eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
چیک چیک...عشق ۲۱۲ کفش هام رو که پا کردم ، چشمم افتاد به حسام که روی زمین نشسته بود و داشت با یه پسر فقیر حرف می زد .. همیشه کارش همین بود کلی تحویلشون می گرفت ، بهشون پول می داد بعدم به سختی دل می کند و می رفت ! این بارم دقیقا همین کارُ کرد ، من رو که دید با لبخند اومد پیشم و گفت : _زیارت قبول حاج خانوم ! _زیارت شما هم قبول حاج حسام! _ایشالا مکه هم میریم _ایشالا ، دیگه کجا رو مد نظر داری اونوقت ؟ _کربلا چطوره ؟ _خوبه ، دیگه ؟ _سوریه ! _بعدش ؟ _مشهد _لابد بعد دوباره گردِش می کنیم میام همینجا !؟ _باهوشیا _این عشق زیارت رفتنت منو کشته ! خندید و گفت : _حالا شمالم ممکنه نظرمُ جلب کنه ها _تو رو خدا ؟ تنوع فکریت خوبه عجیب ! حسام بیا بریم تو بازارش یه دور بزنیم _بریم تو بازارم همینجوری سر به سرم می گذاشت و مدام لجم رو در می آورد ، اینکه نقطه ضعف و حساسیت هات رو بدونن خیلیم خوب نیست ! داشتیم از جلوی یه جواهر فروشی رد می شدیم که چشمم به حلقه ها خورد و یهو ترمز زدم ... کلی حقله پسندیدیم دو نفری ! _این که خیلی ساده است حسام _خوب اون کناریش چی ؟ _وای اون خیلی سنگینه ! تو چرا تعادل نداری ؟ _اصلا من به نظر تو خیلی احترام میذارم ، هر چی تو بگی خندیدم ، خواستم با انگشت یکی رو نشون بدم که توی شیشه نگاهم خورد به یه زن که انگار مستقیم داشت به من نگاه می کرد ... چند لحظه ای مکث کردم ، گفتم حتما داره به طلاها نگاه می کنه ، اما بعد از چند لحظه مطمئن شدم که هدفش منم نه چیز دیگه ای ! حسام با ذوق گفت : _نگاه کن الهام اون حلقه خیلی قشنگه فکر کنم توام بپسندی ... گوشیم تو جیبم لرزید ، باورم نمی شد ، بعد از اینهمه وقت بازم از اون مزاحم پیام رسیده بود ! البته هیچی ننوشته بود انگار فقط می خواست اعلام حضور کنه یه لحظه شک کردم ، سرم رو آوردم بالا و دوباره به شیشه نگاه کردم اما زنه نبود ، برگشتم و با دقت همه جا رو دیدم ، شاید توهم زده بودم ! حسام که تازه متوجه حواس پرتیم شد ، اومد پیشم و گفت : _چیزی شده ؟ گوشیم رو گذاشتم تو جیبم ، نمی خواستم لحظه های خوبمون رو خراب کنم ... بعدا هم می شد بهش بگم _نه ، بریم _بستنی می خوری ؟ _اگه قیفی باشه آره تمام مدت حواسم به اطراف بود ، یه حسی بهم می گفت بین اون زن و مزاحمِ یه رابطه ای هست دیگه ذوق نداشتم که تو بازار بچرخیم ، بستنی خریدیم و رفتیم تو یه فضای سبز کوچیک که همون نزدیکی ها بود نشستیم ... هنوز شروع به خوردن نکرده بودیم که یکی گفت : _چه لحظه های شیرینی !! با دیدن همون زن که حالا رو به روم وایستاده بود و با پوزخند نگاهمون می کرد دستم رو هوا خشک شد دوباره گفت : _دور دور با فرشته زمینیت خوش می گذره حسام جون!؟ کاملا مشخص بود که همدیگه رو می شناسند ، چون حسام با دیدنش جا خورد .... چند قدمی اومد جلو ، وقتی دیدم حسام چیزی نمیگه خودم گفتم : _شما ؟ زل زد به حسام ... _یه دلشکسته همچنان عاشق ! قلبم داشت می زد بیرون ، از نگاهش به حسام حالم بد شد ، یخ کردم ... چه حرف آشنایی ... عاشق دلشکسته ! دستم لرزید و بستنی افتاد زمین زبونم رو کشیدم رو لبم و گفتم : _این ... این همون مزاحمست حسام ! با نفرت گفت : _ماشالله به هوشت !! ولی خانوم خانوما من مزاحم نیستم ،من مجرمم ... اونم به جرم عاشقی ! بلاخره حسام سکوتش رو شکستُ جواب داد : _روی هر حس بچگانه ای نمیشه اسم عشق گذاشت !
