eitaa logo
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
20.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1هزار ویدیو
32 فایل
|متسا: مرجع ترویج سواد امنیتی| 🔘 متسا تلاشی است برایِ ارائه جامع‌ترین آموزش‌ها، اخبار و تحلیل‌ها‌ی امنیتی. نشانی ما در شبکه های اجتماعی: https://matsa-ir.yek.link
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۵ هزار صفحه سندِ فوق سریِ مخوف‌ترین سازمان اطلاعاتی بلوک شرق، ک.گ.ب چگونه از بریتانیا سر درآورد؟ ⚠️ واسیلی میتروخین یک افسر اطلاعاتی بود که در سال ۱۹۴۸ در وزارت خارجه مشغول به کار شد. میتروخین در طول دهه‌ی ۵۰ در چندین مأموریت خارجی، هیأت‌ها، تیم‌ها و گروه‌هایی که از طرف دولت به سراسر دنیا سفر می‌کردند را همراهی کرد. ⭕ یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های متروخین، همراهی تیم اتحاد جماهیر در المپیک استرالیا بود. میتروخین در تمام این مأموریت‌ها وظیفه‌ی توجیه و آگاه‌سازیِ همسفرانش و حفاظت از آن‌ها در مقابل سرویس‌های اطلاعاتی دیگر را بر عهده داشت. ⛔ در یکی از مأموریت‌ها میتروخین به دلیل بدرفتاری با زیردستانش، از اعزام به از مشور منع شده و به بایگانی ک.گ.ب در ساختمان مرکزی منتقل شد. 🚫 این تنزل جایگاه یک افسر بلندپایه در سازمان، اتفاقی بود که بعدها برای ک.گ.ب بسیار گران‌تر از آن‌چه فکرش را بکنیم، تمام شد! ⛔ تصمیم نادرست بعدی درباره‌ای میتروخین «انتقال او به بخش بسیار مهم اسناد» بود. بخشی که سری‌ترین گزارش‌های عملیاتی و اطلاعاتی، آمار، اسناد و مدارک ک.گ.ب در آن‌جا بایگانی می‌شد. میتروخینِ زخم خورده از سازمانش و در سطح کلان‌تر از اتحاد جماهیر شوروی سرخورده شده و در اوقات بیکاری مخاطب پر و پا قرص اخبار و شده بود. 🔴 مسیری که ک.گ.ب ناخواسته و از روی برای واسیلی میتروخین آغاز کرده بود، در ادامه سمت و سوی دیگری پیدا کرد... @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
#نفوذی ها چه ویژگی‌های مشترکی دارند؟ ⛔ الی کوهن، علیرضا اکبری و مسعود کشمیری سه جاسوسی که به ترتیب
حوالی سال‌های ۵۹ و ۶۰ بود که واحد تازه تأسیس اطلاعات سپاه، به شکلی سخت و فشرده مشغول کشف و انهدام خانه تیمی‌های فراوان سازمان مجاهدین خلق بود؛ تشکیلاتی تروریستی که در بین مردم به سازمان معروف شده بود. 🔺 در میان عملیات‌های رصد و کشف فعالیت‌های خرابکارانه‌ی منافقین بود، که ناگهان اتفاقی افتاد که تاپیش از این سابقه نداشت: تیم‌های عملیاتی اطلاعات چندتا از خانه‌هایی را که اصطلاحاً برده بودند، خالی بود. ⭕ یعنی بعد از ساعت‌ها و حتی روزها تلاش شبانه‌روزی برای اعضای سازمان، زیر نظر گرفتن میتینگ‌هایشان و در نهایت کشف یک خانه تیمی و طراحی عملیات برای حمله به آن، وقتی وارد خانه می‌شدند، هیچ خبری از افراد و اسناد و مدارک و اسلحه نبود؛ هیچ! مشخص بود که قبلاً خانه کاملاً تخلیه شده. ⛔ تکرار چندباره‌ی این اتفاق کارشناسان اطلاعاتی و مأموران امنیتی را تقریباً به یقین رساند که احتمالاً پای یک در میان است. 🔴 حالا کار سخت‌تر شده بود؛ علاوه بر پی‌گیری و تلاش برای پیدا کردن خانه تیمی‌ها باید دنبال یک نفوذی‌ هم می‌گشتند. بخش عذاب‌آور ماجرا این‌جا بود که برای کشف این نفوذی باید «بین ها دنبالش بگردی» ✅ بالاخره پس از تلاش فراوان و اقدامات متعدد کنترلی بر روی اعضای ستاد، یک اسم بیش از بقیه در مظان اتهام قرار گرفت: ... @matsa_ir
قسمت اول: یک پایگاه اطلاعاتی به کلی سری در جنگ تحمیلی، چگونه توانست شکست‌های متعددمان را به پیروزی‌هایی بزرگ بدل کند؟ 💠 «بعد از عملیات بیت‌المقدس، عراقی‌ها فهمیده بودند چگونه عملیات می‌کنیم. بر این اساس، در دو رمضان و والفجر مقدماتی نتوانستیم به هدف‌هایمان برسیم... . هر چه تلاش کردیم، چیزی نصیبمان نشد!» 🔺این جملات، تشریح موقعیت ایران در جنگ تحمیلی‌ از زبان فرمانده وقت پاسداران است. ⭕ محسن رضایی بعد از تحقیقات و مشورت‌های بسیار برای برون رفت از این تصمیم می‌گیرد یک قرارگاه راه‌اندازی کند. قرارگاهی که در پوشش یک مدرسه در هویزه راه‌اندازی شد تا کسی به آن شک نکند: قرارگاه به کلی سری 🔑 اما فرماندهی این قرارگاه مسئله‌ی مهم بعدی بود که سردار رضایی بعد از بررسی‌های فراوان به یک اسم رسید: فرماندهی که دارای بینش کافی عملیاتی و اطلاعاتی بود. 🔴 مأموریت بسیار محرمانه و مهم علی هاشمی و نیروهای تحت امرش، شناسایی کامل منطقه‌ای جدید و بکر بود. مناطقی که نیروهای ایرانی تا آن روز شناسایی و در آن عملیات کرده بودند تفاوت بسیار زیادی با هور داشت. هور منطقه‌ای آب‌گرفته شبیه به تالاب بود با نیزارهای بلند.   🔻بر اساس گفته خود شهید هاشمی: «جمهوری اسلامی هیچ‌گونه تجربه‌ای در این منطقه نداشت و تمامی تجربیات ما در رابطه با تپه، کوه، زمین، دشت و کانال بود. تجربه نداشتن در هور و نداشتن امکانات مناسب و حتی نداشتن اطلاعات مناسب در رابطه با نحوۀ کار در هور موجب ایجاد سردرگمی در کارهای ما شده بود.» ⛔  در این قرارگاه تعدادی از بومی‌های هور از جمله عشایر عرب و عراقی نیز همکاری می‌کردند. نیروهای اطلاعاتی این قرارگاه سعی داشتند از قایق‌های بصری و بلم که مخصوص اعراب عراقی بود، استفاده کنند و لباس‌های بومی و محلی بپوشند و در پوشش ماهیگیری و با تکلم به زبان عربی، منطقه را شناسایی کنند...