع شناخته شده و باید اصلاح گردد. چنانکه در شعارهای این جریان نیز دیده می‌شود احکام و قوانین اسلامی مربوط به ۱۴ قرن پیش بوده و امروزه باید مبتنی بر اقتضائات اسلام امروزی تعریف گردد. ♦️در یادداشت بعدی جریان موسوم به اسلام سنتی را مرور خواهیم کرد. 🖋روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜ مبنای انقلاب اسلامی برای حکمرانی 🔰 بخش دوم؛ مرور نظریات موسوم به جریان فهم سنتی از اسلام 🔹 مبنای دوم پیشنهادی جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی متعلق به جریان فهم سنتی از اسلام است. مبنای جریان فهم سنتی "تبلیغ هویت اسلامی" می‌باشد. این جریان معتقد است که برای تحقق شاخص‌های هویت اسلامی باید تبلیغ هویت اسلامی را بسط داد و اساساً انقلاب اسلامی را تسهیل کننده امر تبلیغ تعریف می کند. پاسخ این جریان به ناهماهنگی‌ها و نوسانات موجود در اداره جامعه اعم از حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد عدم تبیین مفاهیم دینی در آن حوزه‌هاست. به عنوان مثال پاسخ این جریان در برابر نوسانات و به هم‌ریختگی بازار ارز، عدم تبیین مفاهیم حلال و حرام و عدم رعایت این مفاهیم است که با تبلیغ این مفاهیم و رعایت آنها توسط آن بخش مشکل مرتفع خواهد شد. در نتیجه ضعف در تبلیغ، علت به وجود آمدن ناهماهنگی‌ها در اداره جامعه بوده و تبلیغ شاخص‌های هویت اسلامی مبنای این جریان در پیاده‌سازی اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی خواهد بود. 🔸 پایه‌های اصلی مبنای جریان فهم سنتی از اسلام نیز به ۳ بخش تقسیم می‌شود: 1⃣ اصل اولِ مبنای جریان فهم سنتی از اسلام درست در نقطه مقابل اصل اول جریان روشنفکری است. این اصل بیان می‌دارد که برای نیل به زندگی بهتر باید به شاخص‌ها و ارزش‌های دینی و هویت اسلامی دست یافت. رعایت احکام اسلامی تجویز این جریان برای نیل به سعادت است. به عنوان مثال زندگی در سایه خانواده بسیار بهتر از تجرّد است و این امر به وسیله پیاده‌سازی احکام اسلام میسر خواهد بود. 2⃣ اصل دوم مبنای جریان فهم سنتی از اسلام ناظر بر فرایندهای جاری جامعه است. این جریان معتقد به وجود دو فرایند در جریان تکامل جامعه است. یکی از این دو فرایند مربوط به تکامل معنوی جامعه می‌باشد که مسئول تبیین و پیاده‌سازی این فرایند بخش روحانیت است و نهاد پشتیبانی‌کننده‌ی این فرایند حوزه‌های علمیه هستند. فرایند دوم مربوط به توسعه مادی جامعه است و مسئول پیاده‌سازی این فرایند نظام علمی جامعه به پشتوانه نهاد دانشگاه می‌باشد. به عبارتی مسأله معنویت و حلال و حرام جامعه، جدای از مسأله برنامه‌ریزی ساختارهای اقتصادی جامعه است. این اصل یک اصل نانوشته است. 3⃣ از دو اصل فوق، اصل سوم متولد می‌شود؛ جریان فهم سنتی در تحولات و حوادثی که در جامعه رخ داده و مبتنی بر توسعه‌ی مادی‌ است دخالت نداشته و سعی آن بر این است که در تحولات اجتماعی، خط تبلیغ هویت اسلامی را حفظ نماید؛ بنابراین به علت موضوعیت تکامل معنوی برای دین، و موضوعیت تبلیغ به عنوان مبنای جریان فهم سنتی، لازم است تا در مقام استنباط، مناسک تکامل معنوی از متون دینی استخراج گردد؛ به عبارت بهتر هنگام رجوع به آیات و روایات، استنباط باید ناظر بر احکام تکامل معنوی باشد. 