پستهای روز شنبه موضوع : امام زمان (عج) و ظهور👇
📌 ؛ 🌸 سلام به تو ای گل نرگس! سلام به تو که در سیم خاردار گناهانمان اسیری. 🌺 ما را ببخش! که حتی به اندازه‌ی نجات دادن گلی از میان سیم خاردارها تلاش نکرده ایم. چه برسد به تلاش برای رهایی شما از زندان غیبت. 💗 ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
📝🌺📝🌺📝🌺 4️⃣ قسمت چهارم 4- وَ مُنزِلَ التوراةِ وَ الإنجيلِ وَ الزّبُورِ ؛ و ای نازل کننده تورات و ا
📝🌺📝🌺📝🌺 5️⃣ قسمت پنجم 5- وَ رَبِّ الظِّلِ وَ الحَرُورِ ؛ ای پروردگار سایه و آفتاب گرم کلمه « ظل » به معنای سایه و کلمه « حرور » به معنای داغ و سوزان است که خداوند مالک هر دوی آنهاست . او خالق دنیا 🌎 و آخرت ، مالک و پرورش دهنده اضداد و خدای روز و شب است . 👈در سوره فاطر ، آیه ۲۱ آمده است : « وَلَا الظِّلُّ وَلَا الحَرُورُ » و سایه و گرمای آفتاب يکسان نیستند . در این آیه ، مؤمن و کافر به سایه و آفتاب ☀️ تشبیه شده اند که نتیجه این مقایسه و تشبیه آن است که مؤمن از نظر شخصیت و سرنوشت با کافر یکسان نیست . 🌹===================🌹 6- وَ مُنزِلَ القُرآن العَظيمِ ؛ و ای نازل کننده قرآن عظیم خداوند متعال در قرآن به پیامبر می فرماید : « والقرآن العظيم » " حجر آیه 87 " یعنی ما به تو قرآن عظیم داده ایم ، در میان یکصد و چهارده سوره قرآن ، ۲۹ سوره آن با حروف مقطعه شروع می شود ، در ۲۴ مورد بعد از این حروف ، سخن از قرآن و معجزه بودن وعظمت آن است ؛ چنانکه در سوره بقره به دنبال « الم » ، « ذلك الكتاب » آمده و به عظمت قرآن اشاره شده است . امیرالمومنین (ع) میفرماید : 👇 ✅ در قرآن علوم آینده و اخبار گذشته آمده است . دوای دردها و نظم امور در قرآن است . " نهج البلاغه خطبه 158 " ✅ قرآن ، عزتی است که شکست ندارد ❌ و حقی است که خوار نمی شود قران هرگز کهنه نمیشود . " نهج البلاغه خطبه 198 " 🔹ادامه دارد ... ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
ششم¹ | ارتقا ایران از رتبه ۵۴ به ۱۳ در علم فیزیک در طول حدود ۲۰سال اخیر بعد از (بخش ۱) ▫️رتبه ۵۴ ایران در علوم فیزیک و فضانوردی در سال ۱۹۹۶ میلادی 📚منبع: پایگاه استنادی اسکوپوس Scopus https://www.scimagojr.com/countryrank.php?area=3100&year=1996 🌐ایران در آمارهای بین المللی IIS📊 🆔 @IIS_channel
مطلع عشق
ششم¹ | ارتقا ایران از رتبه ۵۴ به ۱۳ در علم فیزیک در طول حدود ۲۰سال اخیر بعد از #انقلاب (بخش ۱) ▫️رت
⁦🇮🇷⁩ تفاوت ایران قبل و بعد انقلاب چیست؟ 📑🔎این کانال حاصل تحقیقات و تلاش های نزدیک ۷۰نخبه دانشگاهی و حوزوی است که با بیش از ۱۷۰۰۰ ساعت مطالعه در طول ۱۰ماه به دست آمده و ثمره آن استخراج ۱۹۰۰۰ آمار بین المللی است 🌐IIS: Iran in International Statistics
⭕️⭕️ نقش شبکه‌های ماهواره‌ای مسیحی در توطئه "ترویج بی‌بندوباری" 🔻 سرویس‌های جاسوسی معاند نظام، هجمه همه‌جانبه‌ای را برضد اعتقادات مسلمانان ایران آغاز کرده‌اند و یکی از این راهکارها، استفاده از شبکه‌های به‌ظاهر دینی برای تهاجم نرم علیه مبانی اسلام است. 🔻 پخش بیست و چهار ساعته برنامه از چهار شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان مبلغ مسیحیت صهیونیستی با عناوین "محبت"، "نجات"، "ست‌سون‌پارس" و "هفت" در همین راستا ارزیابی می‌شود. 🔻 "قبح‌شکنی"، "ترویج فساد"، "عادی کردن مقوله دوستی بین جنس‌های مخالف"، "تبلیغ نوعی از مسیحیت که هیچ سنخیتی با مسیحیت راستین ندارد" و تکیه بر عواملی چون: "پخش موسیقی‌های ضدارزشی"، از راهکارهای این شبکه‌ها برای نفوذ بین جوانان است. 