🔹 اما این نکته محل ابهام است که آیا با استفاده از این روش می‌توان به پیاده‌سازی اسلام حداکثری دست یافت؟ به عنوان مثال آیا با این مبنا می‌توان معادلات پولی و مالی و از مجرای آن، معادلات اقتصادی را ترمیم نمود؟! 🖋روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜مبنای انقلاب اسلامی برای حکمرانی 🔰بخش سوم؛ مرور نظریات موسوم به جریان اسلام ناب 🔹سومین مبنا برای حکمرانی جامعه متعلق به جریان اسلام ناب یا همان جریان انقلاب اسلامی است. مبنای مطرح در جریان اسلام ناب برای تحقق اهداف انقلاب «نظام‌سازی اسلامی» است. به عبارت بهتر اهداف و شاخص‌های اسلامی از پیش‌تر توسط علمای اسلامی به صورت مبسوط مورد بحث قرار گرفته و مشخص شده است و تفاوت امام خمینی قدس‌سره با دیگر فقها و نوآوری ایشان در این بود که روش دیگری را برای تحقق شاخص‌های هویت اسلامی مطرح کردند. ایشان در عمل بر اساس فقه شیعه به نظام‌سازی در جامعه پرداختند. نظام‌سازی در این مقام، یعنی نهاد‌های اجتماعی و اداره‌کننده جامعه باید به شکلی تنظیم و ایجاد شوند تا هم هدف‌گذاری‌ها و هم برنامه‌ریزی‌‌ها برای رسیدن به اهداف، بر اساس فقه شیعه و اسلام ناب محمدی طراحی و پایه‌گذاری گردد. 🔸 جریان اسلام ناب نیز مانند دو جریان قبلی برای مبنای خود سه اصل را عرضه می‌کند: 1⃣ اصل اول مبنای جریان اسلام ناب، لزوم تحقق شاخص‌های هویت اسلامی برای دستیابی به زندگی بهتر است. همانطور که واضح است جریان اسلام ناب و جریان فهم سنتی از اسلام در اصل اول اشتراک‌نظر داشته و هر دو در مقابل جریان روشنفکری قرار دارند. 2⃣ اصل دوم جریان اسلام ناب این است که حتماً تأثیرات توسعه مادی بر تکامل معنوی باید مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت بهتر بررسی تأثیرات توسعه مادی بر تکامل معنوی امری اجتناب‌ناپذیر است. جریان اسلام ناب بر این باور است که فراهم‌آوردن زمینه تکامل معنوی در صورت غفلت از توسعه مادی، امری بس دشوار و صعب است. 3⃣ اصل سوم مبنای جریان اسلام ناب، استنباط نظامات اجتماعی و اداره‌کننده جامعه یا به تعبیر بهتر، نظامات حکمرانی جامعه از فقه اسلامی و هویت شیعی است که می‌توان از آن تحت عنوان فقه حکومتی نام برد. 🔹مبتنی بر سه اصل فوق با توجه به تأثیر مستقیم و بسیار بالای توسعه مادی بر تکامل معنوی و همچنین با عنایت به غربی‌بودن الگوهای توسعه مادی در حال حاضر، و سیطره آنها بر نظام برنامه‌ریزی کشور، باید نظامات حکمرانی جامعه در عرصه توسعه مادی از فقه اسلامی استخراج شوند تا توسعه مادی نه تنها ضرری را متوجه تکامل معنوی نکند بلکه راه رسیدن به این هدف را هموار سازد و بسترساز رشد معنوی جامعه نیز گردد. 🔸 بنابراین در نظر جریان اسلام ناب، جامعه و حکمرانی جامعه بستر و زمینه رشد و تعالی انسانی را فراهم می‌کند و برای رسیدن به این مقام، باید نظام‌سازی اسلامی به عنوان اصل و پایه کارها قرار داده شده و مشخص گردد که نظامات اسلام برای بخش‌های مختلف جامعه اعم از اقتصاد، فرهنگ و سیاست چیست و در هر یک از بخش های اداره‌کننده جامعه، اسلام چه روش و چه هدفی برای مدیریت و برنامه‌ریزی ارائه نموده است. 🔹در نظر جریان اسلام ناب، اسلام برای تمامی بخش‌های جامعه قدرت برنامه‌ریزی و مدیریت داشته و اساساً تحقق جامعه دینی و حکومت الهی را تنها از بستر تحقق برنامه‌ریزی اسلامی و استنباط نظامات حکمرانی اجتماعی میسر می‌داند. در ادامه با توجه به نظر و مبنای جریان اسلام ناب، تعریف مشخص و روشن از انقلاب اسلامی و مسیر دستیابی به اهداف و آرمان‌های مدینه فاضله اسلامی و در نهایت تشکیل تمدن اسلامی ارائه خواهد شد. 🖋روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜مراحل تمدن‌سازی انقلاب اسلامی 🔰بخش نخست؛ مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی 🔹با مرور سه جریان در تعریف مبنای انقلاب اسلامی در یادداشت‌های پیشین و تامل بر ادبیات امامین انقلاب مشخص می‌گردد که آنچه مدنظر امامین انقلاب برای تحقق تمدن نوین اسلامی است جریان اسلام ناب است که به کرار در صحبت‌ها و نوشته‌های ایشان مرور شده است. اما قدر مسلمِ پیاده‌ کردن تمدن نوین اسلامی به مضموم آرمان‌ها و هدف‌هایی که در دل آن نهفته است، دارای یک فرآيند طولانى و البته دشوارى است. 🔸مبنای انقلاب اسلامی مفهوم «نظام‌سازی اسلامی» است به این معنا که یعنی نهاد‌های اجتماعی به شکلی تنظیم و ایجاد شوند تا هدف‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های آن‌ها بر اساس فقه شیعه و اسلام باشد. تحقق «نظام‌سازی اسلامی» امری تدریجی و متناسب با تحولات جامعه است و مفروض دانستن این موضوع که نظام‌سازی، به یکباره و طی پیاده‌سازی یک پروژه اجتماعی محقق خواهد شد، یک خطای راهبردی است. باید شرایطی از جمله زمینه‌سازی‌های فکری-سیاسی را برای تحقق نظام‌سازی ایجاد نمود که روند ایجاد این پیش‌زمینه‌ها منتج به حرکت گام‌به‌گام در جهت نیل به مقصد غایی انقلاب اسلامی است. 🔹لذا از این حرکت گام‌به‌گام به عنوان زنجیره‌ی پنج‌گانه‌ی تحقق اهداف نام برده می‌شود؛ «یک زنجیره‌ی منطقی که حلقه‌ی اول، انقلاب اسلامی، بعد تشکیل نظام اسلامی، بعد تشکیل دولت اسلامی، بعد تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بعد تشکیل امت اسلامی [تمدن اسلامی] است. این یک زنجیره‌ی مستمری است که به هم مرتبط است.» لازمه حرکت در این مسیر تعریف و شناخت درست از هر یک از این مراحل است و مهم‌ترین نکته در تعریف هر مرحله، تعریف آن با مبنای نظام‌سازی است. 1⃣ مرحله انقلاب اسلامی برای نظام‌سازی اسلامی ابتدا باید اختیارات لازم کسب شود تا بتواند همه شرایط لازم برای اجرای احکام اسلامی را تامین کند. «مرحله انقلاب اسلامی، یعنی همان حرکت انقلابی و جنبش انقلابی که نظام مرتجع را، نظام قدیمی را، نظام وابسته و فاسد را سرنگون می‌کند و زمینه را برای ایجاد نظام