🔻"عفاف" که مساله‌ای مشترک بین مرد و زن است، به طرز شگفت‌آور و در حجمی بسیار زیاد در شبکه‌های ماهواره‌ای ضد نظام، مورد تهاجم قرار گرفته و برنامه‌هایی در این راستا تولید و پخش می‌شود. در واقع می‌توان از این پروژه عظیم با عنوان "جنگ جهانی دشمن برای عفت‌زدایی" یاد کرد و از عوامل رسانه‌ای به‌عنوان ابزارهای آنها در این راستا نام برد. 🔻 در واقع شبکه های تبشیری تلاش‌های هدفمندی را برای اجرای پروژه "حیازدایی" و "عادی کردن روابط خلاف عرف" در پیش گرفته‌اند. 🔻 برنامه‌هایی که با موضوع "خانواده و ازدواج" تولید شده، مروج "فرهنگ اباحی‌گری" و "زدودن زشتی و قبح" از برخی اعمالی است که در جامعه اسلامی ایران، رنگ و بوی ناهنجاری و بی‌بندوباری دارد. از جمله این موارد، ترغیب جوانان به برقراری رابطه با جنس مخالف است. 🔻 این نکته را نیز نباید از خاطر دور داشت، حربه "حیازدایی" و "ترویج بی‌عفتی"- که ریشه و سابقه‌ای طولانی دارد- در کتاب خاطرات"مستفر همفر" جاسوس وزارت مستعمرات انگلیس نیز به آن اشاره شده است. 🔻 در یکی از فصول این خاطرات که توصیه‌هایی برای نابود ساختن عوامل و اسباب نیرومندی مسلمانان و ضعیف کردن آنان ذکر شده، آمده است: "در مساله بی‌حجابی زنان باید کوشش فوق‌العاده بعمل آوریم تا زنان مسلمان به بی‌حجابی مشتاق شوند." ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
چیک چیک...عشق ۲۱۲ کفش هام رو که پا کردم ، چشمم افتاد به حسام که روی زمین نشسته بود و داشت با یه پس
...عشق ۲۱۳ انگار منتظر بود تا صدای حسام رو بشنوه ، یهو با داد و حرص گفت : _تو چی ؟ واقعا عاشق شدی ؟ اونم عاشق این !؟ حس تو بچگانه و احمقانه نبود !؟ خیلی دست نیافتنی بود برات ؟ خیلی ملاحت و زیبایی داشت ؟ یا شادم خیلی خوب دلبری بلد بود حتی بیشتر از من! حسام مثل همیشه با آرامش جواب داد : _آره من واقعا عاشق شدم .... واقعا دوستش دارم ، اما نه بخاطر چیزایی که تو ذهن خراب تو پرسه می زنه ! من دوستش دارم ، چون تو وجودش چیزایی داره که تو سخت درکش میکنی ، نجابت ، حیا ، ایمان ... _مسخرست ! چون یه چادر انداخته رو سرش نجابت داره !؟ می تونه بشه عروس حاج کاظمی که همه عمر با ترس از خودش و اعتقاداتش حرف میزنی ؟ اگر واقعا نجیب و با حجب و حیا بود راه نمی افتاد دنبال تو موس موس کنه ! _پس حدسم درست بود ! برات متاسفم ، در حق من دشمنی کردی و برای بابام یه مشت کاغذ بی ارزش فرستادی ، یه سری چرندیاتم زدی تنگش که غیرت حاج کاظمُ به جوش بیاری ! اما خبر نداشتی که ما با تو خیلی فرق داریم ، من از پدرم هیچ وقت با ترس حرف نزدم ... همه حسم بهش احترامه ! چون برای چیزایی ارزش قائلم که شک دارم به تو یاد داده باشند اصلا ... شک کردم که کار تو باشه ، هم اون عکس ها و نامه ، هم پیامک های وقت و بی وقتت به الهام اما می دونی که من تا از چیزی مطمئن نباشم کاری نمی کنم خواستی که از هم دورمون کنی ، می خواستی زهرت رو از طریق پدرم بریزی اما خوشبختانه بی فایده بود ! چون نه تنها موفق نشدی بلکه باعث شدی با سرعت باور نکردنی به عشقم برسم ! می بینی که ، ما الان عقد کرد همیم .... و تو برای یه بارم که شده نا خواسته شدی بانی خیر ! وقتی حسام گفت عقد کردیم به وضوح تکون خورد ، انگار اصلا توقع شنیدن این حرفُ نداشت با بهت گفت : _داری دروغ میگی ، تو عقد نکردی ! تو یه لحظه حس کردم گرم شدم ، باورم نمی شد ! حسام دستش رو حلقه کرد دورم ، منو به خودش نزدیکتر کرد و گفت : _من به نا محرم دست می زنم !؟ الهام زن منه ! با دیدن این صحنه کاملا باورش شد چون دیگه نتونست خودش رو کنترل کنه و فریاد زد : _کور نیستم می بینم که چه جوری بهش چسبیدی تا یه وقت خدایی نکرده ندزدنش ! لابد ترسیدی دیر بجنبی یکی دیگه ببرش ، نه !؟ پشیمونم از حماقتی که کردم ، از اون همه علاقه ای که بهت داشتم و تو مثل گربه کوره فقط بهش پشت پا زدی ... لیاقت نداشتی ‌❣ @Mattla_eshgh