جدید آماده می‌کند». لذا در حلقه اول این زنجیره به عنوان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ محقق شده و اختیارات اجتماعی و حکومتی برای تحقق مبنای انقلاب از غیرمعتقدین به اسلام گرفته شد و در اختیار معتقدین به اسلام ناب قرار گرفت لذا در تعریف می‌گوییم مرحله انقلاب اسلامی مرحله کسب اختیارات لازم جهت نظام‌سازی اسلامی توسط فقیه شیعه است. 2⃣ مرحله نظام اسلامی‌ مهمترین موضوع در ابتدای هر انقلابی، چگونگی هویت بخشیدن و تثبیت آن نظام است. يعنى «منبع تقنين و معيار و ملاك اجرا و اركان تصميم‏‌گيرى در كشور معلوم شود. در این مرحله اركان حكومت- قوه‌ى مجريه، قوه‏ى مقننه، رهبرى، قوه‏ى قضاييه و ديگر اركان- چيده شد و قانون اساسى همه‏‌ى اين‌ موارد را تثبيت كرد؛ لذا پايه‏‌گذارى‏‌هاى اصولى انجام گرفت». مسئله ولایت فقیه و حضور مردم در تمام صحنه‌ها دو اصل اساسی هندسه کلی نظام‌سازی اسلامی در مرحله دوم انقلاب است. با این تثبیت باید در بخش‌های اولویت‌دار نظام‌سازی اسلامی به صورت اجمالی تبیین و تحقق پذیرد. مرحله نظام‌سازی به تعبیری مرحله نمونه‌سازی است، بدین معنا که در این مرحله، انقلاب اسلامی با نمونه‌سازی ساختارهای جامعه به دنبال تثبیت و فهم همگانی است تا پایه‌های ورود انقلاب به برپایی جامعه مبتنی بر مفاهیم و ارزش‌های دینی با قوت برداشته شود. برای مثال، امام خمینی رضوان‌الله‌علیه در عرصه قانون‌گذاری، شورای نگهبان را تاسیس می‌کند، در عرصه دفاع نظریه بسیج را مطرح می‌سازد و در سایر عرصه‌ها همچون جهادسازندگی، نظریه مترقی ولایت فقیه، کمیته امداد و... جزو نظام‌سازی‌های اسلامی است که انجام شده و نتایج موفقیت‌آمیزی نیز به دنبال داشته است. لذا مرحله نظام اسلامی مرحله هویت بخشیدن به انقلاب اسلامی با تعریف مردم‌سالاری دینی در حاکمیت و قانون اساسی و نمونه‌سازی است. ♦️در یادداشت های پیش‌رو به تعریف سایر مراحل خواهیم پرداخت. ✍🏻روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir
⚜مراحل تمدن سازی انقلاب اسلامی 🔰بخش دوم؛ مرحله دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی 🔹در بخش پیشین گفته‌شد که در نظر مقام‌معظم‌رهبری، برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی ۵ مرحله اساسی تعریف شده است که عبارتند از: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌ی اسلامی و در نهایت تشکیل تمدن اسلامی. مراحل اول و دوم در بخش پیشین شرح داده شد و در این بخش سه مرحله بعدی شرح داده می‌شود. 🔸مرحله دولت اسلامی؛ تغییر ساختارهای اداره جامعه به صورت تفصیلی بر مبنای مفاهیم دینی تفاوت مرحله‌ی دولت اسلامی و نظام اسلامی در بسط مفهوم نظام‌سازی بصورت تفصیلی است؛ به این معنا که در آغاز انقلاب اسلامی، به دلیل محدودیت در ظرفیت‌ها و شرایط -مانند تهدیدهای بالفعل و بالقوه و یا عدم تثبیت انقلاب اسلامی در فضای بین‌المللی- و همچنین با توجه به ظرفیت‌های محدود فکری، «نظام‌سازی اسلامی» در عمل، به صورت اجمالی محقق شد. پس از تثبیت نظام اسلامی، طبیعتاً مفهوم «نظام‌سازی اسلامی» را باید به بخش‌های مختلف جامعه بسط داد و بخش های محقق شده را نیز باید از اجمال خارج و بطور تفصیلی محقق نمود. دولت اسلامی به معنای ایجاد ساختارهای لازم و ضروری برای ارتقاء سطح جامعه اسلامی در همه جوانب است. به عبارت دیگر در صورتی که در مرحله نظام اسلامی ساختارها بصورت اجمالی برای تثبیت حرکت انقلاب شکل گرفت، با حرکت رو به رشد جامعه و تغییر و تحولات شکل گرفته در آن، قوانین متناسب با نیازها و امکانات جامعه باید تغییر و تحول یافته و سطح اسلامیت جامعه در ساختارها و برنامه‌های کلان جامعه ظهور و بروز بهتری پیدا کند. موضوع اصلی در این مرحله از انقلاب برای تحقق شاخص‌های هویت اسلامی، قدرت برنامه‌ریزی ساختارها در جهت تحقق تام انقلاب اسلامی است. 🔹مرحله جامعه اسلامی؛ تشکیل جامعه‌ای بر مبنای اسلام با اسلامی شدن دولت(ساختارهای کشور) به معنای واقعی کلمه آن‌گاه برونداد این موضوع در جامعه خود را نشان خواهد داد و جامعه اسلامی در معنای خودش شکل خواهد گرفت. جامعه‌ای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی و آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا خواهد کرد. «جامعه‌ی عادل، برخوردار از عدالت، جامعه‌ی آزاد، جامعه‌ای که مردم در آن، در اداره‌ی کشور، در آینده‌ی خود، در پیشرفت خود دارای نقشند، دارای تأثیرند؛ جامعه‌ای دارای عزت ملی و استغنای ملی، جامعه‌ای برخوردار از رفاه و مبرای از فقر و گرسنگی، جامعه‌ای دارای پیشرفت‌های همه‌جانبه - پیشرفت علمی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی - و بالاخره جامعه‌ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم». 🔸مرحله تمدن اسلامی؛ نمایش کارآمدی الگوی اسلامی اداره جامعه در جهان و تکثیر این الگو در دنیا مرحله تمدن نوین اسلامی زمانی محقق خواهد شد که کارآمدی الگوی پیشرفت اسلامی به عینیت رسیده باشد. یکی از مهمترین وجوه این کارآمدی، تأثیر آن بر دیگر جوامع در دنیا و ایجاد انگیزه در جهت بومی‌سازی و به کارگیری این الگو است. چنانچه این اتفاق بیفتد، آن وقت «فرهنگ اسلامى فضاى عمومى بشريت را فرا خواهد گرفت». مرحله‌ی تمدن نوین اسلامی در حقیقت عینیت‌یافته‌ی کامل نظام‌سازی اسلامی است. این الگو برآمده از وحی و مبتنی بر آراء و روایات منسوب به اهل‌بیت علیهم‌السلام است. در نتیجه می‌توان ادعا نمود که در مرحله تمدن اسلامی، نظام فکری اهل‌بیت علیهم‌السلام زمینه‌ی تکثیر در جهان مستضعفین و دنیای اسلام را فراهم می‌آورد. به همین دلیل نام دیگر مرحله‌ی تمدن اسلامی، امت اسلامی است. ♦️آنچه تا اینجای کاری در یادداشت های موضوع افق‌نمایی راهیان نور بیان شد به دنبال ایجاد تفاهم در فهم مسیر تمدنی انقلاب اسلامی بوده و در ادامه به نقش و اهمیت دفاع مقدس و راهیان نور در مسیر تمدنی در قالب‌های متفاوت خواهیم پرداخت. ✍🏻روح الله میری – کارشناس نظام معرفتی راهیان نور گام دوم 🇮🇷|مطرا به راهیان نور گام دوم انقلاب اسلامی می‌اندیشد.|🇮🇷 @matra_ir